به گزارش خبرگزاری تسنیم از زاهدان، کیمجون پیو، سفیر جمهوری کره جنوبی در سفر به سیستان و بلوچستان و بازدید از موزه منطقهای جنوب شرق در یادداشتی اختصاصی که به ادارهکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی سیستان و بلوچستان ارسال کرد نوشت: ابتدا مایلم صمیمانه تشکر کنم بابت میزبانی گرم و زحمات تیم راهنمای بسیار حرفهای موزه منطقهای جنوب شرق ایران. بازدید من از موزه بزرگ زاهدان در سفر به سیستان و بلوچستان واقعاً تجربه ای استثنایی بود. اگرچه بازدید کوتاه بود اما تأثیر عمیق و ماندگاری بر من گذاشت.
پیش از این سفر بسیار هیجان زده بودم. دلیل این هیجان پیوند منطقه با رستم اسطوره ی شاهنامه بود. یکی از بزرگترین حماسههای ادبیات جهان که گفته میشود زادگاهش سیستان است بنابراین بازدید من از موزه بزرگ زاهدان تنها یک برنامه در جدول سفر نبود، بلکه فرصتی ارزشمند برای مواجهه با ریشههای سنت پهلوانی ایران بود.
وقتی وارد موزه بزرگ زاهدان شدم، اولین چیزی که توجه مرا جلب کرد مجسمه چشمگیر رستم در لابی اصلی بود. قامت پرقدرت و حضور نمادین او به نظر میرسید که روح و هویت فرهنگی سیستان و بلوچستان را در خود جمع کرده باشد. در طول بازدید با آثار زیادی مرتبط با رستم و شاهنامه مواجه شدم و به وضوح درک کردم که مردم این منطقه رستم را نه فقط به عنوان یک قهرمان اسطورهای بلکه به عنوان نماد هویت و غرور محلی میدانند.
در همان شب در یک مکان تاریخی دیگر فرصت ویژهای داشتم تا توضیحات مفصلی از یک مورخ محلی درباره هفت خان رستم بشنوم. اگر آنچه در موزه مشاهده کردم، نقطه شروع درک من از رستم بود روایت شیرین مورخ به من این فرصت را داد این حماسه دلنشین را در سطح عمیق تری درک کنم او نه تنها نبردهای رستم؛ بلکه درسهای اخلاقی، چالشهای انسانی و معانی نمادین پشت هر خان را به زیبایی توضیح داد. بازتاب او درباره فضایل رستم - شجاعت، خرد صبر و مسئولیتپذیری و اینکه چگونه این خصایص ارزشمند همچنان در شخصیت مردم محلی طنین انداز هستند بسیار تأثیرگذار بود.
این به من یادآوری کرد که رستم صرفاً یک شخصیت اسطورهای نیست بلکه یک ستون فرهنگی ماندگار در میراث ایرانی است. پس از عبور از بخشی که روح شاهنامه و رستم در آن جاری بود به بخش شهر سوخته در موزه رسیدیم که یکی دیگر از نکات برجسته بازدید من شد.
اگرچه میدانستم شهر سوخته در سال 2014 به عنوان میراث جهانی یونسکو ثبت شده است. دیدن مجموعه ای از آثار واقعی به جای مانده درک روشنی به من داد که این سکونتگاه باستانی صرفاً یک مکان محلی نبوده بلکه واقعاً مرکز تمدن اولیه بشر و تبادل فرهنگی از راه دور بوده است.
متوجه شدم شهر سوخته مرکز اصلی تمدن هلمند بین سالهای 3200 تا 1800 پیش از میلاد رونق داشت و شبکهای فعال با تمدنهای بینالنهرین سند و آسیای میانه داشت.
آثار نمایش داده شده در موزه نشان میدهند که شرق باستانی ایران تمدنی مستقل و پیچیده داشته است چیزی که اغلب تحتالشعاع فرهنگهای شناخته شده ایلام یا شوش در غرب ایران قرار گرفته است.
نام شهر سوخته از شواهد آتشسوزیهای گسترده متعدد گرفته شده است. اینکه این آتش سوزیها ناشی از جنگ، بلایای طبیعی یا ترک تدریجی شهر بودهاند، موضوعی است که هنوز در محافل علمی مورد بحث است و جذابیت بازدید را افزایش میدهد.
یکی از شگفتانگیزترین آثار؛ چشم مصنوعی بود که به حدود 2800 سال پیش از میلاد تعلق دارد. این اثر با قیر طبیعی و نخهای طلای ظریف ساخته شده و سطح بالایی از فناوری پزشکی و زینتی مردم آن زمان را نشان میدهد.
یکی دیگر از آثار فراموش نشدنی، به «جام انیمیشن یا جام بز» معروف بود که اغلب به عنوان نخستین شکل انیمیشن در جهان توصیف میشود.
تصاویر متوالی یک بز که برای چیدن میوه از درخت بالا می رود وقتی جام چرخانده میشود حالت انیمیشنی پیدا میکند این ایده ساده اما درخشان مفاهیم اصلی انیمیشن مدرن را بازتاب میدهد و یادآور خلاقیت خارق العاده تمدنهای باستان ایرانی است.
فلزکاری بافت با الیاف گیاهی طرحهای سفالی و جواهرات شهر سوخته نیز پیچیدگی و حس زیبایی شناسی این جامعه باستانی را آشکار میکند.
وجود مواد وارداتی از دره سند افغانستان و ترکمنستان نیز نشان میدهد که این شهر زمانی قطب تجارت پر جنب و جوش با سرزمین های دور دست بوده است.
لحظهای که شخصاً بسیار برایم به یادماندنی بود دیدن یک سنگ آسیاب باستانی در موزه بود. شباهت آن با سنگ آسیابهای سنتی کرهای مرا شگفت زده کرد.
در زبان کرهای به دسته سنگ آسیاب «ائوچئوگونی» میگویند و از این اصطلاح اصطلاح آشنای «ائوچئوگونی» اوپدا(بدون ائوچئوگونی) به معنای «سردرگم یا سرگردان بودن» گرفته شده است، مانند سنگ آسیابی بدون دسته دیدن همان ابزار در ایران باستان یادآور این بود که دو کشور ما هرچند دور از هم از دیرباز ابزارها، شیوه ها و روشهای زندگی مشابهی داشته اند و این تجربه عمیق و غیر منتظره بسیار تأثیرگذار بود.
بازدید من از موزه بزرگ زاهدان صرفاً گشت و گذاری در میان آثار باستانی نبود بلکه مواجهه با حافظه زنده تمدنهای کهن هویت مردم سیستان و بلوچستان و سنتهای پایدار روایی ایران بود.
روح پهلوانی و قهرمانانه رستم، خلاقیت و مهارتهای فنی شهر سوخته و شباهتهای فرهنگی بین ایران و کره همگی تجربیات ارزشمند و غنی برای من بودند.
امیدوارم جمهوری کره و جمهوری اسلامی ایران همکاری و درک متقابل خود در حوزه فرهنگ و تاریخ را بیش از پیش گسترش دهند.
مطمئنم که موزه منطقهای جنوب شرق ایران(موزه بزرگ زاهدان) همچنان به عنوان یک پل فرهنگی ارزشمند و معنا دار در این مسیر باقی خواهد ماند. بار دیگر از مهماننوازی گرم و تجربه فراموش نشدنی که برایم رقم زدید، صمیمانه قدردانی می کنم.
انتهای پیام/