یک انسان متولد سال ۱۸۳۰ در جهانی از شمع، درشکه و کشتی چوبی بهدنیا آمده است، اما در پیری میتوانست سوار قطار شود، تلگراف بفرستد و در خیابانهایی با چراغ برق، کالاهای کارخانهای و سیستم لولهکشی قدم بزند.
مایکل بکلی (Michael Beckley)، دانشیار علوم سیاسی و مدیر آسیا در موسسه تحقیقات سیاست خارجی، در یادداشتی برای مجله فارین افیرز (Foreign Affairs) مینویسد: امروز، آن درها در حال بسته شدناند. بهرهوری در حال کند شدن است، جمعیتها در حال کاهشاند و فتح سرزمینها دشوارتر شده است. فناوریهای کنونی، با وجود شگفتیشان، زندگی انسان را مانند انقلاب صنعتی دگرگون نکردهاند.
بررسی دادههای بلندمدت، تحلیلهای رابرت گوردون (Robert Gordon) در کتاب «ظهور و افول رشد آمریکا» و گزارشهای نهادهای معتبر انرژی و اقتصاد نشان میدهد ستونهای اصلی زندگی مدرن تا پیش از ۱۹۵۰ ساخته شده و پس از آن، تغییرات عمدتا به بهبودهای جزئی محدود شده است.
جهش بزرگی که فقط یک بار اتفاق افتاد
پژوهشهای تاریخی نشان میدهد میان سالهای ۱۸۷۰ تا ۱۹۴۰، تغییراتی در خانهها و شهرها رخ داد که هیچ دورهای در تاریخ بشر مشابه آن نیست. ورود برق، لولهکشی آب سالم، شبکه فاضلاب، اجاق گاز، یخچال، موتورهای احتراق داخلی، گرمایش و سرمایش مدرن، ماشین لباسشویی و آسانسور در همین دوره کوتاه اتفاق افتاد؛ فناوریهایی که کیفیت زندگی را بهطور مستقیم و قابللمس تغییر دادند.
خانهای که امروز ساکنان شهرهای بزرگ در آن زندگی میکنند، از نظر کارکردهای اصلی: روشنایی، گرمایش، سرمایش، پختوپز، دفع فاضلاب، ذخیره غذا، تفاوت بنیادینی با خانهای که یک خانواده طبقه متوسط آمریکایی در ۱۹۴۰ در اختیار داشت ندارد. تجهیزات جدیدتر، زیباتر و کممصرفتر شدهاند، اما کارکرد همان است.
چرا موج دوم صنعتی تکرار نشد؟
رابرت گوردون (Robert Gordon)، اقتصاددان برجسته و پژوهشگر (NBER) در کتاب «The Rise and Fall of American Growth» توضیح میدهد که بیشترین اثرگذاری بر رفاه و بهرهوری، در فاصله ۱۸۹۰ تا ۱۹۷۰ رخ داده است. به گفته او، برق، شبکه آب شهری، توالت داخل خانه، خودرو و لوازم خانگی توانستند «زندگی فیزیکی» انسان را متحول کنند؛ اما موج سوم فناوری شامل رایانهها، اینترنت و تلفن هوشمند بیشتر تجربه ارتباطی و اطلاعاتی را تغییر داده و قدرت دگرگونکردن ساختار واقعی زندگی را نداشته است.
این تحلیل توضیح میدهد چرا با وجود حضور دائمی گوشیهای هوشمند و اینترنت پرسرعت، ریشههای زندگی روزمره امروز همان ریشههای دهه ۱۹۴۰ است.
بسیاری از فناوریها به سقف کارایی نزدیک شدهاند و جهشهای بزرگ دیگر ممکن نیست. نیازهای پایه انسان تغییر نکرده و بنابراین تغییرات عمدتا در سطح ابزار رخ میدهد، نه کارکرد. به همین دلیل است که زندگی سال ۲۰۲۵، باوجود گوشیهای هوشمند و اینترنت پرسرعت، هنوز در ریشه همان زندگی دهه ۱۹۴۰ است
فناوریهای زیرساختی به مرحله تکامل رسیدهاند
یکی از دلایل کند شدن تحول زندگی روزمره پس از ۱۹۵۰، کاملشدن فناوریهای زیربنایی است. برق، لولهکشی، شبکههای فاضلاب، گرمایش و سرمایش، یخچال، خودرو و لوازم خانگی مهمترین نیازهای انسان شهری را برآورده کردند و بعد از آن، تغییرات بیشتر در حد بهبود کارایی و طراحی بود.
