شناسهٔ خبر: 75968256 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

غربت فرهنگ بومی در معماری نوین

معماری هر ملت، خاص همان ملت و متناسب با تمام اجزای فرهنگ آن ملت است و نمی‌توان به‌ یک ‌باره و به دلایل اقتصادی و سیاسی در سبک معماری تغییرات ناگهانی ایجاد کرد.

صاحب‌خبر -

معماری هر ملت، خاص همان ملت و متناسب با تمام اجزای فرهنگ آن ملت است و نمی‌توان به‌ یک ‌باره و به دلایل اقتصادی و سیاسی در سبک معماری تغییرات ناگهانی ایجاد کرد.
شاخص‌های بارز هویت معماری سنتی و اصیل ایرانی توازن، تعادل، کمال، وحدت، روشنی و وضوح، اعتدال و متانت، نمادگرایی و رمزپردازی است و همین موارد تفاوت سیمای شهر قدیم ایرانی و سیمای شهر معاصر را موجب شده و تا جایی پیش رفته که به نظر می‌رسد امروزه در معماری ساختمان‌ها افزون بر یکنواختی در ساخت و سازهای مناطق جغرافیایی مختلف، اثری از ذوق، سلیقه و هنر معماری اسلامی ایرانی نیست.
چرایی این موضوع را با مهندس فاطمه بحرینی، پژوهشگر مرمت و معماری به گفت‌وگو نشستیم تا ضمن تفاوت معماری قدیم ایرانی با معماری مدرن، اهمیت استفاده از مصالح بومی در ساخت و سازهای مناطق مختلف کشور را از زبان ایشان بشنویم.

معماری قدیم چه ویژگی‌هایی داشته است؟

پاسخ به این پرسش چندان ساده نیست؛ اما می‌توان به گوشه‌هایی از ویژگی‌های معماری گذشته‌ ایرانیان اشاره کرد. نکته‌ مهم درباره‌ معماری گذشته‌ این سرزمین تاریخی و باشکوه، پیوندی است هم آشکار و هم نهان میان معماری و اقلیم و فرهنگ بومی مردمانش. در حقیقت مردمان این سرزمین (یا معماران) همواره هر جا که ممکن بوده است خانه‌هایی ساخته‌اند هماهنگ و آمیخته با طبیعت برون و درون‌ تا هم آسایش تن و هم پرورش خیال را برای زیستمندانشان فراهم کنند.
اگر بخواهم به ‌صورت چکیده ویژگی‌های معماری ایران‌زمین را برشمارم، باید بگویم که معمار و سازنده‌ ایرانی، سرزمینش را خوب می‌شناخته و همواره به نکاتی اساسی دقت داشته است از جمله «گزینش بهینه‌ زاویه‌ قرارگیری بنا در بستر جغرافیایی‌اش برای بهره‌مندی مفیدتر از داده‌های طبیعت و محیط ‌زیست مانند کنترل نور و سایه، دما و رطوبت، باد و جریان هوا و...»، «آفرینش عناصری معمارانه برای بهره‌وری آسایشی زیستمندان، ساختارهای پوشیده و نیمه‌پوشیده»، «ایوان‌ها و پیش‌آمدگی‌ها، دالان‌ها و بادگیرها، سرداب‌ها، سایه‌بان‌ها، حوض‌ها و...» و «دقت در آفرینش فرم و حجم کلی بنا و همچنین اجزای آن- یکپارچگی فضای درون و بیرون، اندازه‌گذاری‌های تجربی -انسانی چه در مواد و مصالح ساختمانی و چه در عناصر و سیستم‌های ساختمانی و نیز در حجم کلی بنا، پر و خالی بودن فضاها، چگونگی پوشش‌ها، ضخامت دیوارها، برقراری پیوند میان درون و برون بنا» و بر همین اساس توجه به نحوه‌ قرارگیری حیاط خانه، تعیین اندازه‌ مناسب ارسی‌ها، درها، پنجره‌ها، روزن‌ها، فضاهای تهویه و سایه‌بان‌ها، بهره‌وری از دیدگاه‌های استعلایی، معنوی و فرهنگی برای آفرینش زیبایی کالبدی- کاربردی- شکلی، استفاده از مصالح مناسب -جنس، رنگ، شکل و فرم -،
بهره‌وری درست از آب -حوض‌ها، فواره‌ها، چاه، قنات، آب‌انبار و...- و مصفا کردن فضا با کاشتن درختان و گل‌ها.

