به گزارش گروه رسانه های خبرگزاری تسنیم، یکی از مهمترین دلایلی که جولانی، رئیسجمهور بدون انتخابات سوریه را به ایالات متحده کشاند، گفتوگو با دونالد ترامپ، همتای آمریکاییاش درباره متقاعد کردن نیروهای اسرائیلی برای خروج از سوریه بود. جولانی این درخواست را بهعنوان «پیششرط عادیسازی» روابط با رژیم صهیونیستی مطرح کرده بود؛ اما هنوز عطر اسپریشده توسط ترامپ روی لباس جولانی خشک نشده که بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، شخصاً همراه با مقامات سیاسی و امنیتیاش وارد جنوب سوریه شد تا بگوید که از نگاه او «عادیسازی روابط با اشغالگری در تضاد نیست» و دمشق باید از مناطق تصرف شده، چشمپوشی کند.
واکنشها به حضور نتانیاهو در خاک سرزمینی سوریه قابل تأمل بود. کشورهایی که روزگاری باعث سقوط دولت اسد و استقرار هیئت تحریرالشام شده بودند و بنا داشتند از موقعیت ژئوپلیتیک این کشور برای مقاصد تجاری استفاده کنند، در بیانیههای ضعیف و تکراری، مخالفتشان را با توسعه اشغالگری صهیونیسم ابراز کردند. اکنون به نظر میرسد ترکیه، عربستان، قطر و دیگر کشورهایی که حاکمیت دمشق را به عضو سابق داعش و القاعده هدیه دادند، اگر خودشان بخشی از پروژه اسرائیل نیستند باید پاسخگوی وضع موجود در سوریه باشند.
جولان در جولان
روز چهارشنبه نتانیاهو همراه با چند مقام ارشد خود از نیروهای اسرائیلی مستقر در جنوب سوریه بازدید کرد؛ حرکتی که خشم دولت موقت دمشق را برانگیخت. اسرائیل که پس از جنگ 1967 بلندیهای جولان را تصرف کرده و سالها در کنترل خود داشت، پس از سقوط دولت بشار اسد، توافق 1974 را نقض کرد و بار دیگر مناطق اشغالی در خاک سوریه از جمله تصرف قله راهبردی کوه هرمون را گسترش داد. تانکهای اسرائیل حدود 400 کیلومتر مربع از جنوب سوریه را به اشغال خود درآوردند و حملات نظامی خود را نیز شدت دادند؛ از جمله بمباران دمشق و هدف قرار دادن وزارت دفاع.
پیش از این، محمد جولانی با دونالد ترامپ دیدار کرده و مذاکرات برای دستیابی به توافق امنیتی با اسرائیل آغاز شده بود. با این حال شبکه «کان» اسرائیل گزارش داد مذاکرات به بنبست رسیده زیرا تلآویو حاضر نمیشود نیروهایش را بدون «توافق جامع صلح» از خاک سوریه خارج کند.
جزئیات این توافق مشخص نشده؛ اما اسرائیل در لحظه آخر پیشنهادی ارائه کرد که شامل ایجاد یک «کریدور بشردوستانه» میان اسرائیل و استان سویداء سوریه بود؛ منطقهای که جمعیت زیادی از دروزیها در آن زندگی میکنند.
بر اساس گزارش آکسیوس، یکی دیگر از اهداف این پیشنهاد حفظ «کریدور هوایی از طریق سوریه به ایران» برای امکان حملات آینده بود. نتانیاهو در بازدید خود به سربازان گفت که حضورشان در خاک سوریه «اهمیت فوقالعادهای» دارد و هدفش را «حفاظت از متحدان دروزی» عنوان کرده است. کاتز، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی اعلام کرده که تلآویو قصد دارد اشغال بخشهایی از خاک سوریه را برای «مدت زمان نامحدود» ادامه دهد.
نتانیاهو در سوریه چه میکند؟
حضور نتانیاهو در بلندیهای جولان و سپس اراضی اشغالی جنوب سوریه که تلآویو از دسامبر 2024 میلادی آن را اشغال کرده، نشان میدهد تلآویو نهتنها قصدی برای واگذاری بلندیهای جولان به جولانی ندارد که تصرفات جدید را نیز از دست نخواهد داد.
بلندیهای جولان به لحاظ امنیتی اهمیت خاصی برای اسرائیل دارد. این فلات کوهستانی در جنوب غربی سوریه حدود «70 کیلومتر» با دمشق فاصله دارد و بر جنوب سوریه، شمال فلسطین اشغالی و بخشهایی از لبنان اشراف دارد. تسلط بر این ارتفاعات به نیروهای اسرائیلی امکان رصد «تحرکات همسایگان» را میدهد.
این منطقه همچنین به مانعی طبیعی در برابر هر گونه تحرک نظامی از سوی سوریه عمل میکند. در بحران سوریه در 2011، جولان به کریدور عبور و حمایت از گروههای تروریستی تبدیل و تجهیزات و تسلیحات زیادی از سوی اسرائیل برای آنها ارسال شد. علاوه بر این جولان منبع اصلی آب شیرین سرزمینهای اشغالی است و حدود 30 درصد نیاز آب رژیم صهیونیستی از منابع این فلات تأمین میشود. بلندیهای جولان علاوه بر اهمیت نظامی، نقش مستقیم در امنیت اقتصادی و جمعیتی رژیم صهیونیستی دارد و عقبنشینی از آن به معنای افزایش تهدید علیه امنیت شهرکهای اشغالی خواهد بود.
