شناسهٔ خبر: 75929966 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

در گفت‌و‌گو با آنا بررسی شد

نفوذ فرهنگی در کیف مدرسه/ چرا لبوبو این‌قدر محبوب شد؟

یک کارشناس علوم دینی با بیان اینکه موفقیت عروسک هنگ‌کنگی در ایران به دلیل بازاریابی هوشمند، تبلیغات سلبریتی‌ها و ایجاد هویت کاذب مصرفی است، گفت: بی‌توجهی به پیوست فرهنگی و رسانه‌ای باعث شده نماد‌های ملی و دینی جای خود را در ذهن نسل جدید پیدا نکنند.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگ خبرگزاری آنا؛ در ماه‌های اخیر، پدیده عروسک «لبوبو» در شبکه‌های اجتماعی و میان کودکان و نوجوانان به بحث داغی تبدیل شده است. عروسکی با ظاهر عجیب و زشت که به سرعت به یک مد تبدیل شده و بسیاری از والدین، کارشناسان فرهنگی و دینی را نگران کرده است. این نگرانی بیش از هر چیز به دلیل پیامد‌های فرهنگی، تربیتی و رسانه‌ای این جریان مطرح می‌شود؛ چرا که «لبوبو» تنها یک اسباب‌بازی ساده نیست و توانسته است هویتی کاذب، مصرف‌گرایانه و رسانه‌ای برای نسل جدید بسازد.

برای بررسی دقیق این جریان، گفت‌وگویی تفصیلی با محمدجواد نصیری، عضو گروه علمی نقد معنویت‌های نوظهور حوزه‌های علمیه کشور انجام داده‌ایم تا ابعاد فرهنگی، تربیتی و رسانه‌ای عروسک لبوبو روشن شود.

چرا دانش‌آموزان جذب «لبوبو» شده‌اند؟

آقای نصیری، عروسک لبوبو چه ویژگی‌هایی دارد و چرا به سرعت در میان کودکان و نوجوانان محبوب شده است؟

«لبوبو» یک عروسک با گوش‌های بلند، دندان‌های برجسته و چشمان درشت است. بسیاری ظاهر آن را عجیب و زشت می‌دانند، اما همین ویژگی باعث شده که برای نسل جدید جذاب باشد. نکته مهم این است که لبوبو دیگر یک اسباب‌بازی ساده نیست؛ کودکان و نوجوانان آن را به کیف، لوازم تحریر و محیط‌های مختلف خود می‌آویزند و به عنوان نمادی از هویت و مد از آن استفاده می‌کنند. این پدیده نشان می‌دهد که برای نسل جوان، لزوماً زیبایی کلاسیک ملاک محبوبیت نیست، بلکه تفاوت، عجیب بودن و کیوت بودن زشت جذابیت دارد.

شایعات درباره لبوبو؛ از شیطانی تا جاسوسی

برخی مدعی شده‌اند که این عروسک شیطانی است یا دوربین جاسوسی دارد. نظر شما چیست؟

این شایعات کاملاً بی‌اساس هستند. برخی کلیپ‌ها در شبکه‌های اجتماعی ساخته شده‌اند که نشان می‌دهند از داخل عروسک دوربین بیرون می‌آورند یا می‌گویند لبوبو نماد جن است. هیچ یک از این ادعا‌ها شواهد علمی یا مستند ندارد. مشکل اصلی این است که این نوع تحلیل‌ها باعث ایجاد ترس و اضطراب در خانواده‌ها می‌شود و ما را از آسیب واقعی جریان مصرف‌گرایانه و رسانه‌ای غافل می‌کند. آسیب اصلی این است که کودکان و نوجوانان تحت تأثیر هویت کاذب و مصرف‌گرایی قرار می‌گیرند و ارزش‌های ملی و دینی برایشان کم‌رنگ می‌شود.

