ندا حکمت نیا در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری حوزه عنوان کرد: برای فعالیت اثر بخش در رسانه و حل مشکلات مربوط به این عرصه ابتدا باید نظریاتی که بیان میکنند رسانه فقط یک ابزار است را کنار بگذاریم. اگر رسانه فقط یک ابزار بود، دلیلی نداشت این همه نظریهپردازی در حوزه رسانه شکل بگیرد.
وی بیان کرد: ظاهر رسانه ممکن است ابزار باشد، اما وقتی به عمق آن میرویم و نظریات رسانهای که هر روز در حال به روزرسانی هستند و بر اساس آن تولیدات صورت میگیرد را بررسی میکنیم، متوجه میشویم که رسانه در واقع بستری برای شکلگیری و تحول اجتماعی است.
مدیر اداره تبلیغ در رسانهها و فضای مجازی جامعه الزهرا (س) با اشاره به اینکه دنیای غرب با یک برنامه منظم اهداف خود را از طریق رسانههای نوین پیگیری میکند، ادامه داد: در دنیای غرب، شاهد یک چرخه دقیق و منظم هستیم؛ یعنی ابتدا نظریهای تولید میشود، سپس در دانشگاهها اشاعه مییابد در ادامه هنر برای آن المان تعریف میکند و بعد رسانه به آن ضریب میدهد و در نهایت بازخورد رسانهای مجدد منجر به تولید نظریات جدید میشود.
وی با تاکید بر اینکه صاحبان فکر و اندیشه بهطور جدی وارد عرصه رسانه شوند، افزود: وقتی نظریهای تولید میشود، ما نیز باید نظریات خاص خودمان را در برابر آن ارائه کنیم. این تنها راهی است که میتوانیم به تولیدات اثرگذار در حوزه رسانه برسیم.
حکمت نیا افزود: سایبر فقط ابزارنیست که از آن در جنگ سایبری استفاده کنیم. ریشهشناسی مفهوم سایبر نشان میدهد که این واژه با مفهوم حکمرانی گره خورده است. نوربرت وینر، پدر علم سایبرنتیک بیان میکند که سایبر در لایههای عمیقتری از حکمرانی حضور دارد و سایبر به عنوان ابزار در لایههای انتهایی قرار دارد.
وی با اشاره به اینکه حکمرانی سایبری به معنای کنترل اطلاعات از طریق ماشین است، تصریح کرد: امروز آگاهانه یا ناآگاهانه، اطلاعاتمان را در اختیار این فضا قرار میدهیم. بسیار اتفاق افتاده است وقتی درباره موضوعی صحبت کردیم چند ساعت بعد محتوای مربوط به آن را در اینستاگرام به ما پیشنهاد شده است.
مدیر اداره مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی تبلیغی جامعه الزهرا (س) ادامه داد: این اتفاقات در حالی رخ میدهد که ما هنوز در سطح قانونگذاری و سیاستگذاری بسیار عقب هستیم و جایگاه رسانه و هوش مصنوعی در قوانین کیفری مشخص نیست. جوان امروز آزادانه در این فضا فعالیت میکند و ناخواسته مرتکب جرم میشود یا مانند آنچه در سالهای قبل درباره نهنگ آبی رخ داد قربانی میشود. نمیتوان در این دنیا را به روی جوانان بست بلکه باید این فضا قانون مند شود.
سایبرفمینیسم به دنبال بازتعریف هویت زنانه در دنیای دیجیتال است
وی گفت: امروزه سایبرفمینیسم تلاش میکند تا هویت زنانه را در بستر فناوری بازتعریف کند. در این دیدگاه، بدن انسان دیگر صرفاً یک موجود طبیعی نیست، بلکه ترکیبی است از طبیعت و ماشین است که به عبارتی، انسان به موجودی «سایبورگ» تبدیل میشود و ماشین به او کمک میکند تا عملکردهای زیستیاش را ارتقا دهد. این امر شاید در ظاهر مفید باشد زیرا ماشین به انسان کمک میکند که زیست خود را بهبود ببخشد اما باید توجه داشت که این ماشین مانند خودرو نیست که فقط کمک کند بلکه در فضای سایبر، ماشین به ذهن و قلب انسان نفوذ میکند و به نوعی تسلط بر انسان پیدا میکند.
