شناسهٔ خبر: 75917926 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

در رونمایی از مردم‌نگاری اردیبهشت نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران:

خوانشی تازه از نمایشگاه کتاب: بازشناسی یک میدان اجتماعی

محسن کاظمی گفت: این کتاب نمایشگاه کتاب را میدانی اجتماعی می‌بیند و جملهٔ «نمایشگاه کتاب نشانه‌ای است که به‌جای کتاب مصرف می‌شود» را نشان‌دهندهٔ رویکرد کاموس می‌داند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، نشست رونمایی کتاب «اردیبهشت کتاب؛ مردم‌نگاری اردیبهشت نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران» تالیف مهدی کاموس پنجشنبه ۲۹ آبان در سرای اهل قلم رونمایی شد.

در گزارش زیر متن سخنرانی محسن کاظمی، آمده است: مهدی کاموس نویسنده، پژوهشگر و منتقد ادبی است که در حوزه ادبیات کودک و نوجوان جایگاه قابل اعتنایی دارد. از تلاش‌های مهم وی گردآوری و تدوین مجموعه ۱۰ جلدی «تاریخ شفاهی ادبیات کودک و نوجوان ایران» است؛ پروژه‌ای که تلاش می‌کند با مصاحبه و ثبت خاطرات چهره‌های مؤثر ادبیات کودک تصویری دقیق و تاریخی از این حوزه ارائه کند.

یکی از با ارزش‌ترین آثار کاموس، کتاب «مبانی ادبیات کودک و نوجوان» است که با همکاری زنده‌یاد استاد عزیزم محمود حکیمی تألیف و منتشر شد. کتاب مهم دیگر وی «مبانی زندگینامه داستانی» است کتاب مرجعی که من بسیار به آن مراجعه و استفاده و استناد کرده‌ام.

ایشان علاوه بر فعالیت در ادبیات کودک در عرصه تئاتر نیز حضور دارد؛ چنان‌که در سال ۱۴۰۱، به عنوان دبیر همایش ملی تئاتر نوجوانان منصوب شد. او در سال ۱۴۰۳ مجموعه نمایشنامه‌های «انسان ایرانی»، «ا نسان انقلاب اسلامی» و آینده فرهنگی ایران عزیر را نگاشت و انتشارات سروش آن را عرضه کرده که هر چند از آن ۵ جلد دست مرا گرفت.

رویکرد آثار کاموس نشان دهنده حساسیت او نسبت به نقش اخلاق دین و معنا در ادبیات است. او معتقد است ادبیات دینی کودک باید تفکر وحیانی را بازتاب دهد و نباید صرفاً از نظر کمی ارزیابی شود..

ترکیب پژوهش، تنوع در نویسندگی مهدی کاموس را به چهره‌ای مهم و تأثیرگذار در فضای ادبیات معاصر ایران به ویژه ادبیات معاصر کودک و نوجوان ایران بدل کرده است.

درباره اردیبهشت کتاب

این کتاب تلاش می‌کند نمایشگاه کتاب را نه یک رویداد فرهنگی ساده بلکه یک میدان اجتماعی چند لایه ببیند. جمله‌ای از متن جهت نگاه و نقطه عزیمت کتاب است: نمایشگاه کتاب نشانه‌ای است که به جای کتاب مصرف می‌شود. از آن فهم می‌شود کاموس دنبال چه چیزی است.

نمایشگاه کتاب تهران اگرچه هر سال تکرار می‌شود اما کمتر از درون و از چشم مشارکت‌کنندگان دیده شده است. معمولاً روایت‌ها یا مدیریتی‌اند. با صنفی. کاموس اما با نگاهی انسان‌شناسانه وارد می‌شود و به پرسش اصلی خود شکل می‌دهد کیفیت رفتاری مشارکت کنندگان در نمایشگاه کتاب چگونه است؟

این پرسش در دل خود سه محور تحلیلی دارد که شالوده کتاب را می سازد:

محور اول نمایشگاه کتاب سلطه یا آزادی؟

در رویکرد اول کاموس این پرسش را طرح می‌کند که آیا نمایشگاه کتاب یک فضای هژمونیک است؛ یعنی فضایی که قواعد، مسیرها معماری تابلوها و ساختار آن رفتار مردم را «تنظیم و اهلی» می کند؟

اینجا نویسنده از نظریات هانری لوفور کمک می‌گیرد؛ کسی که فضا را یک امر سیاسی و محصول اجتماعی می‌دانست. به تعبیر لوفور، هر فضایی حامل قدرت است و نمایشگاه نیز از این قاعده مستثنی نیست. بنابراین حضور در نمایشگاه فقط گردش در یک بازار کتاب نیست؛ مواجهه با یک فضا و قدرت درون آن است.