خانه‌های ایرانی دستخوش چه آسیب‌هایی شده‌اند؟

اگر بخواهیم بر اساس مستندات قابل اتکای علمی، مقایسه‌ای تطبیقی داشته باشیم بین خانه‌های دیروز و امروز، نمی‌توان فقط از دیروز تعریف و تمجید کرد و امروز را خوار شمرد.
به ‌هر حال می‌دانیم هر فراورده‌ای در طول زندگی‌اش با آسیب مواجه است. باید بدانیم در چه مقیاسی می‌خواهیم آسیب‌شناسی کنیم؛ کالبدی، کاربردی، شکلی، پیوندهای‌ محیطی، ساختاری یا آسیب‌های اجتماعی- فرهنگی- اقتصادی و سیاسی؟
آنچه این روزها برای من به ‌عنوان شهروند و مخاطب چند شهر ایرانی (تهران، کرمان و بندرعباس) که حالا کمی هم از معماری می‌داند، مشهود است اینکه می‌شود بسیاری از پیکره‌های کالبدی معماری معاصر بدون توجه به اقلیم و بستر جغرافیایی و ارزش‌های فرهنگ محیطی خود ساخته ‌شوند و این رخ شهرها را دگرگون کرده است. مصالح مورد استفاده نیز از کیفیت کافی برخوردار نیستند و به نظر می‌رسد معماران، مقوله انرژی و ذخیره آن را دست‌کم گرفته‌اند. به موضوع مقاومت ساختمان‌ها در برابر آسیب‌های طبیعی آنی نیز توجه کافی نمی‌شود و این چالش‌های بعدی را به وجود می‌آورد.
سوداگران عرصه و اعیان هم با تمرکز بیش از اندازه روی سوژه‌های منفعت‌طلبانه و تجاری مسبب بحران‌هایی دیگر شده‌اند و می‌شوند- بحران‌های محیطی و زیست ‌محیطی، بی‌توجهی به زیبایی‌شناسی ایرانی و بی‌سلیقگی در امر ساماندهی فضاها و غیره-. مدیران بالادست شهری هم در برنامه‌ریزی‌ها و طرح‌های خود کمتر به صورت تخصصی به چالش‌ها و مسائل معماری و شهری می‌پردازند. در واقع خانه‌هایمان و شهرهایمان این روزها کمتر فرهنگ بومی خودشان را روایت می‌کنند.

معماری قدیم و سنتی شهرهای ایران چه هوشمندی‌هایی داشته و آیا در معماری جدید نیز این هوشمندی‌ها وجود دارد؟

در پاسخ به این پرسش باید آنچه در بالا عنوان کردم را دوباره تکرار کنم. آنچه به‌عنوان ویژگی‌های معماری ایرانی برشمردم از هوشمندی آن‌ها بوده است که به بیانی دیگر شامل «شناخت دقیق محیط سرزمینی خود برای تشخیص و تمیز بهترین گزینش‌ها در به کار بردن تجربه‌های گذشته و ابداعات آفرینشی نو معمارانه»، «هماهنگی با طبیعت و بستر جغرافیایی»، «حرمت‌گذاری بر سنت‌ها و ارزش‌های فرهنگی»، «آگاهی به بینش‌های استعلایی و زیبایی‌شناسی ایرانی در آفرینش شکل بناها و تزئینات داخلی آن‌ها» و همچنین «آگاهی نسبت به نیازهای جسمی و روانی زیستمندان و ساماندهی فضا در راستای پرورش هم تن و هم روح» می‌شود. بی‌انصافی است اگر بگوییم معماری امروز فاقد هوشمندی لازم برای آفرینش معمارانه بوده است، نمونه‌های بسیاری داریم که با فناوری روز بسیار نوآورانه‌اند و به بهترین صورت آسایش زیستمندانشان را فراهم می‌کنند و متوجه‌ محیط سرزمینیشان نیز هستند.معماران و مهندسان امروز با اتکا به نرم‌افزارهای پیشرفته‌ دیجیتالی و نیز سیستم‌های هوش مصنوعی، داده‌ها و پیش‌بینی‌های علمی دقیق‌تری در دسترس دارند و خواهند داشت که این موضوع می‌تواند هم در طراحی و هم در اجرا مؤثر باشد. از طرفی فناوری‌های نوین در زمینه مواد و مصالح ساختمانی امکانات بیشتری برای خلق زیبایی در اختیار معماران قرار می‌دهد.
اما شاید باید در گستره کلان‌تر مدیریتی - سیاسی توجه بیشتری به این مهم شود. از جمله طرح خانه‌های ارزان‌قیمت - مسکن مهر و غیره - که این روزها باب است می‌تواند با بررسی‌های علمی- پژوهشی معمارانه و میان دانشی به بحران کشیده نشود و نیز قوانین ساخت‌وساز به‌روز شود.

