شناسهٔ خبر: 75948389 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: رسا | لینک خبر

اسماعیلی تشریح کرد؛

نقش محوری زنان فلسطینی در مقاومت و تأثیر همبستگی جهانی زنان مسلمان

مدرس حوزه و پژوهشگر با تأکید بر اینکه زنان فلسطینی فراتر از نقش حامل حافظه فرهنگی و پایه‌های استحکام اجتماعی در شرایط بحرانی هستند، بیان کرد: این زنان با مشارکت فعال در زمینه‌های مدنی، رسانه‌ای و مقاومت به سمبل تاب‌آوری و قدرت اجتماعی تبدیل شده‌اند

صاحب‌خبر -

اشاره: زنان فلسطینی نقش بی‌بدیلی در شکل‌دهی و تداوم مقاومت ایفا می‌کنند؛ آنها نه تنها حافظه فرهنگی و ارزش‌های ملی را به نسل‌های بعد منتقل می‌کنند بلکه به‌عنوان مدیران اصلی خانواده در شرایط بحران، ستون‌های استحکام اجتماعی به شمار می‌روند. حضور فعال آنان در میدان‌های مدنی، رسانه‌ای و حتی عملیاتی، تصویر زنان را از جایگاه قربانی به کنشگران توانمند و الهام‌بخش تبدیل کرده است. رسانه‌ها با ارائه روایت‌های مستند، انسانی و چندلایه باید این واقعیت را بازتاب دهند و کلیشه‌های ساده‌انگارانه را پشت سر بگذارند. زنان ایرانی و مسلمان با بهره‌گیری از دیپلماسی اجتماعی، کنش رسانه‌ای و شبکه‌سازی مدنی می‌توانند صدای حمایت و همبستگی جهانی را تقویت کنند. این تعامل و روایت‌سازی دقیق رمز درک بهتر تاب‌آوری و انسجام اجتماعی در منازعات طولانی‌مدت است و فلسطین بهترین نمونه تحقق این نقش چندبعدی زنان در مقاومت است.

در همین زمینه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گفت‌وگویی با مریم اسماعیلی مدرس حوزه، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده و پژوهشگر داشته است که در ادامه تقدیم خوانندگان فرهیخته خواهد شد:

رسا ـ  نقش زنان در شکل‌گیری و تداوم مقاومت مردم فلسطین چیست؟

در مطالعات اجتماعی و سیاسیِ مرتبط با منازعات طولانی‌مدت، زنان همواره سه نقش اصلی و درهم‌تنیده بر عهده دارند. نخست، نقش هویتی فرهنگی است؛ جایی که زنان به‌عنوان حاملان حافظه جمعی، روایت‌گران تاریخ و انتقال‌دهندگان ارزش‌ها و هویت مقاومت به نسل‌های بعد شناخته می‌شوند. در مورد فلسطین نیز همین الگو مشاهده می‌شود و نقش هویتی زنان به‌مثابه ستون اصلی انسجام اجتماعی عمل می‌کند.

دوم، نقش اجتماعی - پشتیبانی است که در آن زنان با مدیریت خانواده در شرایط بحران، حفظ چرخه زندگی، سامان‌دهی فعالیت‌های امدادی، آموزشی و اجتماعی و تقویت شبکه‌های حمایتی، تداوم حیات اجتماعی را ممکن می‌سازند.

سوم نقش کنشگری است؛ حضوری که در میدان‌های مدنی، رسانه‌ای و حتی در برخی موارد در عرصه‌های عملیاتی و مقاومت نمود پیدا می‌کند. بر این اساس زنان در چنین ساختارهایی نه صرفاً «قربانیان» جنگ و اشغال بلکه «عاملان فعال» در حفظ انسجام اجتماعی، استمرار مقاومت و بازتولید امید جمعی به شمار می‌آیند.

رسا ـ  زنان ایرانی و مسلمان چگونه می‌توانند صدای حمایت از زنان و کودکان فلسطینی را تقویت کنند؟

زنان ایرانی و مسلمان می‌توانند در سه سطح به‌صورت مؤثر و راهبردی فعالیت کنند و نقش خود را در حمایت از مردم فلسطین گسترش دهند. نخست، دیپلماسی اجتماعی است؛ حضوری که از طریق مشارکت در انجمن‌های بین‌المللی، شرکت در نشست‌های حقوق بشری و ارائه روایت‌های معتبر و مستند از وضعیت زنان و کودکان فلسطین معنا پیدا می‌کند. این سطح از فعالیت موجب می‌شود صدای واقعی میدان در محافل رسمی و فراملی شنیده شود.

دوم، کنش رسانه‌ای است؛ از تولید محتوای چندزبانه و مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی تا روایت‌سازی تصویری، مستندسازی و بهره‌گیری از ظرفیت پلتفرم‌های رسانه‌ای فراملی. چنین کنش رسانه‌ای می‌تواند جریان روایت‌سازی یک‌طرفه را به چالش کشیده و تصویر دقیق‌تری از واقعیت ارائه دهد.

سوم، شبکه‌سازی مدنی است؛ یعنی ایجاد ائتلاف‌ها و پیوندهای منطقه‌ای و جهانی میان فعالان زن، سازمان‌های مردم‌نهاد و گروه‌های هم‌موضوع برای تقویت پیام، افزایش برد رسانه‌ای و شکل‌دادن به یک جبهه منسجم حمایت مدنی. ترکیب این سه سطح به زنان امکان می‌دهد نقش مؤثر، فعال و جهانی در حمایت از مقاومت و دفاع از حقوق مردم فلسطین ایفا کنند.

رسا ـ  چرا حضور زنان در جبهه‌های مقاومت جنبه‌ای الهام‌بخش برای جوامع دیگر دارد؟

حضور زنان در موقعیت‌های مقاومت از منظر تحلیل نمادین حامل سه پیام اساسی است. نخست، برابری در مسئولیت‌پذیری؛ بدین معنا که جامعه‌ای که زنان آن در سخت‌ترین بحران‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند، تصویری از انسجام، بلوغ و مشارکت همگانی ارائه می‌دهد.