اما پرسش مقابل نیز مطرح است آیا مردم در این فضا سرکشانه رفتار می‌کنند؟ آیا نمایشگاه مجمع‌الجزایری از رفتارها گروه‌ها و ذائقه‌های متفاوت است؟

کاموس با مشاهده مشارکتی نشان می‌دهد که هر دو وجه وجود دارد: نمایشگاه تا حدی رفتارها را استاندارد می‌کند، اما مردم با راه رفتن، توقف، خرید نکردن، عکس گرفتن، گشتن، نشستن، تماشا کردن و حتی بی‌هدف پرسه زدن این نظم را به چالش می‌کشند.

محور دوم نمایشگاه کتاب؛ رویداد فرهنگی یا جامعه‌ی نمایش؟

در این محور پرسشی طرح است که برگرفته از ایده‌های گای دبور و نظریه «جامعه نمایش» است. آیا حضور در نمایشگاه کتاب نوعی نمایش جمعی است؟ آیا مشارکت‌کنندگان صرفاً مصرف‌کننده کتاب‌اند یا در حال «اجرا کردن خود» در یک فضای عمومی؟

کاموس با تکیه بر تجربه زیسته پساکرونا نشان می‌دهد که برای بسیاری از مردم رفتن به نمایشگاه کتاب، نوعی بازگشت به بدن اجتماع و حضور در فضای عمومی است. بعد از دورانی که حضور فیزیکی محدود شده بود و اواتارها در فضای مجازی جانشین بدن‌ها شده بودند. نمایشگاه کتاب به صحنه بازگشت زندگی روزمره تبدیل شد.

رفتارهای تماشاگرانه، عکس گرفتن، نشستن در صحن مصلی، قدم زدن‌های طولانی، سلفی گرفتن، توقف در برابر غرفه‌ها نشانه‌هایی از این کار کرد نمایشی نمایشگاه‌اند.

محور سوم نمایشگاه کتاب اقتصاد سیاست یا سرمایه نمادین؟

در این محور، کاموس از منظر بوردیویی به موضوع نزدیک می‌شود: آیا هدف مردم در نمایشگاه «خرید کتاب» است؟ یا نمایشگاه عرصه‌ای برای نمایش ذوق، فرهنگی کسب منزلت و افزایش سرمایه نمادین است؟

نتیجه: این‌که نمایشگاه، یک میدان چند منظوره است؛ برای برخی بازار کتاب؛ برای برخی دیگر موقعیت فراغتی و تفریحی؛ برای گروهی محل دید و بازدید؛ برای برخی نیز جایی برای تثبیت هویت فرهنگی. کتاب نشان می دهد؛ مصرف فرهنگی در نمایشگاه الزاماً برابر با خرید نیست، تماشا کردن نیز نوعی مصرف است.

چارچوب نظری چرا این کتاب تحلیل پذیر است؟

یکی از نقاط قوت کتاب پیوند دادن داده‌های مردم‌نگارانه با نظریات فرهنگی و شهری است.

لو فور: سه‌گانه فضای ادراک شده، تصور شده و زیسته

کوین لینج: خوانایی هویت مکانی، سرزندگی، دسترسی

بوردیو: سرمایه نمادین و سبک زندگی

هابرماس: حوزه عمومی و پیوند سیاست فرهنگ

این چارچوب‌ها به متن عمق جامعه شناختی داده‌اند. هر چند کتاب بیشتر روایت‌محور است تا نظریه‌محور

شیوه روایت و سبک مردم‌نگاری

نکته‌ای که شاید بیش از نظریه‌ها جلب‌توجه کند سبک نوشتار کتاب است؛ ترکیبی از مشاهده میدانی، تک‌نگاری ادبی و روایت‌های شخصی. نویسنده هم زمان «دانشجو ناظر» و «راوی- بازیگر» است. او یادداشت‌برداری‌ها، خاطرات، نگاه‌های لحظه‌ای و توصیف‌هایش را در کنار هم می‌گذارد. این سبک نقطه قوت کتاب است، زیرا فضای زیسته نمایشگاه را صدادار می‌کند.

