به گزارش خبرگزاری ایمنا، در سالهای اخیر گفتوگو درباره نقش جوانان، جایگاه تشکلهای مردمی و ضرورت احیای مشارکت اجتماعی در حوزههای گوناگون، به یکی از محورهای اصلی سیاستگذاری در کشور تبدیل شده است و تجربههای بهدستآمده از دهههای گذشته نشان میدهد هرگاه مسئولیت به نسلهای تازهنفس و توانمند سپرده شده، مسیر پیشرفت با سرعت بیشتری طی شده است.
هماکنون نیز در شرایطی که جامعه ایرانی از یکسو با رشد فناوری، تغییر سبک زندگی، گسترش شبکههای اجتماعی و افزایش سواد رسانهای نسل جوان روبهروست و از سوی دیگر با مسائل پیچیده شهری، فرهنگی و اجتماعی دستوپنجه نرم میکند، نقشآفرینی سازمانیافته و هدفمند جوانان بیش از همیشه ضرورت دارد.
در این میان، یکی از نهادهایی که همواره در قلب تحولات اجتماعی حضور داشته و توانسته نسلهای مختلف را در قالب مأموریتهای داوطلبانه، فرهنگی، علمی و جهادی گرد هم آورد، بسیج است، اما آنچه اهمیت دارد، فهم دقیق این پرسش است که بسیج امروز در نگاه نسل جدید چه جایگاهی دارد؟ و چگونه میتوان ظرفیتهای آن را با دغدغهها و ذائقههای نسل Z پیوند زد؟
مدیرانی که امروز در حوزههای حساس حکومتداری، مدیریت شهری و برنامهریزی فرهنگی فعالیت میکنند، بسیاریشان تجربهای مشترک دارند؛ سالها فعالیت در بسیج دانشجویی و این مسیر برای آنان صرفاً یک دوره تشکیلاتی نبوده، بلکه مدرسهای برای تمرین مسئولیتپذیری، مدیریت بحران، تصمیمگیری در محیطهای پویا و توانایی تحلیل مسائل پیچیده بوده است و امروز که این مدیران در جایگاهی قرار گرفتهاند که باید تصمیمهایی با اثر مستقیم بر زندگی شهروندان اتخاذ کنند، بیش از پیش به نقش آن دوران در شکلگیری هویت مدیریتی خود اشاره میکنند.
به باور آنان، آنچه بسیج به نسلها منتقل کرده، فقط آموزشهای سازمانی یا مهارتهای اجرایی نیست؛ بلکه نوعی «نگاه حل مسئله»، «توان زایش ایده»، «روحیه اعتماد به مردم»، «اراده ورود به میدان» و «باور به امکان تغییر» است؛ این ویژگیها است که موجب شده حضور در بسیج دانشجویی به سکوی پرتابی برای بسیاری از مدیران، فعالان اجتماعی، پژوهشگران، استادان دانشگاه و نیروهای اجرایی تبدیل شود.
با این حال، شرایط امروز جامعه شباهت اندکی با دهه ۷۰ یا ۸۰ دارد و نسل جدید نهتنها با ابزارهای متفاوتی زندگی میکند، بلکه افقهای ذهنی، مدل ارتباطی و شیوه کنش اجتماعیاش نیز دگرگون شده است؛ نسلی که در کنار درس و دانشگاه، در شبکههای اجتماعی تولید محتوا میکند، بر بستر پلتفرمها هویت میسازد، سرعت در تصمیمگیری را طبیعی میداند و خواهان حضور در عرصهها به شکل واقعی، مشارکتی و معنادار است.
در چنین فضایی، گفتوگو درباره بسیج به معنای تکرار تجربههای گذشته نیست؛ بلکه به معنای بازنگری در روشها، فهم دقیق نیازهای نسل جدید، طراحی سازوکارهای مشارکت مؤثر و ایجاد بستری است که جوانان بتوانند نقشآفرینی ملموس داشته باشند و همین مسئله است که مدیران شهری و مسئولان فرهنگی را به فکر بازتعریف ارتباط میان بسیج و مدیریت شهری انداخته است.
