به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در اصفهان، شهر کتاب بهار در اصفهان شامگاه اول آذر میزبان نهصد و سیزدهمین شب از شبهای بخارا بود. این برنامه با موضوع «شب اصفهان» با حضور پژوهشگران، نویسندگان و منتقدان، فرصتی برای بازخوانی هویت فرهنگی و تاریخی شهر و بررسی چالشهای معاصر آن فراهم آورد.
حشمتالله انتخابی، اصفهانپژوه، در آغاز گفتار خود با قرائت متنی از کتابی مربوط به قرن ششم، اصفهان را برابر با بهشت معرفی کرد و بیان داشت که این شهر نه تنها برای باشندگانش بلکه برای همه علاقهمندان تاریخ و فرهنگ، شهری شایسته ستایش است.
انتخابی افزود: اصفهان از معدود شهرهایی است که در شمار شهرهای مثالی و اسطورهای قرار دارد و فیلسوف نامداری مانند هانری کربن نیز در مقدمه کتاب اصفهان، آن را شهری رمزی، ازلی و اساطیری معرفی کرده است.
ریشههای کهن و اسطورهای شهر اصفهان
وی ادامه داد: هیچ سند دقیقی درباره زمان بنیانگذاری اصفهان وجود ندارد، با این حال متون تاریخی و ادبی این شهر را به شخصیتهای اسطورهای همچون جمشید، کاوه، همای چهرآزاد، اسکندر، و در برخی متون به سارویه و مهرین دو بن ماهی نسبت دادهاند.
این اصفهان پژوه افزود: آتشگاه اصفهان که قلعهای از دوران کیکاوس شمرده میشود، پیش از تبدیل شدن به آتشکده، زیگوراتی گسترده و معبد آناهیتا یا مهری بوده است. نامهایی چون مهرین، مهربون، ماربان و مارگان همگی ریشه در مهر، الهه خورشید، دارند.
وی به اهمیت محلستان کهن اصفهان اشاره کرد و گفت: این مرکز تاریخی که امروز با نام قلعه تبرک یا قلعه تبره شناخته میشود، قلب شهر را تشکیل میدهد و از این منظر پیوندی محکم میان اسطوره و تاریخ در این شهر شکل گرفته است.
انتخابی با قرائت متن کتابی مربوط به سال ۲۹۰ هجری قمری، اصول ساختاری بازار و جایگاه دروازههای تاریخی اصفهان را بازخوانی کرد. وی توضیح داد که دروازه خور در یازدهم ماه، دروازه سپیس در روز ماه، دروازه تیربر در روز تیر و دروازه گوشبر یا یهودیه در روز بعد ساخته شدهاند. سبک هندسی این دروازهها به گونهای طراحی شده که طلوع و غروب خورشید در روزهای مختلف سال با آنها هماهنگی دارد و نشانگر دانش معماری و جهانشناسی معماران پیشین است.
وی افزود: اخترشناسان و ستارهشناسان باستان خورشید و ماه را در ۱۲ برج تقسیم کرده و قرار گرفتن ماه یا مشتری در برخی از برجها را سعد اکبر یا نحس میدانستند. او با اشاره به بنای باروی شهر در برج قوس، بیان کرد که اصفهان در طالع قوس تعریف شده و این ویژگی در متون ادبی و تاریخی نیز بازتاب یافته است.
این نویسنده اظهار کرد: لطف الله هنرفر در کتاب آشنایی با شهر تاریخی اصفهان درباره قوس در سردر قیصری یا سردر قیطریه مینویسد که دو پشتکاری که هماکنون بهطور صحیح و سالم وجود دارد، تصویر تیراندازی با سر انسان و تنه ببر یا شیر و دم اژدها است که مجموعهای تزیینی برای نمایش برج قوس به شمار میرود. مورخان مشرق زمین احداث شهر اصفهان را در این برج دانستهاند. همچنین شاردن در سفرنامه خود اشاره کرده که همین تصویر را بر دروازه قلعه تبرک، یعنی شهرستان اصفهان، دیده است.
وی ادامه داد: شاید این تصویر از همان آغاز بهعنوان نماد صورت فلکی قوس در نظر ایرانیان بوده است. تصویر مرد تیراندازی که بر هیئت سواران صفوی درآمده، ریشه در همان نماد دارد و چگونگی تبدیل آن به تلفیقی از تصویر برج قوس یا آذرماه پربارانترین ماه اصفهان با نقش پارسی تیرانداز، نشان از اندیشهای ژرف در پس این نماد دارد.
