بهمناسبت هفته کتاب و کتابخوانی، بهروز راعی مدرس و محقق مدیریت استراتژیک و دانش در گفتوگو با خبرگزاری میزان به آسیبشناسی فرهنگ مطالعه در ایران پرداخت و از زاویهای متفاوت به اهمیت «کیفیت خواندن» نگاه کرد و با تفکیک میان فکر و تفکر، تلاش کرد نشان دهد چرا بخش بزرگی از کتابخوانیهای رایج، حتی در میان نخبگان و مدیران، عملاً به «شبهدانش» منجر میشود.
فکر در برابر تفکر
راعی در ابتدای سخن در مورد تفاوت دو سبک مطالعه توضیح داد: مطالعه فکرمحور بر خاطره، حافظه و گذشته بنا میشود و خروجی آن نگاه گذشتهنگر است. در این حالت، خواننده کتاب را برای تأیید پیشفرضها و دانستههای پیشین میخواند و عمق تحلیلی به دست نمیآورد. در مقابل، مطالعه تفکرمحور از آینده و امکانها میآید، پرسشآفرین است و انسان را وادار میکند مفروضاتش را نقد کند و معناهای تازه خلق کند.
کتابخوانی که در باتلاق میماند
وی در ادامه گفت: بسیاری از سبکهای مطالعه رایج، حتی با توصیههای آموزشی، در همان باتلاق فکر باقی میمانند. کتاب را میخوانند، کمی دانسته جدید میگیرند، اما در نهایت همان باورهای غلط قبلی را گسترش میدهند. من معتقدم برای مدیران ارشد، جوانانی که به دنبال ساخت آینده خود هستند و هر انسانی که دنبال رشد است، مطالعه باید مبتنی بر تفکر باشد.
از فقر دانش تا توهم دانایی
این مدرس مدیریت با مرور تغییرات فرهنگی در دهههای اخیر توضیح داد: در گذشته، کتابخوانی نشانه روشنفکری بود، چون جامعه از فقر دانش رنج میبرد. اما امروز با انفجار اطلاعات، مردم دچار «توهم دانایی» شدهاند؛ یعنی تصور میکنند چون به دادهها دسترسی دارند، آگاهاند، در حالی که عمق تحلیلی ندارند. راه خروج از این توهم، بازگشت به مطالعه هدفمند و عمیق است.
سبک زندگی کتابخوانی، نه نمایش دانایی
راعی با تاکید بر اینکه کتابخوانی امروز باید بهعنوان سبک زندگی در سبد ضروریات هر فرد قرار گیرد؛ یادآور شد: در گذشته، مشکل اصلی ما جهل بود؛ امروز توهم دانایی خطرناکتر است. شاید سه دهه پیش کتاب خواندن تنها راهِ دانا شدن یا جبران کمبود اطلاعات بود، اما اکنون باید شیوه تفکر و اجرای دانش را در زندگی اصلاح کند.
* سه اصل انتخاب کتاب و بلوغ کتابخوانی
راعی در ادامه سه شاخص اصلی برای مطالعه بلوغیافته را چنین برشمرد: آیندهنگری در مطالعه اولین شاخص است به این معنی که مطالعه باید ۹۰ درصد رو به آینده باشد و فقط ۱۰ درصد به اصلاح گذشته اختصاص یابد. شاخصه بعدی ارتباط با سبک زندگی است یعنی کتاب انتخابی باید بتواند در زندگی واقعی، شغل، روابط و تصمیمهای فردی اثرگذار باشد.
وی افزود: سومین شاخص اصلی مطالعه بلوغ یافته استمرار مطالعه در مطالعه است چرا که «خواندن پراکنده چند کتاب در بازه کوتاه» تأثیری کمتر از مطالعه مستمر دارد. استمرار باعث شکلگیری خوی یادگیری در فرد میشود.
استمرار؛ کلید خروج از توهم دانایی
راعی در بخش دیگری از گفتوگو گفت: مطالعه مقطعی، حتی اگر دهها جلد باشد، عمق نمیآورد. کسی که هزار صفحه کتاب را مستمر میخواند، اثرگذارتر از کسی است که سیهزار صفحه را منقطع میخواند. من باور دارم که استمرار در مطالعه، دانایی زنده میسازد، محیط زندگی را کتابمحور میکند و جامعه به فرهنگ یادگیری نزدیکتر میشود.
آغاز یادگیرندگی از مدرسه تا سازمان
راعی با اشاره به ضرورت اصلاح نظام آموزشی کشور گفت: «فرآیند یادگیرندگی» باید از مدرسه آغاز شود. مدارس ما بهجای پرورش تفکر انتقادی و خلاق، ذهن تستزن تربیت میکنند. برای ساختن جامعه یادگیرنده، باید آموزش را مبتنی بر اندیشیدن کرد، نه حفظ کردن.
وی تأکید کرد: سازمانها نیز باید این مفهوم را در ساختار خود نهادینه کنند که سازمان چابک، سازمان یادگیرنده است. کتاب، ارزانترین و در دسترسترین ابزار یادگیری است و اگر این فرهنگ در سازمانها جا بیفتد، ما نیازی به انتظار چهلساله برای توسعه فرهنگی نخواهیم داشت.
راعی در پایان با بیان اینکه «تفکر آیندهنگر» و «تفکر انتقادی» ستونهای اصلی توسعه فرهنگی ایراناند، گفت: کتابخوانی باید از سطح توصیه اخلاقی فراتر رود و به ضرورت تمدنی بدل شود. جامعهای که نمیخواند، نمیتواند بیندیشد؛ و جامعهای که نمیاندیشد، نمیتواند بماند.
انتهای پیام/