آنان معتقدند بسیج میتواند با ظرفیت گسترده انسانی و شبکه اجتماعی خود، در حوزههای شهری از فرهنگ و اجتماع گرفته تا محیطزیست، فناوری، آسیبهای اجتماعی و حتی مدیریت بحران، نقشی تعیینکننده ایفا کند؛ اما این نقشآفرینی مشروط به این است که ابزارها، زبان گفتگو، مدل تعامل و سطح اختیار نیز متناسب با نسل جدید بهروز شود.
از سوی دیگر، وجود سوءتفاهمهایی درباره فاصله ذهنی نسل Z با بسیج، خود به موضوعی نیازمند واکاوی تبدیل شده است و بسیاری از مسئولان معتقدند این فاصله بیش از آنکه ناشی از «واقعیت» باشد، محصول کمبود اطلاعرسانی، ضعف در روایت فعالیتها و بازنمایی ناکافی از اقدامات گسترده این نهاد است.
با این حال، نقش مدیریت شهری در این میان بسیار کلیدی است و شوراها و شهرداریها که نزدیکترین سطح حکمرانی به مردم محسوب میشوند، میتوانند بستری فراهم کنند تا جوانان نه در قالب مراسمهای تشریفاتی، بلکه در مسیرهای واقعی تصمیمسازی، برنامهریزی و اجرای پروژههای شهری حضور یابند.
مدلهای تازه مشارکت، پارلمانهای جوانان، اتاقهای فکر دانشجویی، پویشهای تخصصی، اردوهای میدانی و شبکههای داوطلبانه شهری نمونههایی از این ظرفیتها است که در سالهای اخیر مورد توجه قرار گرفته است.
آنچه در ادامه میخوانید، حاصل گفتوگوی خبرنگار ایمنا با علی صالحی، عضو بسیج اساتید استان اصفهان و رئیس کمیسیون فرهنگی، اجتماعی و ورزشی شورای اسلامی شهر اصفهان بهمنظور بررسی جزئیات ارتباط میان بسیج و مدیریت شهری است.

ایمنا: شما سالها در بسیج دانشجویی فعال بودهاید؛ امروز که در جایگاه مدیریت شهری هستید، فکر میکنید بسیج دانشجویی آن زمان چه چیزی به شما آموخت که هنوز در تصمیمهای فرهنگی و اجتماعیتان تأثیر دارد؟
صالحی: اگر بخواهیم آنچه را که از «شجره طیبه بسیج» به اعضای این نهاد منتقل میشود در قالب یک مجموعه دانش، تجربه و توانمندی تعریف کنیم، باید گفت همان مفهومی که امام خمینی (ره) در وصف بسیج بهکار بردند شجره طیبه بهخوبی بیانگر ماهیت این مجموعه است؛ ریشهدار در مبانی اصیل دینی و انقلابی، گسترده، عمیق و متناسب با نیازهای اقشار گوناگون جامعه و همین ویژگیها است که موجب شده بسیج بتواند با اتکا به ظرفیت عظیم مردمی، در حوزههای مختلف نقشآفرینی مؤثر داشته باشد.
یکی از مهمترین دستاوردهایی که حضور در بسیج دانشجویی برای افراد به همراه دارد، توانایی حل مسئله و توان تحلیل موضوعات پیچیده است و فعالیت در قالبهای قشری و بخشی داخل جامعه، فرصت منحصربهفردی برای تجربه مدیریت فرایندها، رویدادها و ساختارهای مختلف ایجاد میکند؛ تجربهای که بعدها در سطوح واقعی مدیریت شهری بهصورت عملی و ملموس به کار گرفته میشود.
بهویژه در بسیج دانشجو و طلبه، دانشگاه بهنوعی «ماکت کوچکشده یک شهر» است؛ محیطی متنوع، چالشی و پر از کنشهای اجتماعی که فعالیت در آن به اعضا کمک میکند شناخت دقیقتری از محیط، جامعه و روندهای اجرایی به دست آورند.
حضور در تشکلهای بسیجی، علاوه بر تقویت دانش و مهارت تعامل مؤثر با محیط، زمینهای فراهم میکند تا افراد بتوانند موضوعات را پیش ببرند، ایدهها را عملیاتی کنند و اهداف متعالی را در مقیاس کوچک دانشگاه تمرین کنند.