انتخابی تاکید کرد: این نقش تاریخی میتواند همواره نشانهای مخصوص برای شناسایی این شهر باشد و داشتن نماد برای شهری چون اصفهان دارای اهمیت فراوانی است.
از حاشیه زاینده رود تا درخت ماگنولیا
در بخش دیگری از نشست، علی خدایی، نویسنده، دو داستان کوتاه از آثار خود درباره اصفهان را برای حاضرین خواند. این داستانها (حاشیه زاینده رود، درخت ماگنولیا) با محوریت زندگی روزمره، فرهنگ و هویت تاریخی شهر، بازتاب تجربه زیستی مردم اصفهان در دورههای مختلف را ارائه کردند و مخاطبان را با لایههای متنوع این شهر آشنا کردند. خوانش داستانها با استقبال گرم حاضرین روبهرو شد و زمینه گفتوگو درباره پیوند ادبیات معاصر با تاریخ و فرهنگ اصفهان را فراهم کرد.
فرازهای تلخ تاریخ؛ از حمله غزنوی تا دوره قاجار
مهرداد موسوی خوانساری، پژوهشگر تاریخ و نویسنده، در بخش دیگری از نشست به بررسی وقایع تلخ تاریخی اصفهان پرداخت. وی با اشاره به حمله مسعود غزنوی در سال ۴۲۱ هجری قمری گفت: مردم برای حفظ جان خود به مسجد جامع عتیق پناه بردند، اما سپاهیان غزنوی تمامی اهالی را قتل عام کردند. وی ادامه داد: پس از این حادثه، حاکم وقت اصفهان دیواری دفاعی دور شهر ساخت که بعدها در برابر حمله سلجوقیان و مغولها نقش حیاتی ایفا کرد.
موسوی خوانساری به حمله مغولها در اوایل قرن هفتم اشاره کرد و توضیح داد: اختلافات داخلی باعث شد بخشی از شهر دروازهها را بگشایند و فاجعهای بزرگ رخ دهد. وی افزود: حمله تیمور لنگ در سال ۷۸۹ هجری قمری از سهمگینترین وقایع تاریخ اصفهان بود و در مسیر حرکت سپاه تیمور، ۲۸ کلهمنار با هزار تا دو هزار سر بریده ایجاد شد.
وی همچنین به دوره صفوی پرداخت و گفت: اصفهان در این برهه ۱۳۵ سال پایتخت امپراتوری بزرگ صفوی بود و آثار شاخص این دوره همچنان بازتاب عظمت تاریخی شهر است. موسوی خوانساری افزود: سقوط اصفهان در دوران افغانها و آشوبهای پس از آن، شهری زخمی و درگیر بحرانهای انسانی و اجتماعی باقی گذاشت. مردم مجبور شدند به خوردن حیوانات خانگی و در نهایت گوشت همنوع روی آورند، رخدادی که در حافظه تاریخی اصفهانیها ثبت شده است.
این تاریخ پژوه به دوره قاجار اشاره کرد و بیان داشت: سیاست خالصهفروشی ناصرالدین شاه و تخریب بناهای تاریخی، آسیبهای جدی به حافظه تاریخی اصفهان وارد کرد و آثار شاخص دوره صفوی از جمله چهارباغ و مدرسه صدر در معرض تخریب قرار گرفتند.
بازتاب هویت اصفهان در مکتب ادبی و چهرهنگاری
سیاوش گلشیری، نویسنده، در ادامه نشست به مکتب اصفهان در رشتههای هنری اشاره کرد و گفت: چهرهنگاری اصفهانی به نمایش انسانهای سردرگریبان و در حال مراقبه، توجه به جزئیات لباس و صحنهپردازی اهمیت میدهد. وی افزود: در مکتب شعری اصفهانی، تلفیق واقعیت و خیال، ذهنیگرایی و بازآفرینی واقعیت تاریخی از شاخصههاست.
