شناسهٔ خبر: 75901041 - سرویس بین‌الملل
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

«نعمت‌الله ایزدی» در گفت‌وگو با ایرنا مطرح کرد:

در دریای خزر معطل سازوکارهای پیچیده حقوقی نشویم/ لزوم عدم غفلت از تعاملات جهانی

تهران-ایرنا- سفیر پیشین ایران در روسیه گفت: در خزر نباید معطل سازوکارهای پیچیده حقوقی ماند. شاید بهترین کار این باشد که در چارچوب روابط دوستی و همجواری از ظرفیت‌های موجود بهره برده و همزمان مباحث حقوقی و کلان را نیز به‌تدریج پیش ببریم.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار سیاست خارجی ایرنا، اجلاس بی‌سابقه استانداران استان‌های ساحلی کشورهای حاشیه دریای خزر، صبح سه‌شنبه ۲۷ آبان ۱۴۰۴ با شعار «خزر، پل دوستی و توسعه منطقه‌ای» در رشت آغاز شد؛ نشستی که به ابتکار جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت و قصد دارد همکاری‌های منطقه‌ای را از سطح دولت‌ها به سطح استان‌ها و بازیگران محلی گسترش دهد. حضور گسترده مقام‌های بلندپایه از روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان، این اجلاس را به نقطه عطفی در روند منطقه‌گرایی ایران در شمال کشور بدل کرده است.

حضور هیأت‌های پرشمار از آستراخان، داغستان، کالمیکیا، لنکران، سومقاییت، مانگیستایو، آتی‌رائو و استان بالکان ترکمنستان نشان می‌دهد که دریای خزر بار دیگر در حال تثبیت جایگاه خود به‌عنوان یکی از مهم‌ترین کانون‌های تعاملات اقتصادی، زیست‌محیطی و ترانزیتی منطقه است. ایران نیز با وجود استان‌های گیلان، مازندران، گلستان، هرمزگان و سیستان‌و بلوچستان تلاش دارد ظرفیت‌های استانی را در پیوندی مستقیم با تحولات پیرامونی قرار دهد.

سیدعباس عراقچی، وزیر امور خارجه در آیین افتتاحیه این اجلاس، بار دیگر بر اصل محوری سیاست خارجی دولت یعنی «اولویت همسایگان» تأکید کرد و گفت همان‌قدر که خلیج فارس برای ایران اهمیت دارد، دریای خزر نیز بخشی حیاتی از سیاست همسایگی محسوب می‌شود. او روابط ایران با کشورهای ساحلی خزر را «بسیار خوب و در مواردی راهبردی» توصیف کرد و از برنامه‌های گسترده سران ایران برای تقویت این پیوندها از سفرهای پیش‌ِروی رئیس‌جمهور به قزاقستان و ترکمنستان تا میزبانی اجلاس سران خزر در تهران خبر داد.

در حاشیه این اجلاس، کاظم غریب‌آبادی، معاون حقوقی و بین‌الملل وزیر خارجه نیز در توضیح اهمیت این ابتکار گفت که موفقیت سیاست همسایگی در گرو «پویایی دیپلماسی استانی» است. او با اشاره به ظرفیت‌های گسترده خزر در حوزه محیط‌زیست، گردشگری، حمل‌ونقل و اقتصاد، تأکید کرد که وزارت خارجه در حال بازطراحی ساختارها برای تقویت ارتباط میان استان‌های ایرانی و همتایان خارجی آن‌هاست؛ رویکردی که قرار است همکاری‌های محلی را به موتور محرک دیپلماسی اقتصادی کشور تبدیل کند و از ظرفیت سازوکارهای منطقه‌ای همچون شانگهای، بریکس و اکو بیشترین بهره‌برداری را به‌دنبال داشته باشد.

برای بررسی این موضوع با نعمت‌الله ایزدی، سفیر پیشین ایران در روسیه گفت‌وگو کردیم.

در دریای خزر معطل سازوکارهای پیچیده حقوقی نشویم/ لزوم عدم غفلت از از تعاملات جهانی

نباید از سیاست خارجی واحد فاصله گرفت

با توجه به برگزاری نخستین اجلاس استانداران استان‌های ساحلی کشورهای حاشیه دریای خزر، اهمیت چنین نشست‌هایی را چگونه ارزیابی می‌کنید و با توجه به تاکیدات وزیر امور خارجه که از سطح اهمیت خزر مشابه با خلیج فارس سخن گفته‌اند، منطقه خزر چه ظرفیت هایی دارد که شاید تاکنون در سیاست خارجی ما مغفول مانده باشد؟

اینکه خزر را با خلیج فارس مقایسه کنیم، برای ایران از جهاتی واقعاً قابل توجه است؛ زیرا ما در خزر هم ساحل طولانی داریم و هم با کشورهایی همسایه هستیم که هر یک ظرفیت‌های مهمی در اختیار دارند. افزون بر این، مسیرهای ترانزیتی و امکانات تبادلاتی میان ما و آنها یک ظرفیت بزرگ به شمار می‌آید. به نظر می‌رسد نظر وزیر خارجه نیز همین بوده است که بتوان از این ظرفیت‌ها به شکلی مؤثر بهره گرفت. در خزر نقاط مغفولی وجود دارد که این نشست و احتمالاً نشست سران کشورهای حاشیه دریای خزر می‌تواند فرصتی برای برطرف کردن این نقاط کور و نارسایی‌ها فراهم کند.