ایمنا: بسیج امروز با جامعهای متفاوت نسبت به دهههای قبل روبهروست؛ از نگاه شما مهمترین چالش بسیج در تعامل با نسل جوان چیست و کدام بخش از عملکرد آن نیازمند بازنگری جدی است؟
صالحی: بهطور طبیعی همانگونه که بسیج در دهه ۸۰ با بسیج ابتدای انقلاب و سالهای دفاع مقدس تفاوتهایی آشکار داش؛ امروز نیز شرایط برای نسل دهه هشتادی و دهه نودی با آنچه در دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ برای نسلهای دهه شصتی و هفتادی رقم خورده بود، بهطور کامل متفاوت است.
تغییر سبک زندگی، تغییر انتظارات جوانان، تفاوت در ابزارهای ارتباطی و دگرگونی فضای اجتماعی موجب شده است الگوی فعالیت بسیج برای نسل جدید شکل تازهای به خود بگیرد.
نکته قابل توجه و نقطه قوت اصلی بسیج همان موضوعی است که بارها بر آن تأکید شده است؛ اصول ثابت، اما روشها منعطف و متناسب با شرایط روز و این ویژگی موجب شده است که بسیج بتواند خود را با نیازها، مسائل و مخاطبان هر دوره هماهنگ کند و در عین وفاداری به ریشههای دینی و انقلابی، در روش اجرای مأموریتهایش انعطافپذیر باشد.
ایمنا: بهعنوان مسئول سابق بسیج دانشجویی و عضو بسیج اساتید استان اصفهان، آیا معتقدید بسیج فعلی همچنان موتورمحرک مطالبهگری در دانشگاههاست؟ اگر خیر، مشکل از کجاست؛ دانشجو، ساختار یا فضای دانشگاه؟
صالحی: امروز مسیری تازه و متفاوت پیشروی بسیج قرار دارد؛ مسیری که ادامه همان روند تحولخواهانهای است که در گذار از بسیج دوران دفاع مقدس به بسیج دوران سازندگی و سپس شکلگیری الگوهای دهه ۸۰ تجربه شد و هماکنون نیز همان بسیجِ ریشهدار باید برای مواجهه با نسل جدید و جوان کشور، آرایش تازهای اتخاذ کند؛ آرایشی که بتواند ظرفیتها و استعدادهای دهههای جدید را شناسایی کرده و این توان بالقوه را در مسیر هدایت و حل مسائل جامعه به کار گیرد.
بر اساس این نگاه، رسالت اصلی بسیج نهتنها تغییر نکرده، بلکه همان ویژگی ذاتی و بنیادین آن یعنی بهرهگیری هوشمندانه از منابع انسانی مردمی بهگونهای که همافزایی، افزایش توان جمعی و پاسخگویی به نیازها و اقتضائات روز رقم بخورد پررنگتر از همیشه مورد توجه قرار گرفته است.
بسیج امروز باید قادر باشد طیف گستردهای از اقشار و گروههای فکری و اجتماعی را در بر گیرد و به مجموعهای فراگیر تبدیل شود که نقشآفرینیاش متناسب با شرایط جامعه بهروزرسانی شده باشد.
در این میان، انتظار از دانشگاهها بیش از همیشه است و محیطهای علمی و آموزشی، با نقش مؤثر در شکلدهی به نگرش نسلهای جدید، باید نگاه فعالانهتر و مسئولانهتری نسبت به این تغییرات داشته باشند؛ با این حال پذیرش واقعیت «تغییر نسل» ضرورتی است که همه بخشها تشکلهای دانشجویی و بهطور طبیعی بسیج دانشجویی را دربرمیگیرد.
فضای یادگیری، فضای تعاملات دانشجویی و مدل فعالیت تشکلها دستخوش تحول شده است و به همان نسبت، بسیج دانشجویی نیز باید این تغییرات را بپذیرد و متناسب با آن بازآرایی شود.
