شناسهٔ خبر: 75980593 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایمنا | لینک خبر

کلاس‌های مجازی؛ فرصتی برای یادگیری هوشمندانه یا آموزشی ناکارآمد

آموزش مجازی در شرایطی همچون تعطیلی‌های ناشی از آلودگی هوا، دیگر یک راه‌حل موقت نیست، بلکه بخشی از واقعیت آموزشی امروز به شمار می‌آید و موفقیت این شیوه به میزان توانایی والدین، دانش‌آموزان و معلمان در مدیریت زمان، تمرکز و استفاده درست از ابزارهای دیجیتال وابسته است.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری ایمنا، بازگشت آموزش مجازی در شرایط اضطراری مانند آلودگی هوا، نشان می‌دهد که این شیوه دیگر یک گزینه موقت نیست، بلکه بخشی از زیست آموزشی امروز است. در چنین وضعیتی، توانایی خانواده‌ها و دانش‌آموزان در مدیریت ابزارهای دیجیتال و رسانه‌ای، تعیین‌کننده کیفیت تجربه یادگیری خواهد بود و آموزش مجازی تنها زمانی کارآمد می‌شود که افراد بتوانند از رسانه‌ها به عنوان ابزار یادگیری استفاده کنند.

سواد رسانه‌ای در این زمینه به معنای توانایی تشخیص محتوای معتبر، مدیریت زمان در فضای آنلاین و استفاده هدفمند از ابزارهای آموزشی است. وقتی دانش‌آموز یا دانشجو می‌داند چگونه منابع را غربال کند، کمتر درگیر اطلاعات زائد یا اخبار نگران‌کننده می‌شود و این مهارت، اضطراب ناشی از بی‌نظمی و فشار اطلاعاتی را کاهش و تمرکز بر یادگیری را افزایش می‌دهد.

از منظر روان‌شناسی، ارتقای سواد رسانه‌ای باعث شکل‌گیری حس خودکارآمدی می‌شود؛ فردی که توانایی استفاده از پلتفرم‌های آموزشی و مدیریت محتوا را دارد، احساس می‌کند بر فرایند یادگیری کنترل دارد و این احساس کنترل، یکی از عوامل کلیدی در کاهش اضطراب و افزایش انگیزه درونی است و در واقع، یادگیری آنلاین به جای تجربه‌ای تحمیلی، به فرصتی برای رشد فردی تبدیل می‌شود.

نقش والدین در این میان بسیار مهم است و والدینی که خود آنها سواد رسانه‌ای بالاتری دارند، می‌توانند محیط یادگیری فرزند خود را بهتر سامان دهند، آنها به جای نظارت سخت‌گیرانه، می‌توانند راهنمایی کنند که چگونه از ابزارها استفاده شود، فایل‌ها مرتب شوند و زمان‌بندی کلاس‌ها رعایت شود که این نوع حمایت، هم استقلال یادگیری کودک را حفظ می‌کند و هم اضطراب او را کاهش می‌دهد.

برای دانش‌آموزان، سواد رسانه‌ای به معنای توانایی مشارکت فعال در محیط‌های آنلاین است و تعامل با معلمان و همکلاسی‌ها، مدیریت فایل‌ها و استفاده از کلاس‌های آفلاین برای مرور، همه نیازمند مهارت‌های رسانه‌ای هستند و دانش‌آموزانی که این مهارت‌ها را دارد، کمتر دچار فراموشی تکالیف یا سردرگمی می‌شود و می‌تواند تجربه‌ای نزدیک‌تر به کلاس حضوری داشته باشد.

آموزش مجازی فرصتی برای ارتقای سواد رسانه‌ای در سطح جامعه است و اگر خانواده‌ها، دانش‌آموزان این مهارت‌ها را جدی بگیرند، نه تنها کیفیت یادگیری افزایش می‌یابد، بلکه جامعه در برابر شرایط اضطرار نیز مقاوم‌تر خواهد شد، آموزش مجازی دیگر تنها یک واکنش اضطراری نیست، بلکه می‌تواند به بستری برای توسعه مهارت‌های دیجیتال، کاهش اضطراب و افزایش کارآمدی آموزشی تبدیل شود.

