شناسهٔ خبر: 75922936 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: انتخاب | لینک خبر

اکونومیست:

کوبا به سوی فاجعه می‌رود / رنج زندگی روزمره به شکلی طاقت‌فرسا سنگین است؛ در گرمای سوزان، برق در بیشتر مناطق روزانه دست‌کم چهار ساعت قطع می‌شود / در بسیاری جاها آب نیز قطع است/بر اساس برآوردها، در پنج سال گذشته یک‌چهارم جمعیت کوبا کشور را ترک کرده‌اند / بلاگرها و فعالان آنلاین اگر بیش از حد محبوب یا صریح شوند تحت نظر قرار می‌گیرند و زندانی می‌شوند

درک اینکه مردم عادی کوبا امروزه چگونه زنده می‌مانند، کاری دشوار است. ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی بسیار بیش از متوسط دستمزد ماهانهٔ رسمی، یعنی ۶٬۵۰۶ پزو (معادل ۱۴٫۴۶ دلار با نرخ غیررسمی که همه از آن استفاده می‌کنند) هزینه دارد. بیشتر متخصصان، مانند پزشکان و معلمان، با همین مبلغ ناچیز زندگی می‌کنند. در سطوح پایین‌تر، نظافتی‌ها و نگهبانان موزه تنها ۲٬۵۰۰ پزو دریافت می‌کنند، یعنی حدود ۵ دلار. با این حال، یک شانه ۳۰ عددی تخم‌مرغ ۲٬۸۰۰ پزو قیمت دارد—بیش از حقوق یک‌ماهِ بسیاری از افراد. یک کیلو برنج و یک کیلو لوبیا، غذای اصلی کوبایی‌ها، به ترتیب ۶۵۰ و ۳۰۰ پزو قیمت دارد—یعنی در مجموع برابر با حدود ده روز درآمد افراد کم‌درآمد. برنامهٔ جهانی غذای سازمان ملل، که معمولاً با قحطی در آفریقا سر و کار دارد، اکنون به زنده‌ماندن کودکان کوبایی کمک می‌کند.

صاحب‌خبر -
اکونومیست نوشت: کوبا به سوی فاجعه می‌رود، مگر اینکه رژیمش به‌طور اساسی تغییر کند، ناآرامی در کشوری که هر روز miserableتر می‌شود، در کمین است.
 
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: درک اینکه مردم عادی کوبا امروزه چگونه زنده می‌مانند، کاری دشوار است. ابتدایی‌ترین نیازهای زندگی بسیار بیش از متوسط دستمزد ماهانهٔ رسمی، یعنی ۶٬۵۰۶ پزو (معادل ۱۴٫۴۶ دلار با نرخ غیررسمی که همه از آن استفاده می‌کنند) هزینه دارد. بیشتر متخصصان، مانند پزشکان و معلمان، با همین مبلغ ناچیز زندگی می‌کنند. در سطوح پایین‌تر، نظافتی‌ها و نگهبانان موزه تنها ۲٬۵۰۰ پزو دریافت می‌کنند، یعنی حدود ۵ دلار. با این حال، یک شانه ۳۰ عددی تخم‌مرغ ۲٬۸۰۰ پزو قیمت دارد—بیش از حقوق یک‌ماهِ بسیاری از افراد. یک کیلو برنج و یک کیلو لوبیا، غذای اصلی کوبایی‌ها، به ترتیب ۶۵۰ و ۳۰۰ پزو قیمت دارد—یعنی در مجموع برابر با حدود ده روز درآمد افراد کم‌درآمد. برنامهٔ جهانی غذای سازمان ملل، که معمولاً با قحطی در آفریقا سر و کار دارد، اکنون به زنده‌ماندن کودکان کوبایی کمک می‌کند.
 
