شناسهٔ خبر: 75881945 - سرویس اجتماعی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

این همه راننده برای جناب مدیر!

تهران- ایرنا- در ساختار شرکت‌های دولتی و خصولتی ایران، خودرو و راننده اختصاصی برای مدیران به یک عرف تبدیل شده است؛ عرفی که امروز با واقعیت‌های اقتصادی و زیست‌محیطی کشور در تضاد است. هرچند نمی‌توان ضرورت این خدمت را برای برخی مدیران پرمسئولیت انکار کرد اما تداوم گسترده آن به شکل امتیاز عمومی، هزینه‌ای سنگین بر دوش اقتصاد و سلامت جامعه گذاشته است.

صاحب‌خبر -

سال‌هاست در ساختار شرکت‌های دولتی و خصولتی ایران، داشتن خودرو و راننده اختصاصی برای مدیرعامل، معاونان و اعضای هیأت‌مدیره، به یک عرف تبدیل شده است؛ عرفی که ریشه در سنت‌های مدیریتی چند دهه گذشته دارد اما امروز با واقعیت‌های اقتصادی، زیست‌محیطی و فناورانه کشور در تضاد است. تداوم این ساختار در حالی است که کشور با فشار شدید بر منابع انرژی، بحران آلودگی هوا، ترافیک سنگین و افزایش هزینه‌های جاری مواجه است. اکنون زمان آن رسیده که به یک پرسش ساده اما مهم پاسخ دهیم: آیا حفظ این امتیاز کهنه، با هزینه‌های قابل‌توجه و زیان‌های اجتماعی، همچنان قابل دفاع است؟

مصرف بنزین؛ رکوردهایی که دیگر جای تعارف نمی‌گذارند

مصرف روزانه بنزین در کشور به حدود ۱۳۰ میلیون لیتر در روز رسیده و در برخی دوره‌ها حتی رکورد یک میلیارد لیتر در یک هفته نیز ثبت شده است. بخش قابل توجهی از این مصرف، ناشی از ترددهای غیرضروری و الگوی ناکارآمد حمل‌ونقل است؛ الگویی که شامل خودروهای سازمانی و تشریفاتی نیز می‌شود. جالب آن‌که نزدیک به نیمی از ناوگان حمل‌ونقل کشور فرسوده و پرمصرف است. در چنین شرایطی، هر خودروی اداری یا تشریفاتی که بی‌دلیل در خیابان حرکت کند، نه‌تنها هزینه مالی تحمیل می‌کند، بلکه به بحران انرژی نیز دامن می‌زند.

ترافیک؛ زمان تلف‌شده‌ای که از زندگی مردم کم می‌شود

برآوردهای کارشناسی نشان می‌دهد شهروندان در کلان‌شهرها سالانه صدها میلیون ساعت در ترافیک هدر می‌دهند. هر خودرو اضافی، از جمله خودروهای سازمانی و رانندگان ثابت، سهم مستقیم در این «اتلاف عمر جمعی» دارد. در شرایطی که مردم ساعت‌ها از وقت خود را در خیابان‌ها از دست می‌دهند، آیا معقول است که شرکت‌های دولتی و خصولتی همچنان با ده‌ها هزار خودرو تشریفاتی عمل کنند؟

مرگ‌ومیر ناشی از آلودگی هوا؛ هزینه‌ای که با جان مردم پرداخت می‌شود

ایران سالانه ۳۰ تا ۵۰ هزار مرگ منتسب به آلودگی هوا را ثبت می‌کند. هزینه اقتصادی این بحران نیز حدود ۱۲ میلیارد دلار در سال برآورد می‌شود. بخش حمل‌ونقل به‌خصوص خودروهای بنزینی و فرسوده، بزرگ‌ترین منبع تولید آلاینده‌های شهری است. اکنون پرسش مهم این است: آیا کاهش هزاران خودرو و راننده تشریفاتی نمی‌تواند گامی کوچک اما مهم برای بهتر شدن وضعیت هوای شهرها باشد؟

در تهران و کلان‌شهرهای ایران روزانه حدود ۱۰ هزار راننده مدیرعامل و معاونان هیأت‌مدیره در خیابان‌ها تردد می‌کنند که ناچارند سحرگاه از جنوبی‌ترین نقاط شهر راهی شمال تهران شوند، ساعت‌ها در فرمانیه و نیاوران منتظر مدیر بمانند، او را به دفتر در جردن برسانند و عصر دوباره در ترافیک سنگین، مدیر را به خانه‌های شمالی شهر برگردانند و خودشان به جنوب بازگردند؛ چرخه‌ای روزانه که نه‌تنها اتلاف وقت و انرژی است، بلکه نمادی از شکاف اجتماعی و امتیازهای پرهزینه‌ای است که تنها برای برخی مدیران واقعاً ضرورت دارد، اما در شکل گسترده امروز به یک امتیاز غیرقابل دفاع بدل شده است. هزینه هر راننده در شرکت‌های خصولتی حدود ۵۰ میلیون تومان در ماه است و با احتساب تعمیرات و بیمه‌های پرهزینه، بار مالی سنگینی بر دوش اقتصاد می‌گذارد و بسیاری از این خودروها می‌توانند فروخته شوند.

راه‌حل روشن است؛ فناوری جایگزین تشریفات شود

گسترش سامانه‌های هوشمند حمل‌ونقل و تاکسی‌های اینترنتی؛ راه‌حلی ساده، کم‌هزینه و منعطف در اختیار مدیران قرار داده است. با جایگزینی این فناوری‌ها: شرکت‌ها از پرداخت هزینه‌های سنگین راننده، سوخت، تعمیرات، بیمه و استهلاک خلاص می‌شوند؛ ترددهای غیرضروری در شهر کاهش می‌یابد؛ مصرف بنزین کمتر می‌شود؛ آلودگی هوا کاهش می‌یابد و مهم‌تر از همه، فرهنگ مدیریت بی‌تجمل تقویت می‌شود. این تغییر تنها یک اصلاح اداری نیست؛ یک اقدام نمادین و اعتمادساز است. مدیری که به جای راننده اختصاصی از سرویس هوشمند استفاده می‌کند، پیام می‌دهد: «من از منابع عمومی همان‌گونه استفاده می‌کنم که از مال شخصی خود»

سخن آخر

اصلاحی کوچک، فایده‌ای بزرگ حذف یا محدودسازی راننده‌های اختصاصی برای مدیران، نه اقدامی پیچیده است، نه پرهزینه، نه زمان‌بر اما اثر آن می‌تواند چندبُعدی، ماندگار و ملموس باشد؛ صرفه‌جویی مالی، مدیریت بهتر منابع انرژی، کاهش آلودگی، کاهش ترافیک و ایجاد حس عدالت میان مردم. کشور امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند تصمیم‌های ساده اما شجاعانه است. یکی از این تصمیم‌ها، همین است؛ پایان دادن به دوران خودروهای تشریفاتی و آغاز عصر مدیریت هوشمند، چابک و بی‌حاشیه.