شناسهٔ خبر: 75941474 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

در گفت‌وگو با آنا بررسی شد

سافاری شکار انسان در جنگ بوسنی؛ چالش عدالت و رسوایی اخلاقی اروپا

افشاگری درباره «سافاری شکار انسان» نشان می‌دهد چگونه ثروتمندان اروپایی با پرداخت پول به صرب‌ها، غیرنظامیان مسلمان را در محاصره سارایوو و سربرنیتسا به گلوله می‌بستند؛ روایتی تکان‌دهنده که امروز نه‌تنها پرونده‌های حقوقی تازه‌ای علیه جنایتکاران جنگی می‌گشاید، بلکه اعتبار ادعاهای حقوق بشری اروپا را با جدی‌ترین آزمون اخلاقی مواجه کرده است.

صاحب‌خبر -

خبرگزاری آنا- علی رحمانی: در جریان محاکمه فرمانده صرب‌ها، دراگومیر میلوشویچ، در سال ۲۰۰۷، یکی از شاهدان آمریکایی به نام جان جردن گفته بود: «وقتی کسی با اسلحه‌ای مخصوص شکار حیوانات بزرگ وارد مواضع شهری می‌شود و از نحوه حرکتش معلوم است که تازه‌کار است، می‌فهمی برای جنگ نیامده، برای شکار آمده است.» 

این بخشی از افشاگری‌های یکی از شاهدان فاجعه سربرنیتسا در سال ۱۹۹۲ م است. در ادامه رسیدگی به پرونده مفتوح جنایات صرب‌ها در بوسنی و هرزگوین، اهالی رسانه و مدافعان حقوق بشر ایتالیایی اخیراً پرده از پدیده شومی با عنوان «گردشگری مرگ» برداشته‌اند که طی آن جمعی از شهروندان ثروتمند ایتالیایی با هماهنگی نیرو‌های صرب به کشتار مسلمانان بوسنیایی در طول محاصره ۴۴ ماهه سربرنیتسا پرداخته‌اند. در ادامه، ضمن گفت‌و‌گو با «حامد ذبیحی» کارشناس ارشد مسائل بالکان به بررسی ابعاد پیدا و پنهان این افشاگری می‌پردازیم.

آنا: با توجه به روشن شدن ابعاد جدیدی از جنایات نیرو‌های صرب و برملا شدن پدیده «گردشگری مرگ» در بوسنی، این افشاگری از منظر حقوقی می‌تواند چه تأثیری در پرونده جنایتکاران جنگی صرب داشته باشد؟

حامد ذبیحی: بعد از گذشت ۳۳ سال از جنگ بوسنی، کماکان شاهد افشای ابعاد تازه‌ای از این جنگ و جنایات هولناک صرب‌ها هستیم که نه تنها مسلمانان بوسنی بلکه افکار عمومی جهان و اروپا را جریحه‌دار کرده است. همان‌طور که می‌دانید دادستانی بوسنی به همراه مقامات قضایی ایتالیا و چند کشور دیگر اروپایی،  پرونده‌هایی را برای تحقیق و صدور کیفرخواست علیه آمران و عاملان پدیده جنایتکارانه سافاری شکار انسان گشوده‌اند. به عبارت ساده‌تر می‌توان گفت علاوه بر آمار‌های رسمی موجود در مورد جنایات صرب‌ها باید این را هم اضافه کنیم که در طول ۳ سال و نیم جنگ، ثروتمندان زیادی از کشور‌های اروپایی و آمریکایی با پرداخت مبالغی بین ۹۰۰۰۰ تا ۱۱۶۰۰۰ دلار برای تعطیلات آخر هفته به کوه‌های اطراف سارایوو می‌‌رفتند. صرب‌ها مواضع خودشان را روی این کوه‌ها بنا کرده بودند و گردشگران مرگ از تپه‌های مشرف بر سارایوو با سلاح‌های شکاری دوربین‌دار مردم عادی را نشانه می‌گرفتند. طی این سال‌ها کتاب‌هایی چاپ شده که خاطرات مردم بوسنی را از محاصره سارایوو بیان می‌کند. یک چیز در همه این خاطرات مشترک است و آن این است که این پدیده واقعاً زندگی مردم این شهر را تحت‌تأثیر قرار داده بود. مثلاً صف‌های نانوایی به یک سیبل ثابت برای این تک‌تیراندازان تبدیل شده بود.

این افشاگری جدید اگر دارای مستندات معتبر باشد که به نظرم هست، می‌تواند فصل تازه‌ای را در پیگیری حقوقی جنایتکاران صرب باز کند. فکر می‌کنم هر نوع سند یا شهادتی که نشان دهد نیرو‌های صرب از وقوع این پدیده اگاه بوده‌اند، قابلیت تبدیل به یک ادله جدید را دارد و می‌تواند موجب بازگشایی پرونده‌های جدید شود و می‌تواند در اثبات عنصر عمد طی ارتکاب جنایت جنگی اهمیت زیادی داشته باشد. از طرف دیگر، اگر روشن شود که فرماندهان نظامی یا مسئولان سیاسی صرب از این اقدام مطلع بوده‌اند و اقدامی برای توقف آن انجام نداده‌اند، دامنه مسئولیت این فاجعه می‌تواند از عاملان میدانی به مقامات رده بالا هم گسترش یابد.