حکمت نیا تاکید کرد: جامعه امروز در فضای رسانه غرق شده است و ریشه بسیاری از مشکلات امروز، در همین فضای رسانهای و مجازی نهفته است. بسیاری از بلاگرها و فعالان این عرصه، وقتی با نگاه تحلیلی به وضعیت خودشان نگاه میکنند متوجه میشوند که ناخواسته زندگی خود را وقف جذب مخاطب کردند برای مثال به راحتی طلاق و جشن طلاق میگیرند.
وی اضافه کرد: تحلیلهای ما اغلب روانشناسانه و جامعه شناسانه است و تحلیلهای رسانهای مغفول مانده است زیرا متفکران و نظریهپردازان ما، فضای مجازی را جدی نگرفتهاند زیرا آن را مجازی میدانند. در ادبیات ما مجاز به چیزی گفته میشود که حقیقت ندارد و دروغ است به همین خاطر متفکرین و نظریه پردازان وارد نشدند درحالی که فضای مجازی یک زیست بوم فرهنگی است و ساختار ذهنی و رفتاری جامعه را تغییر داده است.
مدیر اداره تبلیغ در رسانهها و فضای مجازی جامعه الزهرا (س) در رابطه با اهمیت فضای مجازی گفت: رهبر معظم انقلاب فرمودند: «اگر رهبر نبودم، مسئول فضای مجازی میشدم». با این جمله مسیر زندگیام را تغییر دادم زیرا این جمله نشان میدهد که چقدر این فضا مهم است اما ابتدا بررسی کردم منظور رهبر معظم انقلاب از این جمله چه چیزی میتواند باشد آیا صرفاً منظور این است که باید وارد رسانههای نوین، کارگردانی و تولید محتوا شوم. این یک نگاه و تحلیل سطحی است. وقتی یک حکیم چنین جملهای میگوید، حتماً عمق و معنای دیگری دارد.
وی با بیان اینکه فضای مجازی نیاز به کار علمی و تحلیلی دارد، افزود: وقتی وارد فضای رصد و تحلیل شدم، متوجه شدم که ما این فضا را صرفاً ابزار و سرگرمی میدانیم در حالی که جهان برای این فضا دکترین و استراتژی دارد و مگاترند تعریف میکند. اما نخبگان و برخی از مسئولین این فضا را جدی نگرفتند و فعالیت در این فضا را هدر دادن وقت میدانند در حالی که این فضا ریشه در فلسفه غرب از هگل و کانت گرفته تا نظریهپردازان معاصر دارد.

حکمت نیا با تاکید بر اینکه این فضا در حال حکمرانی است، اظهار کرد: باید این فضا مورد مطالعه قرار بگیرد و نسبت به آن و نظریاتی که دارد پاسخگو باشیم. باید کرسیهای تخصصی و دروس خارج آن بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد تا بتوانیم نظریات خودمان را در این عرصه داشته باشیم زیرا اگر برنامه ریزی و تولید محتوا نداشته باشیم دیگران برای ما برنامه ریزی خواهند کرد.
وی گفت: امروز چند هنرمند ما از فلسفه اسلامی در خلق اثرشان استفاده میکنند؟ در غرب، حتی رنگ لباس و طراحی صحنه از دل فلسفه بیرون میآید و از هگل و کانت الهام میگیرند. اما ما فراموش کردهایم که مثلاً معماری اصفهان یا یزد، از دل اندیشه اسلامی بیرون آمده است و هر بخش از آن، ریشه در یک نظریه دارد.
فعال رسانه یادآور شد: وقتی رسانه را فقط برای سرگرمی ببینیم، دیگر نمیتوانیم از آن برای ساخت تمدن استفاده کنیم. وقتی میخواهیم تمدن اسلامی را در جهان پیاده سازی کنیم باید نسبت به همه عرصهها حساس باشیم و فلسفه، هنر، دین، رسانه و علوم انسانی را در کنار هم ببینیم.