با توجه به مجازی شدن کلاس‌های درس طی روزهای اخیر به دلیل آلودگی هوا و بیماری آنفلوانزا، پیرامون تعادل میان نظارت والدین و استقلال یادگیری دانش‌آموزان، عوامل روان‌شناختی مؤثر بر کاهش تمرکز در کلاس‌های آنلاین، نقش یادداشت‌برداری فعال در تثبیت مطالب در حافظه، مهارت‌های خودتنظیمی و مدیریت زمان برای دانش‌آموزان در آموزش مجازی و ارتباط وضعیت جسمی مانند نشستن، نور و فاصله با کیفیت یادگیری و سلامت روان، تأثیر بازخورد مثبت والدین و معلمان بر انگیزش و عزت‌نفس دانش‌آموزان و نقش ارتقای سواد رسانه‌ای در کاهش اضطراب و افزایش کارآمدی آموزش مجازی، با زهره سادات کاظمی، روان‌شناس و مشاور تربیتی گفت‌وگویی داشتیم که شرح آن را در ادامه می‌خوانید.

کلاس‌های مجازی؛ فرصتی برای یادگیری هوشمندانه یا آموزشی ناکارآمد

ایمنا: چگونه می‌توان تعادل میان نظارت والدین و استقلال یادگیری دانش‌آموزان را حفظ کرد؟

کاظمی: والدین در آموزش مجازی نقش مهمی در ایجاد نظم و ساختار دارند، اما اگر نظارت بیش از حد باشد، استقلال یادگیری دانش‌آموزان آسیب می‌بیند و از منظر روان‌شناسی رشد، کودکان و نوجوانان نیاز دارند تجربه‌های یادگیری را خودشان مدیریت کنند تا حس خودکارآمدی در آنها شکل بگیرد، بنابراین والدین باید بیشتر نقش تسهیل‌گر داشته باشند تا نقش کنترل‌کننده.

یکی از راهکارهای عملی، تعیین چارچوب‌های کلی است؛ به عنوان مثال زمان شروع و پایان کلاس یا فضای مطالعه مشخص شود، اما جزئیات مثل نحوه یادداشت‌برداری یا روش مرور را به خود دانش‌آموز واگذار کنند و این کار باعث می‌شود کودک احساس کند در یادگیری صاحب اختیار است.

از منظر آموزشی، بازخورد مثبت والدین باید بر تلاش و پیشرفت تمرکز داشته باشد، نه تنها نتیجه و این نوع بازخورد، انگیزه درونی را تقویت می‌کند و دانش‌آموز را به سمت یادگیری مستقل سوق می‌دهد.

تعادل زمانی برقرار می‌شود که والدین به جای نظارت لحظه به لحظه، بیشتر بر گفت‌وگو و همراهی تمرکز کنند و به جای کنترل، نقش مربی را ایفا کنند.

ایمنا: چه عوامل روان‌شناختی بیشترین تأثیر را بر کاهش تمرکز در کلاس‌های آنلاین دارند؟

کاظمی: کاهش تمرکز در کلاس‌های آنلاین به طور معمول ناشی از ترکیبی از عوامل محیطی و روان‌شناختی است، محیط خانه پر از محرک‌های مزاحم از جمله صدای تلویزیون، حضور اعضای خانواده یا دسترسی آسان به تلفن همراه است و این محرک‌ها باعث می‌شوند توجه دانش‌آموز به راحتی از درس منحرف شود.

از منظر روان‌شناسی شناختی، یکی از عوامل مهم بار شناختی است، وقتی حجم اطلاعات ارائه شده در کلاس زیاد باشد یا ساختار درس نامنظم باشد، ذهن دانش‌آموز دچار خستگی شناختی می‌شود و تمرکز کاهش می‌یابد.

عامل دیگر، انگیزش است و اگر دانش‌آموز احساس کند کلاس مجازی کمتر جدی گرفته می‌شود یا ارزش کمتری نسبت به کلاس حضوری دارد، انگیزه درونی او برای تمرکز پایین می‌آید و این موضوع به ویژه در نوجوانان که نیاز به تعامل اجتماعی دارند، پررنگ‌تر است.

اضطراب ناشی از شرایط بیرونی مانند آلودگی هوا یا نگرانی‌های خانوادگی نیز می‌تواند تمرکز را مختل کند، بنابراین راهکارها باید هم محیطی باشند مانند کاهش محرک‌ها و هم روانی که شامل تقویت انگیزه و کاهش اضطراب می‌شود.

