سید مسعود رضوی - روزنامه اطلاعات: امروز آب از نان شب هم واجبتر است. این جمله را هفته پیش از دکتر جوادی یگانه شنیدم که مدیر مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری است.
ایشان جامعه شناس و استاد دانشگاه و نویسندهای گرامی است. میهمان ما در روزنامه اطلاعات بود و من و همکارانم سخنرانی پرمایه و نغزی از وی شنیدیم.
وی برخی مسائل کشور را به صراحت و با دلسوزی مطرح کرد و به پرسشها با صدق و دقت پاسخ داد. در حاشیۀ جلسه، عبارت ابتدای یادداشت را بیان کرد و من فکر میکردم که با وجود تناسب «آب و نان» و تضاد «روز و شب»، یعنی دو صنعت ادبی در این جملۀ انشایی و ساده، چرا گزاره خصلت ادبی پیدا نکرده است؟ آیا ادبیات تنها صناعت است؟ آیا انشا یا خبر(که در اینجا شکل و فرمِ گزاره است) بدون خیال و معنای نامتعارف میتواند برانگیزنده باشد؟ به هرحال پرسشی بود تا سر خود را گرم کنم و اوقات را بگذرانم. اما وقتی موضوع را با یکی از دوستان سرد و گرم چشیده مطرح کردم؛ گفت: چه نیازی به آرایه های ادبی؟ یک دنیا خیالِ سرد، کابوس و تصورات تیره در این عبارت نهفته است.
مهمترین دغدغه امروز مردم و دولت، آب است. مورخان بزرگ معاصر جهان هم که وجه تولید آسیایی و تاریخ فلات ایران را بررسی کردهاند، مسألۀ مرکزی ایران را آب و کیفیت دستیابی و توزیع آن دانسته اند. آب، آنقدر اهمیت داشته که سکونتگاه و روستا و شهر را آبادی مینامیدند و توسعه و رونق را آبادانی می خوانده اند. زندگی مشتق از آب است و کمبود و حفظ و وابستگی به منابع آب، مهمترین مسأله و بلکه بنیاد حیات در این سرزمین بوده است. دولت و قدرت هم بازتولید همین امر است و به احتمال بسیار زیاد، برای نگاهبانی و عدالت در انشعابات و توزیع آب و نظارت برتعمیرات قنوات و چاهها و کانالها بر اریکه نشسته و به تدریج صاحب دیگر شئون و اقتدارات شده اند.
این مقدمات حالا بیش از گذشته به ذهن ما خطور میکند و بیشتر از همیشه ما را برمی انگیزد تا ببینیم این همه وسواس دربارۀ «آب» و «برآمدن زندگی از آن» و «تضمین حیات بدان» چرا و چگونه در فرهنگ و زبان و فکر و ادبیات ما برجسته شده است؟ اموری که در دوران جدید به هیچ گرفته شد و با بی اعتنایی و فراموشی گذشته، یکباره منابع و ذخایر میلیونها ساله را بر باد د اد و دانش نیاکان را هدر و هبا کرد و امروز ناترازی آب را برای ملت و مملکت به میراث نهاد. دولت و شخص رئیس جمهور بارها دربارۀ ناترازیهای بزرگ (شکستگی!) سخن گفته و با راستی و اندوه، حقیقت را با مردم میهن در میان نهاده است. ما هیچگاه دولت برآمده از رای مردم را تنها نخواهیم نهاد اما نقد خود را به برخی وزرا باید بیان کنیم.
وزیر نیرو، آقای علی آبادی مجدداً و به تأکید، از شیرین کردن آب دریا و رساندن آن به پایتخت و شهرهای مرکزی پرجمعیت خبر دادند و مشکل کم آبی را با این مژده قابل حل دانسته اند. این چندمین بار است که این مسأله و مشابه آن مطرح شده است.
بسیار خوشحالیم که راه حل مزبور در مقابل راه کارشناسان و مهندسان و بسیاری از صاحب نظران دوباره طرح و توجیه میشود، زیرا آنان معتقدند همانند تمام کشورهای بزرگ و کوچک جهان باید توسعه و جمعیت را به سمت سواحل و بنادر و دریاها برد.
