شناسهٔ خبر: 75878007 - سرویس استانی
نسخه قابل چاپ منبع: ایرنا | لینک خبر

سلسله گزارش های ایرنا از مفاخر ناشناخته خراسان‌شمالی؛

«ابوالعباس اسفراینی»؛ سایه‌بان شاهنامه و نگهبان فرهنگ ایرانی

بجنورد- ایرنا- نام فردوسی به عنوان خالق شاهنامه در تاریخ ادبیات ایران درخشیده است اما کمتر کسی به نقش کلیدی ابوالعباس اسفراینی، وزیر فرهنگ‌دوست دربار غزنویان، توجه کرده است وزیری که حمایت‌هایش نه تنها به خلق یکی از مهمترین آثار حماسی جهان انجامید بلکه به احیای هویت فرهنگی ایرانیان نیز کمک کرد.

صاحب‌خبر -

به گزارش ایرنا، در تاریخ پر فراز و نشیب ایران، شخصیت‌های برجسته‌ای وجود دارند که با اقدامات و اندیشه‌های خود نه تنها در زمانه خود موثر بوده‌اند بلکه میراثی جاودانه برای نسل‌های آینده به یادگار گذاشته‌اند.

یکی از این شخصیت‌ها، ابوالعباس اسفراینی، وزیر فرهنگ‌دوست و باهوش دربار غزنویان است که در قرن چهارم هجری در اسفراین خراسان به دنیا آمد و زندگی‌اش را به عنوان شاعر، عارف و فیلسوف سپری کرد.

ابوالعباس نه تنها یک سیاستمدار باهوش بلکه هنرمند نیز بود. او در دنیایی که نام‌های بزرگ و مشهور همچون فردوسی و مولانا بر سر زبان‌هاست به عنوان یک حامی و مشوق هنر و ادب در سایه آن‌ها قرار گرفت.

این سایه، هرچند ممکن است باعث نادیده ماندن ویژگی‌های برجسته‌اش شود اما نمی‌تواند از اهمیت و تاثیر او بر فرهنگ ایرانی بکاهد.

او به خوبی می‌دانست که ادبیات و هنر می‌توانند پیوندهای عمیقی میان مردم ایجاد کنند و هویت ملی را تقویت نمایند به همین دلیل، ابوالعباس با تمام وجود از فردوسی حمایت کرد و به او این امکان را داد که شاهنامه را به نگارش درآورد؛ اثری که نه تنها داستان‌های حماسی ایران را زنده نگه داشت بلکه روح ملیت ایرانی را نیز احیا کرد.

«ابوالعباس اسفراینی»؛ سایه‌بان شاهنامه و نگهبان فرهنگ ایرانی

سیاستمدار هنرمند

ابوالعباس نه تنها یک سیاستمدار کارآمد بود بلکه به ادبیات نیز عشق می‌ورزید، او خود شاعری توانا بود و اشعارش بازتاب‌دهنده احساسات عمیق انسانی و اندیشه‌های فلسفی او بودند.

شعرهایش همواره تحت تاثیر تجربیات زندگی‌اش قرار داشتند و به همین دلیل، عمق عواطفش را به زیبایی منتقل می‌کردند. او با استفاده از زبان ساده اما پرمغز، مضامین پیچیده‌ای چون عشق، دوستی، حقیقت و جستجوی معنای زندگی را مورد بررسی قرار داد.

در زمان وزارت ابوالعباس، غزنویان شاهد شکوفایی فرهنگی و علمی بودند. او با حمایت از دانشمندان و هنرمندان، فضایی را فراهم آورد که در آن علم و هنر رشد کنند.

کتابخانه‌های بزرگ تاسیس شد و محافل ادبی شکل گرفتند که در آن‌ها شاعران و نویسندگان به تبادل نظر می‌پرداختند.

بنابراین او نه تنها به عنوان یک وزیر بلکه به عنوان یک حامی بزرگ فرهنگ و هنر، نقشی حیاتی در خلق یکی از بزرگترین آثار ادبی تاریخ ایران یعنی شاهنامه فردوسی ایفا کرد.

به باور بسیاری از کارشناسان ادبیات نام‌آوری محمود غزنوی در تشویق شاعران پارسی‌گو و ترویج زبان فارسی بیشتر مرهون ایران‌دوستی وزیر او ابوالعباس اسفراینی بوده است.

«ابوالعباس اسفراینی»؛ سایه‌بان شاهنامه و نگهبان فرهنگ ایرانی

حمایت‌های اسفراینی و خلق شاهنامه

یکی از کارشناسان تاریخ در این باره می گوید: ایران دوران غزنویان با چالش‌های بسیاری همچون حملات خارجی، تغییرات سیاسی و اجتماعی، تحمیل فرهنگ‌های بیگانه رو به رو بود که شاهنامه در این شرایط به عنوان یک اثر حماسی و ملی، نقش مهمی در حفظ و ترویج هویت ایرانی ایفا کرد.