دوم، تبدیل‌ شدن از «سوژه آسیب‌پذیر» به «سوژه توانمند»؛ تغییری که نه‌تنها نگاه سنتی به زنان را بازتعریف می‌کند بلکه پیام روشنی درباره توانمندی کنشگرانه و agency به جوامع دیگر می‌فرستد و الگوی الهام‌بخشی از مشارکت فعال عرضه می‌کند.

سوم، قدرت‌سازی روایی؛ حضور زنان در میدان مقاومت، به‌ویژه از منظر رسانه‌ای، روایت‌هایی انسانی، ملموس و فراملی خلق می‌کند که برای افکار عمومی جهان قابل درک‌تر و اثرگذارتر است. مجموع این سه مؤلفه سبب می‌شود زنان فلسطینی و زنان فعال در دیگر بسترهای مقاومت، به نمادهای تاب‌آوری، استقامت و نیروی اجتماعی بدل شوند.

رسا ـ رسانه‌ها چه نقشی در بازنمایی درست زنان مبارز فلسطینی دارند؟

رسانه‌ها در شکل‌دهی افکار عمومی نقشی تعیین‌کننده دارند و می‌توانند با رویکردی انسانی و مسئولانه، تصویر دقیق‌تری از واقعیت ارائه دهند. نخست آن‌که روایت انسانی و مستند را جایگزین بازنمایی‌های صرفاً خشونت‌محور کنند؛ یعنی به‌جای تمرکز یک‌جانبه بر بحران، زندگی روزمره، تلاش‌ها، دغدغه‌ها و امیدهای زنان را نشان دهند.

دوم، از طریق کلیشه‌زدایی، زنان را نه فقط در مقام قربانی، بلکه در نقش‌های متنوع آنان- از آموزش و درمان تا رهبری اجتماعی و مقاومت مدنی - برجسته سازند. سوم، گزارش‌گری مسئولانه را در دستور کار قرار دهند؛ مبتنی بر داده‌های معتبر، مصاحبه‌های میدانی و روایت‌های چندصدا که امکان تحریف و سوگیری را کاهش می‌دهد و به فهم جامع‌تر وضعیت کمک می‌کند.

چهارم، با به‌کارگیری زبان بین‌المللی و قابل فهم برای مخاطبان فراملی، پیام‌ها را از مرزهای جغرافیایی عبور دهند تا ارتباطی همدلانه‌تر و مؤثرتر با افکار عمومی جهانی شکل گیرد. در مجموع، رسانه‌ها باید روایت چندلایه، دقیق و عاری از سوگیری افراطی ارائه کنند تا واقعیت اجتماعی زنان به‌درستی بازتاب یابد.

رسا ـ به‌عنوان یک زن وقتی صحنه‌های مقاومت زنان فلسطینی را می‌بینید چه احساسی دارید و چه تأثیری بر مسیر شخصی/ اجتماعی شما دارد؟

این تصاویر معمولاً سه نوع اثر اجتماعی برجسته و تأثیرگذار دارند. نخست، اثر احساسی که باعث تقویت همدلی و جلب توجه جهانی نسبت به رنج زنان و کودکان در مناطق بحران‌زده می‌شود و حس همدردی را در مخاطبان برمی‌انگیزد. دوم، اثر الهام‌بخش است که از طریق نمایش قدرت روانی، تاب‌آوری و توانمندی زنان، به‌ویژه در شرایط دشوار، می‌تواند برای بسیاری از جوامع و به‌خصوص زنان، انگیزه‌ای قوی برای مشارکت مدنی، مطالبه‌گری و فعالیت‌های اجتماعی فراهم کند.

سوم، اثر شناختی - تحلیلی که این صحنه‌ها را به یادآور ضرورت انجام مطالعات عمیق‌تر و دوربُرد درباره نقش زنان در منازعات، سازوکارهای تاب‌آوری آن‌ها و اهمیت روایت‌سازی دقیق و مستند تبدیل می‌کند. از منظر تحلیلی، چنین تصاویر و روایت‌هایی علاوه بر افزایش همدلی نسبت به زنان و کودکان مناطق درگیری، برجسته‌سازی تاب‌آوری و توانمندی آنان و فراهم کردن انگیزه برای سایر جوامع، به ضرورت مطالعه گسترده‌تر و نظام‌مند درباره جایگاه زنان در منازعات و اهمیت روایت‌سازی چندلایه تأکید می‌کنند.

رسا ـ چگونه ممکن است تصور کنیم زنان نقش فعالی در حفظ و پایداری مقاومت ندارند؟

زنان در مقاومت اجتماعی و حفظ ثبات جامعه نقش‌هایی سه‌گانه ایفا می‌کنند که شامل نقش‌های هویتیفرهنگی، اجتماعیپشتیبانی و کنشگری مدنی و رسانه‌ای است. این سه محور در کنار هم نشان می‌دهند که زنان نه صرفاً کنش‌پذیر بلکه کنشگران فعال و تأثیرگذار در حفظ انسجام و مقاومت اجتماعی به شمار می‌روند. آنان با انتقال روایت‌ها، سازمان‌دهی شبکه‌های محلی، تثبیت کارکردهای حیاتی خانواده و مشارکت مؤثر در کنشگری سیاسی و مدنی، به «عاملان پیوستگی اجتماعی» تبدیل شده‌اند.

حضور فعال زنان در عرصه مقاومت پیام‌هایی مهم از جمله برابری در مسئولیت‌پذیری، تاب‌آوری فردی و جمعی و قدرت‌سازی روایی را به سایر جوامع ارسال می‌کند.

