شناسهٔ خبر: 75892417 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: ایبنا | لینک خبر

مژگان کلهر در گفت‌وگو با ایبنا:

کودک باید با کمترین مکث، بیشترین لذت خواندن را تجربه کند

مژگان کلهر، نویسنده حوزه کودک و نوجوان، گفت: داستان باید ساده و خطی پیش برود تا کودک خط داستانی را گم نکند. شخصیت‌ها باید به‌گونه‌ای باشند که کودک بتواند با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کند. از سوی دیگر، گره‌های داستانی باید کوچک و قابل فهم باشند. لحظه‌های تعجب، شوخی و کشف باید فراوان باشند تا کودک احساس کند خواندن تجربه‌ای شیرین است. ما در مجموعه «کلاس‌دومی، کتاب‌دومی» سعی کردیم هر فصل چیزی برای کشف یا پیش‌بینی داشته باشد تا کودک علاقه‌مند شود و به خواندن ادامه دهد.

صاحب‌خبر -

سرویس کودک و نوجوان خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - سایه برین: مجموعه «کلاس‌دومی، کتاب‌دومی» توسط نشر افق با هدف همراهی کودکان نوخوان در نخستین تجربه‌های جدی کتاب‌خوانی‌شان شکل گرفته است؛ مجموعه‌ای که می‌کوشد میان سادگی زبانی و جذابیت روایی تعادل برقرار کند و در کنار داستان‌گویی، فرصت‌هایی برای اندیشیدن، تخیل و آفرینش فردی در اختیار کودک بگذارد. در این کتاب‌ها داستان‌ها با زبانی روان و روشن نوشته شده‌اند تا کودک بدون هراس از دشواری متن، قدم‌به‌قدم با لذت خواندن آشنا شود و در عین حال با تمرین‌هایی سنجیده، به دقت و خلاقیت نیز دعوت شود.

نویسنده تعدادی از کتاب‌های مجموعه «کلاس‌دومی، کتاب‌دومی» مژگان کلهر است و خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) در خصوص این مجموعه گفت‌وگویی با او داشته است. کلهر نویسنده‌ای است که سال‌هاست برای کودکان می‌نویسد و به‌خوبی جهان احساسی و ذهنی آنان را می‌شناسد. او از تجربه نوشتن داستان برای این مجموعه، چالش‌های روایت برای مخاطب نوخوان، و ظرافت‌هایی که در ساده‌نویسی هنرمندانه نهفته است سخن می‌گوید. این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم.

به‌عنوان نویسنده، مهم‌ترین چالش شما در نوشتن برای بچه‌هایی که تازه توانایی خواندن پیدا کرده‌اند چیست؟

مهم‌ترین چالش ما روایت داستانی است که میان سادگی و جذابیت تعادل داشته باشد. یعنی داستان با کلمات بسیار ساده تعریف می‌شود، اما از کلمه‌های سختی هم که باید در داستان گنجانده شوند تا کودک آن‌ها را یاد بگیرد، استفاده می‌کنیم. این ایجاد تعادل واقعاً مشکل است؛ این‌که کودک بتواند متن را با کمترین مکث بخواند و از خواندن ناامید نشود، و در عین حال داستان نباید آن‌قدر ساده باشد که بی‌مزه و بی‌هیجان شود. پیدا کردن این حد وسط همیشه سخت‌ترین بخش کار است.

کودک باید با کمترین مکث، بیشترین لذت خواندن را تجربه کند

در انتخاب واژگان و ساختار جمله‌ها، چه معیارهایی را رعایت می‌کنید تا برای یک کودک کلاس دومی قابل فهم و جذاب باشد؟

ما معمولاً سعی می‌کنیم از جمله‌های کوتاه و روان استفاده کنیم یا از کلماتی که ریتم ساده و خوش‌خوانی دارند. و کلمات سخت را اعراب‌گذاری می‌کنیم تا بتوانند راحت‌تر آن‌ها را بخوانند.

وقتی با مخاطبی روبه‌رو هستیم که شاید اولین تجربه‌های مستقل مطالعه را دارد، چه نکاتی را در طراحی داستان و روایت باید در نظر گرفت؟

داستان باید ساده و خطی پیش برود تا کودک خط داستانی را گم نکند. شخصیت‌ها باید به‌گونه‌ای باشند که کودک بتواند با آن‌ها هم‌ذات‌پنداری کند. از سوی دیگر، گره‌های داستانی باید کوچک و قابل فهم باشند. لحظه‌های تعجب، شوخی و کشف باید فراوان باشند تا کودک احساس کند خواندن تجربه‌ای شیرین است. ما سعی کردیم هر فصل چیزی برای کشف یا پیش‌بینی داشته باشد تا کودک علاقه‌مند شود و به خواندن ادامه دهد.