نقاط قوت

نزدیک کردن مخاطب به تجربه زیسته نمایشگاه استفاده خلاقانه از نظریات فضای شهری؛ ثبت مردم‌نگارانه یک رویداد بزرگ فرهنگی و روایت‌گری ادبی و قابل خواندن.

نقاط قابل بحث

کم بودن داده‌های سخت و نبود توصیف از جزئیات روش‌شناسی، غلبه مقاطع ادبی بر تحلیل میدانی در برخی بخش‌ها، محدود بودن پژوهش به یک دوره از نمایشگاه و دشواری تعمیم‌پذیری

نکات کلیدی

به علت اتکا به روایت زیسته حضور مشارکتی مشاهده مشارکتی و پیوند داده با روایت شخصی می‌توان این کتاب را مردم‌نگاری تلقی کرد. می‌دانیم که مردم‌نگاری در پی «معنا» است نه «آمار».

به دلیل چارچوب نظری لوفور و بوردیو که قدرت و هژمونی را تحلیل می‌کند. باید گفت نگاه نویسنده انتقادی است، نه سیاسی.

این مردم‌نگاری روایی برای یک تحقیق کاربردی سیاست‌گذاری نیاز داده‌های بیشتری دارد.

چون نمایشگاه میدان موقت اما پر معناست مردم‌نگاری در فضاهای تجمعی و گذرا نیز قابل اجراست.

از آنجا که نظریه‌ها ستون تحلیل نیستند بلکه بستر فهم‌اند، باید گفت کتاب بیشتر «نظریه منده است تا نظریه‌پرداز».

از آنجا که پژوهش به یک دوره از نمایشگاه محدود است و از آنجا که مردم‌نگاری به دنبال تعمیم نیست بلکه به دنبال عمق و معناست در خصوص این مردم‌نگاری نیز می‌توان گفت قابل تعمیم نیست، اما قابل الهام است. «صداقت ترا بگویم، زای جان».

شرکت کنندگان به خریداران کتاب تقلیل نمی‌یابند

محمود اکرامی‌فر، شاعر و پژوهشگر مردم‌شناسی در ادامه این رونمایی گفت: علاقه من به حیطه ادبیات و مردم شناسی است و اما هدف این کتاب بررسی کیفی رفتار های مشارکت کنندگان در نمایشگاه کتاب می‌باشد اما نکته ای که مهم است اینکه شرکت کنندگان صرفاً مصرف کنندگان کتاب نیستند. از غرفه دار تا حراست، شرکت کنندگان در نمایشگاه کتاب هستند. و رفتار های همه این‌ها مهم و تاثیرگذار است. واژه‌های انگلیسی در این کتاب بکاررفته که برای من که کورد هستم و فارسی صحبت میکنم خواندن و فهمیدنشان سخت است. در کل زمانی که ما از مردم نگاری سخن می‌گوییم معنایش یعنی اینکه به مطالعه دقیق و همه جانبه تظاهرات مادی و غیر مادی فعالیت های انسانی بپردازیم. وقتی ما مردم نگاری می‌کنیم نمی‌توانیم نمایشگاه کتاب را روز به روز بررسی کنیم بلکه باید نمونه ای بررسی شود مثلاً غرفه داران، مترجمان، خریداران کتاب، کارمندان نمایشگاه، گفتمان ها و شعار های نمایشگاه کتاب و هدف اصلی آن باید مورد بررسی قرار گیرد.رابطه ی بین کتاب و مردم نیز باید تحلیل شود.

نمایشگاه کتاب به مثابه میدان فرهنگی

محمدرضا رسولی، استاد دانشگاه نیز یکی دیگر از سخنرانان این رونمایی بود، متن سخنان او در زیر آمده است: من نگاه علمی که پشت تدوین این کتاب است، مورد بررسی قرار می‌دهم.نگاه این کتاب از بعد مردم‌شناسی است، ما یک نوع مردم‌شناسی داریم که به زندگی عشایر و روستائیان می‌پردازد، همچنین نوع دیگری از مردم‌شناسی وجود دارد که تاکید آن بر رویدادهای شهری است.