رسانه‌ها نیز به عنوان بازیگران کلیدی در شکل‌دهی افکار عمومی نقش بسیار مهمی دارند. برای بازنمایی صحیح و جامع زنان فلسطینی ضروری است که روایت‌های چندلایه و مستند ارائه شود، از بازتولید کلیشه‌های قربانی‌محور پرهیز گردد، روایت‌های چندصدا و مبتنی بر داده‌های معتبر منتشر شود و زبان بین‌المللی و قابل فهم برای مخاطبان فراملی به‌کار گرفته شود.

برای تحقق این اهداف، سه سطح اقدام پیشنهاد می‌شود: اول، دیپلماسی اجتماعی به منظور اثرگذاری در نهادها و سازمان‌های بین‌المللی؛ دوم، کنش رسانه‌ای چندزبانه برای تقویت روایت انسانی و مقابله با تحریف‌ها؛ و سوم، شبکه‌سازی مدنی جهت ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی میان فعالان زن و سازمان‌های مردم‌نهاد.

در نهایت نقش زنان در مقاومت فلسطین بخش بنیادینی از ساختار اجتماعی این جامعه است و بازنمایی دقیق و تقویت شبکه‌های همبستگی، کلید افزایش فهم جهانی نسبت به وضعیت زنان و کودکان در منازعات معاصر به شمار می‌آید.

رسا ـ در خاتمه، اگر نکته‌ای باقی مانده که مایلید بیان کنید، لطفاً بفرمایید.

زنان در فلسطین و دیگر مناطق بحران‌زده نقشی فراتر از تصاویر رایج و کلیشه‌ای ایفا می‌کنند؛ آنان حاملان حافظه فرهنگی، انتقال‌دهندگان ارزش‌های ملی و اجتماعی و ستون‌های پایداری اجتماعی در دشوارترین شرایط به شمار می‌روند. در بستر مقاومت فلسطین، زنان نه‌تنها مدیران چرخه زندگی در میان بحران‌ها هستند بلکه در حوزه‌های مدنی، آموزشی، امدادی، رسانه‌ای و حتی عملیاتی نیز مشارکت مؤثر و فعال دارند.

امروز نقش آنان در این مقاومت به الگویی الهام‌بخش برای جوامع دیگر بدل شده است؛ الگویی که نشان می‌دهد مسئولیت‌پذیری اجتماعی، توانمندی کنشگرانه و بازآفرینی روایت‌های انسانی می‌تواند مرزهای جغرافیایی را درنوردد و صدای مقاومت را جهانی سازد.

رسانه‌ها در این میان وظیفه‌ای اساسی بر عهده دارند؛ وظیفه‌ای که شامل ارائه تصویری مستند، متوازن و عاری از کلیشه از زنان فلسطینی است. این مسئولیت به معنای انتقال واقعیت‌های میدانی، برجسته‌کردن نقش‌های چندلایه زنان و اجتناب از تقلیل آن‌ها به «سوژه‌های آسیب‌پذیر» است. زنان ایرانی و مسلمان نیز می‌توانند از طریق سه محور اصلی - دیپلماسی اجتماعی، کنش رسانه‌ای و شبکه‌سازی مدنی - صدای زنان و کودکان فلسطینی را در سطح جهانی تقویت کنند. در این راستا، اهمیت همبستگی انسانی، روایت‌سازی دقیق و احساس مسئولیت مشترک در حمایت از زنان در مناطق درگیری باید همواره مورد تأکید قرار گیرد.

مطالعه و شناخت نقش زنان در منازعات طولانی‌مدت، دریچه‌ای مهم به فهم عمیق‌تری از تاب‌آوری، انسجام اجتماعی و سازوکارهای مقاومت مدنی است. فلسطین یکی از برجسته‌ترین نمونه‌هاست که به روشنی نشان می‌دهد چگونه زنان، از سطح فردی تا ساختارهای اجتماعی، نقش حیاتی و مؤثری در حفظ و استمرار زندگی و مقاومت ایفا می‌کنند.

اشاره: زنان فلسطینی نقش بی‌بدیلی در شکل‌دهی و تداوم مقاومت ایفا می‌کنند؛ آنها نه تنها حافظه فرهنگی و ارزش‌های ملی را به نسل‌های بعد منتقل می‌کنند بلکه به‌عنوان مدیران اصلی خانواده در شرایط بحران، ستون‌های استحکام اجتماعی به شمار می‌روند. حضور فعال آنان در میدان‌های مدنی، رسانه‌ای و حتی عملیاتی، تصویر زنان را از جایگاه قربانی به کنشگران توانمند و الهام‌بخش تبدیل کرده است. رسانه‌ها با ارائه روایت‌های مستند، انسانی و چندلایه باید این واقعیت را بازتاب دهند و کلیشه‌های ساده‌انگارانه را پشت سر بگذارند. زنان ایرانی و مسلمان با بهره‌گیری از دیپلماسی اجتماعی، کنش رسانه‌ای و شبکه‌سازی مدنی می‌توانند صدای حمایت و همبستگی جهانی را تقویت کنند. این تعامل و روایت‌سازی دقیق رمز درک بهتر تاب‌آوری و انسجام اجتماعی در منازعات طولانی‌مدت است و فلسطین بهترین نمونه تحقق این نقش چندبعدی زنان در مقاومت است.