در خزر نباید معطل سازوکارهای پیچیده حقوقی ماند. شاید بهترین کار این باشد که در چارچوب روابط دوستی و همجواری از ظرفیت‌های موجود بهره ببریم و همزمان مباحث حقوقی و کلان را نیز به‌تدریج پیش ببریمواقعیت این است که در خزر نباید معطل سازوکارهای پیچیده حقوقی ماند. شاید بهترین کار این باشد که در چارچوب روابط دوستی و همجواری از ظرفیت‌های موجود بهره ببریم و همزمان مباحث حقوقی و کلان را نیز به‌تدریج پیش ببریم. من از گذشته معتقد بودم که برای هر اقدامی، باید سازوکار مشخص و متناسب با همان موضوع تعریف کرد و با کشورهای منطقه به توافق رسید؛ مثلاً درباره نحوه استفاده از بنادر یکدیگر، چگونگی سامان‌دهی رفت‌وآمد کشتی‌ها، یا شیوه انجام تبادلات. موضوعات دیگر نیز ممکن است مطرح شود و می‌توان آنها را هم با همین الگو پیش برد، بدون آنکه همه امور را به یک کار بزرگ و نهایی که زمان‌بر است، گره بزنیم.

شاید بخشی از آنچه امروز در خزر رخ داده، به همین رویکرد بازگردد؛ اینکه استان‌ها برای بهره‌برداری بهتر و بیشتر از ظرفیت‌های موجود توجیه شوند. تقریباً همه استان‌های مرتبط با خزر یک بندر یا یک شکل از ارتباطات دریایی دارند و این امر اهمیت وجود چنین نشست‌هایی را بیشتر نشان می‌دهد.

با این حال، مهم‌ترین نکته در سیاست خارجی این است که تشکیل چنین جلساتی یا ایجاد ارتباطات استانی، نباید ما را از اصل بنیادین تمرکز در سیاست خارجی غافل کند. حتی کشورهایی با ساختار فدرال یا کنفدراسیونی نیز در نهایت با یک سیاست خارجی واحد عمل می‌کنند. این نشست‌ها باید در جهت هماهنگی و جلوگیری از رقابت‌های غیرسازنده و تخریب ظرفیت‌ها باشد و اگر از سوی طرف مقابل روابطی برقرار می‌شود، ساختارهای داخلی بتوانند به آن پاسخ دهند.

نیازمند یک رویکرد متوازن در سیاست خارجی هستیم

یکی از سیاست‌هایی که دستگاه دیپلماسی ما دنبال می‌کند، بحث منطقه‌گرایی است؛ موضوعی که آقای غریب‌آبادی هم به آن اشاره و تاکید که ما این رویکرد منطقه‌گرایی را از حوزه خزر آغاز کرده‌ایم. در کنار آن، سیاست همسایگی را نیز داریم که اکنون در قالب «دیپلماسی استانی» که وزارت امور خارجه آغاز کرده، در حال تبلور است. حضرت‌عالی توضیح بفرمایید که این منطقه‌گرایی، به‌ویژه اکنون که موضوع خزر مطرح است، تا چه اندازه می‌تواند در شرایط تحریمی به ما کمک کند؟

منطقه‌گرایی در اصل یعنی اینکه ما برای تسهیل ارتباطات با کشورهای پیرامونی‌مان—چه در خزر، چه در خلیج فارس، چه در خاورمیانه—سازوکارهای مشترک و اشتراکات موجود را فعال‌تر و روان‌تر کنیم. اما نباید فراموش کرد که روابط خارجی و سیاست خارجی، از یک‌سو امری متمرکز در داخل کشورهاست و از سوی دیگر گستره‌ای جهانی دارد. اگر منطقه‌گرایی ما را از آن ارتباط وسیع و همه‌جانبه با جهان غافل کند، می‌تواند به ما آسیب بزند؛ زیرا همه کشورهای منطقه ظرفیت‌های لازم برای همکاری گسترده ندارند.

