به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در قم، یونس عزیزی داستاننویس و منتقد ادبی در نشست نقد و بررسی مجموعه داستان «نغمه لالههای واژگون» نوشته لُما عُبیدی در انجمن ادبی ماها دانشگاه هنر و اندیشه قم، با اشاره به اینکه دال مرکزی مجموعه داستان «نغمه لالههای واژگون» تنهایی زنان است، گفت: این کتاب گزارشی از عاطفه، احساس، تنهایی، مقاومت، تسلیم ناپذیری، زندگی، حزن، درد و سکوت زنان است و در واقع صدای خفته درون زنان است.
عزیزی افزود: زنان این مجموعه با تمام نقشهایی که در زندگی به عنوان همسر، خواهر، مادر و…میپذیرد به این نتیجه میرسد که برای ساختن زندگی باید به خودش پناه ببرد و روی پای خودش بایستد.
این داستاننویس تصریح کرد: محور اصلی که باعث میشود در آن رجوع به درون زن بتواند زندگی کند و با خودش بازگردد پایانبندی به معنویت و تکیه به یک قدرت ماورایی است و این انتخاب نویسنده است چرا که هر فردی در این موضوع، موضع و تکیهگاهی پیدا میکند و براساس آن دست به کنش میزند.
نویسنده رمان «چپدستها» ادامه داد: از قضا ایمان و معنویت در کل مجموعه دیده میشود و در یک نگاه کلی به خوبی در داستانها نشسته است.
عزیزی اضافه کرد: ممکن است برخی زنان در شرایطی مشابه شرایط زنان این کتاب، در موضعی که مورد بیمحلی و بیتفاوتی قرار میگیرد دیگران را مورد شماتت قرار دهد و وارد درگیریهای فرسایشی شوند اما زنان این مجموعه مسیر بازگشت به خویشتن را بر مبنای ایمان و معنویت انتخاب میکنند و در این تنهایی دچار لغزش نمیشوند و جهان خود را به شکل قابل قبولی میسازند.
این نویسنده کتاب تاکید کرد: نویسنده از دل همه بحرانها برای زنان قصهاش معنا میسازد و او را از بیمعنایی و سرگشتی در میان انبوه مشکلات نجات میدهد. در واقع تلاش زنان مجموعه و تسلیمناپذیری آنان در دل بحرانها برای رسیدن به معنای دلخواه زندگی با اعتماد به نفسی که در این مسیر کسب میکندد، ستودنی است.

«نغمه لالههای واژگون» یک مجموعه زنانه است
در بخش دیگری از این نشست سمیه سلطانپور کارگزار ادبی، درباره کتاب، گفت: کتاب با محوریت موضوع زنان شکل گرفته و این زنان در یک مبارزه با مشکلات فردی، خانوادگی و اجتماعی قرار میگیرند و در این تنهایی به نقطه مطلوب میرسند اما نمیتوان گفت «نغمه لالههای واژگون» نگاه فمینستی دارد چرا که نمادهای فمینیستی را در داستان نمیبینیم.
سلطانپور ادامه داد: به نظرم من این مجموعه داستان زنانه است و فمینیستی نیست چرا که زنانه و فمینستی با هم فرق دارند.
این منتقد ادبی با اشاره به معیارها و ویژگی داستانهای فمینیستی گفت: داستانهای فمینیستی باید از ویژگیهای برخوردار باشند. یکی اینکه بازنمایی زندگی زیسته زنانه است. لذا شخصیت داستان باید زن باشد و به ما زندگی زن را نشان دهد. یا تمرکزش روی احساسات و دغدغههای زنانه باشد و ارتباط زن را با فضای خانه، محیط کار و جامعه به ما نشان دهد و در این فضا به نقد نگاه مردسالارانه بپردازد لذا ما حتماً باید یک شخصیت منفی مرد داشته باشیم.
وی افزود: این موارد که به آن اشاره کردم به آن شکلی که در داستانهای فمینیستی وجود دارد، به آن شدت نمیبینیم.
سلطانپور تصریح کرد: یکی از مضمونهای داستانهای فمینیستی برابری طلبی است. یعنی توی داستانهای فمینستی ما شخصیت زنی داریم که تمایل به برابری دارد و همپای مردها باشد که ما در این مجموعه این موضوع را نمیبینیم.
∎