از این نظر ایران در جهان کم نظیر و در خاورمیانه بی نظیر است. اما حالا که نظر وزیر نیرو بر طرحِ لوله کشی و آب شیرین کن و انتقال آب دریاست، امیدواریم بودجه لازم، مهندسی مدرن، شرکتهای مشخص و نام و نشان تمام این شرکتها و موسسان و عوامل آن منتشر شود. زیرا چنین طرحی که بی شک صدها میلیون و شاید میلیاردها دلار سرمایه میبرد و سرنوشت و حیات میلیونها شهروند ایرانی بدان گره خورده است، نمیتواند بدون شفافیت کامل انجام پذیرد. در این مورد ببینیم که بالاخره: آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی (میشود) چشید؟!
مشکل بزرگ پروژههای ناتمام و بر زمین مانده در این مملکت، همیشه همین عدم شفافیت بوده است. کسی مسئولیت ناترازی برق و آب و محیط زیست و تورم و بی ارزش شدن پول ملی و حتی معصیتهای بانک آینده را بر عهده نمیگیرد. نام مشخصی در کار نیست و بازتوزیع خسارات از جیب بچههای فقیری جبران می شود که ترک تحصیل کردهاند، زباله گردی می کنند، پدرانشان بیکارند، مادرانی که طلاق می گیرند و جوانانی که حسرت یک پراید دست دوم دارند... اینها باید خسارت پروژه های ناتمام فلان ساختمان نمادین در وسط تهران یا خط لوله صلح به پاکستان و هند را که مرز جنوب شرقی زنگ زده یا زرق و برق ایران مال را، بپردازند.
پس لطفا شفاف و روشن نام شرکتهای دخیل و موسسان و مجریان و بودجه و گزارش کار را به اطلاع مردم برسانید. این را از شما و از دکتر پزشکیان جدا مطالبه خواهیم کرد!
یک سخن دیگر هم هست درباره بازچرخانی آب فاضلابهای شهری و استفاده مجدد در کشاورزی و امثال آن که در تمام شهرهای پیشرفته در جهان رایج است. در این باره تا شهرداری و دولت، دو اقلیم و سیاست مستقل دارند، کاری نمی توان کرد. در این باره جداگانه باید نوشت و با مشورت کارشناسان نقدی خواهیم آورد. این کار، ابتدای مدیریت آب و احیای زیست و زندگی در شهر امروز است.
سید مسعود رضوی - روزنامه اطلاعات: امروز آب از نان شب هم واجبتر است. این جمله را هفته پیش از دکتر جوادی یگانه شنیدم که مدیر مرکز ارتباطات مردمی ریاست جمهوری است.
ایشان جامعه شناس و استاد دانشگاه و نویسندهای گرامی است. میهمان ما در روزنامه اطلاعات بود و من و همکارانم سخنرانی پرمایه و نغزی از وی شنیدیم.
وی برخی مسائل کشور را به صراحت و با دلسوزی مطرح کرد و به پرسشها با صدق و دقت پاسخ داد. در حاشیۀ جلسه، عبارت ابتدای یادداشت را بیان کرد و من فکر میکردم که با وجود تناسب «آب و نان» و تضاد «روز و شب»، یعنی دو صنعت ادبی در این جملۀ انشایی و ساده، چرا گزاره خصلت ادبی پیدا نکرده است؟ آیا ادبیات تنها صناعت است؟ آیا انشا یا خبر(که در اینجا شکل و فرمِ گزاره است) بدون خیال و معنای نامتعارف میتواند برانگیزنده باشد؟ به هرحال پرسشی بود تا سر خود را گرم کنم و اوقات را بگذرانم. اما وقتی موضوع را با یکی از دوستان سرد و گرم چشیده مطرح کردم؛ گفت: چه نیازی به آرایه های ادبی؟ یک دنیا خیالِ سرد، کابوس و تصورات تیره در این عبارت نهفته است.
مهمترین دغدغه امروز مردم و دولت، آب است. مورخان بزرگ معاصر جهان هم که وجه تولید آسیایی و تاریخ فلات ایران را بررسی کردهاند، مسألۀ مرکزی ایران را آب و کیفیت دستیابی و توزیع آن دانسته اند. آب، آنقدر اهمیت داشته که سکونتگاه و روستا و شهر را آبادی مینامیدند و توسعه و رونق را آبادانی می خوانده اند. زندگی مشتق از آب است و کمبود و حفظ و وابستگی به منابع آب، مهمترین مسأله و بلکه بنیاد حیات در این سرزمین بوده است. دولت و قدرت هم بازتولید همین امر است و به احتمال بسیار زیاد، برای نگاهبانی و عدالت در انشعابات و توزیع آب و نظارت برتعمیرات قنوات و چاهها و کانالها بر اریکه نشسته و به تدریج صاحب دیگر شئون و اقتدارات شده اند.