بر اساس این رویکرد، ضروری است دانشجویان بسیجی همانگونه که در سالهای گذشته بر سه محور «تحصیل، تهذیب و ورزش» بهعنوان مطالبه مؤکد رهبر معظم انقلاب از دانشآموزان و دانشجویان توجه داشتند، امروز نیز این مسیر را با جدیت دنبال کنند؛ اما این بار با تکیه بر گفتمانهای نو، ادبیات روز و شیوههای نوین حضور در عرصه اجتماعی و نسل جدید دانشجویان نیازمند ابزارهایی است که متناسب با تحولات فرهنگی و تکنولوژیک باشد و همین مسئله، بسیج دانشجویی را به بازاندیشی در روشها و ارتقای مدل نقشآفرینی فرا میخواند.
ایمنا: اگر بخواهیم با نگاه عملیاتی صحبت کنیم، امروز بسیج بهویژه بسیج دانشجویی در کدام مسئله شهری میتواند نقطه اثرگذاری واقعی داشته باشد؟ آسیبهای اجتماعی؟ فرهنگ شهری؟ محیطزیست؟
صالحی: در شرایطی که حضورهای میدانی در فضای دانشگاه کمرنگتر شده یا ذائقه جوانان نسبت به فعالیتهای حضوری تغییر کرده است، توسعه شیوههای ترکیبی میان فضای واقعی و فضای مجازی به ضرورتی غیرقابل اجتناب تبدیل شده است.
بهکارگیری فناوریهای جدید، شبکههای تعاملی، ابزارهای دیجیتال و سازوکارهای نوآورانه میتواند بخشی از کاهش حضورهای فیزیکی را جبران کرده و زمینه مشارکت گستردهتر نسل جدید را فراهم کند.
امروز بسیج باید بتواند میان نیازها و خواستههای جوانان و ضرورت نقشآفرینی فعال و مطالبهگرانه، یک «نقطه اتصال هوشمند» ایجاد کند؛ نقطهای که حضور دانشجویان را از حالت منفعل به حرکت اثرگذار تبدیل کند.
این نسل از فهم عمیق، توان تحلیلی بالا و قدرت تشخیص سریع برخوردار است و هر زمان که احساس کند نیازهایش جدی گرفته میشود، خود وارد میدان میشود که از همین رو بسیج دانشجویی لازم است برنامهای مشخص و عملیاتی برای مسائل درونی مخاطبان خود بهویژه در محیط دانشگاه ارائه دهد و از ظرفیت محرک مطالبهگری جوانان برای حل مسائل کلان جامعه بهره ببرد.
در همین چارچوب، ذکر این جمله شهید آیتالله دکتر بهشتی که «دانشجو مؤذن جامعه است و اگر خواب بماند، نماز امت قضا میشود» معنای تازهای پیدا میکند و امروز جامعه شهری، مدیریت شهری و مجموعههای تخصصی مرتبط با آن نیز نیازمند حضور همین نگاه بیدار، جهادی و تکلیفمحور هستند؛ چه در مسائل تخصصی مدیریت شهری، چه در موضوعات بینبخشی چون فرهنگ، اجتماع، محیطزیست یا اقتصاد و چه در عرصه تعامل دانشگاه با مدیریت شهری، روحیه بسیجی میتواند دستگاهها را همسو کند، ظرفیتها را همافزا سازد و در نهایت مسیر حل مسائل را تسریع کند.
ایمنا: فضای مجازی، هویتسازی نسل جدید را تغییر داده؛ به نظر شما مهمترین سوءتفاهم یا فاصله ذهنی نسل Z نسبت به بسیج چیست و برای ترمیم آنچه باید کرد؟
صالحی: تصور فاصله ذهنی میان نسل Z و بسیج چندان واقعیت درستی ندارد و همواره بخشی از جامعه نسبت به ظرفیتها، توانمندیها و عمق فعالیتهای بسیج کماطلاع بودهاند، اما این کماطلاعی به معنای گسست یا بیارتباطی نسل جدید با این نهاد مردمی نیست و امروز نیز همان قاعده برقرار است؛ گروهی ممکن است شناخت کاملی از کارکردهای بسیج نداشته باشند، اما این مسئله به معنای فاصله فرهنگی یا ذهنی میان جوانان و بسیج تلقی نمیشود.
