به گزارش خبرنگار خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا)، انتشارات کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان یکی از نشرهای باسابقه و خوشنام و مورد اعتماد در حوزه نشر کتابهای حوزه کودک و نوجوان است. بازآفرینی از حکایتهای ادبیات کلاسیک برای کودکان و نوجوانان یکی از تلاشهای ادبی این مجموعه برای کودکان و نوجوانان است. به تازگی این انتشارات حکایتی از کتاب «جوامع الحکایات و لوامع الروایات» محمد عوفی با عنوان «نمک شیرین» را که توسط مرتضی حاتمی بازآفرینی شده، برای مخاطبان نونگاه چاپ و منتشر کرده است. در ادامه گفتوگوی ایبنا با این نویسنده میخوانید:
چرا باید ادبیات کلاسیک را مطالعه کرد؟ ضرورت مطالعه این گونه آثار چیست؟
در پاسخ میتوان به التذاذ ادبی در مخاطب و بهرهمندی روحی و روانی از آن، بالابردن گنجینه لغات و تقویت غنای کلمات در مخاطب، تقویت دانایی و خردمندی در مخاطب، آشنایی و آگاهی جامعه هدف از گذشتهها و تجربیات موفق و ناموفق دیگران، آشنایی مخاطب و خواننده با بخشهایی از تاریخ، فرهنگ و نوع زندگی مردمان سدههای گذشته، تقویت زبان مخاطب و… اشاره کرد و ضمن آنکه ادبیات کلاسیک (نظم و نثر) مهمترین منابع خوانداری و مطالعاتی برای نویسندگان و شاعران و اهالی قلم است. آثاری چون: شاهنامه، بوستان، گلستان، تاریخ بیهقی، مثنوی معنوی، کلیله و دمنه، مرزباننامه، هفت اورنگ، غزلیات شمس، بهارستان جامی و دهها اثر دیگر در نظم و نثر، هر کدام دنیایی وسیعاند از اندیشه و خردورزی و مفاهیم اخلاقی و انسانی و حکمت و تربیت و آموزش که در آنها پنهان و آشکار است. مباحث زیباشناختی و جلوههای بصری آنها نیز بماند، که لبریزند از عناصر زیبایی کلام و معرفت. این ادبیات، سرمایه و ثروت ملی ماست؛ سرمایههایی غنی و بزرگ و غیرقابل تکرار. بر همهمان واجب است که ضمن پاسداری از آنها در انتقال آن به نسلهای بعد بکوشیم و تلاش کنیم.
آسیبشناسی و تحلیل و بررسی شما از بازنویسی این قالبهای ادبی چیست؟
در آسیبشناسی بازنویسی و بازآفرینی از ادبیات کلاسیک میتوانم به گستردگی و کمیت افراد ناکارآمد، کمتوان و کمسواد در این عرصه اشاره کنم. شوربختانه عرصه بازنویسی و بازآفرینی از ادبیات کلاسیک برای کودکان، عرصه بی حساب و کتابی است و افرادی در این قالب در حال تولید آثاریاند که فاقد عناصر و اصول بازنویسی برای کودکان است. اینان علاوه برآنکه به ادبیات کلاسیک خدمت نمیکنند، به آن خیانت هم میکنند. این افراد کار بازنویسی از ادبیات کلاسیک برای کودکان را بسیار ساده تصور میکنند و بدون داشتن توانمندی و تخصص و تجربه در نوشتن، به بازنویسی و بازآفرینی دست میزنند که پر است از اشتباههای مفهومی و ساختاری که موجب دوری و فرار مخاطبان میشود و بی آنکه خدمتی به جامعه هدف کنند، ضربههایی مهلک بر بدنه آن هم میزنند. برخی از مؤلفان راحت طلب، به جای بازنویسی از آثار، بدون زحمت و تلاش متن را دوبارهنویسی میکنند و گاه خلاصهنویسی هم اتفاق میافتد و نکته دردناک آنکه بسیاری از این آثار فاقد رعایت قواعد و قوانین نگارشی و ویرایشی است و بر رنج خوانش برای مخاطب میافزاید. نکته دیگر آنکه سودمندی و درآمد مالی و مادی مناسب از تولید و انتشار این گونه کتابهای ضعیف به جیب ناشر غیرمسئول واریز میشود و متأسفانه این کتابهای بیکیفیت، با اقبال و استقبال خوب مخاطبان هم روبهرو میشود!
