این روزها پیرامون ماجرای خشکسالی و نباریدن باران و ریشه های آن، اظهار نظرهای گوناگونی ارائه می شود؛ همچون: «تغییرات اقلیمی»، «سامانههای فشار در شرایط خاص جغرافیائی»، «گسترش بیابانها»، «پیشرفت کویر»، «گرم شدن زمین در اثر تشعشعات عمودی خورشید»، «انبساط هوا و ضخامت جوی» و... روشن است این امور اختصاصی به یک منطقه و یک کشور ندارد ، علاوه تمام یا بخشی از این عوامل میتواند موجب خشکسالی و کم بارشی بشود.
البته بر اساس باورهای دینی و اعتقادات مذهبی ما، رواج برخی گناهان نیز از جمله این عوامل می توانند به شمار آیند. بر این اساس برخی از روحانیان، ائمه جمعه و نمایندگان، ریشه خشکسالیِ جاری در ایران را ارتکاب گناهان فردی؛ مانند بی حجابی دختران، چشم چرانی پسران، عیاشی میانسالان و یا دروغگوئی، گرانفروشی، احتکار و سد معبر بقال سر کوچه و مانند آن معرفی کردهاند که همه اینها تنها میتوانند بخش ناچیزی از ماجرا باشند.
اما در کنار این گناه جزئی، یک سری گناه های کلانِ حاکمیتی هم داریم که معمولا از سوی کارگزاران و ایادی حکومت در ردههای مختلف انجام میگیرد و آثار سوء و پیامدهای وضعی و طبیعی آن به مراتب از گناهان فردی بیشتر، عمیقتر و شکنندهتر است. به طوری که در متون روایی و حدیثی میبینیم، معصومین علیهم السلام به آن اهتمام ویژه داشتهاند.
رسول خدا (ص) می فرماید: هرگاه زمامدار ستم کند باران کم می شود.(نهج الفصاحه، ص 197) امام صادق علیه السلام می فرماید: هرگاه حاکمان در داوری و قضاوت میان مردم ستم کنند، آسمان از بارش باران باز می ماند. ( من لا یحضر الفقیه، صدوق، ج 1، ص 524 ) امام رضا علیه السلام می فرماید: هرگاه زمامداران دروغ بگویند، خشکسالی میشود.0( امالی، مفید، ص 310)
از این فراز ها استفاده میشود، میان دروغ و ظلمِ کارگزاران با خشکسالی، قحطی و ناکار آمدی، رابطهی عِلی و معلولیِ مستقیم وجود دارد و کسی نمی تواند آن را نادیده بگیرد.
پس باید به 47 سال گذشته برگردیم و عملکردهایمان را حساب و کتاب کنیم و ببینیم چه ظلم و ستمی مرتکب شدهایم و چه دروغهایی گفتهایم و چه اختلاسها و تبعیض ها و گناهان دیگری تحت مدیریت ما انجام گرفته است که امروز این چنین گیریبان گیر انواع بحران ها و بحران آبی هستیم؟!
واقعیت این است که ما بیلانِ کاری خوشایندی نداریم، در دهه شصت به صرف اختلاف نظر با بعضی شخصیتهای حوزوی و دانشگاهی چه برخوردهای تندی را با آنان داشتیم! به بزرگانی از علما، حتی مراجع تقلید در حوزههای نجف، قم و... چه هتک حرمت ها شد که در تاریخ تشیع سابقه نداشت!
ظلمهای فاحشی که دهه های 70-80 از سوی جریان انحرافی به شخصیتهای خدوم، ریشهدار، بنیانگذار و به خصوص حواریون امام انجام گرفت؛ آنها را منزوی کردند و خودشان تصمیمساز و تصمیمگیر شدند و انقلاب و نظام را به چاه ویلِ انحراف انداختند حتی از مهدویت و شخص امام زمان(عج) به نفع خود هزینه کردند و ارزشهای دینی و اخلاقی را به سُخره گرفتند. از آن تاریخ دروغ ، دزدی ، اختلاس و گناه در کشور رواج یافت و نهادینه شد. به طرفداری از یک کاندیدا و شکست کاندیدای رقیب، متوسل به دروغ و اتهام پاره کردن پرچم امام حسین(ع) و آتش زدن مسجد شدند و بدینوسیله رقیب را از صحنه خارج و منزوی ساختند و...
اینها تنها نمونههای اندک از آن ظلمها، ستمها و گناهان حاکمیتی است که توضیحش در اینجا نمی گنجد.
اگر واقعا به دنبال رفع خشکسالی و بارش باران و نزول رحمت الهی هستیم، که هستیم، تنها با اقامه نماز باران و استسقا حاصل نمیشود. قبل از نماز، باید در خلوت و در پیشگاه خدای سبحان و بعد در حضور مردم به اشتباهات گذشته اعتراف و از آنها توبه کنیم، و از همه کسانی که در حقشان ظلم و تعدی شده ، حلالیت بخواهیم و ظلم و ستمها را تدارک کنیم و سپس با دلی عاری از کینه و نفرت و قلبی پاک و مطمئن به نماز باران قامت ببندیم و از ساحت ذات اقدس الهی در خواست رفع قحطی و خشکسالی کنیم؛ چرا که یکی از شرایط قبولی هر دعایی، توبه از گناهان کبیره و صغیره و پرهیز و تبری از هر گونه ظلم، ستم، دروغ و اختلاس است و اِلا اگر باران هم ببارد تبدیل به سیل ویرانگر شده و اثر مثبت و خیر و برکت لازم را نخواهد داشت.
به تعبیر فقیه سترگ آیت الله جوادی آملی: اگر شما تقوا پیشه کردید و راه درست رفتید اصلا نیازی نیست که نماز باران بخوانید خدای سبحان خودش تمام سدها را پر می کند. شما اول مشکل خودتان را حل کنید، راه بر کسی نبندید، دروغ نگویید، اختلاس نکنید، ربا نگیرید، ریا و تظاهر به دین داری نکنید، ارباب رجوع را در ادارات سر در گم نکنید؛ آنوقت تأمین تمام آب های سدها بر عهده خدای متعال است؛ دیگر لازم نیست شما نماز استسقا بخوانید.