ایمنا: از منظر روان‌شناسی شناختی، چرا نوشتن و یادداشت‌برداری باعث تثبیت بهتر مطالب در حافظه می‌شود؟

کاظمی: یادداشت‌برداری فعال یک فرایند دوگانه است که شامل دریافت اطلاعات و بازسازی آن می‌شود و وقتی دانش‌آموز یا دانشجو مطلبی را می‌نویسد، در واقع آن را دوباره پردازش می‌کند و این بازپردازش باعث می‌شود اطلاعات از حافظه کوتاه مدت به حافظه بلند مدت منتقل شود.

از منظر نظریه سطوح پردازش، نوشتن موجب پردازش عمیق‌تر اطلاعات می‌شود و صرف شنیدن یا خواندن، پردازش سطحی است، اما نوشتن نیازمند انتخاب کلمات، سازمان‌دهی و بازنمایی ذهنی است و همین عمق پردازش، تثبیت حافظه را تقویت می‌کند.

یادداشت‌برداری همچنین به ایجاد سرنخ‌های بازیابی کمک می‌کند، وقتی فرد بعدها به یادداشت‌های خود نگاه می‌کند، این سرنخ‌ها حافظه را فعال می‌کند و یادآوری آسان‌تر می‌شود.

از منظر آموزشی، یادداشت‌برداری فعال حتی در کلاس‌های ضبط شده اهمیت دارد، زیرا دانش‌آموز یا دانشجو را از حالت منفعل خارج کرده و به یادگیرنده فعال تبدیل می‌کند و این تغییر نقش، کیفیت یادگیری را افزایش می‌دهد.

کلاس‌های مجازی؛ فرصتی برای یادگیری هوشمندانه یا آموزشی ناکارآمد

ایمنا: چه مهارت‌های خودتنظیمی و مدیریت زمان می‌تواند به دانش‌آموزان در مواجهه با حجم زیاد تکالیف کمک کند؟

کاظمی: دانش‌آموزان در آموزش مجازی به طور معمول با حجم زیادی از محتوا و تکالیف مواجه هستند و یکی از مهارت‌های کلیدی، تقسیم‌بندی وظایف است و به جای تلاش برای انجام همه کارها در یک زمان، تکالیف به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم شوند و این کار اضطراب را کاهش و تمرکز را افزایش می‌دهد.

مهارت دیگر، اولویت‌بندی است و دانشجو باید بتواند تشخیص دهد کدام تکالیف فوری‌تر یا مهم‌تر هستند و استفاده از ماتریس آیزنهاور شامل فوری / غیرفوری و مهم / غیرمهم می‌تواند در این زمینه کمک کند.

از منظر روان‌شناسی آموزشی، خودنظارتی اهمیت دارد، یعنی دانش‌آموز باید به صورت مرتب پیشرفت خود را ارزیابی و در صورت عقب‌ماندگی، برنامه را اصلاح کند و این مهارت باعث می‌شود احساس کنترل بر یادگیری افزایش یابد.

استفاده از ابزارهای دیجیتال مانند تقویم آنلاین یا اپلیکیشن‌های مدیریت وظایف می‌تواند نظم بیشتری ایجاد کند و ترکیب این ابزارها با مهارت‌های روان‌شناختی، مدیریت زمان را مؤثرتر می‌سازد.

ایمنا: چه ارتباطی میان وضعیت جسمی مانند نشستن صحیح و نور محیط و کیفیت یادگیری و سلامت روان وجود دارد؟

کاظمی: سلامت جسمی و روانی ارتباطی مستقیم با کیفیت یادگیری دارد و نشستن طولانی‌مدت در وضعیت نامناسب می‌تواند باعث دردهای جسمی شود که تمرکز ذهنی را مختل می‌کند، وقتی بدن ناراحت است، ذهن نمی‌تواند به طور کامل بر یادگیری تمرکز کند.

نور محیط نیز نقش مهمی دارد و نور کم باعث خستگی چشم و خواب‌آلودگی می‌شود، در حالی که نور مناسب انرژی و هوشیاری را افزایش می‌دهد و این عوامل جسمی به طور غیرمستقیم بر سلامت روان اثر می‌گذارند.

از منظر روان‌شناسی، شرایط جسمی نامناسب می‌تواند منجر به افزایش اضطراب یا کاهش انگیزه شود و فردی که در محیط ناراحت‌کننده درس می‌خواند، بیشتر دچار بی‌حوصلگی و استرس می‌شود.

