سرویس استانهای خبرگزاری کتاب ایران (ایبنا) - نیره حیدری: در دل کوههای زاگرس، جایی میان دشتهای سبز و روستاهای پراکندهی خانمیرزا در استان چهارمحال و بختیاری، هر روز صبح وقتی که مه صبحگاهی هنوز روی دشتها خوابیده، ماشینی سفیدرنگ دل به جادههای خاکی و پرپیچوخم میزند تا برای کودکان روستایی، قصه، رنگ، بازی و امید ببرد. این ماشین، کتابخانه سیار کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان است و کتابدارش میلاد صادقی است؛ کتابداری که سالهاست با کتابخانه سیار، دل به دل کودکان عشایری میسپارد و برایشان قصه، رنگ، بازی و امید میبرد.

کتابخانه سیار کانون در شهرستان خانمیرزا، روزانه به دو روستا سر میزند و در مجموع، ۲۲ روستای عشایری را تحت پوشش دارد. این حضور مستمر، نهتنها کتاب را به دل مناطق کمتر برخوردار میبرد، بلکه فرهنگ، هنر و رؤیا را نیز با خود همراه دارد. میلاد صادقی در گفتوگو با ایبنا گفت: برای بچههای این مناطق، کتابخانه سیار فقط یک ماشین نیست؛ یک وعده شاد است. هنوز ماشین را کامل پارک نکردهام که صدای خندهها و دویدنهایشان از دور میآید.
او از خاطراتش میگوید؛ از لحظاتی که گاه خندهدارند، گاه تأملبرانگیز. یکی از این خاطرات، مربوط به پسربچهایست چوپان که کتابهایش را کنار گوسفندان گذاشته بود و وقتی برگشت، دید بزها کتابها را خوردهاند! با بغض گفت: «آقا، ببخشید… حالا باز کتاب به من امانت میدهید؟» صادقی لبخند میزند و میگوید: به او گفتم به شرطی که اینبار خودت بخوانی، نه گوسفندانت بخورند!

اما این مسیر همیشه هموار نیست. جادههای خاکی، خطرات مسیر، نبود زیرساختهای مناسب و گاه شرایط جوی نامساعد، بخشی از چالشهای روزانه کتابداران سیار است. صادقی در اینباره گفت: گاهی ماشین در گل فرو میرود و مجبور میشوم پیاده ادامه دهم. اما وقتی به مدرسه میرسم و بچهها با برق چشمهایشان نگاهم میکنند، همه سختیها فراموش میشود.
کتابخانه سیار، فقط کتاب نمیبرد؛ اعتماد میبرد، مهربانی میبرد، فرصتی برای رشد و خیالپردازی. کودکانی که تا دیروز با کتاب بیگانه بودند، امروز با اشتیاق کتاب امانت میگیرند، قصه میخوانند، شعر میگویند و حتی نمایش اجرا میکنند. میلاد صادقی ادامه داد: بچهها حالا خودشان خانواده را تشویق میکنند که وقتی ماشین رسید، همراهشان بیایند و کتاب بگیرند.
این کتابدار، مربیای چندوجهی است. کلاسهایش را با موسیقی آغاز میکند، ملودیهای اصیل بختیاری را معرفی میکند، شاهنامه میخواند و هنر نقالی را آموزش میدهد. در شبهای تابستان، با پروژکتور در چادر عشایر فیلم نمایش میدهد و استعدادهای محلی را شناسایی و راهنمایی میکند. خودرو سیار نیز مجهز به پروژکتور، مبدل برق، بازیهای رومیزی و جعبههایی پر از کتابهای رنگارنگ است.

با وجود همه تلاشها، این مسیر نیازمند حمایت است. جادهها، تجهیزات، کتابهای تازه، و حتی نیروی انسانی بیشتر، میتواند این چراغ را روشنتر کند. صادقی تأکید کرد: مربی سیار باید طراحی بداند، موسیقی و اریگامی بلد باشد و مهمتر از همه، بلد باشد با دل بچهها حرف بزند.
کتابخانه سیار کانون در خانمیرزا، نمونهای از صدها تلاش خاموش اما مؤثر در سراسر کشور است؛ تلاشی که بیهیاهو، اما با عشقی بیپایان، هر روز دل به جاده میزند تا کودکی را با قصهای، شعری، یا حتی یک لبخند، به آیندهای روشنتر پیوند بزند.

