شناسهٔ خبر: 75898753 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: آنا | لینک خبر

مدیریت شهری به‌مثابه معماری زندگی جمعی؛ بازاندیشی در حکمرانی شهری تهران

تهران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند حکمرانی شهری نوین است؛ حکمرانی‌ای که مدیریت شهری را از نقش یک نهاد خدماتی فراتر برده و آن را به «معمار زندگی جمعی» بدل کند؛ معماری‌ای که با تکیه بر مشارکت شهروندان، عدالت اجتماعی و سیاست‌گذاری آینده‌نگر، راهی تازه برای زیست‌پذیری پایتخت می‌گشاید.

صاحب‌خبر -

افشین جباری کارشناس ارشد مدیریت شهر شهرداری تهران بزرگ، در یادداشتی برای خبرگزاری آنا نوشت: شهر، صرفاً مجموعه‌ای از خیابان‌ها، ساختمان‌ها و زیرساخت‌ها نیست؛ بلکه تجسمی از زندگی جمعی و عرصه‌ای است که در آن روابط اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی در هم تنیده می‌شوند. در این میان، مدیریت شهری نه به‌عنوان یک دستگاه اجرایی صرف، بلکه به‌مثابه «معمار زندگی جمعی» باید درک شود؛ معماری‌ای که کیفیت زیست شهروندان را طراحی و هدایت می‌کند.

حکمرانی شهری در تهران، به‌عنوان یکی از بزرگ‌ترین کلان‌شهرهای جهان، نیازمند بازاندیشی جدی است. رشد بی‌رویه جمعیت، فشار بر زیرساخت‌ها، بحران حمل‌ونقل، آلودگی هوا و نابرابری‌های اجتماعی، همگی نشانه‌هایی‌اند که نشان می‌دهند مدیریت سنتی و بخشی‌نگر دیگر پاسخ‌گو نیست. آنچه امروز ضرورت دارد، گذار از مدیریت شهری به حکمرانی شهری است؛ حکمرانی‌ای که بر پایه مشارکت شهروندان، شفافیت نهادی، عدالت اجتماعی و بهره‌گیری از فناوری‌های نوین بنا شود.

در این چارچوب، شهرداری باید خود را نه صرفاً به‌عنوان متولی خدمات عمومی، بلکه به‌عنوان نهادی حکمرانی‌گر بازتعریف کند. این بازتعریف مستلزم آن است که سیاست‌گذاری شهری با نگاه کل‌نگر و آینده‌محور انجام گیرد. حمل‌ونقل عمومی باید به‌گونه‌ای طراحی شود که همزمان با کاهش وابستگی به خودرو، فرصت تحرک و سلامت شهروندان را افزایش دهد. توسعه فضاهای سبز و باز، نه تنها به کاهش آلودگی و ارتقای کیفیت محیط زیست کمک می‌کند، بلکه بستری برای تعامل اجتماعی و تقویت سرمایه اجتماعی فراهم می‌آورد. مدیریت پسماند و انرژی نیز باید در قالب سیاست‌های پایدار و هوشمندانه دنبال شود تا شهر بتواند در برابر بحران‌های زیست‌محیطی تاب‌آور گردد.

از سوی دیگر، حکمرانی شهری مقتدرانه نیازمند آن است که عدالت اجتماعی در قلب سیاست‌های شهری جای گیرد. تهران، با شکاف‌های طبقاتی و فضایی گسترده، نیازمند سیاست‌هایی است که دسترسی برابر به خدمات شهری، حمل‌ونقل، آموزش و سلامت را تضمین کند. شهروندان باید احساس کنند که شهر برای همه است، نه برای گروهی خاص. این احساس تعلق، خود به سرمایه‌ای اجتماعی بدل می‌شود که انسجام و پایداری شهری را تقویت می‌کند.

بازاندیشی در حکمرانی شهری تهران، در نهایت، به معنای بازتعریف رابطه میان شهروند و شهر است. شهروند دیگر صرفاً مصرف‌کننده خدمات نیست، بلکه شریک فعال در طراحی و اجرای سیاست‌های شهری است. این مشارکت، اگر در قالب سازوکارهای نهادی و شفافیت مدیریتی تحقق یابد، می‌تواند تهران را از یک کلان‌شهر پرمسئله به الگویی از حکمرانی شهری مدرن و پایدار بدل سازد.

بنابراین، مدیریت شهری به‌مثابه معماری زندگی جمعی، دعوتی است به نگاهی تازه؛ نگاهی که شهر را نه صرفاً به‌عنوان کالبدی فیزیکی، بلکه به‌عنوان زیست‌جهانی اجتماعی و فرهنگی می‌بیند. حکمرانی شهری تهران، اگر با اقتدار، عدالت و آینده‌نگری همراه شود، می‌تواند کیفیت زندگی شهروندان را ارتقا دهد و شهری بسازد که در آن زندگی جمعی، نه بار سنگین، بلکه تجربه‌ای غنی و ارزشمند باشد

انتهای پیام/