شناسهٔ خبر: 75929924 - سرویس سیاسی
نسخه قابل چاپ منبع: دیدبان ایران | لینک خبر

حمله ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه به صداوسیما: چرا در باره مهاجرت نخبگان هیچ احساس مسئولیتی ندارید؟

ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه نوشت: سال‌هاست که خروج سرمایه انسانی ایران از یک زنگ هشدار عبور کرده و تبدیل به یک آژیر خطر دائمی شده است؛ آژیری که ساختارهای قانونی، سیاستگذار و حتی نهادهایی که وظیفه‌شان محافظت از سرمایه انسانی است، آن را می‌شنوند، اما هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند. در این میان، رسانه ملی که می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در مدیریت افکار عمومی، امید اجتماعی و بازنمایی واقعیت جهان غرب داشته باشد، خود را کنار کشیده و به سیاق همان ساختارهای ناکارآمد، بی‌عملی را به وظیفه اصلی خود تبدیل کرده است.

صاحب‌خبر -

به گزارش سایت دیده بان ایران؛ ارگان مطبوعاتی نزدیک به سپاه نوشت: سال‌هاست که خروج سرمایه انسانی ایران از یک زنگ هشدار عبور کرده و تبدیل به یک آژیر خطر دائمی شده است؛ آژیری که ساختارهای قانونی، سیاستگذار و حتی نهادهایی که وظیفه‌شان محافظت از سرمایه انسانی است، آن را می‌شنوند، اما هیچ اقدامی انجام نمی‌دهند.

در این میان، رسانه ملی که می‌تواند نقشی تعیین‌کننده در مدیریت افکار عمومی، امید اجتماعی و بازنمایی واقعیت جهان غرب داشته باشد، خود را کنار کشیده و به سیاق همان ساختارهای ناکارآمد، بی‌عملی را به وظیفه اصلی خود تبدیل کرده است. 

سؤال ساده است:اگر صداوسیما رسانه ملی است، چرا این بحران را روایت نمی‌کند؟ صداوسیما خوب می‌داند که از نخستین روزهای پیروزی انقلاب تا امروز، دستگاه رسانه‌ای غرب هجومی بی‌سابقه علیه ایران داشته است. آنها ایران را «زمین سوخته» و کشورهای خود را «بهشت» معرفی می‌کنند؛ اما چرا رسانه ملی حتی در پاسخ به این عملیات روانی هم اقدامی نمی‌کند؟ وقتی مجری شبکه من‌وتو اعتراف می‌کند اگر امکان بازگشت داشته باشد، حاضر نیست یک دقیقه در آن «بهشت» بماند، این اعتراف ارزش رسانه‌ای ندارد؟

وقتی بسیاری از هنرمندان مهاجرت‌کرده در ویدئوهای شخصی خود از شرایط تحقیرآمیز کار و زندگی سخن می‌گویند، چرا صداوسیما این روایت‌ها را بازتاب نمی‌دهد؟ وقتی در برنامه‌های سرگرمی ماهواره‌ای خود میهمانان اعتراف می‌کنند که در غرب با آنها مثل «کله‌سیاه» رفتار می‌شود، درست همان‌طور که اینجا برخی به مهاجران نگاه می‌کنند، چرا این واقعیت‌ها در رسانه ملی بازنمایی نمی‌شود؟ چنددانش‌آموز و دانشجو، پرستار، پزشک، مهندس، چند کارگر متخصص و چند نفر از اینها که از ایران با یک زندگی نسبی قابل‌قبول مهاجرت کردند، امروز در غرب با رفاه، امنیت شغلی و احترام مواجه‌اند؟ چرا دوربین صداوسیما نمی‌رود و تجربه واقعی آنها را روایت نمی‌کند؟


وقتی امریکا برای مهار جرایم شهری از گارد ملی استفاده می‌کند، زمانی که در ایالت‌های مختلف برای کنترل خشونت، اسلحه و سرقت‌های گسترده از ارتش کمک گرفته می‌شود، چطور ممکن است همان کشور برای نیروهای کار مهاجر «فرش قرمز» پهن کند؟ اینها سؤالاتی نیست که مردم ندانند؛ سؤالاتی است که صداوسیما نمی‌خواهد روایت کند، از همین رو وقتی شما واقعیت را روایت نکنید، اینستاگرام روایت خود را می‌سازد. وقتی رسانه ملی کاری نکند، صفحات زرد و ماهواره‌ها جای خالی آن را پر می‌کنند. وقتی واقعیت‌های تلخ زندگی مهاجران بیان نشود، جوان ایرانی فقط «تصویر فیلترشده از غرب» را می‌بیند و این سکوت، از سر نفوذ است یا از سر ناتوانی مدیریتی؟!
صداوسیما اگر رسانه ملی است، باید تصویر کامل واقعیت را نشان دهد؛ هم مشکلات داخل را و هم توهمات بیرون را. اما امروز، این سازمان حتی حداقلی‌ترین وظیفه خود را در برابر بحران مهاجرت انجام نمی‌دهد. 
چرا رسانه ملی از این مسئله مهم و ملی فرار می‌کند؟ و چرا اجازه می‌دهد تصمیم پرهزینه مهاجرت بر اساس تصاویر فریبنده اینستاگرام و توهمات رسانه‌های غربی شکل بگیرد؟

 

کپی لینک
کانال رسمی دیدبان ایران در تلگرام