مدیر اداره تبلیغ در رسانهها و فضای مجازی جامعه الزهرا (س) افزود: یک تصویر میتواند ذهن انسان را دگرگون کند. آنها مکانیزم مغز انسان را میشناسند و با تصویرسازی، ذهنها را شکل میدهند. ما هم باید از این ظرفیت استفاده کنیم، نه اینکه آن را ساده ببینیم.
وی عنوان کرد: انقلاب اسلامی جوهرهای دارد که جهان را شگفت زده کرده است. غرب درباره انقلاب اسلامی ما میگوید مردمی بدون ثروت، قدرت و زور با اتکا به اندیشه و اقدامات فرهنگی قیام کردند. باید با این اندیشه و تمدن را در فضای مجازی نیز جاری کنیم. زیرا همین جوهره و اندیشه سبب شد که ابرقدرتهای جهان در جنگ 12 روزه تقاضای آتش بس کنند.
حکمت نیا تصریح کرد: این جوهره همان علم است که امامین انقلاب آن را تبدیل به فناوری کردند. فناوری به معنای تکنولوژی و سخت افزار نیست بلکه به معنای قدرت نرم است که در همه عرصههای فرهنگی، اجتماعی و... وجود دارد. ما باید این علم را خداوند متعال در قرآن به داده است را در بطن جامعه بیاوریم و پیاده کنیم. این جا یعنی اندیشه و قدرت نرم دقیقاً همان جایی است که تمدن غرب آن را هدف قرار گرفته است.
وی گفت: غرب نقشهای از علم جهانی منتشر شده که در آن نام چهارصد دانشمند اثرگذار در تمدن غرب آمده است که شامل فلاسفه، دانشمندان و نظریهپردازانشان را تا قرن بیستم دستهبندی کرده است ما نیز اندیشمندانی مثل فارابی، ملاصدرا، شهید مطهری و شهید بهشتی را داریم که اگر آثارشان بازآفرینی شود و بر بستر فناوری سوار شود، میتوانند تحولی در جامعه ایجاد کنند. اما متأسفانه این ظرفیتها مغفول ماندهاند و اجازه دادهایم که سیستمهای غربی بیایند و جامعه ما را به چالش بکشند، بدون اینکه پاسخ تمدنی خودمان را ارائه کنیم.
مدیر اداره مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی تبلیغی جامعه الزهرا (س) یادآور شد: اگر جامعه ما به ویژه بانوان به شناخت درستی از جهان و جایگاه خود برسند، دیگر وارد بازی جهان غرب نمیشوند و بر اساس مسیر تمدنی خودمان نسبت به علم و تربیت اقدام خواهند کرد اما خودمان داریم محتوای تولید شده بر اساس مفاهیم غربی را به آنها میدهیم.
وی گفت: تمدن قرب 200 سال زمان صرف کرد تا به اینجا برسد و اکنون برخی از این مسیر بر میگردند اما ما مسیر 200 ساله تمدن غرب را در کمتر از 20 سال طی کردیم و قدری هم سرعت گرفتیم که به سختی میتوان به آن رسید.
حکمت نیا تاکید کرد: امیدواریم علما و حوزه علمیه حضور پررنگتر در عرصه فقه رسانه، فلسفه رسانه، فلسفه سایبر و... داشته باشند. باید از طلاب با انگیزهای که در این فضا رشد پیدا کردند استفاده کنیم تا ادبیات خود را در این عرصه تولید کنیم.
وی گفت: یوتیوب در اساسنامه خود بیان کرده است که میخواهد آموزشگاه و دانشگاه جهانی شود. سؤال اینجاست: ما در حوزههای علمیه، در مراکز علمی و فرهنگی، چقدر برای این تحول برنامهریزی کردهایم؟ آیا قرار است این فضا را رها کنیم تا دیگران با نگاههای غیر اسلامی آن را پر کنند؟ امروز با پیشرفت هوش مصنوعی، حتی اچهرههای جعلی تولید میکنند که حرفهایی خلاف مبانی اسلام میزنند. اگر آیندهپژوهی نکنیم و جایگاه خودمان را در این فضا تثبیت نکنیم، دیگران سوار این موج میشوند و هویت دینی ما را تحریف میکنند.
