خبرگزاری آنا - فرشته مسلمی: شورای امنیت سازمان ملل متحد با ۱۳ رأی موافق و ۲ رأی ممتنع روسیه و چین، قطعنامهای را به تصویب رساند که ضمن آن بخشهای کلیدیای از طرح ۲۰ مادهای دونالد ترامپ برای پایان دادن به جنگ غزه را نیز به رسمیت شناخت تا مسیر جدیدی را برای مدیریت دوره پساجنگ در این باریکه و آینده مسئله فلسطین ترسیم کند.
اما نگاهی به محتوای قطعنامه ۲۸۰۳، سابقه ایالات متحده در حمایت بی قید و شرط از صهیونیستها و مواضع ترامپ در تقابل آشکار با مقاومت مردم غزه حکایت از این دارد که این طرح نیز همانند طرحهای هفت دهه اخیر، تلاشی فریبکارانه است تا دولتهای متخاصم با استفاده از ابزارهای حقوقی و سیاسی مرسوم در نظام بینالملل، شرایط را برای ابقای غده سرطانی در منطقه فراهم و صلحی تحمیلی را به مردم غزه قالب کنند.
محتوای قطعنامه؛ اداره موقت غزه با نیروهای بینالمللی
بر اساس متن قطعنامه ۲۸۰۳، شورای امنیت سازمان ملل، تشکیل یک ساختار اجرایی جدید تحت عنوان «هیأت صلح» را برای اداره دوره انتقالی در غزه تأیید میکند. این هیأت مسئولیت اداره مدنی، کمکرسانی و بازسازی را عهده دار خواهد شد. استقرار یک نیروی بینالمللی به مدت دو سال برای تثبیت و نظارت از دیگر مفاد این قطعنامه است که طی آن، این نیرو موظف است نظم و امنیت داخلی را برقرار و ضمن نظارت بر مرزها، از غیرنظامیان نیز حفاظت کرده و در این میان به روند خلع سلاح گروههای غیر دولتی نیز بپردازد.
متن قطعنامه تأکید میکند که «پس از اصلاحات در تشکیلات خودگردان فلسطینی و پیشرفت محسوس در روند بازسازی غزه، شرایط برای یک مسیر معتبر به سوی خودمختاری و تشکیل دولت فلسطینی فراهم میشود.» آمریکاییها اعلام کردهاند که واشنگتن گفتوگوی سیاسی میان اسرائیل و فلسطینیان را تسهیل خواهد کرد.
واکنش طرفها به تصویب قطعنامه
جنبش مقاومت اسلامی حماس قطعنامه را کاملاً رد کرده و آن را تلاشی برای خلع سلاح مقاومت و محدود کردن نقش فلسطینیان در اداره غزه میداند. سخنگوی حماس تصریح کرده است: «مقاومت مسلحانه تا رفع کامل اشغال و دستیابی به حقوق مشروع ملت فلسطین ادامه خواهد داشت و هر نیروی بینالمللی که برای خلع سلاح مقاومت وارد غزه شود، نیروی اشغالگر تلقی شده و با آن مقابله خواهیم کرد». حماس که تجربه دروغین بودن اظهارات ترامپ و دولت آمریکا را در ادوار مختلف دارد و مجددا در شرم الشیخ، با پوچ بودن این ادعاها مواجه شد، طرح اداره موقت غزه توسط نهاد بینالمللی را نسخهای از قیمومیت خارجی عنوان و مخالفت صریح خود با آن را اعلام کرده است.