در مجموعه «کلاس دومی، کتاب دومی» تمرین‌های نویسندگی هم وجود دارد. این بخش‌ها را با چه هدفی طراحی کرده‌اید و به نظرتان چگونه می‌تواند بچه‌ها را به سمت نوشتن ترغیب کند؟

بخشی از این تمرین‌ها را با توجه به کتاب نگارش فارسی کلاس‌دومی‌ها طرح کردیم، اما بخش بیشتر آن را بر اساس کاستی‌هایی که در کتاب نگارش وجود داشت، طراحی کردیم؛ زیرا بسیاری از نکات دستوری به‌خوبی در کتاب‌ها آموزش داده نمی‌شوند و شاید معلم‌ها هم تنها اشاره‌ای به آن‌ها بکنند و بگذرند. ما سعی کردیم علاوه بر نکات دستوری مانند زمان حال، گذشته و آینده، اطلاعات عمومی آن‌ها را نیز افزایش دهیم. کوشش کردیم در مورد انواع نثر، ویرایش، نویسندگان بزرگ، انواع داستان و غیره نیز توضیحاتی به آن‌ها ارائه دهیم. ما با تمرین‌های ساده می‌توانیم آن‌ها را ترغیب کنیم که فکرهایشان را بنویسند. باید به آن‌ها جرأت نوشتن بدهیم. معمولاً این نوشتن از یک جمله ساده آغاز می‌شود، سپس این جمله‌ها را به هم وصل می‌کنند و یک داستان کوتاه می‌سازند.

برای ایجاد انگیزه کتاب‌خوانی در این گروه سنی، چه عناصر داستانی یا بصری (مثل تصویرگری) اهمیت بیشتری دارند؟

در مرحله اول رنگ جلد کتاب است که کودک را جذب می‌کند و سپس تصویرهای زنده و جذاب آن. در مرحله دوم نام داستان است که اهمیت زیادی دارد؛ زیرا نخستین کلمه‌هایی هستند که درباره آن کتاب می‌خواند و اگر از نام آن خوشش بیاید، کتاب را انتخاب می‌کند. در مرحله بعد نیز مکان‌های آشنایی که ماجرای داستان در آن‌ها رخ می‌دهد، مانند مدرسه، خانه و…. و البته گزینه‌های دیگری هم وجود دارند، مانند طنزی که در داستان هست، ریتم کلمات و تکرارهای دل‌نشین.

به نظر شما در برخورد با موضوعات مختلف (مثل دوستی، مدرسه، ترس‌ها یا اتفاقات روزمره)، چه حدی از پیچیدگی مناسب بچه‌هایی است که تازه مطالعه مستقل را شروع کرده‌اند؟

به‌نظر من پیچیدگی را می‌توان در احساسات نشان داد، اما در ساختار داستان نباید پیچیدگی وجود داشته باشد. مثلاً می‌توان درباره احساسات واقعی همچون ترس، دل‌خوری، حسادت، دوستی یا غیره نوشت، اما نباید داستان چندلایه یا مبهم باشد؛ زیرا در این صورت کودک اصلاً متوجه ماجرا نمی‌شود. مفاهیم باید روشن و قابل لمس باشند؛ باید چیزهایی باشند که در زندگی‌شان رخ می‌دهد یا در سطح فهم یک کودک هشت‌ساله قرار دارد.

کودک باید با کمترین مکث، بیشترین لذت خواندن را تجربه کند

چه تجربیاتی از بازخورد والدین یا معلمان در مورد کتاب‌ها داشته‌اید و این بازخوردها چه تأثیری بر شیوه نوشتن شما داشته است؟

خوشبختانه تاکنون بازخوردهای خوبی داشته‌ایم. معلم‌ها می‌گفتند این کتاب‌ها سبب شده است کودکان روان‌خوانی‌شان بهتر شود. حتی از آن‌ها به‌عنوان کتاب‌های کار در کلاس استفاده می‌کنند. والدین نیز راضی بودند؛ حتی کسانی که کودکان کلاس‌سومی داشتند و روان‌خوانی‌شان مشکل داشت، با خواندن این کتاب‌ها مشکلشان برطرف شده است. از تمرین‌های پایان کتاب نیز بسیار استقبال شده است. کودکان این تمرین‌ها را بسیار دوست داشتند و همین باعث شده است که ما با انگیزه بیشتری به نوشتن ادامه دهیم.

اگر بخواهید به نویسنده‌های تازه‌کاری که می‌خواهند برای کودکان کلاس دومی بنویسند توصیه‌ای کنید، مهم‌ترین نکته‌ای که باید رعایت کنند چیست؟

می‌توانم بگویم که بهتر است از زاویه دید کودکان هشت‌ساله به دنیا نگاه کنند؛ به چیزهایی اهمیت بدهند که آن‌ها اهمیت می‌دهند. هنگامی که دنیا را از چشم آن‌ها ببینید، ناخودآگاه متنی که می‌نویسید خودبه‌خود ساده، صمیمی و جذاب می‌شود.