کتاب مهدی کاموس در نوع دوم مردم‌شناسی قرار دارد، من این کتاب را یک کتاب پساکیفی می‌دانم چرا که در یک کتاب کیفی به تولید تئوری می‌پردازیم ولی در کتاب پساکیفی به تولید و عمل به تئوری می‌پردازیم. در این کتاب تئوری‌های مختلف را می‌بینیم که بست و گسترش داده می‌شود.

نمایشگاه کتاب به ظاهر یک مکان از تجمع مردمی است که برای خرید کتاب در رفت و آمد هستند ولی در واقع یک میدان فرهنگی و سیاسی است. مهدی کاموس این میدان فرهنگی و لایه های زیرین آن را در اثر خود تجلی داده است. همانطور که کاموس در مقدمه ی کتاب گفتند، نمایشگاه تنها یک رویداد فرهنگی نیست بلکه یک فضای مردم نگارانه است که رفتار میان فردی و نحوه ی رفتار انسان ها باهم در محیط دارای اهمیت است. کتاب صرفاً به دنبال روایت های رسمی نیست که تنها به ارائه ی آمار بپردازد. نویسنده ی کتاب کاری کرده که معمولاً در گزارش های فرهنگی کمتر دیده می‌شود. مهدی کاموس با نگاه مردم شناسانه و کیفی خود سعی کرده یک تحلیل جدید را ارائه دهد و بجای اینکه ما از بیرون نمایشگاه کتاب، تعداد انسان ها و ازدحام را ببینیم از درون نمایشگاه به بررسی این رویداد می‌پردازیم. کتاب دارای پویایی و جریان زندگی است. چرا که در کتاب به مصاحبه با مخاطبین نمایشگاه کتاب پرداخته شده است.

سه نکته مهم کتاب

کتاب دقت میدانی قابل توجهی نیز دارد. در آن به سه نکته مهم تاکید شده است. اولین پیام این است که نمایشگاه کتاب یک پدیده فرهنگی چند لایه است. لایه رسمی دولت، لایه نیمه رسمی ناشران و لایه بازدید کنندگان، دومین پیام کتاب رفتار مشارکت کنندگان است که اهمیت آن از اسناد رسمی نیز بیشتر است. مهدی کاموس به اهداف اعلام شده نمایشگاه کتاب نمی‌پردازد بلکه آنچه که مردم انجام دادند و تحقق پیدا کرده را بررسی می‌کند پیام سوم اینکه نمایشگاه کتاب فضای تجربه است در کتاب توضیح می‌دهد که نمایشگاه فقط فضا و سالن نیست بلکه ازدحام خریدها، لذت ها و همه ی این هاست و اینها تنها چیزهاییست که با مشاهده ی رفتار مردم نگارانه به دست می‌آید. کتاب تاکید می‌کند که نمایشگاه کتاب می‌تواند یک آزمایشگاه مطالعه رفتار اجتماعی باشد و دقت در این حوزه فرهنگی یک نگاه تیزبینانه بوده است.

کرونا تغییر بزرگی در نمایشگاه کتاب ایجاد کرد

مهدی کاموس نیز در این نشست گفت: من در این کتاب ابتدا با مشاهده مستقیم و مشارکتی وارد شدم و متن به‌تدریج به سمت یک مردم‌نگاری داستانی حرکت کرد؛ روایتی که ادبیاتش رنگ داستانی دارد. نمایشگاه کتاب تنها یک رویداد فرهنگی نیست، بلکه میدان عمومی است که در آن همه بر برگزاری آن صحه می‌گذارند.

وی افزود: کرونا تغییر بزرگی در نمایشگاه کتاب ایجاد کرد. نمایشگاه حضوری در کنار شکل مجازی باقی مانده و این تجربه یادآور روزهای سختی است که بسیاری از دوستانمان را از دست دادیم. نمایشگاه برای ما مثل یک باب رحمت بود؛ فرصتی برای نفس کشیدن دوباره، دیدن چهره‌ها و بازگشت صمیمیت‌ها. این تجربه قابل تعمیم به دوره‌های دیگر نیست، اما الهام‌بخش است.