شناسهٔ خبر: 75951354 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد غرب تهران در گفت‌وگو با آناتک:

آگاهی دادن و نه تبلیغات در زمینه فناوری‌های نوین درمانی ضروری است

در دنیای امروز، فناوری‌های نوینی مانند میدان‌های الکترومغناطیسی، با نفوذ به سطح عینی و فیزیولوژیک مغز، دریچه‌ای جدید به سوی درک و درمان اختلالات روانی گشوده‌اند. اما پذیرش این ابزار‌ها در جامعه تنها به پیشرفت فنی وابسته نیست بلکه نیازمند نگاهی جامع و فرهنگ‌سازی آگاهانه و است. با دکتر حمیدرضا جعفری، روانشناس، عضو هیئت علمی و رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب، گفت‌وگویی داشتیم که فراتر از سؤالات فنی، به ماهیت چندلایه انسان، مسئولیت متخصصان و خطر سوءاستفاده غیرحرفه‌ای می‌پردازد.

صاحب‌خبر -

در سال‌های اخیر، ورود فناوری‌های نوین به عرصه سلامت روان، چشم‌انداز تازه‌ای پیش روی روانشناسان، روانپزشکان و پژوهشگران قرار داده است. ابزارهایی مانند دستگاه‌های الکترومغناطیسی، هوش مصنوعی و فناوری‌های مبتنی بر علوم اعصاب، به تدریج جای خود را در فرآیندهای تشخیص، درمان و توان‌بخشی یافته‌اند و نگاه سنتی به روان انسان را دستخوش تحول کرده‌اند. در این میان، توجه به لایه‌های مختلف وجودی انسان و ضرورت بهره‌گیری از رویکردهای چند بُعدی، بیش از پیش اهمیت یافته است.

آناتک در گفت‌وگویی با دکتر حمیدرضا جعفری، رئیس دانشکده علوم انسانی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران غرب، روانشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه، به بررسی جایگاه و کارکرد این فناوری‌ها در روانشناسی، چالش‌های فرهنگی و حرفه‌ای مرتبط با آن، و نقش کنگره‌ها و رویدادهای علمی در ارتقای دانش متخصصان پرداخته است. آنچه در ادامه می‌آید، حاصل این گفت‌وگوی تخصصی درباره ضرورت آگاهی‌بخشی، فرهنگ‌سازی و به‌روز ماندن در عصر فناوری‌های نوین است.

فناوری‌های نوین مثل فناوری الکترومغناطیس چه کمکی به روانشناسی می‌تواند کند؟

انسان موجودی چندلایه است. هر لایه از وجود انسان ـ اعم از جسم، غریزه، عاطفه، عقل، فکر و قلب ـ متخصص خاص خود را می‌طلبد. نمی‌توان گفت تنها روانپزشک، با رویکرد دارویی و تجزیه‌نگری، متولی درمان شخص است و نمی‌توان گفت تنها روانشناس متولی امورات روانی است. هنگامی که انسان را به عنوان موجودی چندلایه در نظر بگیریم، مشخص می‌شود که هر لایه نیازمند متخصصی است. در لایه جسم، روانپزشک با رویکرد دارویی وارد عمل می‌شود. در این لایه، یک زمان ممکن است فرد با دارو درمان شود و یک زمان با ابزار‌هایی مانند دستگاه‌های الکترومغناطیسی که بر ساختار فیزیکی تأثیر می‌گذارند. روان شناس بر روان فرد تاثیر می‌گذارد. کسی که با نگاه دینی وارد می‌شود از طریق آیات و روایات، برای آرام کردن فرد تلاش می‌کند؛ بنابراین، هیچ یک از این رویکرد‌ها را نمی‌توان نفی کرد. کوتاهی یک استاد یا مشاور زمانی است که نخواهد تمام لایه‌های فرد را ببیند. ضرورت این است که همه لایه‌های انسان دیده شوند و هیچ یک از متخصصان نباید دیگری را نفی کنند.