تشکیلات خودگردان فلسطین که در این سالها بعضا به متحد آمریکا علیه اهداف مقاومت بدل شده است، از تصویب قطعنامه استقبال کرده و آن را «گامی مهم به سوی پایان اشغال و تحقق راهحل دو دولتی» دانسته است. این موضع حاکی از آن است که بخشی از ساختارهای رسمی فلسطینی، به جای دفاع از حقوق مشروع مردم، همسو با سیاستهای اشغالگران حرکت میکنند. این واکنش مسبوق به سابقه است و پیش از این نیز از سوی محمود عباس مطرح شده بود و حماس خطاب به تشکیلات خود گردان بیانیهای را صادر و در آن تاکید کرده بود «تا زمانی که اشغال در سرزمین ما و در قلب مردم ما ریشه دوانده است، نمیتوان به سلاحهای مقاومت دست زد. تنها راه برای محافظت از آرمان ملی ما و مقابله با طرحهای اشغالگران فاشیست، وحدت ملی و اجماع بر سر یک برنامه مبارزه جامع برای مقابله با رژیم اشغالگر و جنایتکار صهیونیستی است تا آزادی فلسطینیان و بازگشت آنها و تشکیل دولت فلسطین به پایتختی قدس محقق شود».
تصویب قطعنامه ۲۸۰۳ شورای امنیت در میان صهیونیستها نیز با واکنشهای متفاوتی همراه بود به نحوی که برخی از اعضای راست افراطی کابینه به بندهای مربوط به «مسیر تشکیل دولت فلسطینی» معترض بودند، اما بنیامین نتانیاهو این قطعنامه را «دستاورد بزرگ دیپلماتیک» عنوان کرده است؛ اتخاذ این موضع نشاندهنده آن است که قطعنامه امریکائی بیش از آنکه زمینه ایجاد صلح واقعی را فراهم کند، تسهیل کننده شرایط برای تثبیت برتری صهیونیستهاست.
فریبکاری تاریخی واشنگتن در قبال فلسطین
نگاه تاریخی نشان میدهد که ایالات متحده در تمامی دهههای گذشته، با نقاب «میانجی صلح» و «ضامن امنیت»، همواره به حمایت بیقید و شرط از اسرائیل پرداخته و هیچگاه منافع واقعی مردم فلسطین را در اولویت قرار نداده است؛ از حمایت آشکار آمریکا، تأسیس دولت جعلی اسرائیل در سال ۱۹۴۸ و غارت سرزمین فلسطینیان گرفته تا بازسازی مجدد شهرکهای غیرقانونی پس از جنگهای ۱۹۶۷ و ۱۹۷۳، دخالت در مذاکرات صلح مادرید و اسلو با هدف محدود کردن دستاوردهای مقاومت و عقب نگه داشتن حق بازگشت آوارگان و نهایتاً انتقال سفارت آمریکا به قدس در سال ۲۰۱۸، نمونههایی از بدعهدی و فریبکاری واشنگتن علیه ملت فلسطین هستند.
از همین رو شکی نیست که وعده صلح و میانجیگری ایالات متحده در عمل شرایط را برای تثبیت حضور اسرائیل و محدود کردن مقاومت فراهم میکند و مردم فلسطین همچنان در شرایط آوراگی، محاصره و محرومیت زندگی خواهند کرد و نهادهای بینالمللی نیز همچون نیم قرن اخیر عمدتاً نظارهگر جنایات اسرائیل بوده و در حالت انفعالی، ظاهراً حافظ حقوق بشر و صلح بینالملل هستند، اما عملا آب در آسیاب دشمنان و متجاوزان فلسطین ریخته و گوش به فرمان آنها هستند و کما فی السابق در صورت عدم تحقق وعدههای صلح، نه اقدامی انجام میدهند و نه فشار مؤثری اعمال میکنند. این سابقه تاریخی و تجربه عملی نشان میدهد که چنین ساختارهایی نه تنها توان حفاظت از حقوق مردم فلسطین را ندارند، بلکه به ابزاری برای مشروعیتبخشی به سیاستهای اشغالگران تبدیل میشوند، و مردم غزه، همچنان قربانی وعدههای توخالی و نظارهگر نهادهایی خواهند بود که صرفاً نقش تماشاگر را ایفا میکنند.
انتهای پیام/