بازنویسی و بازآفرینی ادبیات کلاسیک برای کودکان و نوجوانان چه اهمیت و ضرورتی دارد؟
ادبیات کلاسیک نظم و نثر میراث مکتوب و هویتی تاریخی ارزشمند و آینهای تمامنما از فرهنگ و آموزههای اخلاقی و رفتاری نیاکان ماست. این میراث به عنوان سرمایهای ملی به همه مردم تعلق دارد و یکی از راههای معرفی کتاب و آثار این نوع از ادبیات به مخاطبان کودک و نوجوان، بازنویسی و بازآفرینی با رعایت اصول و معیارهای مصوب این قالبها برای این مخاطبان است. بازنویسی و بازآفرینی از ادبیات کلاسیک و فولکلور، موجب آشنایی جامعه مخاطب با این ادبیات که از پیشینیان ما به یادگار مانده، میشود. این سرمایههای فرهنگی، بخش مهمی از هویت فرهنگی و تاریخی سرزمین کهن ما به شمار میروند. این ادبیات، سرمایه و ثروت و میراث ملی ماست. سرمایهای غنی و بزرگ و غیرقابل تکرار. ادبیات کلاسیک ما بسیار باحیا، محجوب و خردمند است. زشتسُرایی، خارگویی و اندیشههای پست اخلاقی و رذایل، به ندرت در آن میتوان یافت و این یکی از ارکان مهم تربیتی بودن مفاهیم و محتوای ادبیات کلاسیک ایرانزمین به حساب میآید. همه ما باید تلاش کنیم به عنوان شهروندان ایرانی از این گنجینه معنوی مواظبت کنیم و آن را با سادهنویسی، بازنویسی، بازآفرینی و… برای مخاطبان کودک و نوجوانان ساده و خواندنی و جذابتر کنیم و این سرمایه ملی را به کودکان و نوجوانان امروز انتقال دهیم؛ کودکان و نوجوانانی بهروز و پویا که دنیایشان لبریز از تفاوت و تحرک است؛ کودکانی دانا، حساس، معترض و مطالبهگر (با قید بسیار) که از والدین، مؤلفان، نویسندگان، شاعران و اولیای تربیتی جلوتر و باهوشترند و بایستی سرعت قدمهامان را با گامهای ریز و تند و تیزشان تنظیم کنیم.
در انتخاب بازآفرینی و بازنویسی از ادبیات کلاسیک برای کودکان و نوجوانان چه نکاتی را باید رعایت کنیم؟
باید دقت و کارشناسی لازم در انتخاب حکایتها برای بازآفرینی، صورت پذیرد. اما این کار کم است و لازم است که در سطوحی گستردهتر اقدام شود. البته خوشبختانه بازنویسی و بازآفرینی از ادبیات کلاسیک برای کودکان و نوجوانان رشد خوبی داشته، اما کیفیت محتوایی و نگارشی آنها قابل تأمل و آسیبشناسی است که پرداختن به این مقوله جا و مقالی دیگر می طلبد. توان و درک ذهنی کودکان و نوجوانان از دریافت و فهم این آثار محدود است، زیرا ترجیحاً مخاطبان اصلی این گونه آثار، بزرگسالان هستند و ضرورت دارد نویسندگان و بازآفرینان، با رعایت اصول و معیارهای موجود به بازنویسی و بازآفرینی آثار ادبیات کلاسیک بپردازند. نکته مهم در بازنویسی، انتخاب متنی مناسب است که قابلیتهای بازنویسی داشته باشد. بازنویسی و بازآفرینی از نظر محتوا، قالب و پردازش ادبی، تفاوتهایی با هم دارند که لازم است مرزهای این دو مقوله توسط نویسندگان رعایت شود. بدینجهت بازآفرینی، نگاه و ترجمهای تازه و خلاق از متن اصلی است، پس باید پرهیز از سادهنویسی صرف و اصل امانتداری را در این کار مدنظر داشت. تقویت زبان معیار و درستنویسی نیز از دیگر اصول پردازش به مقولههای بازنویسی و بازآفرینی از ادبیات کلاسیک است. کتاب به عنوان یک رسانه و کالای فرهنگی از اهمیتی والا برخوردار است و جامعه کنونی نیازمند توسعه و ترویج و اعتلای فرهنگ کتاب و کتابخوانی در بین تمام اقشار، به ویژه طیف وسیع کودکان و نوجوانان، است. باید سعی شود در بهگزینی، بازآفرینی و تالیف آثار مختلف فاکتورهایی چون: مفاهیم انسانی، اخلاقی، تربیتی و آموزشی را به زبانی مناسب و تازه و با بهره گیری از عناصر بازنویسی و بازآفرینی و تالیف به جامعه هدف انتقال داد تا التذاذ و شعف ادبی را در مخاطب تقویت کند.
∎