رنج زندگی روزمره به شکلی طاقت‌فرسا سنگین است. در گرمای سوزان، برق در بیشتر مناطق روزانه دست‌کم چهار ساعت قطع می‌شود و در برخی نقاط بیشترِ زمان. پنکه‌ها و کولرها اغلب خاموش‌اند. در بسیاری جاها آب نیز قطع است، بنابراین نوشیدن، پخت‌وپز، شست‌وشو، چه برسد به دوش گرفتن یا حتی کشیدن سیفون، اغلب غیرممکن است. بنا بر گزارش رصدخانهٔ حقوق اجتماعی، یک اندیشکدهٔ اسپانیایی، ۸۹٪ خانواده‌های کوبایی در «فقر شدید» زندگی می‌کنند؛ ۷۰٪ دست‌کم یک وعده غذایی را در روز حذف می‌کنند؛ ۱۲٪ افراد بالای ۷۰ سال برای زنده‌ماندن پس از بازنشستگی به کار ادامه می‌دهند، زیرا ۵۸٪ از آنان کمتر از ۴٬۵۰۰ پزو در ماه (حدود ۱۰ دلار) دریافت می‌کنند؛ و تنها ۳٪ کوبایی‌ها می‌توانند دارویی را که نیاز دارند از داروخانه تهیه کنند.
 
حمل‌ونقل عمومی تقریباً ناپدید شده است؛ اتوبوس‌ها کم و پراکنده‌اند؛ گروه‌های مردم کنار جاده برای گرفتن سواری دست تکان می‌دهند؛ صاحبان خودرو اغلب نمی‌توانند بنزین پیدا یا تهیه کنند؛ پمپ‌بنزین‌ها غالباً تعطیل‌اند؛ رانندگان معمولاً مجبورند بیش از یک هفته برای سهمیهٔ ۴۰ لیتری بنزین به قیمت ۴۶ دلار—چندین برابر حقوق ماهانه‌شان—منتظر بمانند؛ و پمپ‌بنزین‌های دولتی اغلب فقط دلار قبول می‌کنند. وقتی ۱۵۰ کیلومتر از هاوانا به سمت پینار دل ریو، یک مرکز استانی در غرب، رانندگی کنید، کمیابی خودروها بر اتوبان اصلی فضایی وهم‌آلود ایجاد می‌کند.
 
میلیون‌ها کوبایی به کمک‌های مالی بیش از ۳ میلیون بستگانشان در خارج وابسته‌اند. یا به بخش خصوصی می‌پیوندند—بخشی که روزی از سوی حزب کمونیست منفور بود—و گفته می‌شود دستمزدها در آنجا معمولاً دست‌کم هشت برابر دستمزدهای دولتی است.
 
یا، از همه مهم‌تر، مهاجرت می‌کنند. بر اساس برخی برآوردها، در پنج سال گذشته حدود یک‌چهارم جمعیت ۱۱٫۲ میلیونی کوبا کشور را ترک کرده‌اند. طبق همان نظرسنجی اسپانیایی، ۷۸٪ کوبایی‌ها همچنان می‌خواهند بروند یا کسی را می‌شناسند که مشتاق به رفتن است. خوان کارلوس آلبیسو-کامپوس، یک جمعیت‌شناس برجستهٔ کوبایی، تخمین می‌زند که ۲٫۷۵ میلیون نفر از سال ۲۰۲۰ تا کنون رفته‌اند که حدود ۷۸۸ هزار نفر تنها در سال گذشته بوده‌اند. (امسال، نرخ مهاجرت به ایالات متحده ممکن است کاهش یافته باشد، زیرا دونالد ترامپ پذیرش پرآغوشِ سنتی کوبایی‌ها را معکوس کرده و برخی مهاجران غیرقانونی را بازداشت و اخراج می‌کند.) نرخ باروری نیز به رقم تأسف‌بار ۱٫۲۹ کودک به ازای هر زن سقوط کرده است.
 
بخش زیادی از طبقهٔ حرفه‌ای کشور رفته‌اند. سال گذشته، تعداد پزشکان خانواده بیش از نصف شد. حتی گروه بالهٔ ملیِ بسیار تحسین‌شده نیز، که حقوق ماهانهٔ استاندارد در آن حدود ۵٬۰۰۰ پزو بود، به‌دلیل خروج اعضا نصف شده است. یک دیپلمات غربی می‌گوید: «بیشتر کوبایی‌هایی که انگیزه و توانایی داشتند، بلند شده و رفته‌اند.» بنابراین کسری نیروی انسانی در قلب اقتصاد کوبا دهان باز کرده است. یک بررسی اخیر دربارهٔ بهره‌وری نیروی کار در آمریکای لاتین و کارائیب از سوی اکلک، یک نهاد پژوهشی وابسته به سازمان ملل، کوبا را در قعر ۲۸ کشور قرار داد—حتی پایین‌تر از هایتی آشفته.
 
