به گزارش خبرنگار جامجم، رسیدگی به این پرونده از عصر هشتم مرداد سال گذشته و با گزارش قتل زن ۶۷ سالهای در محله خزانه تهران آغاز شد. بررسیها نشان داد پسر ۳۵ساله این زن نیز زخمی شده که تلاش برای نجات جان او بینتیجه ماند و مرد جوان نیز جان باخت. در جریان تحقیقات کارآگاهان پلیس آگاهی مشخص شد، عامل قتل نوه خطاکار زن سالخورده است که در حادثهای خونین مادربزرگ و عمویش را به قتل رسانده است. جوان ۲۲ساله به نام پرهام که در این درگیری زخمی شده و پیش از حضور پلیس محل را ترک کرده بود. ساعتی بعد دستگیر شد و در تحقیقات گفت: عموی بزرگم به نام شاهین چند سال قبل به دلیل اختلافاتی که با همسرش داشت از او جدا شد اما همچنان بر سر حضانت فرزندش درگیری داشت. دلم برای پسر عمویم میسوخت و خواستم کمک کنم پیش مادرش بماند. به همین خاطر آدرس خانه جدید عمویم رابه اودادم وتوانست حضانت فرزندشان رابگیرد.ازآن زمان شاهین وعموی دیگرم مهران بامن بدرفتاری میکردند. روز حادثه برای آشتی با شاهین به خانه مادربزرگم رفتم اما او نبود و با مهران درگیر شدم. در ادامه او و مادربزرگم را با چاقو زدم. من در دفاع از خود مرتکب قتل شدم. با تکمیل تحقیقات در دادسرا و بازسازی صحنه جنایت، پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه نهم دادگاه کیفری یک استان تهران ارسال شد. در این جلسه که به ریاست قاضی سجاد منافیآذر برگزار شد، پدر متهم، بهعنوان یکی از اولیای دم رضایت خود را اعلام کرد اما فرزندان زن سالخورده و همچنین همسر او درخواست قصاص مطرح کردند و گفتند حاضر به بخشش نیستند و سهم عفو کننده را میدهند.
نماینده دادستان در این جلسه با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده پرهام متهم به دو فقره قتل عمدی مادربزرگ و عمویش است و پس از دستگیری اقرار کرده؛ زمان کوتاهی بعد از ورود به خانه، با عمویش درگیر شده و بعد وقتی مادربزرگش آمده تا مانع خارج شدن او از خانه شود، مادربزرگ و بعد عمویش را با چاقو به قتل رسانده و ازمحل متواری میشود. متهم در دادسرا دفاع مبتنی بر دفاع مشروع را مطرح کرده که با توجه به محتویات پرونده برای وی درخواست مجازات قانونی دارم.
رئیس دادگاه سپس از پرهام خواست در برابر اتهاماتش از خود دفاع کند که او بعد از قرار گرفتن در جایگاه اظهار داشت: از عمد این کار را نکردم. عمویم شاهین بر سر اینکه آدرس خانه او را به همسر سابقش داده بودم از من ناراحت بود. آن روز شاهین با من تماس گرفت و خواست برای آشتی به خانه مادربزرگم بروم. من هم یک جعبه شیرینی گرفتم و به آنجا رفتم اما شاهین آنجا نبود و مادربزرگم و مهران همراه دو نفر از دوستان عمویم در خانه بودند. مهران از من خواست بروم آبمیوه و دلستر بگیرم که در راهرو متوجه شدم او تلفنی در حال صحبت با عمویم شاهین است. به او میگفت پرهام به اینجا آمده و میخواهم یک دستش را بیندازم. بعد به آشپزخانه رفت و چاقو به دست سمت من آمد و یک ضربه به دستم زد که تاندون دستم قطع شد. یکی از دوستانش هم بلند شد که کنار او یک چاقو بود. چاقوی مهمان را برداشتم و پتویی دور دستم پیچیده و با آن جلوی ضربههای مهران را میگرفتم خواستم از آنجا فرار کنم اما مادربزرگم جلوی در ورودی گلدانی را به سرم کوبید. بعد هم میان من و مهران قرار گرفت. حین درگیری با مهران چند ضربه هم به مادربزرگم اصابت کرد.
رئیس دادگاه پرسید آن روز مشروب خورده بودی که پرهام گفت: نه اصلا.
رئیس دادگاه درباره تعداد ضربههایی که به مقتولان زده بود پرسید که پسر جوان مدعی شد دو سه ضربه به مادربزرگش خورده و سه چهار ضربه هم به عمویش زده است. خودش هم در این درگیری دست و پایش مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود به طوری که تاندونهای دستش قطع شده است.
رئیس دادگاه پرسید: پزشکی قانونی تعداد ضربات را بیشتر اعلام کرده، در این رابطه چه میگویی که متهم مدعی شد افرادی بعد از او به خانه رفته و احتمال دارد آنها ضربات را زده باشند.
وکیل متهم نیز در دفاع از او گفت: موکلم در این ماجرا از خودش دفاع کرده است. مهران ابتدا به او حمله کرده بود. پرهام با پیچیدن پتویی دور دستش دفع ضربه کرده و قصد فرار داشته که مادربزرگش مانع او میشود. با توجه به اندازه جراحات وارد شده به مقتولین به نظر میرسد فقط یک چاقو در محل نبوده و این شائبه به وجود میآید که ضربات را چند نفر وارد کردهاند. موکلم ساعت ۱۶ و ۱۵دقیقه از خانه خارج میشود و ۱۶ و ۳۰دقیقه دو نفر دیگر سراسیمه آنجا را ترک میکنند.
پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش یکی از دختران زن سالخورده به این اظهارات واکنش نشان داد و گفت: آن روز با مادرم که صحبت کردم، گفت درد سنگ کلیه مهران عود کرده است. چند دقیقه بعد که زنگ زدم پرهام به آنجا آمده و ادعا کرده با دو نفر دعوا کرده وسراغ عموهایش آمده تا آنها را آشتی دهند.بعد هم یکی ازهمسایهها زنگ زدوماجرا را برای من گفت که وقتی به خانه رسیدم، آنجا غرق در خون بود. پرهام ۵۸ ضربه به مهران و ۲۸ ضربه به مادرم وارد کرده بود.
رئیس دادگاه در پایان از پرهام خواست آخرین دفاع خود را مطرح کند که او اظهار داشت: من برای آشتی کردن به آنجا رفتم و با خود شیرینی بردم. کسی که برای دعوا برود به جای شیرینی چاقو با خودش میبرد. من چاقو همراه نداشتم و در آنجا از خودم دفاع کردم.
قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده، برای صدور حکم وارد شور شدند.
نماینده دادستان در این جلسه با تشریح کیفرخواست گفت: در این پرونده پرهام متهم به دو فقره قتل عمدی مادربزرگ و عمویش است و پس از دستگیری اقرار کرده؛ زمان کوتاهی بعد از ورود به خانه، با عمویش درگیر شده و بعد وقتی مادربزرگش آمده تا مانع خارج شدن او از خانه شود، مادربزرگ و بعد عمویش را با چاقو به قتل رسانده و ازمحل متواری میشود. متهم در دادسرا دفاع مبتنی بر دفاع مشروع را مطرح کرده که با توجه به محتویات پرونده برای وی درخواست مجازات قانونی دارم.
رئیس دادگاه سپس از پرهام خواست در برابر اتهاماتش از خود دفاع کند که او بعد از قرار گرفتن در جایگاه اظهار داشت: از عمد این کار را نکردم. عمویم شاهین بر سر اینکه آدرس خانه او را به همسر سابقش داده بودم از من ناراحت بود. آن روز شاهین با من تماس گرفت و خواست برای آشتی به خانه مادربزرگم بروم. من هم یک جعبه شیرینی گرفتم و به آنجا رفتم اما شاهین آنجا نبود و مادربزرگم و مهران همراه دو نفر از دوستان عمویم در خانه بودند. مهران از من خواست بروم آبمیوه و دلستر بگیرم که در راهرو متوجه شدم او تلفنی در حال صحبت با عمویم شاهین است. به او میگفت پرهام به اینجا آمده و میخواهم یک دستش را بیندازم. بعد به آشپزخانه رفت و چاقو به دست سمت من آمد و یک ضربه به دستم زد که تاندون دستم قطع شد. یکی از دوستانش هم بلند شد که کنار او یک چاقو بود. چاقوی مهمان را برداشتم و پتویی دور دستم پیچیده و با آن جلوی ضربههای مهران را میگرفتم خواستم از آنجا فرار کنم اما مادربزرگم جلوی در ورودی گلدانی را به سرم کوبید. بعد هم میان من و مهران قرار گرفت. حین درگیری با مهران چند ضربه هم به مادربزرگم اصابت کرد.
رئیس دادگاه پرسید آن روز مشروب خورده بودی که پرهام گفت: نه اصلا.
رئیس دادگاه درباره تعداد ضربههایی که به مقتولان زده بود پرسید که پسر جوان مدعی شد دو سه ضربه به مادربزرگش خورده و سه چهار ضربه هم به عمویش زده است. خودش هم در این درگیری دست و پایش مورد اصابت چاقو قرار گرفته بود به طوری که تاندونهای دستش قطع شده است.
رئیس دادگاه پرسید: پزشکی قانونی تعداد ضربات را بیشتر اعلام کرده، در این رابطه چه میگویی که متهم مدعی شد افرادی بعد از او به خانه رفته و احتمال دارد آنها ضربات را زده باشند.
وکیل متهم نیز در دفاع از او گفت: موکلم در این ماجرا از خودش دفاع کرده است. مهران ابتدا به او حمله کرده بود. پرهام با پیچیدن پتویی دور دستش دفع ضربه کرده و قصد فرار داشته که مادربزرگش مانع او میشود. با توجه به اندازه جراحات وارد شده به مقتولین به نظر میرسد فقط یک چاقو در محل نبوده و این شائبه به وجود میآید که ضربات را چند نفر وارد کردهاند. موکلم ساعت ۱۶ و ۱۵دقیقه از خانه خارج میشود و ۱۶ و ۳۰دقیقه دو نفر دیگر سراسیمه آنجا را ترک میکنند.
پس از دفاعیات متهم و وکیل مدافعش یکی از دختران زن سالخورده به این اظهارات واکنش نشان داد و گفت: آن روز با مادرم که صحبت کردم، گفت درد سنگ کلیه مهران عود کرده است. چند دقیقه بعد که زنگ زدم پرهام به آنجا آمده و ادعا کرده با دو نفر دعوا کرده وسراغ عموهایش آمده تا آنها را آشتی دهند.بعد هم یکی ازهمسایهها زنگ زدوماجرا را برای من گفت که وقتی به خانه رسیدم، آنجا غرق در خون بود. پرهام ۵۸ ضربه به مهران و ۲۸ ضربه به مادرم وارد کرده بود.
رئیس دادگاه در پایان از پرهام خواست آخرین دفاع خود را مطرح کند که او اظهار داشت: من برای آشتی کردن به آنجا رفتم و با خود شیرینی بردم. کسی که برای دعوا برود به جای شیرینی چاقو با خودش میبرد. من چاقو همراه نداشتم و در آنجا از خودم دفاع کردم.
قضات دادگاه پس از رسیدگی به این پرونده، برای صدور حکم وارد شور شدند.