به طور کلی، توجه به سلامت جسمی و نشستن صحیح، نور مناسب و فاصله از نمایشگر نه تنها کیفیت یادگیری را بالا می‌برد، بلکه به حفظ سلامت روان و کاهش فشارهای آموزشی کمک می‌کند.

ایمنا: چرا بازخورد مثبت والدین و معلمان می‌تواند مؤثرتر از تذکرهای مکرر باشد و چه پیامدهای روانی دارد؟

کاظمی: بازخورد مثبت بر پایه نظریه تقویت مثبت در روان‌شناسی رفتارگرایی عمل می‌کند و وقتی دانش‌آموز برای تلاش یا پیشرفت خود تشویق می‌شود، احتمال تکرار آن رفتار افزایش می‌یابد، اما در مقابل، تذکرهای مکرر به طور معمول باعث مقاومت یا بی‌انگیزگی می‌شوند.

از منظر روان‌شناسی انگیزش، بازخورد مثبت باعث تقویت انگیزه درونی می‌شود و دانش‌آموز احساس می‌کند تلاشش ارزشمند است، نه اینکه تنها از ترس تنبیه یا تذکر کار می‌کند و این نوع انگیزه پایدارتر و مؤثرتر است.

پیامد روانی دیگر، افزایش عزت نفس است و وقتی کودک یا نوجوان بازخورد مثبت دریافت می‌کند، تصویر مثبتی از توانایی‌های خود شکل می‌دهد و این تصویر ذهنی به او کمک می‌کند در مواجهه با چالش‌ها اعتمادبه‌نفس بیشتری داشته باشد.

در نهایت، بازخورد مثبت رابطه میان والدین، معلم و دانش‌آموز را بهبود می‌بخشد و این رابطه حمایتی، محیط یادگیری را امن‌تر و جذاب‌تر می‌کند.

کلاس‌های مجازی؛ فرصتی برای یادگیری هوشمندانه یا آموزشی ناکارآمد

ایمنا: ارتقای سواد رسانه‌ای خانواده‌ها و دانش‌آموزان چه تأثیری بر کاهش اضطراب و افزایش کارآمدی آموزش مجازی دارد؟

کاظمی: سواد رسانه‌ای به معنای توانایی درک، تحلیل و استفاده درست از رسانه‌ها و ابزارهای دیجیتال است، وقتی خانواده‌ها و دانش‌آموزان این مهارت را کسب می‌کنند، می‌توانند میان محتوای معتبر و غیرمعتبر تمایز بگذارند و این توانایی باعث می‌شود اضطراب ناشی از سردرگمی در برابر حجم زیاد اطلاعات کاهش یابد، زیرا فرد می‌داند چگونه منابع درست را انتخاب و از اطلاعات غیرضروری یا گمراه‌کننده دوری کند.

از منظر روان‌شناسی آموزشی، ارتقای سواد رسانه‌ای موجب افزایش حس کنترل و خودکارآمدی می‌شود و وقتی دانش‌آموزان یا والدین می‌دانند چگونه از پلتفرم‌های آموزشی استفاده کنند، فایل‌ها را مدیریت و ارتباط مؤثری با معلم یا استاد برقرار کنند، احساس توانمندی بیشتری دارند و این احساس توانمندی به کاهش اضطراب و افزایش انگیزه یادگیری کمک می‌کند.

سواد رسانه‌ای نقش مهمی در مدیریت زمان دارد و فردی که می‌تواند ابزارهای دیجیتال را به درستی به کار گیرد، کمتر دچار سردرگمی یا فراموشی تکالیف می‌شود که این نظم دیجیتال، فشار روانی ناشی از بی‌نظمی یا عقب‌ماندگی را کاهش می‌دهد و کارآمدی آموزش مجازی را بالا می‌برد.

ارتقای سواد رسانه‌ای خانواده‌ها و دانش‌آموزان باعث می‌شود آموزش مجازی به تجربه‌ای مثبت‌تر تبدیل شود و به جای اینکه یادگیری آنلاین به عنوان یک اجبار یا محدودیت دیده شود، به فرصتی برای توسعه مهارت‌های جدید و افزایش استقلال یادگیری تبدیل خواهد شد و این تغییر نگرش، هم اضطراب را کاهش می‌دهد و هم کیفیت یادگیری را ارتقا می‌بخشد.