نباید اجازه داد تمرکز بر منطقه‌گرایی برای دیگران این برداشت را ایجاد کند که ایران در حال فاصله گرفتن از تعاملات جهانی است و به سوی انزوا پیش می‌رود. این نکته بسیار مهمی است که در بحث «دیپلماسی استانی» نیز باید به آن توجه داشت.اینکه ما لایه‌لایه می‌گوییم در خلیج فارس یا خزر ظرفیت‌هایی هست و باید روی آنها کار و تمرکز کرد، حرف درستی است، اما تمام ماجرا نیست. سیاست خارجی حتی در دوره تحریم‌ها، چه برای رفع تحریم و چه برای شکستن سد آن، نیازمند یک رویکرد متوازن است. نباید اجازه داد تمرکز بر منطقه‌گرایی برای دیگران این برداشت را ایجاد کند که ایران در حال فاصله گرفتن از تعاملات جهانی است و به سوی انزوا پیش می‌رود. این نکته بسیار مهمی است و همان‌طور که اشاره کردم، در بحث «دیپلماسی استانی» نیز باید به آن توجه داشت.

استان‌ها، هرچند مهم و برخوردار از ظرفیت‌های مشخص، توان و اختیار طراحی روابط خارجی کشور را ندارند و نباید هم داشته باشند. ظرفیت‌های ملی در یک استان خلاصه نمی‌شود که بتوان بر اساس آن روابط خارجی مستقلی تعریف کرد. این امور باید در وزارت امور خارجه و در سطح ملی طراحی و مدیریت شود. البته در مواردی ممکن است برای استان نقشی تعریف شود مثل برخی نمایندگی‌های خارجی در شهرها، یا موضوعاتی مانند پروازهای بین‌المللی، فعالیت بنادر یا تعاملات مشابه که در این موارد طبیعی است استانداران و مسئولان استانی باید توجیه باشند که چه رفتاری داشته باشند.

اما این به معنای تقسیم دیپلماسی میان استان‌ها نیست. دیپلماسی باید یکپارچه، متمرکز و در وزارت خارجه طراحی و اجرا شود و هر بخش از کشور، از استان تا دستگاه‌های مختلف، تنها باید در چارچوب این سیاست واحد و به سهم خود عمل کند.

ایران باید کشورهای عضو شانگهای را به همکاری درون مجموعه ای ترغیب کند

با توجه به اینکه سازمان شانگهای در سال‌های گذشته از جهت موضوعیت و کارکرد برای ما اهمیت داشته، و اکنون نیز با محوریتی که چین در نظم بین‌المللی پیدا کرده و رقابتی که با ایالات متحده دارد، به نظر می‌رسد شانگهای دوباره در حال بازیابی اهمیت گذشته خود است. نقش‌آفرینی فعلی ما در سازمان شانگهای تا چه اندازه می‌تواند برای سیاست خارجی کشور ارزشمند باشد؟

این موضوع فقط به نقش‌آفرینی ما مربوط نمی‌شود. سال‌ها در سازمان شانگهای پشت در ماندیم و یکی از دلایل مطرح از سوی آنها این بود که کشوری که در وضعیت تحریم قرار دارد، به‌راحتی نمی‌تواند رأی لازم برای عضویت بگیرد یا عضویتش پذیرفته شود. اکنون هم دوباره در وضعیتی مشابه قرار داریم. مهم‌ترین کار این است که بتوانیم اعضا و به‌ویژه چین را، چون این کشور از نظر اقتصادی در این مجموعه قابل مقایسه با دیگر اعضا نیست قانع کنیم که حتی اگر تحریم‌ها وجود دارد و به هر دلیلی ادامه پیدا می‌کند، نباید ارتباطات سالم و همکاری‌های درون این مجموعه را تحت‌تأثیر خود قرار دهد.

اگر آنها همچنان بر این موضع پافشاری کنند و با توجه به روابط گسترده‌ای که با آمریکا دارند، درباره همکاری با ما نگرانی داشته باشند، شاید ما نتوانیم بهره‌ لازم را از این مجموعه ببریم و ناچار شویم در همان قالب روابط دوجانبه کار را ادامه دهیم. چون در یک ساختار جمعی، برای هر تصمیم نیاز به رأی و به‌ویژه اجماع وجود دارد؛ و اگر این فضا وجود نداشته باشد، پیشبرد امور دشوار می‌شود.

رفتار برخی اعضا در گذشته تا حدی سخت‌گیرانه بوده است. حضور فعال ما در این ساختار باید بتواند این نگرانی‌ها را پوشش دهد، سوءتفاهم‌ها را برطرف کند و مسائل را رفع و رجوع کند. اگر چنین شود، هم ما می‌توانیم از ظرفیت‌های سازمان شانگهای بهره‌مند شویم و هم آنها از ظرفیت‌هایی که ما داریم و دیگران فاقد آن هستند. این رابطه یک‌سویه نیست.

برای رسیدن به این نقطه، باید تلاش کنیم موانع سیاسی و ارتباطی را از طریق توضیح، اقناع و حضور مستمر مقامات کشورمان برطرف کنیم. ادامه گفت‌وگو، تعامل و رفع این دغدغه‌هاست که امکان استفاده واقعی از این ظرفیت منطقه‌ای را فراهم می‌کند و در آینده می‌تواند دامنه همکاری‌ها را نیز گسترده‌تر کند.