علت موفقیت لبوبو

چرا لبوبو موفق شده و نماد‌های ملی و دینی مانند سارا و دارا یا حسین فهمیده و علی لندی چنین جایگاهی پیدا نکرده‌اند؟

موفقیت لبوبو به چند عامل مربوط است که ناشی از ترکیب عوامل استراتژیک و فرهنگی است:
۱ ـ تغییر پارادایم زیبایی‌شناختی: نسل جدید معیار جذابیت خود را تغییر داده است. چیزی که زشت و عجیب باشد، می‌تواند محبوب شود. این برخلاف نماد‌های سنتی ماست که زیبایی کلاسیک و ظاهر متعارف دارند.

۲ ـ مهندسی بازاریابی: تولیدکنندگان لبوبو از روش‌هایی مانند جعبه‌های شانسی استفاده می‌کنند که هر خریدار نمی‌داند کدام مدل به دستش می‌رسد. برخی مدل‌ها محدود هستند و این حس کمیابی باعث ایجاد هیجان و رقابت میان کودکان می‌شود.

۳ ـ تبلیغات سلبریتی‌ها: هنرمندان محبوب جهانی و کره‌ای مانند اعضای گروه «بلک‌پینک»، لبوبو را تبلیغ می‌کنند و علاقه نوجوانان ایرانی به این گروه‌ها باعث می‌شود که خرید عروسک افزایش یابد.

۴ ـ ایجاد هویت مصرفی: لبوبو به نوجوانان حس خاص بودن می‌دهد؛ افرادی که عروسک را دارند به نوعی احساس می‌کنند به‌روز و برتر هستند. این هویت مبتنی بر مصرف است، نه ارزش‌های اخلاقی یا ملی.

اما در این میان باید ببینیم نماد‌های فرهنگی ما مانند دارا و سارا یا قهرمان‌هایی مثل شهید حسین فهمیده و «علی لندی» نتوانستند در عموم جامعه اقبال پیدا کنند. نکته مهم این است که ما پیوست فرهنگی نداشتیم. مثلاً مقام معظم رهبری هم فرمودند که «علت شکست دارا و سارا همین بود. غربی‌ها وقتی مرد عنکبوتی می‌سازند، قبلش ده‌ها فیلم تولید می‌کنند، برندسازی می‌کنند، بعد نرم‌افزار و کالا می‌فروشند. ما فقط محصول را ساختیم و دادیم دست مردم، بدون آنکه بدانند چیست». چون ما این روند را نداریم و بنابراین جذب عمومی اتفاق نمی‌افتد.

آیا فروش بالای این عروسک، نشان‌دهنده موفقیت اقتصادی یک پروژه فرهنگی است؟

بله، دقیقاً. در سال ۲۰۲۰ مجموع فروش این عروسک ۱۶ میلیون دلار بود. امروز در سال ۲۰۲۵، رقم فروش جهانی آن به حدود ۲ میلیارد دلار رسیده است. در ایران هم آمار حدود ۷۵۰ تا ۸۰۰ میلیارد تومان برآورد می‌شود. این یعنی جریان کاملاً موفق بوده. پس ما باید از زاویه مهندسی فرهنگی و بازاریابی هوشمند آن را بررسی کنیم.

هویت کاذب و فشار اجتماعی میان نوجوانان

در نتیجه حضور چنین جریان‌هایی مانند لبوبو چه پیامد‌هایی برای هویت دینی و خانوادگی نوجوانان دارد؟

این جریان‌ها هویت کاذب مصرفی ایجاد می‌کنند. ارزش فرد بر اساس چیزی که دارد یا مصرف می‌کند تعریف می‌شود، نه بر اساس شخصیت، دانش، هنر یا اخلاق. این باعث ایجاد فشار اجتماعی و رقابت میان کودکان و نوجوانان می‌شود. کسانی که لبوبو یا مدل‌های محدود آن را ندارند، احساس می‌کنند از جریان جامعه عقب مانده‌اند و تحت فشار همسالان قرار می‌گیرند. در واقع، این عروسک‌ها بهانه‌ای برای جنگ هویت و سبک زندگی مبتنی بر مصرف و تبلیغات رسانه‌ای شده‌اند.