اشاره: زنان فلسطینی نقش بی‌بدیلی در شکل‌دهی و تداوم مقاومت ایفا می‌کنند؛ آنها نه تنها حافظه فرهنگی و ارزش‌های ملی را به نسل‌های بعد منتقل می‌کنند بلکه به‌عنوان مدیران اصلی خانواده در شرایط بحران، ستون‌های استحکام اجتماعی به شمار می‌روند. حضور فعال آنان در میدان‌های مدنی، رسانه‌ای و حتی عملیاتی، تصویر زنان را از جایگاه قربانی به کنشگران توانمند و الهام‌بخش تبدیل کرده است. رسانه‌ها با ارائه روایت‌های مستند، انسانی و چندلایه باید این واقعیت را بازتاب دهند و کلیشه‌های ساده‌انگارانه را پشت سر بگذارند. زنان ایرانی و مسلمان با بهره‌گیری از دیپلماسی اجتماعی، کنش رسانه‌ای و شبکه‌سازی مدنی می‌توانند صدای حمایت و همبستگی جهانی را تقویت کنند. این تعامل و روایت‌سازی دقیق رمز درک بهتر تاب‌آوری و انسجام اجتماعی در منازعات طولانی‌مدت است و فلسطین بهترین نمونه تحقق این نقش چندبعدی زنان در مقاومت است. اشاره: اشاره:

در همین زمینه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گفت‌وگویی با مریم اسماعیلی مدرس حوزه، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده و پژوهشگر داشته است که در ادامه تقدیم خوانندگان فرهیخته خواهد شد:

در همین زمینه خبرنگار سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا، گفت‌وگویی با مریم اسماعیلی مدرس حوزه، استادیار دانشگاه آزاد اسلامی، نویسنده و پژوهشگر داشته است که در ادامه تقدیم خوانندگان فرهیخته خواهد شد: سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا سرویس فرهنگی و اجتماعی خبرگزاری رسا ،

رسا ـ  نقش زنان در شکل‌گیری و تداوم مقاومت مردم فلسطین چیست؟

رسا ـ  نقش زنان در شکل‌گیری و تداوم مقاومت مردم فلسطین چیست؟ رسا ـ  نقش زنان در شکل‌گیری و تداوم مقاومت مردم فلسطین چیست؟ رسا ـ 

در مطالعات اجتماعی و سیاسیِ مرتبط با منازعات طولانی‌مدت، زنان همواره سه نقش اصلی و درهم‌تنیده بر عهده دارند. نخست، نقش هویتی فرهنگی است؛ جایی که زنان به‌عنوان حاملان حافظه جمعی، روایت‌گران تاریخ و انتقال‌دهندگان ارزش‌ها و هویت مقاومت به نسل‌های بعد شناخته می‌شوند. در مورد فلسطین نیز همین الگو مشاهده می‌شود و نقش هویتی زنان به‌مثابه ستون اصلی انسجام اجتماعی عمل می‌کند.

در مطالعات اجتماعی و سیاسیِ مرتبط با منازعات طولانی‌مدت، زنان همواره سه نقش اصلی و درهم‌تنیده بر عهده دارند. نخست، نقش هویتی فرهنگی است؛ جایی که زنان به‌عنوان حاملان حافظه جمعی، روایت‌گران تاریخ و انتقال‌دهندگان ارزش‌ها و هویت مقاومت به نسل‌های بعد شناخته می‌شوند. در مورد فلسطین نیز همین الگو مشاهده می‌شود و نقش هویتی زنان به‌مثابه ستون اصلی انسجام اجتماعی عمل می‌کند.

دوم، نقش اجتماعی - پشتیبانی است که در آن زنان با مدیریت خانواده در شرایط بحران، حفظ چرخه زندگی، سامان‌دهی فعالیت‌های امدادی، آموزشی و اجتماعی و تقویت شبکه‌های حمایتی، تداوم حیات اجتماعی را ممکن می‌سازند.

دوم، نقش اجتماعی - پشتیبانی است که در آن زنان با مدیریت خانواده در شرایط بحران، حفظ چرخه زندگی، سامان‌دهی فعالیت‌های امدادی، آموزشی و اجتماعی و تقویت شبکه‌های حمایتی، تداوم حیات اجتماعی را ممکن می‌سازند.

سوم نقش کنشگری است؛ حضوری که در میدان‌های مدنی، رسانه‌ای و حتی در برخی موارد در عرصه‌های عملیاتی و مقاومت نمود پیدا می‌کند. بر این اساس زنان در چنین ساختارهایی نه صرفاً «قربانیان» جنگ و اشغال بلکه «عاملان فعال» در حفظ انسجام اجتماعی، استمرار مقاومت و بازتولید امید جمعی به شمار می‌آیند.

سوم نقش کنشگری است؛ حضوری که در میدان‌های مدنی، رسانه‌ای و حتی در برخی موارد در عرصه‌های عملیاتی و مقاومت نمود پیدا می‌کند. بر این اساس زنان در چنین ساختارهایی نه صرفاً «قربانیان» جنگ و اشغال بلکه «عاملان فعال» در حفظ انسجام اجتماعی، استمرار مقاومت و بازتولید امید جمعی به شمار می‌آیند.

رسا ـ  زنان ایرانی و مسلمان چگونه می‌توانند صدای حمایت از زنان و کودکان فلسطینی را تقویت کنند؟

رسا ـ  زنان ایرانی و مسلمان چگونه می‌توانند صدای حمایت از زنان و کودکان فلسطینی را تقویت کنند؟ رسا ـ  زنان ایرانی و مسلمان چگونه می‌توانند صدای حمایت از زنان و کودکان فلسطینی را تقویت کنند؟ رسا ـ 

زنان ایرانی و مسلمان می‌توانند در سه سطح به‌صورت مؤثر و راهبردی فعالیت کنند و نقش خود را در حمایت از مردم فلسطین گسترش دهند. نخست، دیپلماسی اجتماعی است؛ حضوری که از طریق مشارکت در انجمن‌های بین‌المللی، شرکت در نشست‌های حقوق بشری و ارائه روایت‌های معتبر و مستند از وضعیت زنان و کودکان فلسطین معنا پیدا می‌کند. این سطح از فعالیت موجب می‌شود صدای واقعی میدان در محافل رسمی و فراملی شنیده شود.