آیا در ایران به صورت گسترده از این فناوری‌ها استفاده می‌شود؟

تفاوت میان استفاده با استفاده درست بسیار زیاد است. متاسفانه در فضای استفاده از فناوری‌ها زمانی که متخصص کم باشد هر کسی با گذراندن یک دوره‌ای می‌آید و بیزینس خود را شروع می‌کند. متاسفانه اگر به دست متخصص این اتفاق رخ ندهد ممکن است که بعد از مدتی ما شاهد باشیم که مردم رغبتی به این استفاده نداشته باشند؛ زیرا می‌بینیم که آمار غیر متخصص بیشتر از متخصص‌ها شده است. این موضوع را در مسائل دیگر مانند طب سنتی هم شاهد هستیم. در اینجا نیز، آمار و ارزیابی‌های دقیق باید توسط متخصصان معتبر انجام شود.

تاثیر این کنگره بر جامعه متخصصان برای استفاده از فناوری‌های الکترومغناطیسی و فناوری‌های نوین، چیست؟

هر متخصص، وظیفه اخلاقی، شرعی، قانونی و حرفه‌ای دارد که خود را به‌روز نگه دارد. در غیر این صورت، به تعبیری، به یک «فسیل» تبدیل می‌شود و عقب می‌افتد. گاهی اوقات با توجه به تکنولوژی‌های جدید، هوش مصنوعی و فضای مجازی مراجع جلوتر از متخصص است. کنگره‌هایی مانند این، فرصتی فراهم می‌کنند تا متخصصان نداشته‌های خود را بیشتر از داشته‌های خود ببینند، با ایده‌ها و موضوعات جدید آشنا شوند و تلاش کنند خود را به‌روز کنند. همچنین، این فضا‌ها ظرفیت‌هایی ایجاد می‌کند، اشخاص بایکدیگر آشنا می‌شوند و پل‌های اطلاعاتی بین متخصصان زده می‌شود. به تعبیر قرآنی، «یدالله مع الجماعة»؛ یعنی هنگامی که جمع شویم، قدرت ما افزایش می‌یابد. این کنگره به افرادی که بی‌انگیزه هستند، انگیزه می‌دهد. اساتیدی که در این کنگره حضور می‌یابند، با مشاهده فعالیت‌های انجام‌شده و تبادل اطلاعات، انگیزه پیدا می‌کنند که به سمت این فناوری‌ها بروند یا دانشجویان خود را به سمت این مسائل سوق می‌دهند. حتی اساتیدی که معمولا منفعل هستند، با دیدن جهت‌گیری‌های جدید، به حرکت درمی‌آیند.

آیا پیش‌داوری فرهنگی نسبت به استفاده از فناوری‌های نوین در درمان روانپزشکی و روانشناسی در ایران وجود دارد؟ و چه کمکی می‌توانیم در این راستا ارائه دهیم؟

نظام CBT (درمان شناختی-رفتاری) را اگر بخواهم به صورت ساده توضیح بدهم: شناخت باعث تغییر هیجان می‌شود و هیجان باعث تغییر رفتار می‌شود. اگر شناخت افراد نسبت به یک روش درمانی یا وسیله جدید، تقویت شود، رفتار آنها نیز تغییر می‌کند. این کار در تبلیغات رسانه‌ای نیز انجام می‌شود؛ حتی اگر یک محصول مضر باشد، با تبلیغات، می‌توان هیجان مثبت یا منفی ایجاد کرد و رفتار مصرف‌کننده را تحت تأثیر قرار داد. بنابراین، آگاه‌سازی عمومی نسبت به ثمرات، آسیب‌ها، شرایط و محدودیت‌های استفاده از این فناوری‌ها ضروری است. این فرهنگ‌سازی وظیفه متولیان و متخصصان است، نه اینکه تنها به سود خود یا نگاه علمی خود محدود شوند. متخصصان وقتی فناوری، روش، رویکرد یا ابزار جدیدی را معرفی می‌کنند، موظفند آن را به درستی تبلیغ کنند؛ نه به شکلی که انتظارات غیرواقعی ایجاد شود. باید از تبلیغات غیرواقعی مانند تبلیغات در فضا‌های مجازی مثل ادعا‌هایی مبنی بر «لاغری در دو روز» خودداری کرد. انتظارات باید در حد واقعی نگه داشته شود تا مراجع بتواند با آگاهی کامل، بین روش‌های قدیمی و جدید یکی را انتخاب کند.

انتهای پیام/