 آنا: کمی در مورد منشاء و نحوه تردد گردشگران مرگ به بوسنی و هزرگوین بگویید؟

حامد ذبیحی: آن طور که در اسناد تازه به دست آمده افشا شده، این شکارچیان انسان اغلب از بندر تریسته ایتالیا که محل اقامت ثروتمندان است با هماهنگی و اسکورت نظامیان به نقاط خاصی در بلگراد برده می‌شدند و با دریافت اسلحه و بعضاً آموزش‌های کوتاه مدت، این تفریح خونین را آغاز می‌کردند. حتی گفته شده اهداف آنها شامل لیست قیمت هم بوده است.

آنا: آیا ایتالیا و سایر کشور‌های اروپایی پاسخی برای این توحش آشکار و انحطاط اخلاقی دارند و این موج از افشاگری چه تأثیری بر وجهه حقوق بشری اروپا دارد؟

حامد ذبیحی: شما بهتر می‌دانید که اروپا همیشه خود را پیشگام ارزش‌های حقوق بشری معرفی می‌کند. این گونه افشاگری‌ها محکی جدی برای سنجش میزان پایبندی کشور‌های اروپایی به حقوق بشر است و انتظار می‌رود کشوری مثل ایتالیا که اتفاقاً سابقه و ادعا‌های فراوانی در زمینه حقوق بشر دارد، صرفا به صدور بیانیه‌های اخلاقی اکتفا نکند و در زمینه حقیقت‌یابی و حمایت از پیگیری‌های قضایی، مشارکت عملی از خودش نشان دهد. فکر می‌کنم اگر واکنش دولت‌ها در این خصوص منفعلانه باشد، این ماجرا می‌تواند به تشدید انتقادات نسبت به استاندارد‌های دوگانه اروپا دامن بزند و چهره حقوق بشری کشور‌های اروپا را بیش از پیش مخدوش کند. 

برای ایتالیا طبیعاً نحوه مواجه با این پرونده اهمیت دوچندان دارد، زیرا بی‌تفاوتی یا تعلل سیاسی در این زمینه می‌تواند به تضعیف اعتبار این کشور در عرصه حقوق بشر منجر شود، در حالی که پیگیری فعالانه آن می‌تواند تصویری مثبت و مسئولانه از رٌم به نمایش بگذارد. اما به طور کلی و با شناختی که از عملکرد اروپایی‌ها در خصوص جنگ بوسنی دارم، این دولت‌ها بیشتر منفعلانه و غیرمسئولانه عمل می‌کنند. نمونه بارز این مسئله بی‌عملی ۴۰۰ سرباز هلندی بود که تحت عنوان نیرو‌های حافظ صلح سازمان ملل وظیفه دفاع از مردم سربرنیتسا را بر عهده داشتند، اما در نهایت شهر و مردم را دو دستی تقدیم قصاب سربرنیتسا یعنی راتکو ملادیچ کردند؛ و آن فاجعه انسانی در آنجا رخ داد.

آنا: واکنش افکار عمومی جهان اسلام به ویژه در سطح مسلمانان اروپا به این مسئله را چگونه ارزیابی می‌کنید و این مسئله می‌تواند چه تأثیری بر موج فزاینده اسلام‌هراسی در این قاره داشته باشد؟

حامد ذبیحی: ببینید، این افشاگری بدون شک احساسات و حساسیت‌های عمیق جهان اسلام را برمی‌انگیزد، زیرا جامعه مسلمانان اروپا به شدت تحت‌تأثیر چنین اخباری قرار گرفته است. چون بخشی از این جامعه تجربه‎ای مستقیم یا غیرمستقیم در رابطه با جنگ بوسنی دارد، به همین دلیل واکنش طبیعی این جامعه مطالبه عدالت، پیگیری فعالیت‌های قضایی و افزایش فعالیت‌های حقوق بشری در این زمینه است.

البته در این خصوص باید به مخاطرات سیاسی و فعالیت جریان‌های راست افراطی در اروپا و خصوصاً ایتالیا توجه داشته باشیم. زیرا این جریان‌ها ممکن است از فضای احساسی ایجاد شده برای تقویت روایت‌های اسلام‌هراسانه استفاده کنند، اما به نظر من باید کنشگری مسلمانان اروپا را از مسلمانان بوسنی جدا کنیم. زیرا رهبران بوسنی تحت تاثیر حساسیت‌هایی هستند که در جمهوری صرب‌های این کشور وجود دارد و تنش‌های سیاسی-قومی در این بخش از بوسنی و هرزگوین زیاد است.

علاوه بر این بخشی از جریان‌های افراطی در جمهوری صرب‌ها هنوز برخی از افرادی را که در دادگاه‌های بین‌المللی به حبس ابد محکوم شده‌اند، قهرمان ملی می‌دانند. تداوم چنین رویکرد‌هایی می‌تواند شکاف‌های قومی را در بوسنی و هرزگوین همچنان فعال کند؛ بنابراین مسلمانان بوسنیایی باید با درایت بیشتری نسبت به این قضیه برخورد کنند و نسبت به آن برخورد احساسی نداشته باشند.

انتهای پیام/