زنان ایرانی و مسلمان می‌توانند در سه سطح به‌صورت مؤثر و راهبردی فعالیت کنند و نقش خود را در حمایت از مردم فلسطین گسترش دهند. نخست، دیپلماسی اجتماعی است؛ حضوری که از طریق مشارکت در انجمن‌های بین‌المللی، شرکت در نشست‌های حقوق بشری و ارائه روایت‌های معتبر و مستند از وضعیت زنان و کودکان فلسطین معنا پیدا می‌کند. این سطح از فعالیت موجب می‌شود صدای واقعی میدان در محافل رسمی و فراملی شنیده شود.

دوم، کنش رسانه‌ای است؛ از تولید محتوای چندزبانه و مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی تا روایت‌سازی تصویری، مستندسازی و بهره‌گیری از ظرفیت پلتفرم‌های رسانه‌ای فراملی. چنین کنش رسانه‌ای می‌تواند جریان روایت‌سازی یک‌طرفه را به چالش کشیده و تصویر دقیق‌تری از واقعیت ارائه دهد.

دوم، کنش رسانه‌ای است؛ از تولید محتوای چندزبانه و مبتنی بر استانداردهای بین‌المللی تا روایت‌سازی تصویری، مستندسازی و بهره‌گیری از ظرفیت پلتفرم‌های رسانه‌ای فراملی. چنین کنش رسانه‌ای می‌تواند جریان روایت‌سازی یک‌طرفه را به چالش کشیده و تصویر دقیق‌تری از واقعیت ارائه دهد.

سوم، شبکه‌سازی مدنی است؛ یعنی ایجاد ائتلاف‌ها و پیوندهای منطقه‌ای و جهانی میان فعالان زن، سازمان‌های مردم‌نهاد و گروه‌های هم‌موضوع برای تقویت پیام، افزایش برد رسانه‌ای و شکل‌دادن به یک جبهه منسجم حمایت مدنی. ترکیب این سه سطح به زنان امکان می‌دهد نقش مؤثر، فعال و جهانی در حمایت از مقاومت و دفاع از حقوق مردم فلسطین ایفا کنند.

سوم، شبکه‌سازی مدنی است؛ یعنی ایجاد ائتلاف‌ها و پیوندهای منطقه‌ای و جهانی میان فعالان زن، سازمان‌های مردم‌نهاد و گروه‌های هم‌موضوع برای تقویت پیام، افزایش برد رسانه‌ای و شکل‌دادن به یک جبهه منسجم حمایت مدنی. ترکیب این سه سطح به زنان امکان می‌دهد نقش مؤثر، فعال و جهانی در حمایت از مقاومت و دفاع از حقوق مردم فلسطین ایفا کنند.

رسا ـ  چرا حضور زنان در جبهه‌های مقاومت جنبه‌ای الهام‌بخش برای جوامع دیگر دارد؟

رسا ـ  چرا حضور زنان در جبهه‌های مقاومت جنبه‌ای الهام‌بخش برای جوامع دیگر دارد؟ رسا ـ  چرا حضور زنان در جبهه‌های مقاومت جنبه‌ای الهام‌بخش برای جوامع دیگر دارد؟ رسا ـ 

حضور زنان در موقعیت‌های مقاومت از منظر تحلیل نمادین حامل سه پیام اساسی است. نخست، برابری در مسئولیت‌پذیری؛ بدین معنا که جامعه‌ای که زنان آن در سخت‌ترین بحران‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند، تصویری از انسجام، بلوغ و مشارکت همگانی ارائه می‌دهد.

حضور زنان در موقعیت‌های مقاومت از منظر تحلیل نمادین حامل سه پیام اساسی است. نخست، برابری در مسئولیت‌پذیری؛ بدین معنا که جامعه‌ای که زنان آن در سخت‌ترین بحران‌ها نقش‌آفرینی می‌کنند، تصویری از انسجام، بلوغ و مشارکت همگانی ارائه می‌دهد.

دوم، تبدیل‌ شدن از «سوژه آسیب‌پذیر» به «سوژه توانمند»؛ تغییری که نه‌تنها نگاه سنتی به زنان را بازتعریف می‌کند بلکه پیام روشنی درباره توانمندی کنشگرانه و agency به جوامع دیگر می‌فرستد و الگوی الهام‌بخشی از مشارکت فعال عرضه می‌کند.

دوم، تبدیل‌ شدن از «سوژه آسیب‌پذیر» به «سوژه توانمند»؛ تغییری که نه‌تنها نگاه سنتی به زنان را بازتعریف می‌کند بلکه پیام روشنی درباره توانمندی کنشگرانه و agency به جوامع دیگر می‌فرستد و الگوی الهام‌بخشی از مشارکت فعال عرضه می‌کند.

سوم، قدرت‌سازی روایی؛ حضور زنان در میدان مقاومت، به‌ویژه از منظر رسانه‌ای، روایت‌هایی انسانی، ملموس و فراملی خلق می‌کند که برای افکار عمومی جهان قابل درک‌تر و اثرگذارتر است. مجموع این سه مؤلفه سبب می‌شود زنان فلسطینی و زنان فعال در دیگر بسترهای مقاومت، به نمادهای تاب‌آوری، استقامت و نیروی اجتماعی بدل شوند.

سوم، قدرت‌سازی روایی؛ حضور زنان در میدان مقاومت، به‌ویژه از منظر رسانه‌ای، روایت‌هایی انسانی، ملموس و فراملی خلق می‌کند که برای افکار عمومی جهان قابل درک‌تر و اثرگذارتر است. مجموع این سه مؤلفه سبب می‌شود زنان فلسطینی و زنان فعال در دیگر بسترهای مقاومت، به نمادهای تاب‌آوری، استقامت و نیروی اجتماعی بدل شوند.

