حجتالاسلام دکتر مهدی امیدی، عضو هیأت علمی گروه علوم سیاسی مؤسسه امامخمینی(ره)، در گفتوگو با خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم گفت: علامه طباطبایی جزو معدود شخصیتهایی است که در چند جنبه رشد کردهاند؛ ایشان از یک سوء عارف، از سوی دیگر فیلسوف، فقیه و مفسر بزرگی است؛ در ابعاد دیگری از جمله مباحث سیاسی و اجتماعی نیز کار کردهاند؛ ضمن اینکه علامه را میتوان بهعنوان یک مصلح اجتماعی معرفی کرد چراکه بر اساس انحرافاتی که در سالهای پایانی رژیم پهلوی رخ داد، بهنقد اندیشههای لیبرالیستی و سوسیالیستی برخاستند.
وی تصریحکرد: شهید مطهری با شرحی که بر کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم نوشتند، بیان کردند که علامه چگونه در برابر تفکر بنیادگرای مارکسیستی ایستادند. باید اذعان کرد که نرمافزار فرهنگی انقلاب اسلامی، توسط علامهطباطبایی تولید میشد؛ این سنن النبی که علامه گردآوری کردند بر روی خود شخص علامه تأثیر گذاشت. علاقه و محبتی که علامه نسبت به اهلبیت(ع) داشتند، نشانمیدهد که ایشان تقید عجیبی به مسائل دینی داشتند؛ حتی برخی بزرگان یک سری تشرفاتی را برای ایشان مطرح میکنند.
عضو هیأت علمی مؤسسه امامخمینی تصریحکرد: اگر دین را بهصورت یک منظومه در نظر بگیریم، در مرتبه پایینتر فرد به احکام تقید پیدا میکند و این تقید در اعمال و رفتار او نمایان میشود اما بیاناتی که از علامه طباطبایی نسبت به شاگردانشان دیدهمیشود، ناظر بر این است که در بند دنیا نبودند؛ اینکه فرمودند ما ابد را در پیش داریم، به همین مهم دلالت دارد.

علامه تبدیل حکومت سلطنتی به مشروطه را نشانه تکامل بشری میدانست
حجت الاسلام امیدی خاطرنشان کرد: بعد از ملاصدرا افرادی را داریم که همان تفکر ملاصدرا را ترویج کردند اما برخی دیگر تفکر صدرا را در حیطه مباحث اجتماعی وارد کردند که به آنها نوصدرایی میگوییم و علامه طباطبایی یکی از همین افراد است؛ او با تبیین بحث اعتباریات، به بحث وجود ذهنی میپردازد که در پیش بردن امور زندگی مؤثر است. این اعتبار ذهنی اگر چه خود واقعیت ندارد اما پشتوانه واقعی دارد و این نظریه بر محور حکمت متعالیه ملاصدرا بنا شدهاست.
وی ادامهداد: علامه میگوید طبیعت ما، بهدنبال جلب منفعت شخصی است که زمینه استخدام یکسویه و استثمار را فراهم میکند و برای آنکه به این سمت کشیده نشود، باید منفعت دیگران را نیز بخواهد و این بهمعنای آن است که انسان فطرتا بهدنبال عدالت است؛ بنابراین در اینجا دو نوع عقلانیت داریم، یک عقلانیت مادی و یک عقلانیت معنوی؛ این رویکرد را استخدام دوسویه نام میبرند.
استاد حوزه علمیه با اشاره به اینکه علامه طباطبایی در جلد چهارم المیزان، میگوید تبدیل حکومت سلطنتی به مشروطه، نشاندهنده تکامل بشری است که متناسب با ظرفیت انسانی رقم خورده، افزود: ایشان معتقد بود هرچه این تکامل بیشتر شود، حکومتها بهسمت کمال میروند. همچنین انبیاء، افرادی بودند که جامعه را جامعه در نظر گرفتند یعنی به مصلحت جامعه از آن نظر که جامعه است، توجه داشتند.
ادعای مخالفت علامه با انقلاب، هیچ سنخیتی با آثار ایشان ندارد
به گفته حجت الاسلام امیدی، علامه عقل طبیعی را برای حل مسائل بشری ناکافی دانسته و حتی آن را عامل اختلاف میداند و معتقد است چون در عصر غیبت، فردی معین نشده است بنابراین اجرای دین و حکومت بهصورت مطلق بر عهده مسلمین است؛ یعنی اجرای دین مختص به یک قشر خاص نیست؛ با این نگاه ایشان تشکیل حکومت اسلامی را بر عهده مردم میدانند.