این مقدمات حالا بیش از گذشته به ذهن ما خطور میکند و بیشتر از همیشه ما را برمی انگیزد تا ببینیم این همه وسواس دربارۀ «آب» و «برآمدن زندگی از آن» و «تضمین حیات بدان» چرا و چگونه در فرهنگ و زبان و فکر و ادبیات ما برجسته شده است؟ اموری که در دوران جدید به هیچ گرفته شد و با بی اعتنایی و فراموشی گذشته، یکباره منابع و ذخایر میلیونها ساله را بر باد د اد و دانش نیاکان را هدر و هبا کرد و امروز ناترازی آب را برای ملت و مملکت به میراث نهاد. دولت و شخص رئیس جمهور بارها دربارۀ ناترازیهای بزرگ (شکستگی!) سخن گفته و با راستی و اندوه، حقیقت را با مردم میهن در میان نهاده است. ما هیچگاه دولت برآمده از رای مردم را تنها نخواهیم نهاد اما نقد خود را به برخی وزرا باید بیان کنیم.
وزیر نیرو، آقای علی آبادی مجدداً و به تأکید، از شیرین کردن آب دریا و رساندن آن به پایتخت و شهرهای مرکزی پرجمعیت خبر دادند و مشکل کم آبی را با این مژده قابل حل دانسته اند. این چندمین بار است که این مسأله و مشابه آن مطرح شده است.
بسیار خوشحالیم که راه حل مزبور در مقابل راه کارشناسان و مهندسان و بسیاری از صاحب نظران دوباره طرح و توجیه میشود، زیرا آنان معتقدند همانند تمام کشورهای بزرگ و کوچک جهان باید توسعه و جمعیت را به سمت سواحل و بنادر و دریاها برد.
از این نظر ایران در جهان کم نظیر و در خاورمیانه بی نظیر است. اما حالا که نظر وزیر نیرو بر طرحِ لوله کشی و آب شیرین کن و انتقال آب دریاست، امیدواریم بودجه لازم، مهندسی مدرن، شرکتهای مشخص و نام و نشان تمام این شرکتها و موسسان و عوامل آن منتشر شود. زیرا چنین طرحی که بی شک صدها میلیون و شاید میلیاردها دلار سرمایه میبرد و سرنوشت و حیات میلیونها شهروند ایرانی بدان گره خورده است، نمیتواند بدون شفافیت کامل انجام پذیرد. در این مورد ببینیم که بالاخره: آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی (میشود) چشید؟!
مشکل بزرگ پروژههای ناتمام و بر زمین مانده در این مملکت، همیشه همین عدم شفافیت بوده است. کسی مسئولیت ناترازی برق و آب و محیط زیست و تورم و بی ارزش شدن پول ملی و حتی معصیتهای بانک آینده را بر عهده نمیگیرد. نام مشخصی در کار نیست و بازتوزیع خسارات از جیب بچههای فقیری جبران می شود که ترک تحصیل کردهاند، زباله گردی می کنند، پدرانشان بیکارند، مادرانی که طلاق می گیرند و جوانانی که حسرت یک پراید دست دوم دارند... اینها باید خسارت پروژه های ناتمام فلان ساختمان نمادین در وسط تهران یا خط لوله صلح به پاکستان و هند را که مرز جنوب شرقی زنگ زده یا زرق و برق ایران مال را، بپردازند.
پس لطفا شفاف و روشن نام شرکتهای دخیل و موسسان و مجریان و بودجه و گزارش کار را به اطلاع مردم برسانید. این را از شما و از دکتر پزشکیان جدا مطالبه خواهیم کرد!
یک سخن دیگر هم هست درباره بازچرخانی آب فاضلابهای شهری و استفاده مجدد در کشاورزی و امثال آن که در تمام شهرهای پیشرفته در جهان رایج است. در این باره تا شهرداری و دولت، دو اقلیم و سیاست مستقل دارند، کاری نمی توان کرد. در این باره جداگانه باید نوشت و با مشورت کارشناسان نقدی خواهیم آورد. این کار، ابتدای مدیریت آب و احیای زیست و زندگی در شهر امروز است.