به گزارش خبرگزاری آنا؛ بر اساس تجمیع اخبار و گزارشهای منتشر شده؛ میانگین مصرف روزانه بنزین کشور در حدود ۱۳۰ الی ۱۴۰ میلیون لیتر قرار قرار گرفته است و در مقاطعی از این میزان کمتر و گاهی نیز بیشتر میشود. به عنوان مثال در تعطیلات نوروز مصرف بنزین از ۱۴۰ میلیون لیتر در روز فراتر رفت و در دوران جنگ تحمیلی ۱۲ روزه حتی به نزدیکی ۱۹۰ میلیون لیتر در روز نیز رسید. حتی بر اساس گزارشات منتشر شده طی روز ۵ مهرماه ۱۴۰۴ بیش از ۱۴۷ میلیون لیتر بنزین در کشور مصرف شد.
در حالی که مصرف روزانه بنزین کشور از ۱۳۰ تا ۱۴۰ میلیون لیتر فراتر رفته و تولید داخلی پاسخگوی نیاز نیست، دولت با اجرای طرح گازسوز کردن رایگان خودروها در پی مهار ناترازی بنزین است. این در حالی است که شبکه گاز کشور نیز با کمبود روزانه بیش از ۳۰۰ میلیون مترمکعب روبهروست؛ موضوعی که نسبت به تکرار تجربه ناکام دهه ۸۰ و انتقال بحران از باک بنزین به خطوط گاز هشدار میدهد.
این درحالی است که چند سالی از تعدیل قیمت بنزین سهمیهای میگذرد و تولید بنزین در کشور نیز به طور متوسط ۱۰ الی ۱۵ میلیون لیتر کمتر از نیاز روزانه است. این شرایط به این معنا است که علاوه یارانه سنگین موجود در عرضه بنزین سهمیهای بخشی از نیاز کشور نیز با ارزبری باید با وارات تامین شود. در این شرایط ناترازی بنزینی میتواند به چالشی اقتصادی با ابعاد اجتماعی فراگیر تبدیل شود؛ آن هم در شرایطی که افزایش قیمت بنزین نیز همین مشکلات را به دنبال خواهد داشت.
با این اوصاف بدیهی است که دولت برای حل این مشکل چاره اندیشی کند و با توجه به اخبار منتشر دولت چاره مدیریت این شرایط را کوبیدن بر طبل استفاده از گاز طبیعی به عنوان سوخت خودروهای طبیعی دیده است؛ رویکردی در دهه ۸۰ شمسی هم در پیش گرفته شد، اما به همان سرعت که شروع شد به پایان رسید.
بر اساس اطلاعیه شرکت پالایش و پخش فرآوردههای نفتی طرحی برای گازسوز کردن رایگان خودروهای سواری آغاز شده است و این طرح قصد دارد تا با رواج استفاده از سوخت گاز طبیعی در زمینه مدیریت مصرف بنزین کمک حال دولت باشد. اما سوالات بسیاری پیرامون این طرح وجود دارد. در درجه اول این پرسش مطرح میشود که چرا دوگانه سوز خودروها از دهه ۸۰ آغاز شده بود به ناگاه فراموش شد و امروز مجددا از صندوقچه خاک گرفته سیاستگذاران بیرون آمده است.
حرکت به سوی گاز طبیعی با گاز طبیعی که نداریم؟
کشور چندین سال است که در زمینه تولید و مصر گاز طبیعی نیز دچار ناترازی است و این موضوع نیز به دلیل تکیه بیش از حد بر این حامل انرژی بود. در واقع از گرمایش اماکن تا فعالیت نیروگاههای برق و تولید بسیاری از صنایع در ایران بر عهده گاز طبیعی است. در همین راستا براساس آمار ائه شده نیاز کشور در پیک مصرف گاز در زمستان حدود ۱٫۱۵ تا ۱٫۲ میلیارد مترمکعب در روز برآورد شده است، اما در مقابل ظرفیت تولید گازِ اعلامشده برای مصارف داخلی در شرایط ایدهآل حدود ۸۵۰ میلیون مترمکعب در روز است. اختلاف بین نیاز ~۱٫۱۵ میلیارد مترمکعب و ظرفیت ~۸۵۰ میلیون مترمکعب نشاندهنده کسری روزانه در حدود ۳۰۰ تا ۳۵۰ میلیون مترمکعب در روز است.