وی اظهار کرد: علامه طباطبایی از سویی معتقدند که حکومت اسلامی، بدیهی فطری است؛ بنابراین مردم اگر بخواهند حکومت را تشکیل دهند، شیوه و اساس حکومت، امامت است. خب اگر سیستم امامت باشد، باید اصلح افراد جامعه را انتخاب کرد. با این نگاه، صرف فقیه بودن یا محدث بودن، نمیتواند برای زعامت مسلمین کافی باشد. برخی فکر کردند با این سخن علامه، یعنی نیازی به زعامت فقها نداریم. درحالیکه این سوء برداشت است؛ علامه طباطبایی میگوید برای زعامت مسلمین، علاوه بر فقاهت، زبدگی و شجاعت نیز لازم است.
عضو هیأت علمی مؤسسه امامخمینی، قوانین اجتماعی، قوانین جزایی، احکام قضائی، نظام مردم پایه و ولایت امر و دعوت دینی (که زمینهساز تربیت اجتماعی است) را از ارکان اسلام در باب حکومت برشمرد و گفت: ما معتقدیم که علامه طباطبایی، فلسفه سیاسی نیز دارند یعنی ممکن است فیلسوف سیاسی نباشد، اما فلسفه سیاسی دارند. وقتی میتوانیم فلسفه سیاسی علامه طباطبایی را با صراحت بیان کنیم، دیگر نقد سخنان سیدجواد طباطبایی محلی از اعراب ندارد.
حجت الاسلام امیدی با تأکید بر اینکه مخالفت علامه طباطبایی با انقلاب، آن هم با استناد به یک سخن درگوشی، هیچ سنخیتی با آثار علامه طباطبایی ندارد، افزود: تمام دغدغه علامه طباطبایی این بود که اسلام در اجتماع به منصه ظهور برسد زیرا معتقد بودند در جامعه دینی، حکومت دینی بدیهی است؛ علامه با اسلامستیزی رژیم پهلوی مبارزه کردند و اسناد ساواک کاملاً مؤید این سخن است؛ از طرفی این یعنی علامه توسط ساواک رصد میشدهاست.
وی یادآور شد: علامه طباطبایی بهدلیل سلوک اخلاقی که داشتند در زمینه سیاسی و اجتماعی ورود نمیکردند مگر اینکه ضرورت داشت مانند کمک به فلسطین و جریانهای مبارز انقلابی در کشور اما واقعیت تفکر علامهطباطبایی با انقلاب اسلامی نهتنها سنخیت داشت، بلکه قبل از مطرح شدن مردمسالاری دینی در انقلاب، مردمسالاری دینی را مطرح کردند؛ آیت الله مصباح بیان میکنند که ایشان در رساله مرجعیت و روحانیت، مردمسالاری دینی را بیان کردند.
استاد حوزه علمیه با بیان اینکه علامه طباطبایی قائل به جمهوریت چندلایه است، ابراز کرد: این بدان معناست که مردم در تمام زمینههای سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و نظامی ورود کنند؛ یعنی نخبگان، نهادهایی را برای حضور مردم تعبیه کنند؛ ولی ما هنوز به این مهم نرسیدهایم.
حجت الاسلام امیدی، انقلاب اسلامی را از لحاظ فکری و فرهنگی یک انقلاب بهتماممعنا دانست که متأثر از اندیشه علامه طباطبایی است و گفت: نخبگان ما در زمان انقلاب، از شاگردان ایشان بودند؛ در عین حال به فرموده رهبر انقلاب، علامه بهرغم تأثیرگذاری در انقلاب، نگرانی داشتند که مشروطه دوباره تکرار شود.
وی اضافهکرد: علامه طباطبایی معتقد بود همان طور که دین سه لایه دارد، اجرای آن نیز سه لایه دارد؛ اولین کار این است که ما عرصه فکری و عقیدتی را برای مردم فراهم کنیم. سپس اخلاق متناسب با آن فکر را نیز باید پیاده کنیم و در نهایت قانون را به اجرا بگذاریم.
عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی تأکید کرد: ما برای انتقال معارف اسلام، به حلقههای واسط نیاز داریم. از آنجا که حوزه جنبه هدایتگری دارد میتواند از ظرفیتهای دیگر برای رسالت خود بهره گیرد یا آنکه خودش نیرو تربیت کند تا افراد مصرفکننده رسانه تحت اشرافشان قرار گیرند.
انتهای پیام/