دادههای «Our World in Data» نشان میدهد مهمترین جهشهای دسترسی به آب سالم، برق و خدمات بهداشتی در نیمه اول قرن بیستم رخ داده و پس از آن منحنی رشد صاف شده است. این به معنای آن است که مرزهای اصلی کارایی طی همان دوره طی شده و آنچه امروز میبینیم نسخههای کممصرفتر یا زیباتر همان فناوریها است.
مثالی روشن از کاملشدن فناوریهای قدیمی را میتوان در صنعت هوانوردی دید. گزارشهای صنعت نشان میدهد سرعت هواپیماهای تجاری امروز، تفاوت چشمگیری با بوئینگهای دهه ۱۹۶۰ ندارد. علت آن، ترکیبی از محدودیتهای آیرودینامیک، فشار زیستمحیطی برای کاهش سوخت فسیلی و هزینه بالای موتورهای سریعتر است.
به همین دلیل شرکتها بهجای سرعت، روی مصرف کمتر و ظرفیت بیشتر تمرکز کردهاند. این نمونهای از فناوریهایی است که به سقف اقتصادی و فیزیکی خود رسیدهاند و جهشهای بزرگ دیگر در آنها ممکن نیست.
دگرگونی دیجیتال، جایگزین دگرگونی فیزیکی نشد
انقلاب دیجیتال در سه دهه اخیر شیوه ارتباط، کار، خرید و سرگرمی را تغییر داده، اما زندگی فیزیکی را بازآفرینی نکرده است. به این معنی که: تماس تلفنی تبدیل به تماس تصویری شده، اما کارکرد ارتباط از راه دور همان است. خرید حضوری تبدیل به خرید اینترنتی شده، اما مدل تولید و توزیع تغییری نکرده است. اطلاعات سریعتر شده، اما زیرساختهای خانه، حملونقل و انرژی همان الگوهای قرن بیستم را دنبال میکند. به بیان دیگر، دیجیتال ظاهر زندگی را تغییر داده، ساختار آن تغییری نکرده است.
نیازهای پایه انسان ثابت ماندهاند
مطالعات حوزه استاندارد زندگی نشان میدهد نیازهای پایه انسان: مانند خوراک، مسکن، بهداشت، انرژی، آموزش و حملونقل، در یک قرن گذشته تغییر نکرده است. آنچه تغییر کرده ابزار رفع این نیازها است؛ بنابراین بسیاری از نوآوریها در سطح ارتقای کیفیت، سرعت یا سهولت بودهاند؛ نه در سطح تغییر بنیادین خانه و شهر. یخچال امروز کممصرفتر است، اما همان کارکردی را دارد که یخچال ۱۹۳۰ داشته. سیستم گرمایش امروز هوشمند شده، اما همان هدفی را دنبال میکند که رادیاتورهای ۱۹۲۰ دنبال میکردند.
ترکیب این عوامل تصویر روشنی ارائه میدهد:
بخش عمده دگرگونیهایی که زندگی مدرن را ساخته، پیش از ۱۹۵۰ اتفاق افتاده و امروز انسان در همان چارچوب زندگی میکند؛ با این تفاوت که ابزارها مدرنتر شدهاند. خانهها همچنان با برق، آب لولهکشی، گرمایش مرکزی و سرمایش مکانیکی اداره میشوند. شهرها همچنان بر محور خودرو ساخته شدهاند. شبکه انرژی همچنان بر پایه سوخت فسیلی است. بیمارستانها همچنان همان مدل متمرکز قرن بیستمی را دنبال میکنند.
گزارش اداره اطلاعات انرژی آمریکا (EIA) نیز نشان میدهد سهم نفت در مصرف انرژی حملونقل همچنان بیش از ۹۰ درصد است؛ عددی که چندان با دهه ۱۹۵۰ تفاوت ندارد.
بر اساس دادهها و پژوهشهای موجود، میتوان گفت که ستونهای اصلی زندگی مدرن در فاصله ۱۸۷۰ تا ۱۹۴۰ شکل گرفت. پس از ۱۹۵۰، فناوریهای زیرساختی به مرحله تکامل رسیدند. موج دیجیتال نتوانست جای موج دوم صنعتی را بگیرد. بسیاری از فناوریها به سقف کارایی نزدیک شدهاند و جهشهای بزرگ دیگر ممکن نیست. نیازهای پایه انسان تغییر نکرده و بنابراین تغییرات عمدتا در سطح ابزار رخ میدهد، نه کارکرد. به همین دلیل است که زندگی سال ۲۰۲۵، باوجود گوشیهای هوشمند و اینترنت پرسرعت، هنوز در ریشه همان زندگی دهه ۱۹۴۰ است.
انتهای پیام/