واکنش رسانه‌ها 

چرا جریان رسانه‌ای سکولار تلاش می‌کند هشدار‌های حوزه را به سخره بگیرد و خطر تهاجم فرهنگی را عادی جلوه دهد؟

رسانه‌های سکولار تلاش می‌کنند که خطر نفوذ فرهنگی و تهاجم فرهنگی را عادی جلوه دهند و نقد‌های دلسوزانه حوزه‌های علمی و دینی را کم‌اهمیت نشان دهند. مثلاً وقتی تیتر می‌زنند «جای حسین فهمیده را لبوبو ندزدیده»، در واقع دارند جریان آسیب‌زا را عادی جلوه می‌دهند و حساسیت خانواده‌ها و جامعه را کاهش می‌دهند. این نوع واکنش، بخش از پروژه رسانه‌ای بزرگ‌تر است که می‌خواهد نسل جوان را به سمت نماد‌های بی‌هویت هدایت کند.

راز علاقه نسل امروز به نماد‌های غربی 

چه عواملی باعث شده بخشی از نسل جوان به شخصیت‌ها یا نماد‌های غربی گرایش پیدا کند؟

دو عامل اصلی وجود دارد:
۱ ـ ضعف تربیت دینی و مهارت‌های زندگی: نوجوانان حس ارزشمندی درونی ندارند و برای جبران این خلأ، هویت و ارزش خود را از طریق نماد‌ها و کالا‌های مصرفی بیرونی کسب می‌کنند.

۲ ـ فضای رسانه‌ای مسلط: شبکه‌های اجتماعی و تبلیغات قوی شخصیت‌ها و نماد‌های غربی را به صورت جذاب معرفی می‌کنند، در حالی که پاسخ فرهنگی ما هنوز ناکافی است.

نقش حوزه علمیه و نهاد‌های فرهنگی

حوزه علمیه در برابر موج‌های فرهنگی مانند لبوبو چه وظیفه‌ای دارد؟

کار اصلی در این زمینه روشنگری و آگاهی‌بخشی است. حوزه باید آسیب‌ها و خطرات جریان‌های مصرف‌گرا و غیر فرهنگی را معرفی کند و مردم را نسبت به این جریان‌ها حساس کند. تجربه حوزه در مقابله با جریانات فکری انحرافی مانند بابیت و بهائیت نشان داده که روشنگری علمی و فرهنگی می‌تواند اثرگذاری بالایی داشته باشد. البته نهاد‌های فرهنگی دیگر باید وارد تولید محتوای جذاب و متناسب با نسل جدید شوند تا پاسخ فرهنگی مؤثر شکل بگیرد.

راهکاری برای والدین و معلمان

والدین و معلمان چگونه می‌توانند فرزندان را نسبت به چنین نماد‌هایی آگاه کنند؟

والدین و معلمان باید خودشان آگاه باشند و جریان را درک کنند، سپس با زبان و ذائقه کودکان و نوجوانان این موضوع را منتقل کنند. نکته مهم این است که صرفاً هشدار کپی‌پیست به فرزندان کافی نیست. می‌توان از روش پرسشگری و فلسفه کودکان استفاده کرد تا نوجوانان،
ـ استدلال کنند و ارزش واقعی نماد‌ها را بسنجند.
ـ نظرات دیگران را بشنوند و تحلیل کنند.
ـ ارزش‌های اخلاقی، ملی و دینی را به جای هویت مصرفی انتخاب کنند.

در نهایت اینکه عروسک «لبوبو» نمادی از هویت کاذب، مصرف‌گرایی و فشار اجتماعی است. مقابله با این جریان نیازمند تحلیل دقیق، هشدار علمی، تولید محتوای جذاب و آموزش مهارت‌های زندگی است.

انتهای پیام/