از جمله پیامدهای این چالش محدودیت در تأمین گاز صنایع، فشار بیشتر بر بخش خانگی، و احتمال استفاده از سوخت مایع (مازوت/گازوئیل) برای جبران کمبود است؛ اتفاقی که چند سال است در زمستانها موجب آلودگی هوای برخی شهرها به دلیل رو آوردن نیروگاهها به گازوئیل و مازوت میشود و حتی قطع شدن و توقف فعالیت صنایع است؛ بنابراین منطق فشار بیشتر بر گاز طبیعی با وجود ناترازی عمیقی که در تامین گاز وجود دارد محل سوال است؛ آن هم در شرایطی که گاهی چند میلیون مترمکعب مصرف گاز بیشتر میتواند شبکه گاز رسانی وسیع کشور را دچار فروپاشی کند.
نکته اینجاست این دست و دلبازی بدون محدودیت دولت در ارائه تجهیزات و خدماتی که به ازای هر دستگاه خودرو بین از ۱۰ میلیون تومان هزینه خواهد برد در شرایطی که دولت با کسری بودجه شدید روبه رو است نشانه از آن دارد که این طرح باید به گونهای به درآمد زایی و یا صرفه جویی برای متولی آن بیانجامد و یا برنامهای دیگر برای از سر باز کردن و درمان تسکینی معضل ناترازی بنزینی باشد.
از طرف دیگر بر اساس آمار ۲۱۷۵ جایگاه سوختگیری گاز طبیعی در کشور برای استفاده بیش از ۴ میلیون خودروی گاز سوز وجود دارد که همین تعداد جایگاه نیز با پراکندگی نامتوازنی در کشور بناشدهاند؛ بنابراین میتوان گفت که عرضه سوخت گاز طبیعی حتی با فرض تامین گاز مورد نیاز هم احتیاج به سرمایه گذاری گستردهای در زیر ساخت انتقال گاز و ساخت جایگاههای عرضه سوخت دارد.
دولت چگونه میتواند از گاز سوز کردن خودروها سود کند؟
اولین آورده گاز سوز شدن هر خودرو تغییرات اعمال شده در سهمیه بنزین آن است چرا که بر اساس رویه گذشته خودروهای دوگانه سوز به میزان نیمی از سهمیه ماهانه خودروهای بنزینی سهمیه سوخت یارانهای دریافت میکنند. از طرف دیگر باتوجه به آن که اختلاف قیمت تولید و عرضه گاز طبیعی کمتر از اختلاف آن در بنزین با میزان مشخص است میتوان گفت که دولت امیدوار است که از طریق نیز سود غیرمستقیمی داشته باشد. در این میان شاید فشار از دولت برای تامین بنزین گران قیمت برداشته شود، اما زیان را مردمی خواهند دید که در بهترین حالت برای سوختگیری با گاز طبیعی باید در صفهای طولانی جایگاههای کم تعداد بمانند و یا در فصل سرد با جایگاههایی روبهرو شوند که به دلیل ناترازی گاز طبیعی توانایی عرضه سوخت ندارد.
با این اوصاف میتوان گفت که گازسوز کردن خودروها ادامه سیاستهای تسکینی است که به جای درمان واقعی بر فرار از مشکل تمرکز دارد؛ سیاستی که نمونه آن در واردات خودروهای برقی بدون توسعه زیر ساخت و شکست این طرح دیدهایم. حالا باید صبر کرد و دید که آینده این طرح نیز به مشابه دهه ۸۰ و طرح خودروهای برقی راه به جایی نمیبرد و یا اینبار میتواند زخمی کاری بر غول ناترازی بنزینی وارد کند.
انتهای پیام/