رسا ـ رسانه‌ها چه نقشی در بازنمایی درست زنان مبارز فلسطینی دارند؟

رسا ـ رسانه‌ها چه نقشی در بازنمایی درست زنان مبارز فلسطینی دارند؟ رسا ـ رسانه‌ها چه نقشی در بازنمایی درست زنان مبارز فلسطینی دارند؟ رسا ـ

رسانه‌ها در شکل‌دهی افکار عمومی نقشی تعیین‌کننده دارند و می‌توانند با رویکردی انسانی و مسئولانه، تصویر دقیق‌تری از واقعیت ارائه دهند. نخست آن‌که روایت انسانی و مستند را جایگزین بازنمایی‌های صرفاً خشونت‌محور کنند؛ یعنی به‌جای تمرکز یک‌جانبه بر بحران، زندگی روزمره، تلاش‌ها، دغدغه‌ها و امیدهای زنان را نشان دهند.

رسانه‌ها در شکل‌دهی افکار عمومی نقشی تعیین‌کننده دارند و می‌توانند با رویکردی انسانی و مسئولانه، تصویر دقیق‌تری از واقعیت ارائه دهند. نخست آن‌که روایت انسانی و مستند را جایگزین بازنمایی‌های صرفاً خشونت‌محور کنند؛ یعنی به‌جای تمرکز یک‌جانبه بر بحران، زندگی روزمره، تلاش‌ها، دغدغه‌ها و امیدهای زنان را نشان دهند.

دوم، از طریق کلیشه‌زدایی، زنان را نه فقط در مقام قربانی، بلکه در نقش‌های متنوع آنان- از آموزش و درمان تا رهبری اجتماعی و مقاومت مدنی - برجسته سازند. سوم، گزارش‌گری مسئولانه را در دستور کار قرار دهند؛ مبتنی بر داده‌های معتبر، مصاحبه‌های میدانی و روایت‌های چندصدا که امکان تحریف و سوگیری را کاهش می‌دهد و به فهم جامع‌تر وضعیت کمک می‌کند.

دوم، از طریق کلیشه‌زدایی، زنان را نه فقط در مقام قربانی، بلکه در نقش‌های متنوع آنان - از آموزش و درمان تا رهبری اجتماعی و مقاومت مدنی - برجسته سازند. سوم، گزارش‌گری مسئولانه را در دستور کار قرار دهند؛ مبتنی بر داده‌های معتبر، مصاحبه‌های میدانی و روایت‌های چندصدا که امکان تحریف و سوگیری را کاهش می‌دهد و به فهم جامع‌تر وضعیت کمک می‌کند.

چهارم، با به‌کارگیری زبان بین‌المللی و قابل فهم برای مخاطبان فراملی، پیام‌ها را از مرزهای جغرافیایی عبور دهند تا ارتباطی همدلانه‌تر و مؤثرتر با افکار عمومی جهانی شکل گیرد. در مجموع، رسانه‌ها باید روایت چندلایه، دقیق و عاری از سوگیری افراطی ارائه کنند تا واقعیت اجتماعی زنان به‌درستی بازتاب یابد.

چهارم، با به‌کارگیری زبان بین‌المللی و قابل فهم برای مخاطبان فراملی، پیام‌ها را از مرزهای جغرافیایی عبور دهند تا ارتباطی همدلانه‌تر و مؤثرتر با افکار عمومی جهانی شکل گیرد. در مجموع، رسانه‌ها باید روایت چندلایه، دقیق و عاری از سوگیری افراطی ارائه کنند تا واقعیت اجتماعی زنان به‌درستی بازتاب یابد.

رسا ـ به‌عنوان یک زن وقتی صحنه‌های مقاومت زنان فلسطینی را می‌بینید چه احساسی دارید و چه تأثیری بر مسیر شخصی/ اجتماعی شما دارد؟

رسا ـ به‌عنوان یک زن وقتی صحنه‌های مقاومت زنان فلسطینی را می‌بینید چه احساسی دارید و چه تأثیری بر مسیر شخصی/ اجتماعی شما دارد؟ رسا ـ به‌عنوان یک زن وقتی صحنه‌های مقاومت زنان فلسطینی را می‌بینید چه احساسی دارید و چه تأثیری بر مسیر شخصی/ اجتماعی شما دارد؟ رسا ـ

این تصاویر معمولاً سه نوع اثر اجتماعی برجسته و تأثیرگذار دارند. نخست، اثر احساسی که باعث تقویت همدلی و جلب توجه جهانی نسبت به رنج زنان و کودکان در مناطق بحران‌زده می‌شود و حس همدردی را در مخاطبان برمی‌انگیزد. دوم، اثر الهام‌بخش است که از طریق نمایش قدرت روانی، تاب‌آوری و توانمندی زنان، به‌ویژه در شرایط دشوار، می‌تواند برای بسیاری از جوامع و به‌خصوص زنان، انگیزه‌ای قوی برای مشارکت مدنی، مطالبه‌گری و فعالیت‌های اجتماعی فراهم کند.

این تصاویر معمولاً سه نوع اثر اجتماعی برجسته و تأثیرگذار دارند. نخست، اثر احساسی که باعث تقویت همدلی و جلب توجه جهانی نسبت به رنج زنان و کودکان در مناطق بحران‌زده می‌شود و حس همدردی را در مخاطبان برمی‌انگیزد. دوم، اثر الهام‌بخش است که از طریق نمایش قدرت روانی، تاب‌آوری و توانمندی زنان، به‌ویژه در شرایط دشوار، می‌تواند برای بسیاری از جوامع و به‌خصوص زنان، انگیزه‌ای قوی برای مشارکت مدنی، مطالبه‌گری و فعالیت‌های اجتماعی فراهم کند.

سوم، اثر شناختی - تحلیلی که این صحنه‌ها را به یادآور ضرورت انجام مطالعات عمیق‌تر و دوربُرد درباره نقش زنان در منازعات، سازوکارهای تاب‌آوری آن‌ها و اهمیت روایت‌سازی دقیق و مستند تبدیل می‌کند. از منظر تحلیلی، چنین تصاویر و روایت‌هایی علاوه بر افزایش همدلی نسبت به زنان و کودکان مناطق درگیری، برجسته‌سازی تاب‌آوری و توانمندی آنان و فراهم کردن انگیزه برای سایر جوامع، به ضرورت مطالعه گسترده‌تر و نظام‌مند درباره جایگاه زنان در منازعات و اهمیت روایت‌سازی چندلایه تأکید می‌کنند.