معماری جدید چه آسیب‌هایی می‌تواند داشته باشد؟

ترجیح می‌دهم به این پرسش با نگاهی مثبت پاسخ دهم و بگویم می‌توانیم به چه چیزهایی توجه داشته باشیم تا کمتر آسیب وارد کنیم. این درست است که نگاه نقادانه و علمی به تجربه‌هایمان در هر زمینه‌ای می‌تواند مسبب رشد و شکوفایی شود، اما من باور دارم بهتر است پرهیز کنیم از یکسره خوار شمردن امروز بی‌اینکه در راستای بهبودش قدمی برداریم. وقت شناخت و کار برای آبادانی ایران است.
شایسته است به مواردی همچون «توجه به محیط‌ زیست»، «توجه به فرهنگ بومی و ارزش‌های سنتی- محلی»، «هماهنگی و یکپارچگی فرم کلی فضاهای ساخته ‌شده با محیط پیرامون و بستر جغرافیاییشان»، «دقت همزمان بر کالبد و کاربرد در طراحی و اجرا و ساختار و شکل فضاهای ساخته ‌شده - برقراری تعادلی پویا در همه اجزای فضاهای ساخته ‌شده از مصالح تا حجم کلی بنا-»، «توجه به نیازها و تجربه‌های انسانی چه در بعد مادی و چه معنوی برای بهینه‌سازی فضاها -از جمله تناسبات کلی و اندازه‌گذاری‌ها، حذف فضاهای ناکارآمد و توجه اساسی به روان‌شناسی در ساماندهی فضایی و غیره»، «توجه به کیفیت مصالح برای دوام بیشتر و ایمنی و کمتر کردن هزینه‌های تعمیر» و همچنین «به کار بردن تجربه‌های بهینه با طول عمر بیشتر برای جامعه به ‌جای سودهای کوتاه‌مدت» بیندیشیم و یادمان نرود کیفیت زندگی همه افراد جامعه مهم است. کمیت را فدای کیفیت نکنیم؛ چراکه هزینه‌های تعمیر و نگهداری بعدی در طولانی‌مدت افزایش خواهد یافت و از طرفی موجب شکاف‌های اجتماعی جبران‌ناپذیر می‌شود.

اهمیت استفاده از مصالح بومی در مناطق جغرافیایی مختلف چیست و کدام شهرها هنوز ظرفیت استفاده از مصالح بومی و ترکیبی را دارند؟

پیداست که در دنیای امروز، استفاده از مصالح بومی اهمیت حیاتی پیدا کرده است؛ زیرا هم با چالش‌های زیست ‌محیطی و اقلیمی هماهنگ هستند و هم با فرهنگ و هویت محلی پیوند دارند. نقش‌های کلیدی آن‌ها را می‌توان در «کاهش مصرف انرژی، ایجاد آسایش حرارتی و دوام ساختمان در شرایط طبیعی»، «حفاظت از منابع طبیعی و کاهش آلودگی‌های زیست ‌محیطی»، «حفظ هویت، ایجاد معنا و ارتباط عاطفی با فضا»، «کاهش هزینه‌های ساخت و نگهداری» و همچنین «ایجاد اشتغال محلی و توسعه‌ اقتصادی» خلاصه کرد. ما سرزمینی غنی داریم و هنوز ظرفیت استفاده از مصالح بومی برای بیشتر شهرهایمان امکان‌پذیر است.

مصالح ترکیبی به چه مصالحی گفته می‌شود و چه جایگاهی در ساخت‌وسازها دارد؟

مصالح ترکیبی محصول بررسی‌های آزمایشگاهی معماران با دانشمندان سایر رشته‌ها و نیز تجارب کارگاهی سازندگان بناهاست. در واقع ترکیب چند ماده‌ مختلف با هم برای استفاده از خصوصیات متفاوت و مثبت هر کدام از آن‌ها که دوام، کارایی و زیبایی آن‌ها را افزایش می‌دهد.
از مزیت‌های مصالح ترکیبی می‌توان به «انعطاف‌پذیری در طراحی و فرم»، «افزایش مقاومت مکانیکی و کششی -امکان ایجاد سازه‌های بلند و سبک که نیاز امروز است»، «کاهش وزن کلی ساختمان»، «عایق حرارتی و صوتی» و همچنین «افزایش دوام و مقاومت در برابر آسیب‌های محیطی و انسانی» اشاره کرد.
در گذشته معماری همراه با شرایط محیطی بوده است، اما به نظر می‌رسد اکنون در ساخت‌وسازها توجهی به شرایط محیطی نمی‌شود.
در پاسخ به پرسش‌های پیشین شما می‌توانم بگویم من با نگاهی واقع‌بینانه نسبت به معماری امروز خیلی هم ناامید نیستم؛ هر چند از چالش‌ها و محدودیت‌ها آگاهم. می‌توانیم چالش‌ها را حل کنیم اگر فرصت‌ها و محدودیت‌ها را بشناسیم؛ با تلفیق علم و هنر و استفاده از مصالح ترکیبی و پیش‌بینی‌های فضای تجربه‌محور انسانی و از همه مهم‌تر توجه به اقلیم و محیط ‌زیست می‌شود محدودیت‌های گذشته را دیگر نداشت و خلاقیت در آفرینش معماری را به شکوفایی بیشتر رساند تا آیندگان ما نیز بدانند پیشینیانشان قدر سرزمین و منابع خود را می‌دانستند و در راه آفرینش زیبایی و آبادانی برای آن‌ها همت و تلاش کرده‌اند. دست از تجاری‌سازی‌های بی‌رویه، تقلید کورکورانه از دیگران و بی‌توجهی به فرهنگ بومی خودمان برداریم و به امر آموزش درست توجه ویژه کنیم تا دانش تخصصی در زمینه فضاهای ساخته ‌شده را افزایش دهیم و نیز کار کنیم و بسازیم تا مهارت در زمینه اجرا را هم بدست آوریم.