اسفراینی با حمایت از شاهنامه نه تنها به حفظ هویت ایرانی کمک کرد بلکه باعث شد تا نسل‌های آینده نیز با ارزش‌ها و تاریخ غنی خود آشنا شوند

حمید میرزاده می افزاید: ابوالعباس اسفراینی با حمایت از فردوسی نه تنها به حفظ این هویت کمک کرد بلکه باعث شد که نسل‌های آینده نیز با ارزش‌ها و تاریخ غنی خود آشنا شوند.

وی می گوید: شاهنامه نه تنها داستان‌های قهرمانان ملی را روایت می‌کند بلکه آموزه‌هایی از شجاعت، وفاداری، و عشق به وطن را نیز در دل خود جای داده که این آموزه‌ها به نسل‌های بعدی منتقل شده و به عنوان بخشی از میراث فرهنگی ایرانیان باقی مانده است.

میرزاده ادامه می دهد: نقش ابوالعباس اسفراینی در این فرآیند غیرقابل انکار است؛ او با حمایت‌های خود به فردوسی اجازه داد تا این پیام‌ها را با زبانی شیوا و دلنشین به تصویر بکشد.

این کارشناس تاریخ می گوید: حمایت‌های ابوالعباس اسفراینی تنها به جنبه مالی محدود نمی‌شد به گونه ای که با ایجاد فضایی مساعد برای خلاقیت و اندیشه، به فردوسی انگیزه و توانایی لازم برای خلق شاهنامه را بخشید.

اسفراینی سایه‌ بان ادبیات ایران

یکی دیگر از کارشناسان ادبیات در این باره می گوید: از جنبه‌های مهم تاثیر ابوالعباس اسفراینی بر نگارش شاهنامه، تاکید او بر زبان فارسی بود.

جعفر کریمی می افزاید: در دوره‌ای که زبان عربی غالب بود و بسیاری از آثار ادبی به این زبان نوشته می‌شدند، اسفراینی با حمایت از فردوسی نشان داد که زبان فارسی قابلیت بالایی برای بیان مفاهیم عمیق و پیچیده دارد. این اقدام نه تنها باعث تقویت زبان فارسی بلکه الهام‌بخش دیگر نویسندگان نیز برای استفاده از زبان فارسی شد.

ابوالعباس اسفراینی سایه بان تاریخ ادبیات ایران است و اگر حمایت های او نبود شاهنامه با کیفیت و عمق کنونی خود خلق نمی‌شد.

وی ادامه می دهد: این تاکید بر زبان فارسی موجب شد که شاهنامه نه تنها یک اثر ادبی باشد بلکه به عنوان نمادی از هویت ملی ایرانیان نیز شناخته شود. زبان فارسی در شاهنامه توانست جلوه‌ای جدید پیدا کند و زیبایی‌های خاص خود را نشان دهد؛ زیبایی‌هایی که هنوز هم در آثار ادبی امروز قابل مشاهده است.

کریمی خاطرنشان می کند: اسفراینی سایه بان در تاریخ ادبیات ایران است و اگر حمایت‌های او نبود، شاید شاهنامه به عنوان یکی از بزرگ‌ترین آثار ادبی جهان هرگز نوشته و یا حداقل با کیفیت و عمق کنونی خود خلق نمی‌شد.

سخن آخر

جایگاه ابوالعباس اسفراینی در تاریخ ادبیات ایران باید مورد توجه قرار گیرد، او نماد وزیری است که نه تنها به قدرت سیاسی اهمیت می‌دهد بلکه به قدرت فرهنگی نیز توجه دارد.

او نشان داد که چگونه یک وزیر می‌تواند با حمایت از هنر و ادبیات، تاثیری ماندگار بر تاریخ یک ملت بگذارد.

اسفراینی با ایجاد یک محیط فرهنگی پویا و زنده، زمینه‌ساز ظهور نسلی جدید از شاعران و نویسندگان شد که هر یک به نوبه خود می‌توانستند تاثیرگذار باشند. این شبکه ارتباطی بین هنرمندان مختلف باعث شد که ایده‌ها و مضامین جدید به سرعت منتشر شده و فرهنگ ایرانی به سمت تکامل پیش برود.

جایگاه او در تاریخ ادبیات ایران باید مورد احترام قرار گیرد و یادآور این نکته باشد که فرهنگ و هنر همواره نیازمند حامیانی دلسوز و آگاه هستند تا بتوانند در برابر چالش‌ها ایستادگی کنند و به نسل‌های آینده منتقل شوند.