سوم، اثر شناختی - تحلیلی که این صحنه‌ها را به یادآور ضرورت انجام مطالعات عمیق‌تر و دوربُرد درباره نقش زنان در منازعات، سازوکارهای تاب‌آوری آن‌ها و اهمیت روایت‌سازی دقیق و مستند تبدیل می‌کند. از منظر تحلیلی، چنین تصاویر و روایت‌هایی علاوه بر افزایش همدلی نسبت به زنان و کودکان مناطق درگیری، برجسته‌سازی تاب‌آوری و توانمندی آنان و فراهم کردن انگیزه برای سایر جوامع، به ضرورت مطالعه گسترده‌تر و نظام‌مند درباره جایگاه زنان در منازعات و اهمیت روایت‌سازی چندلایه تأکید می‌کنند.

رسا ـ چگونه ممکن است تصور کنیم زنان نقش فعالی در حفظ و پایداری مقاومت ندارند؟

رسا ـ چگونه ممکن است تصور کنیم زنان نقش فعالی در حفظ و پایداری مقاومت ندارند؟ رسا ـ چگونه ممکن است تصور کنیم زنان نقش فعالی در حفظ و پایداری مقاومت ندارند؟ رسا ـ

زنان در مقاومت اجتماعی و حفظ ثبات جامعه نقش‌هایی سه‌گانه ایفا می‌کنند که شامل نقش‌های هویتیفرهنگی، اجتماعیپشتیبانی و کنشگری مدنی و رسانه‌ای است. این سه محور در کنار هم نشان می‌دهند که زنان نه صرفاً کنش‌پذیر بلکه کنشگران فعال و تأثیرگذار در حفظ انسجام و مقاومت اجتماعی به شمار می‌روند. آنان با انتقال روایت‌ها، سازمان‌دهی شبکه‌های محلی، تثبیت کارکردهای حیاتی خانواده و مشارکت مؤثر در کنشگری سیاسی و مدنی، به «عاملان پیوستگی اجتماعی» تبدیل شده‌اند.

زنان در مقاومت اجتماعی و حفظ ثبات جامعه نقش‌هایی سه‌گانه ایفا می‌کنند که شامل نقش‌های هویتی فرهنگی، اجتماعی پشتیبانی و کنشگری مدنی و رسانه‌ای است. این سه محور در کنار هم نشان می‌دهند که زنان نه صرفاً کنش‌پذیر بلکه کنشگران فعال و تأثیرگذار در حفظ انسجام و مقاومت اجتماعی به شمار می‌روند. آنان با انتقال روایت‌ها، سازمان‌دهی شبکه‌های محلی، تثبیت کارکردهای حیاتی خانواده و مشارکت مؤثر در کنشگری سیاسی و مدنی، به «عاملان پیوستگی اجتماعی» تبدیل شده‌اند.

حضور فعال زنان در عرصه مقاومت پیام‌هایی مهم از جمله برابری در مسئولیت‌پذیری، تاب‌آوری فردی و جمعی و قدرت‌سازی روایی را به سایر جوامع ارسال می‌کند.

حضور فعال زنان در عرصه مقاومت پیام‌هایی مهم از جمله برابری در مسئولیت‌پذیری، تاب‌آوری فردی و جمعی و قدرت‌سازی روایی را به سایر جوامع ارسال می‌کند.

رسانه‌ها نیز به عنوان بازیگران کلیدی در شکل‌دهی افکار عمومی نقش بسیار مهمی دارند. برای بازنمایی صحیح و جامع زنان فلسطینی ضروری است که روایت‌های چندلایه و مستند ارائه شود، از بازتولید کلیشه‌های قربانی‌محور پرهیز گردد، روایت‌های چندصدا و مبتنی بر داده‌های معتبر منتشر شود و زبان بین‌المللی و قابل فهم برای مخاطبان فراملی به‌کار گرفته شود.

رسانه‌ها نیز به عنوان بازیگران کلیدی در شکل‌دهی افکار عمومی نقش بسیار مهمی دارند. برای بازنمایی صحیح و جامع زنان فلسطینی ضروری است که روایت‌های چندلایه و مستند ارائه شود، از بازتولید کلیشه‌های قربانی‌محور پرهیز گردد، روایت‌های چندصدا و مبتنی بر داده‌های معتبر منتشر شود و زبان بین‌المللی و قابل فهم برای مخاطبان فراملی به‌کار گرفته شود.

برای تحقق این اهداف، سه سطح اقدام پیشنهاد می‌شود: اول، دیپلماسی اجتماعی به منظور اثرگذاری در نهادها و سازمان‌های بین‌المللی؛ دوم، کنش رسانه‌ای چندزبانه برای تقویت روایت انسانی و مقابله با تحریف‌ها؛ و سوم، شبکه‌سازی مدنی جهت ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی میان فعالان زن و سازمان‌های مردم‌نهاد.

برای تحقق این اهداف، سه سطح اقدام پیشنهاد می‌شود: اول، دیپلماسی اجتماعی به منظور اثرگذاری در نهادها و سازمان‌های بین‌المللی؛ دوم، کنش رسانه‌ای چندزبانه برای تقویت روایت انسانی و مقابله با تحریف‌ها؛ و سوم، شبکه‌سازی مدنی جهت ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و جهانی میان فعالان زن و سازمان‌های مردم‌نهاد.

در نهایت نقش زنان در مقاومت فلسطین بخش بنیادینی از ساختار اجتماعی این جامعه است و بازنمایی دقیق و تقویت شبکه‌های همبستگی، کلید افزایش فهم جهانی نسبت به وضعیت زنان و کودکان در منازعات معاصر به شمار می‌آید.