گلشیری با بیان اینکه اصفهان شهری با کارکرد اسطورهای است، افزود: حضور شخصیتهای برجسته، اتفاقات بزرگ، مفاهیم شگفتانگیز و تکثر هنری و ادبی، اصفهان را به الگویی برای تکرار روایتها بدل کرده است. وی همچنین جریان داستاننویسی معاصر اصفهان را بررسی کرد و توضیح داد که ویژگیهایی چون روایتشکنی، تلفیق سنت و مدرن، تصویر طنز تلخ و شخصیتپردازیهای خاص از مختصات این جریان به شمار میروند.
وی درباره جریان داستاننویسی معاصر اصفهان نیز گفت: در سال ۱۳۴۰ تعدادی نویسنده جوان و نواندیش این جریان را پایهگذاری کردند و حلقههایی چون انجمن اصفهان شکل گرفت و نخستین بار جنگ اصفهان منتشر شد و مورد نقد قرار گرفت.
این نویسنده توضیح داد: ویژگیهایی چون تلفیق روایت سنتی و مدرن، روایتشکنی، بیاطلاعی معمول داستاننویسی، تصویر طنز تلخ، گزنده و سیاه، تأکید بر تکنیک و فرم و کلام با تأکید بر صناعت در هنر، شخصیتپردازیهای خاص، شخصیتهای سرخورده، روانپریش، مبهم، مرموز و بیهویت، آغازها و پایانهای ناگهانی، بندهای آغازین شگفتانگیز و چرخش در زاویه دید، بخشی از مختصات داستاننویسی اصفهان است.
اصفهان در قاب سینما؛ شهر به عنوان شخصیت
هامون شیرازی، پژوهشگر و منتقد سینما، در بخش پایانی نشست به نقش شهر در سینما پرداخت و اظهار کرد: شهر در فیلم صرفاً مکان ثابت نیست بلکه رفتار و ویژگیهایی اثرگذار دارد که مسیر و تجربه کاراکترها را شکل میدهد. وی افزود: شهری که نقش شخصیت دارد ممکن است خطرناک، خشن، سرد، گرم یا نفسانی باشد و این ویژگیها بر روایت اثر میگذارد.
شیرازی با اشاره به نمونههای جهانی گفت: نیویورک در «تاکسی درایور» شخصیت زندهای است که جنون شخصیت اصلی را تشدید میکند و لس آنجلس در سینمای معاصر شهری رویایی و کابوسگونه به شمار میرود. وی ادامه داد: اصفهان نیز در فیلمها و مستندها با حضور دراماتیک خود، معماری، تاریخ و ریتم زندگی را به نمایش میگذارد و حافظه چهارصد ساله صفویه را بازتاب میدهد.
وی از فیلم «عشق» ساخته اصفهان یاد کرد و گفت: در این اثر، شهر به مثابه بدن زنده عشق بازنمایی میشود و معماری به عنوان حافظه رمانتیک با لحظات عاشقانه شخصیتها گفتگو میکند. همچنین فیلم «طلوع قاجار» اصفهان را شهری تاریک، آرام و خردمند معرفی میکند که سنت و مدرنیته را واسطهگری میکند. شیرازی تاکید کرد: در «اصفهان در نصف جهان» بازار، میدان و پل خواجو همچون اعضای بدن یک موجود زنده عمل میکنند و روان شخصیتها بدون دیالوگ با فضا روایت میشود.
اصفهان؛ میراثی زنده و هویتی ماندگار
نشست نهصد و سیزدهم بخارا با تأکید بر اهمیت حفظ هویت تاریخی، فرهنگی و محیط زیستی اصفهان در شهر کتاب بهار به پایان رسید. کارشناسان و پژوهشگران شرکتکننده بر ضرورت حفاظت از بناها و میراث تاریخی، بازخوانی اسطورهها، بازنمایی فرهنگی در ادبیات و هنر و توجه به نقش شهر در تجربه انسانی تاکید کردند.
این برنامه با توجه به مناسبت یکم آذر، روز اصفهان، فرصتی ارزشمند برای بازشناسی نقش تاریخی و فرهنگی این شهر فراهم کرد و اهمیت حفاظت از میراث ملموس و غیرملموس آن را یادآوری نمود. پژوهشگران تأکید کردند که هویت اصفهان با معماری، ادبیات، هنر و حتی تصویر در سینما گره خورده و این شهر با تکثر و تنوع فرهنگی خود، الگویی برای مطالعه و تجربه تاریخی و هنری در ایران و جهان است.
∎