فرارو- فیلم سینمایی «چشم بادومی» اولین بار در چهلسومین جشنواره فجر به اکران شد، حالا به سراغ جشنواره تالین در کشور استونی رفته و به زودی نمایش آن با نام «کیپاپ» در این فستیوال آغاز خواهد شد.
به گزارش فرارو، موج کرهای که در دهههای قبل با یانگوم و جومونگ به ایران رسیده بود، امروزه آنقدر در قالب کیپاپ در میان نسل دهه هشتادی (زد) محبوب شده که کسی نمیتواند این محبوبیت را رد کند. بالاخره بعد از دو دهه سینمای ایران با «چشم بادومی» سراغ این سوژه رفته است. اثری که در نهایت تبدیل به یک فیلم با داستانهای پراکنده میشود.
داستان با نریشن پدربزرگ آغاز میشود، مردی که گذشتهاش را فراموش کرده و مائده نوه نوجوانش تمام هویتش را در ستایش خواننده کرهای میبیند. مائده که آرزوی رفتن به سئول را برای ملاقات با خواننده مورد علاقهاش دارد در برابر مخالفت خانواده میایستد تا به هدف خود برسد اما هیچ چیز به آسانی تمام نمیشود. او در انباری که مادرش روزی در آن زندانی بود محبوس میشود و در نهایت تا مرز خودکشی پیش میرود.
ایدهای جذاب با روایتهای پراکنده
![]()
این فیلم ایده جذابی دارد و پتانسیل آن را داشت که به بحران هویت در نسل جدید بپردازد اما به جای آنکه درونیات یک نوجوان در دنیای بزرگ سلبریتیها را واکاوی کند، مسیر روایت خود را در اغراق و پراکندگی از دست میدهد. در عین حال تقابل پدربزرگ و نوه که میتوانست محور دراماتیک و عاطفی داستان را شکل دهد در نهایت به تضادی کاریکاتوری تبدیل میشود که در سطح باقی میماند.
«چشم بادومی» در میانه راه از هسته اصلی خود فاصله میگیرد و در دام شلوغی و زیادهگویی گرفتار میشود. در واقع هر چه قصه جلوتر میرود بیش از پیش از مسیر اصلی درام دور میشود، همچنین فیلم به جای تمرکز روی مسیر ذهنی مائده و ظرافتهای شکلگیری بحران او، دائما از حادثهای به سراغ حادثه دیگر میرود و سعی در ایجاد و القای هیجان در نزد مخاطب دارد اما نتیجه بیش از آنکه یک درام باشد شبیه یک فانتزی از همگسیخته است.
این پراکندگی و گسست در بازیگری نیز دیده میشود، در حالی که مهدی هاشمی و ستایش دهقان بازی قابل قبولی از خود ارائه دادهاند، ساره بیات و علی باقری در نقش والدین مائده به شدت با یکدیگر ناهماهنگاند و باورپذیری فیلم را کم کردهاند. همچنین شخصیتها به جای آنکه بر اساس ظرافتهای درونی خود عمل کنند، دیالوگهای کلیشهای بیان میکنند که هیچ حسی در درون مخاطب به وجود نمیآورند.
پایان «چشم بادومی» با تغییر ذهنیت مائده و ترک هویت جعلی میتوانست بهترین جمعبندی را داشته باشد اما مسیر آنقدر شلوغ بوده که پایان تاثیر خود را از دست داده است.