در نهایت نقش زنان در مقاومت فلسطین بخش بنیادینی از ساختار اجتماعی این جامعه است و بازنمایی دقیق و تقویت شبکه‌های همبستگی، کلید افزایش فهم جهانی نسبت به وضعیت زنان و کودکان در منازعات معاصر به شمار می‌آید.

رسا ـ در خاتمه، اگر نکته‌ای باقی مانده که مایلید بیان کنید، لطفاً بفرمایید.

رسا ـ در خاتمه، اگر نکته‌ای باقی مانده که مایلید بیان کنید، لطفاً بفرمایید. رسا ـ در خاتمه، اگر نکته‌ای باقی مانده که مایلید بیان کنید، لطفاً بفرمایید. رسا ـ

زنان در فلسطین و دیگر مناطق بحران‌زده نقشی فراتر از تصاویر رایج و کلیشه‌ای ایفا می‌کنند؛ آنان حاملان حافظه فرهنگی، انتقال‌دهندگان ارزش‌های ملی و اجتماعی و ستون‌های پایداری اجتماعی در دشوارترین شرایط به شمار می‌روند. در بستر مقاومت فلسطین، زنان نه‌تنها مدیران چرخه زندگی در میان بحران‌ها هستند بلکه در حوزه‌های مدنی، آموزشی، امدادی، رسانه‌ای و حتی عملیاتی نیز مشارکت مؤثر و فعال دارند.

زنان در فلسطین و دیگر مناطق بحران‌زده نقشی فراتر از تصاویر رایج و کلیشه‌ای ایفا می‌کنند؛ آنان حاملان حافظه فرهنگی، انتقال‌دهندگان ارزش‌های ملی و اجتماعی و ستون‌های پایداری اجتماعی در دشوارترین شرایط به شمار می‌روند. در بستر مقاومت فلسطین، زنان نه‌تنها مدیران چرخه زندگی در میان بحران‌ها هستند بلکه در حوزه‌های مدنی، آموزشی، امدادی، رسانه‌ای و حتی عملیاتی نیز مشارکت مؤثر و فعال دارند.

امروز نقش آنان در این مقاومت به الگویی الهام‌بخش برای جوامع دیگر بدل شده است؛ الگویی که نشان می‌دهد مسئولیت‌پذیری اجتماعی، توانمندی کنشگرانه و بازآفرینی روایت‌های انسانی می‌تواند مرزهای جغرافیایی را درنوردد و صدای مقاومت را جهانی سازد.

امروز نقش آنان در این مقاومت به الگویی الهام‌بخش برای جوامع دیگر بدل شده است؛ الگویی که نشان می‌دهد مسئولیت‌پذیری اجتماعی، توانمندی کنشگرانه و بازآفرینی روایت‌های انسانی می‌تواند مرزهای جغرافیایی را درنوردد و صدای مقاومت را جهانی سازد.

رسانه‌ها در این میان وظیفه‌ای اساسی بر عهده دارند؛ وظیفه‌ای که شامل ارائه تصویری مستند، متوازن و عاری از کلیشه از زنان فلسطینی است. این مسئولیت به معنای انتقال واقعیت‌های میدانی، برجسته‌کردن نقش‌های چندلایه زنان و اجتناب از تقلیل آن‌ها به «سوژه‌های آسیب‌پذیر» است. زنان ایرانی و مسلمان نیز می‌توانند از طریق سه محور اصلی - دیپلماسی اجتماعی، کنش رسانه‌ای و شبکه‌سازی مدنی - صدای زنان و کودکان فلسطینی را در سطح جهانی تقویت کنند. در این راستا، اهمیت همبستگی انسانی، روایت‌سازی دقیق و احساس مسئولیت مشترک در حمایت از زنان در مناطق درگیری باید همواره مورد تأکید قرار گیرد.

رسانه‌ها در این میان وظیفه‌ای اساسی بر عهده دارند؛ وظیفه‌ای که شامل ارائه تصویری مستند، متوازن و عاری از کلیشه از زنان فلسطینی است. این مسئولیت به معنای انتقال واقعیت‌های میدانی، برجسته‌کردن نقش‌های چندلایه زنان و اجتناب از تقلیل آن‌ها به «سوژه‌های آسیب‌پذیر» است. زنان ایرانی و مسلمان نیز می‌توانند از طریق سه محور اصلی - دیپلماسی اجتماعی، کنش رسانه‌ای و شبکه‌سازی مدنی - صدای زنان و کودکان فلسطینی را در سطح جهانی تقویت کنند. در این راستا، اهمیت همبستگی انسانی، روایت‌سازی دقیق و احساس مسئولیت مشترک در حمایت از زنان در مناطق درگیری باید همواره مورد تأکید قرار گیرد.

مطالعه و شناخت نقش زنان در منازعات طولانی‌مدت، دریچه‌ای مهم به فهم عمیق‌تری از تاب‌آوری، انسجام اجتماعی و سازوکارهای مقاومت مدنی است. فلسطین یکی از برجسته‌ترین نمونه‌هاست که به روشنی نشان می‌دهد چگونه زنان، از سطح فردی تا ساختارهای اجتماعی، نقش حیاتی و مؤثری در حفظ و استمرار زندگی و مقاومت ایفا می‌کنند.

مطالعه و شناخت نقش زنان در منازعات طولانی‌مدت، دریچه‌ای مهم به فهم عمیق‌تری از تاب‌آوری، انسجام اجتماعی و سازوکارهای مقاومت مدنی است. فلسطین یکی از برجسته‌ترین نمونه‌هاست که به روشنی نشان می‌دهد چگونه زنان، از سطح فردی تا ساختارهای اجتماعی، نقش حیاتی و مؤثری در حفظ و استمرار زندگی و مقاومت ایفا می‌کنند.