به گزارش اقتصادآنلاین، استرالیا همچنان سومین صادرکننده بزرگ LNG جهان است، اما بنیانهای این موفقیت تحت فشار قرار گرفتهاند. آغاز بهرهبرداری پروژه باروسا در سال ۲۰۲۵ و کشف اخیر کنوکو فیلیپس در حوضه اوتوی گرچه خبرهای امیدوارکنندهای برای بخش انرژی محسوب میشوند، اما تأثیر چندانی بر حل عدم تعادل بنیادینی ندارند که سالهاست در نظام گاز کشور شکل گرفته است. بخش عمده تولید در استرالیای غربی و کوئینزلند انجام میشود، در حالی که مراکز پرجمعیت جنوبشرق کشور، فاصله زیادی از منابع تأمین گاز دارند و پروژههای جدید نیز قادر به پاسخگویی همزمان به تقاضای داخلی و تعهدات صادراتی نیستند.
رکود اکتشافات و شکاف جغرافیایی در تولید
اکتشاف که زمانی نقطه قوت استرالیا بود، از سال ۲۰۱۵ بهطور چشمگیری افت کرده است. بیشتر فعالیتهای حفاری اکنون تنها در غرب و شمالغرب انجام میشود؛ مناطقی که جمعیت و مصرف صنعتی محدودی دارند، اما مسیر مستقیم برای صادرات LNG به آسیا فراهم میکنند. پربازدهترین حوضه کشور، نورت کارناروون، در غرب قرار دارد، در حالیکه دو سوم جمعیت در شرق زندگی میکنند. نبود هرگونه خط لوله سراسری بین شرق و غرب، شکافی ساختاری ایجاد کرده که موجب میشود کشفیات جدید بهجای بازار داخلی، بیشتر وارد چرخه صادرات شوند.
نخستین چاه اکتشافی فراساحل از سال ۲۰۲۳ تازه در ماه مه ۲۰۲۵ حفاری شد. پروژه اوتوی که با حمایت دولت برای تقویت عرضه جنوبشرق شکل گرفته، اخیراً اولین کشف گاز در چهار سال گذشته را ثبت کرده، اما هنوز ظرفیت واقعی تولید آن نامشخص است.
توقف رشد تولید و افزایش وابستگی شرق کشور
تولید ملی که بین سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۱ بیش از دو برابر شده بود، در چهار سال اخیر ثابت مانده و حول ۱۳ میلیون مترمکعب در ماه نوسان دارد؛ نشانهای از رکود ساختاری. این توقف رشد در حالی است که شرق کشور با افزایش تقاضا روبهرو است. شبکه گاز شرق بر پایه گاز لایهزغالی کوئینزلند و تأسیسات LNG مرتبط با آن قرار دارد. با پایان قراردادهای بلندمدت ارزان بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹، قیمت داخلی به نرخهای آسیایی پیوند خورد و در نتیجه، بازار داخلی در سه ایالت اصلی به بازاری کاملاً جهانی تبدیل شد.
فشار تقاضای زمستانی و محدودیت خطوط لوله، موجب کمبود و جهش پیاپی قیمت شده است. دولتها صادرکنندگان CSG-LNG را مجبور کردهاند حجمهای بدون قرارداد را ابتدا به بازار داخلی عرضه کنند و سقفی ۱۲ دلار برای هر گیگاژول تعیین کردهاند. این سقف که تا سال ۲۰۳۳ تمدید شده، با وجود هدف حمایتی، سیگنالهای قیمتی لازم برای سرمایهگذاری جدید را تضعیف کرده است.
مخالفتهای زیستمحیطی و انسداد پروژههای داخلی
مخالفتهای محلی و زیستمحیطی نیز به بحران عرضه دامن زده است. در نیوساوثولز، توسعه گاز لایهزغالی نرابری بیش از یک دهه بهدلیل اعتراضها و مناقشات سیاسی متوقف بود. ویکتوریا نیز از سال ۲۰۱۷ تا ۲۰۲۱ اکتشاف گاز خشکی را ممنوع کرده و همچنان تولید CSG را ممنوع نگه داشته است. از این رو، تنها کوئینزلند تولیدکننده گاز لایهزغالی باقی مانده و همین امر موجب شده جنوب کشور مجبور به واردات گاز از فواصل طولانی و منابع پرهزینه شود.
همزمان، وخامت وضعیت شبکه برق، با اتکای سنگین به نیروگاههای زغالسنگی فرسوده، موجب شده کمبود گاز اثرات گستردهتری بر امنیت انرژی داشته باشد. قیمت برق در تابستان به بالاترین سطح دهسال اخیر رسید و احتمال خاموشی در دورههای اوج مصرف افزایش یافته است.
خروج سرمایهگذاران و تشدید ریسکهای بلندمدت
فضای نامطمئن نظارتی موجب عقبنشینی سرمایهگذاران بزرگ شده است. شرکت ADNOC امارات در سپتامبر از خرید ۱۹ میلیارد دلاری سانتوس صرفنظر کرد؛ تصمیمی که بهطور مستقیم به ریسکهای نظارتی و الزامات داخلی مرتبط دانسته شد. اکسونموبیل نیز سرمایهگذاریهای اخیر خود را متوقف کرده و وودساید برای دریافت مجوز توسعه بزرگترین تأسیسات صادراتی کشور بیش از شش سال در انتظار بوده است. این شرایط نه تنها مانع پروژههای جدید شده بلکه توان تولیدکنندگان برای عمل به قراردادهای داخلی و خارجی را تهدید میکند.
احتمال واردات LNG؛ تناقض بزرگ استراتژیک
با ادامه رکود تولید، استرالیا که زمانی قدرت بلامنازع صادرات LNG بود، ممکن است به واردات متکی شود. چندین پایانه بازگازسازی در حال توسعهاند؛ از جمله پروژه پورت کمبلا که قرار است در ۲۰۲۶ آغاز بهکار کند و واحد شناور شرکت Vopak در ویکتوریا که از ۲۰۲۹ واردات را آغاز میکند. چهار پایانه دیگر نیز در دست ساخت است. اما واردات LNG با هزینههای بالا و قیمتهای جهانی متغیر همراه است و وابستگی به آن فشار بیشتری بر قیمت داخلی وارد خواهد کرد.
ضرورت بازنگری سیاستی و سرنوشت آینده گاز
تحلیلها نشان میدهد توسعه عرضه داخلی، مانند تقویت پروژههایی شبیه برنامه اکتشاف اوتوی، کمهزینهترین و پایدارترین راهکار است، اما روند طولانی تأییدیهها و فشارهای مقرراتی مانع پیشرفت این طرحهاست. در چنین شرایطی، سرمایه به کشورهای رقیب منتقل میشود؛ برای نمونه، تیمور شرقی در حال آمادهسازی دور جدید مزایدههای اکتشافی برای ۲۰۲۶ است.
در مجموع، سیستم گاز استرالیا در مرحلهای سرنوشتساز قرار دارد. ادامه روندهای فعلی، کمبودهای عمیقتر، قیمتهای بالاتر و کاهش اعتماد سرمایهگذاران را رقم خواهد زد و استرالیا را از یک قدرت بزرگ LNG به بازاری آسیبپذیر و نامتوازن تبدیل میکند؛ مگر آنکه سیاستگذاریهای بنیادین بهسرعت اصلاح شود.
منبع: Oilprice