به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، در ابتدای این برنامه، مشایخی در پاسخ به این سوال که ما انسانها چطور میتوانیم پویا بمانیم و بازدهی بیشتری داشته باشیم؟ بیان کرد: ما در دنیایی زندگی میکنیم که پویاست و ثابت نمیماند. این جهان مدام در حال تغییر و تحول است، این تغییر نیز در اثر تعامل انسانها با یکدیگر و دگرگونی ساختارها ایجاد میشود. بنابراین ما هم تغییر میکنیم و نمیتوانیم ثابت بمانیم، حال چه دیده شویم چه نه.
او افزود: ما هم خودمان به تنهایی یک سیستم و متشکل از اجزایی هستیم که به هم مرتبطاند و هم با سیستمها احاطه شدیم و منزوی نیستیم. همه ما با خانواده، جامعه و حتی سازمانی که کار میکنیم در تعاملیم. در نتیجه این سیستم به منزله مفهومی است که به صورت گستردهای همه جا و حتی ما را هم احاطه کرده است.
اینکه تحولات موجود در این سیستمها، چه جهاتی میتوانند داشته باشند هم موضوع دیگری بود که مشایخی پیرامون آن گفت: به طور حتم این تغییرات جهتهای مختلفی میتوانند داشته باشند، مثلاً اگر در این سیستم یک سازمان را در نظر بگیریم، ممکن است تحولات آن رو به افول باشد و یا امکان دارد که مسیر پر موفقیت و رو به پیشرفتی را دنبا کند. از همین رو تغییر در هر جهتی ممکن است اما من فکر میکنم بشر و دنیا به جهت تسطلش بر طبیعت و قوانینی که زندگیاش را شکل میدهد، رو به جلو است. حداقل ما در برخی از جنبهها جلو رفتیم، مثلاً شما تسلطی که به قوانین فیزیکی دارد را نگاه کنید، ابزاری که از این طریق به آن دست یافتهایم با سالیان گذشته اصلاً قابل مقایسه نیست.
این استاد دانشگاه در بخش دیگری از «سپنج» با اشاره به موضوع پویایی شناسی اضافه کرد: در پویاییشناسی سوالی که مطرح میشود این است که چه ساز و کارهایی این تغییرات را به وجود میآورد و در چه بخشی میتوان این تغییرات را به شکلی دستکاری کرد که به آن علاقهمندیم؟ سوال اصلی این است که چه ساز و کارهایی، تحولات خاصی که شاهد آن هستیم را به وجود میآورد؟ زمانی که شما با نگاه سیستماتیک به دنیا و تحولاتی که در آن به وجود میآید نگاه میکنید، دیگر مرزبندی بین رشتههای علمی بهم میخورد چون موضوع به اصطلاح چند رشتهای میشود. به عنوان مثال وقتی جامعهای متحول میشود، شاید فرهنگ آن جامعه تغییر میکند و این میتواند متاثر از ساختار سیاسی آن جامعه باشد یا به تحولات و ساختار اقتصادی جامعه برگردد، در واقع فرهنگ، سیاست، اقتصاد و عوامل مختلف دیگری میتوانند این تحول را در یک جامعه رقم بزنند.
مشایخی تصریح کرد: به همین دلیل است که در مسئله پویایی شناسی ما بر روی ساز و کار ها تمرکز میکنیم. در واقع هنر سیستماتیک نگاه کردن این است که این جامعنگری را داشته باشی و این جنبههای مختلف و تعامل این جنبهها با یکدیگر را بتوانی کشف کنی تا به فهم و درک عمیقتری برسی. البته که هیچ وقت کسی نمیتواند ادعا کند که حقیقت جهان را فهمیده ولی پیش رفتن در این مسیر کمک میکند تا فهم عمیقتری نسبت به زمانی که جامعنگری نمیکنید، داشته باشید.
استاد مدیریت دانشگاه صنعتی شریف در ادامه در خصوص موضوع چگونگی نجات از روزمرگیها عنوان کرد: به نظر من چیزی که انسان را از روزمرگی خارج میکند، داشتن یک ویژن و در واقع آرمان است. رسیدن به این آرمان ممکن است دور باشد چرا که وقتی شما آرمانی را در نظر میگیری، عموماً سراغ فضایی میروید که باید درست شود و رفته رفته به آن برسید، اما داشتن همین ویژن باعث ایجاد حرکت و خروج از روزمرگی میشود.
او با ذکر مثالی در این زمینه گفت: به عنوان مثال هدفی که خود من تعیین کرده بودم، این بود که در رشتههای مدیریت و اقتصاد با جذب نیروهای مستعد، تحول ایجاد کنم. در این مسیر به این فکر کرده بودم که اگر ما شرایطی را ایجاد کنیم که استعدادهای برجسته و خوب کشور به این رشتهها جذب شوند، آن را خوب بخوانند و بعد ایده و فکر خوب تولید کنند، میتوانند بر ساماندهی بهتر شرایط کشور نیز اثر بگذارند. این چشمانداز کلی است که رقم خوردن آن ممکن است به اندازه شکلگیری یک نسل زمان ببرد.
مشایخی خاطرنشان کرد: امروز این جریان ایجاد شده و ایجاد این شرایط هم بخشی از همان آرمان بوده که همچنان به لطف حضور برخی همکاران و اساتید این حوزه در حال پیشروی است. با همه اینها مهم این است که انسان برای خودش هدف طولانی و دوردستی را بگذارد که به آن واقعاً علاقهمند شود و او را از روزمرگی نجات دهد.
∎