سانسور؛ تطهیر یا تحریف؟
فعال رسانهای اظهار کرد: مساله دیگر تطهیر شخصیتهای فیلمها و سریالهای خارجی است. فیلمهای خارجی را با عبور از یک فیلتر در رسانه ملی پخش میکنیم اما در این فیلتر گاهی شخصیت پردازی نقشها هم تغییر میکند و یک نسخه تطهیرشده و غیرواقعی به مخاطب نشان داده میشود. نوجوان امروزی شب فیلم را میبیند و فردا نسخه کامل را از اینترنت میبیند. حالا اگر آن نسخه تطهیرشده برایش جذاب بوده، در نسخه اصلی هم باز برایش جذاب است و تبدیل به الگو میشود.
راهکار چیست؟
مدیر اداره مطالعات و برنامه ریزی فرهنگی تبلیغی جامعه الزهرا (س) گفت: باید از تولیدات داخلی حمایت کنیم و فیلمهایی بسازیم که هویت واقعی زن ایرانی را نشان دهند. در جامعه ایرانی و اسلامی الگوهای فراوانی از زنان داریم که به تصور کشیدن زندگی آنان برای مخاطب بسیار جذاب خواهد بود، زنان دانشمندان، مادران شهدا، زنان شهیده و... از جمله این الگوها هستند.
وی اضافه کرد: راهکار دوم آموزش سواد تحلیل انتقادی از محتوا است همچنین باید جلسات فرهنگی تحلیل و نقد در مساجد، مدارس، دانشگاهها و.. برگزار شود. اگر میخواهیم فیلمهای خارجی را نیز نشان دهیم بهتر است در ابتدا توضیحی درباره شخصیتها داده شود تا افراد بدانند این ها الگوهای کاملی نیستند.
استاد جامعه الزهرا (س) بیان کرد: همچنین میتوانیم صنعت و روشی که در فیلم و سریالهای خارجی استفاده شده است را مطالعه کنیم، و چگونگی استفاده اندیشمندان آنها برای عمومی سازی نظریات شان تا سطح عوام جامعه را بررسی کرده و از تجربیات استفاده کنیم و بر اساس آن آثاری متناسب با فرهنگ و ارزشهای خودمان تولید کنیم.
وی تاکید کرد: وقتی نسبت به محتوایی که تولید و پخش میشود توجه نکنیم به ناچار درگیر آسیبهای مختلف در جامعه میشویم. دستگاههای فرهنگی، حوزههای علمیه، فعالان عرصه علوم انسانی و اسلامی و نظریه پردازان باید وارد این عرصه شوند.
مدیر اداره تبلیغ در رسانهها و فضای مجازی جامعه الزهرا (س) گفت: وقتی تولیدات خارجی را بررسی میکنیم میبینیم که حضور روانشناسان، جامعه شناسان و فلاسفهشان در تولید آن پررنگ بوده است و ما این آثار را در اختیار جامعه قرار دادیم. این آثار ناخودآگاه بر مبانی فکری و ارزشی افراد تاثیر میگذارد.
وی افزود: بحث رسانهشناسی و تأثیرات آن، موضوعی نیست که بشود با فرمولهای ریاضی یا آزمایشهای تجربی حلش کرد. اینجا پای علوم انسانی یعنی انسانشناسی، جامعهشناسی، روانشناسی و فلسفه در میان است که نظریات ما به آنها کاملاً متفاوت است و گاهی حتی در تضاد است به همین خاطر باید نظریهپردازان علوم انسانی ما وارد میدان شوند.
لزوم آموزش سم شناسی رسانهای
حکمت نیا یادآور شد: حتی اگر عمل کردن بر اساس نظریات خودمان در این عرصه ایده آل و غیر ممکن است و چارهای جز استفاده از تولیدات و فیلمهای آنها را نداریم حداقل باید سم شناسی رسانهای را به مردم آموزش بدهیم یعنی همانطور که در مواد شیمیایی علامت میزنیم که این ماده سمی است، در رسانه هم باید نشان بدهیم که این محتوا چه تأثیری بر ذهن و قلب انسان دارد.
انتهای پیام