اقتصاد کاملاً از پا افتاده است. تقریباً هیچ چیز به‌طور کارآمد کار نمی‌کند. کوبا که زمانی یکی از بزرگ‌ترین صادرکنندگان شکر در جهان بود، اکنون طبق جدیدترین آمار کمترین میزان تولید در بیش از یک قرن را دارد—در نتیجه اکنون باید شکر وارد کند. فیدل کاسترو، که از انقلاب ۱۹۵۹ تا ۲۰۰۸ رهبری کشور را بر عهده داشت (و در ۲۰۱۶ درگذشت)، زمانی به کارخانه‌های شکر دستور داد تولید سالانه را به ۱۰ میلیون تن برسانند؛ آنان در ۱۹۸۹ به ۸ میلیون تن رسیدند.
 
اما در برداشت ۲۰۲۴/۲۵ تنها ۱۵۰ هزار تن تولید خواهد شد—رقمی ناچیز.
 
گردشگری، که زمانی یکی از ستون‌های اقتصاد بود، سقوط کرده است. پس از سفر تاریخی باراک اوباما در ۲۰۱۶، گردشگران آمریکایی و دیگر کشورها به کوبا سرازیر شدند. اما پس از همه‌گیری کووید–۱۹، صنعت هیچ‌گاه بهبود نیافت. هتل‌های بزرگ عمدتاً خالی‌اند.
 
فقر و ویرانی در هاوانای مرکزی و قدیمی محسوس است. فروشگاه‌های دولتی تقریباً چیزی برای فروش ندارند. در وسط روز، مردم بی‌روح در هر سنی در آستانهٔ درها نشسته‌اند. به‌جز یک منطقهٔ بازسازی‌شدهٔ شکیل در اطراف یکی از بهترین میدان‌های قدیمی، زشتی خیابان‌های پر از چاله، پیاده‌روهای شکسته و توده‌های زباله با ساختمان‌های باشکوه اما فرسودهٔ قرن نوزدهم در هم آمیخته است.
 
تورم، که یک سال پیش به‌طور رسمی ۲۷٪ اعلام شده بود، از ژوئیه تاکنون حدود ۱۵٪ بوده است. پزو در بازار آزاد از حدود ۲۰ پزو برای یک دلار در سال ۲۰۱۹ به حدود ۴۵۰ پزو رسیده است—طبق رصد ال توکه، پلتفرمی که توسط روزنامه‌نگاران تبعیدی کوبایی اداره می‌شود. وزیر اقتصاد در ژوئیه اعتراف کرد که اقتصاد کشور از سال ۲۰۱۹ تاکنون ۱۱٪ کوچک‌تر شده است.
 
در میان این تاریکی، تنها روزنهٔ امید رشد کسب‌وکارهای خصوصی است. تغییر قانون در سال ۲۰۲۱ که اجازهٔ ایجاد ۱۱٬۰۰۰ شرکت کوچک و متوسط را داد، به گفتهٔ ریک هررو، کوبایی–آمریکایی مدیر گروه مطالعاتی کوبا، «بازی را عوض کرده است». آمارهای اخیر نشان می‌دهد که شرکت‌های خصوصی، که حداکثر ۱۰۰ کارمند می‌توانند داشته باشند، اکنون ۵۵٪ تجارت خرده‌فروشی و یک‌سوم نیروی کار کشور را در اختیار دارند.
 
دولت نمی‌داند باید کسب‌وکار خصوصی را صرفاً تحمل کند یا تشویق. هر دو برادر کاسترو (رائول تا ۲۰۱۸ پس از فیدل حکومت کرد) به‌شدت با آن مخالف بودند. اما امروزه همین بخش خصوصی است که کوبایی‌ها را زنده نگه می‌دارد. ریکاردو سونیگا، مشاور آمریکایی اوباما در دوران بهبود روابط دو کشور پس از ۲۰۱۵، می‌گوید: «حزب کمونیست چاره‌ای جز اجازهٔ رشد بخش خصوصی ندارد، زیرا همین بخش کشور را تغذیه می‌کند و به مردم شغل می‌دهد.»
 
