عصر ایران؛ علی محبوبی - جوانی ۳۶ ساله، صاحب زن و دو فرزند خردسال، رویای بلندپروازی در دنیای ارزهای دیجیتال، و اعتماد چندین نفر که سرمایه زندگیشان را به او سپرده بودند تا برایشان آیندهای روشن بسازد.
همهچیز خوب پیش میرفت؛ تا روزی که همه چیز فرو ریخت.
با بسته شدن حسابهای صرافیها، همه سرمایهها در یک شب یخ زدند. او مانده بود و مسئولیت پولهایی که مال خودش نبود. هرچه داشت فروخت، وام گرفت، و تا آخرین ریال را برای جبران سود از دسترفته دوستانش پرداخت کرد. اما در نهایت، خودش شکست خورد.
در یکی از روزهای سخت، در میان فشارهای مالی و شرمِ بدهی، لحظهای تصمیم اشتباه، همه زندگیاش را عوض کرد. درگیری با نزدیکترین دوستش، و قتل او..... همان کسی که بیش از ۷۰۰ میلیون تومان به او قرض داده بود، به تراژدی تبدیل شد.
و او، با دستانی لرزان و چشمانی خیس از انکار، فهمید که یک لحظه خشم میتواند همه رؤیاهای انسان را دفن کند.
امروز، سه هفته از زمانی میگذرد که طنابِ سردِ دار، ساعتها بر گردنش حلقه زده بود.
و در آن شبِ نفسگیر، وقتی خانواده مقتول با چشمانی اشکبار پذیرفتند که در ازای ۱۰ میلیارد تومان رضایت دهند، تا شاید بتوانند با این مبلغ، سرمایه ای برای دو فرزند کوچک مقتول فراهم آورند.
در آن شب سخت، با رضایت ضمنی شاکی، طناب دار پس از چند ساعت از گردنش گشودند و در آن لحظه، هم امید زنده شد، هم مسئولیتی بزرگ بر دوش همه ما.
دو فرزند کوچک جوان داستان ما هنوز هر شب لباس پدر را کنار خود میخوابانند، بیخبر از اینکه شاید دیگر هرگز "بابا" را نبینند.
امشب، دو ماه زمان باقی مانده تا تصمیم ما، مرگ یا زندگی یک انسان را رقم بزند.
شاید کمکهای کوچک ما بتواند نه فقط جان این جوان را، بلکه قلب دو کودک را از سایه یتیمی نجات دهد.
خانواده قاتل و مقتول، هر دو از طبقه کمبرخوردارند؛ دو خانهی جدا، اما گرفتار یک سرنوشت واحد. اگر این ده میلیارد تومان جمع شود، جان یک مرد حفظ میشود، دو کودک یتیم نمیشوند و زنی بیپناه نمیماند؛ از آنسو، همین مبلغ میتواند برای فرزندان یتیمِ مقتول و مادر داغدارشان سرمایهای اولیه باشد تا یک کسبوکار کوچک راه بیندازند تا از زیر بار سنگین مشکلات بیرون بیایند. اما اگر این پول فراهم نشود، همهچیز فرو میریزد؛ زندگی دوم نیز خاموش میشود، دو کودک بدون پدر، بزرگ میشوند، زن دوم نیز بیسرپرست میشود و خانواده مقتول نیز آخرین فرصتشان برای یک شروع دوباره را از دست میدهد؛ و این همان نقطهای است که امید، اگر حمایت نشود، پرپر خواهد شد.
برای نجات یک زندگی، برای بازسازی اعتمادی که روزی شکست، برای مهربانیای که هنوز ممکن است، میتوانید کمکهای خود را به حساب اعلامشده از سوی اداره کل زندانها و اقدامات تأمینی آذربایجانغربی واریز کنید.
این داستان، درباره گناه نیست؛ درباره انسان است.
و انسان همیشه، حقِ دوباره زندگی کردن دارد.
در این مسیر حیاتی، همه کمکها تنها و تنها از طریق حساب رسمی اعلامشده دریافت میشود؛ حسابی که بهطور کامل زیر نظارت این نهاد قرار دارد تا کوچکترین مبلغ نیز دقیق، شفاف و در مسیر جلب رضایت خانواده مقتول مصرف شود. این سازوکار شفاف، تضمین میکند که اعتماد مردم حفظ شود و هر ریال دقیقاً برای نجات این جوان و بازگشت او به آغوش خانوادهاش هزینه گردد
بانک ملت شعبه 12054
شماره کارت
6104338400065013
شماره حساب
07504522347
شبا
IR590120020000007504522347