نگاه کلانتری که مورد توجه قرار گرفته، این است که تعریف بسیج در عصر جدید گستردهتر و فراگیرتر شده است؛ همان تعریف الهامگرفته از بیانات رهبر معظم انقلاب که میفرمایند «هر کس دلش برای این آبوخاک، این مردم و این ارزشهای ملی و مذهبی میتپد، بسیجی است» و بر همین مبنا، دامنه افرادی که با روحیه، دغدغه و منش بسیجی فعالیت میکنند، امروز نسبت به گذشته نهتنها کاهش نیافته بلکه افزایش نیز داشته است.
تحولات عرصه ارتباطات و ظهور شیوههای نوین انتقال پیام، بستری فراهم کرده تا نسل جوان بتواند ابعاد گوناگون فرهنگ بسیجی را بهتر و عمیقتر درک کند.
فعالیتهایی همچون اردوهای جهادی، اقدامات فرهنگی و اجتماعی، حضور در بحرانهایی همچون سیل، زلزله و همهگیری کرونا، تهیه و توزیع سبدهای معیشتی، فعالیتهای اقتصادی، و همچنین مطالبهگری در حوزه مبارزه با فساد، امروز با زبانی قابل فهمتر برای نسل تازه بازنمایی میشود.
ایمنا: شورای اسلامی شهر از ظرفیت جوانان انقلابی و گروههای جهادی زیاد صحبت میکند؛ اما برنامه عملی شما چیست؟ چه اقدام ملموسی برای حضور جوانان در مدیریت شهری، خارج از مراسم و مناسبتها، آغاز شده است؟
صالحی: استفاده از جوانان در مجموعه مدیریت شهری امروز یک ضرورت راهبردی تلقی میشود و در حوزههای مختلف از وظایف تخصصی شهرداری گرفته تا عرصههای فرهنگی، اجتماعی و حتی حوزه تعامل، گفتوگو و کسب نظر از مردم تلاش شده سازوکاری فراهم شود که نهتنها مشارکت افزایش یابد بلکه بخشی از اختیارات و مسئولیتها نیز به خود مردم واگذار شود.
هدف اصلی، ایجاد زیرساختهایی برای حضور گروههای مردمی، تشکلها و بدنه فعال اجتماعی است تا نقشآفرینی واقعی نه در سطح نمایشی، بلکه در سطح تصمیمسازی و اجرا رقم بخورد.
در همین چارچوب، سیاستگذاریها به گونهای تنظیم شده است که مداخله مستقیم مدیریت شهری کاهش یافته و میدان عمل بیش از گذشته در اختیار گروههای مردمی قرار گیرد؛ از بسیج دانشجویی و دانشآموزی گرفته تا بسیج محلات، اساتید و اقشار مختلف مردمی، فضا برای ظهور و بروز ظرفیتها گستردهتر شده و تجارب ارزشمندی نیز در این مسیر به دست آمده است؛ هرچند این تجربهها به تعبیر مسئولان «کافی و وافی» نیست، اما مسیر پیش رو روشن و اثرگذار ارزیابی میشود.
در این روایت تأکید میشود که بسیج تنها یک تشکل نیست، بلکه «کارخانه آدمسازی» است و بسیاری از مدیران و نیروهای اثرگذار کشور نتیجه آموزشها، فرصتها، اعتمادها و تجربههایی هستند که در بستر فرهنگ بسیجی شکل گرفته است.
این فرهنگ، تنها از جنس سازمانی یا اداری نیست، بلکه برخاسته از فرهنگ قرآنی و ریشهدار در هویت ایرانی اسلامی است؛ فرهنگی که امام خمینی (ره) پایهگذاری کرد و رهبر معظم انقلاب طی سالهای متمادی آن را از آسیبها و انحرافات مصون نگاه داشتهاند.
در این چارچوب، بسیج نه یک مجموعه محدود به کارت عضویت یا ساختارهای فرمال، بلکه یک روحیه جاری در میان مردم است؛ روحیهای که موجب شده است هزاران جوان دغدغهمند در حوزه دفاع از کشور، پیشبرد مسائل شهری، فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی، محیطزیستی، اقتصادی و مطالبهگری وارد میدان شوند.
این روحیه همان نیروی پیشران بخشی از دستاوردهای بزرگ کشور در چهار دهه اخیر بوده و به باور مدیران شهری، همچنان یکی از پایههای اصلی تداوم موفقیتهای ایران است.