به گزارش خبرگزاری ایمنا؛ سعید ابراهیمی، معاون برنامهریزی و توسعه سرمایه انسانی شهردار اصفهان در یادداشتی نوشت: شهرهای امروز جهان در تقابل میان دو ضرورت بزرگ قرار گرفتهاند. از یک سو نیاز مبرم به ادغام فناوریهای هوشمند برای مدیریت کارآمد منابع و خدمات و از سوی دیگر الزام اکولوژیک برای همزیستی مسالمتآمیز با محیط زیست؛ در این میان مفهوم «شهر زیست-سازگار هوشمند» بهعنوان پارادایمی نوظهور، نه تنها این دو نیاز را متضاد نمیداند، بلکه آنها را در هم میآمیزد تا چارچوبی برای توسعه شهری در قرن بیست و یکم ارائه دهد.
این مدل، شهری است که در آن حسگرهای اینترنت اشیا برای پایش دقیق کیفیت هوا، مصرف آب و انرژی به کار میروند، اما همزمان، این دادهها تنها برای بهینهسازی مصرف نیست، بلکه ابزاری برای حفظ و گسترش فضاهای سبز، احیای کریدورهای طبیعی و افزایش تنوع زیستی در بافت شهری هستند و در حقیقت، هوشمندی در این شهرها به معنای استفاده از فناوری برای تقویت و نه نادیده گرفتن، سیستمهای طبیعی است.
در عمل، یک شهر زیست-سازگار هوشمند در چند لایه قابل تصور است؛ در لایه کالبدی، این شهرها با ادغام زیرساختهای سبز همچون بامها و دیوارهای سبز، باغهای بارانی و پارکهای شهری پیوسته، به تصفیه طبیعی هوا، کاهش اثر جزیره گرمایی و مدیریت سیلابهای شهری میپردازند.
هوشمندی زمانی وارد عمل میشود که سیستمهای آبیاری این فضاها بر اساس دادههای رطوبت خاک و پیشبینی هواشناسی به صورت خودکار تنظیم شوند، یا زمانی که اپلیکیشنهای شهری به شهروندان در شناسایی و نگهداری از گونههای گیاهی محلی کمک میکنند.
در لایه حمل و نقل، ناوگان بهرهور از انرژیهای پاک و سیستمهای اشتراکگذاری خودرو و دوچرخه، با شبکهای از مسیرهای سبز و پیادهروی سایهدار که نه تنها برای عبور و مرور، بلکه برای لذت بردن از طبیعت طراحی شدهاند، تلفیق میشوند، اما آنچه که یک شهر زیست-سازگار هوشمند را به طور کامل محقق میسازد، بعد اجتماعی و مشارکتی آن است.
در این مدل، فناوری پلی است برای ارتباط عمیقتر شهروندان با محیط زیست پیرامونشان؛ پلتفرمهای دیجیتال میتوانند امکان مشارکت جمعی در کاشت درختان، پایش کیفیت آب رودخانههای محلی و گزارش وضعیت سلامت درختان را فراهم آورند.
این امر نه تنها مسئولیتپذیری زیستمحیطی را افزایش میدهد، بلکه حس تعلق مکانی و انسجام اجتماعی را تقویت میکند و در نهایت، هدف غایی چنین شهری، ایجاد اکوسیستمی شهری است که در آن سلامت انسان و سلامت کره زمین در مرکز تمام تصمیمگیریهای فناورانه و برنامهریزیهای شهری قرار دارد و آیندهای را ترسیم میکند که در آن شهرها نه تنها باهوش، بلکه زنده، تنفسکننده و سرشار از زندگی هستند.