اما صاحبان کسب‌وکار مدام از نبود شفافیت قانونی و بدبینی دولت به آزادی اقتصادی شکایت دارند. مارتا دوس، کارآفرین برجسته‌ای که خدمات مالیات و مشاورهٔ حقوقی ارائه می‌دهد و بنیان‌گذار شرکت تحویل کالا با اپلیکیشن ماندائو (با ۲۰۰ هزار کاربر) است، می‌گوید: «همه‌چیز باید به‌صورت دور زدن قانون انجام شود. هیچ‌چیز روشن نیست. کسی قوانین را نمی‌داند. ما در انتظار تغییر هستیم. اما انگار دولت در جهانی دیگر زندگی می‌کند.»
 
ترس بزرگ دولت این است که اگر بخش خصوصی بال‌هایش را بگشاید و سرمایهٔ خارجی وارد شود، نظام ابتدا از نظر اقتصادی و سپس سیاسی در هم فرو ریزد. یک ناظر برزیلی می‌گوید: «وقتی اولین مک‌دونالد را در پلازا بیخا ببینید، می‌فهمید انقلاب تمام شده است.» هررو می‌گوید: «آن‌ها بخش خصوصی را لانهٔ کرم‌ها می‌بینند که کشور را دچار نفوذ و بی‌ثباتی می‌کند و در نهایت حزب کمونیست را از شهر بیرون می‌اندازد.»
 
تا کنون هیچ «میخائیل گورباچفی» در کوبا ظهور نکرده است. هر از گاهی طی سال‌ها، یک اصلاح‌طلب بالقوه در افکار عمومی ظاهر شده، اما به‌سرعت کنار گذاشته شده و به «طرح پیجاما» فرستاده شده است—اصطلاحی که کوبایی‌ها طنزآمیز برای خانه‌نشین شدن مقام‌ها به کار می‌برند. رائول کاسترو، که اکنون ۹۴ ساله است، همچنان در پشت صحنه نفوذ دارد و گفته می‌شود با هرگونه تضعیف مارکسیسم–لنینیسم مخالف است. میگل دیاز-کانل، ۶۵ ساله که در ۲۰۱۸ جانشین او شد، فردی کم‌رنگ و فاقد نقش رهبری واقعی دانسته می‌شود.
 
اپوزیسیون زیرزمینی ضعیف و پراکنده است. رسانه‌های مجاز مطیع‌اند. کنترل شبکه‌های اجتماعی دشوارتر است، اما بلاگرها و فعالان آنلاین اگر بیش از حد محبوب یا صریح شوند تحت نظر قرار می‌گیرند و زندانی می‌شوند. هیچ جنبش جایگزین منسجم و معتبری نه در داخل و نه در میامی وجود ندارد—نه «ماندلا»یی در صحنه یا در زندان. آخرین موج بزرگ اعتراضات در سال ۲۰۲۱ به سرعت سرکوب شد و صدها نفر زندانی شدند. یک نهاد حقوق بشری مستقر در میامی می‌گوید ۱٬۱۹۶ فعال سیاسی اکنون در زندان‌اند.
 
برخی کوبایی‌ها چشم امید به ایالات متحده دارند. اما موضع دونالد ترامپ روشن نیست. اگر هم نگاهی به جنوب داشته باشد، ونزوئلا هدف بزرگ‌تری است. بسیاری از کوبایی–آمریکایی‌ها، مانند هررو، سال‌هاست برای تعامل گسترده‌تر با کوبا استدلال می‌کنند. تاکنون نماینده‌ای در واشنگتن نداشته‌اند، اما نسل جوان‌تر ممکن است بیشتر به این استدلال که انزوای ۵۰ سالهٔ کوبا شکست خورده است، گوش فرا دهد.
 
در همین حال، کشور در آستانهٔ نابودی است—با دولتی فلج‌شده در اثر تناقض‌های درونی و مردمی که برای سرنگونی آن بیش از حد خسته‌اند. یک راننده تاکسی ۵۲ ساله که اگر مجبور نبود از مادر بیمار خود مراقبت کند، کشور را ترک می‌کرد، می‌گوید: «این سیستم آن‌قدر خراب است که قابل‌اصلاح نیست. تنها کاری که می‌شود کرد خلاص شدن از آن و از نو شروع کردن است.»