البته این تهدید در دوران اسد قابل تأمل بود؛ اما اکنون با نابودی تقریباً تمام تسلیحات ارزشمند سوریه و نظر به دیدگاه حاکمان جدید این کشور، بعید است تهدیدی علیه رژیم از این ناحیه شکل بگیرد. از دید اسرائیل، فقدان عمق استراتژیک و نزدیکی جولان به پایتخت سوریه و مراکز جمعیتی داخلی، این منطقه را حیاتی کرده است. توسعه شهرکسازی و کنترل منابع آبی، جزء سیاستهای طولانیمدت رژیم صهیونیستی برای تثبیت حضور در جولان اشغالی است.
ترکیه و تنگنای راهبردی
همه تحرکات اسرائیل در منطقه را میتوان در قالب تهدیدی برای کل منطقه صورتبندی کرد؛ اما جولان اخیر ارتش اشغالگر در سوریه، بیش از همه، باعث نگرانی دولت اردوغان شده است. پس از سقوط دولت بشار اسد، ترکیه به دنبال تثبیت حضور نظامی خود در سوریه و حمایت از دولت موقت است تا موقعیت استراتژیک خود در مرزها و در مناطق تحت نفوذ تحریر الشام را حفظ کند. ورود اسرائیل و اشغال بخشهایی از جنوب سوریه، نقشه آنکارا را نقش بر آب کرده و عرصه رقابت میان دو نیروی خارجی حاضر در سوریه را داغ کرده است.
ارتش اسرائیل با تسلط بر بخشهایی از جنوب سوریه امکان تحرک آزادانه نیروهای ترکیهای را از آنها سلب کرده است. به علاوه، پس از حمله هوایی مستقیم اسرائیل به قطر و انتشار خبری مبنی بر مطلعشدن رهبران حماس پیش از حمله از طریق ترکیه، الی کوهن، وزیر انرژی صهیونیست هشدار داد که رهبران حماس در ترکیه هم ایمن نیستند.
آمیخای چیکلی، وزیر امور مهاجران و مبارزه با یهودستیزی هم اخیراً با اشاره به قرارداد خرید اف35 توسط ترکیه، این کشور را بهعنوان اصلیترین تهدید برای رژیم صهیونیستی معرفی کرده است. بنابراین میتوان برای سکوت آنکارا دو حالت متصور شد: 1. همکاری و اعطای امتیاز به اسرائیل، 2. هراس از تحریک نتانیاهو و اقدام متقابل. شاید اگر زمان برای اردوغان به عقب بازگردد، رئیسجمهور ترکیه تأمل بیشتری بر تسهیل سرنگونی دولت اسد داشته باشد.
شیوخ تماشاچی
بازدید نتانیاهو از جنوب سوریه واکنشهای ضعیف و منفعلانهای از سوی کشورهای عربی به دنبال داشت. عربستان سعودی بهعنوان یکی از اولین کشورهایی که حاکمیت تحریرالشام بر سوریه را به رسمیت شمرد و تلاشهایی برای مشروعیتبخشی به آن انجام داد، با انتشار بیانیه معمولی موضوع سوریه را در کنار فلسطین قرار داد و هر دو را محکوم کرد.
تمیم بن حمد بن خلیفه آلثانی، امیر قطر هم که پیشتر در سخنرانی خود در نشست اضطراری سران کشورهای اسلامی و عربی اشارهای به اقدامات رژیم صهیونیستی در سوریه داشته و گفته بود «اسرائیل در حال تجزیه سوریه است و نقشههایش هرگز عملی نخواهد شد»، با صدور بیانیهای، حضور نتانیاهو و همراهانش در جنوب سوریه را نقض آشکار حاکمیت سوریه دانست.
مشعل الاحمد الجابر الصباح، امیر کویت هم در جریان دیدار خردادماه با جولانی، بر تقویت «تلاشهای جامعه جهانی» برای «تضمین امنیت و ثبات سوریه» و «حفظ حاکمیت و تمامیت ارضی آن» تأکید کرده بود. او نیز صرفاً ورود نخستوزیر رژیم صهیونیستی به اراضی سوریه را محکوم کرد و آن را نقض قوانین بینالمللی و قطعنامههای شورای امنیت خواند.
تثبیت اسرائیل در بخشهایی از جنوب سوریه از این واقعیت پرده برداشت که حتی کشورهای حامی جولانی توان و اراده کافی برای مقابله با اشغالگری اسرائیل را ندارند یا نمیخواهند بهصورت جدی وارد عمل شوند. واکنشهای منفعلانه عربستان، قطر و کویت، حکایت از این دارد که منافع ژئوپلیتیک و روابط استراتژیک این کشورها با واشنگتن و تلآویو، بر ضرورت دفاع از حاکمیت سوریه اولویت دارد.
منبع: فرهیختگان
انتهای پیام/