به گزارش خبرگزاری تسنیم از اصفهان، هیچ چشمی در سالن اجلاس اصفهان خشک نبود. نفسها در سینه حبس شده بود و سکوتی آمیخته با حیرت و عشق، فضا را در بر گرفته بود. با پخش هر تصویر جدید، فریادهای حیرت و سپس ناله های از جان برخاسته، فضای سالن را میآکند. اینجا دیگر یک مراسم معمولی نبود؛ این یک دیدار بود. دیداری روحافزا با کسانی که پیکرهایشان در خاک است، اما روحشان با فناوری روز، جانتازه گرفته بود.
در یکی از نخستین صحنههای به یاد ماندنی،شهید حاج قاسم سلیمانی و سیدحسن نصرالله در طبیعتی آرام و سرسبز در حال قدمزدن پدیدار شدند. این دو اسطوره مقاومت، این بار نه در میدان جنگ، که در باغی بهشتی، آرام و مطمئن گام برمیداشتند. نگاه نافذ سردار سلیمانی که بر صفحه نقش بست، خاطره دشتهای سوریه و عراق را زنده کرد و اشکهای حضار را جاری ساخت.
سپس نوبت به شهید محسن حججی رسید. جوانی که تصویر شهادتاش در دل همه نشسته بود، اینبار با چهرهای گشاده و لبخندی که از سرچشمه رضایت الهی میآمد، گلی زیبا در دست داشت. این تبسم، پاسخی بود به همه آن زخمها و شکنجهها. بسیاری از مادران و جوانان، با دیدن این صحنه، بیاختیار و با صدایی لرزان، صلوات فرستادند و اشک شوق ریختند.
اوج احساسات اما، زمانی بود که شهید ابراهیم هادی در صحنهای نمادین و عمیقاً تأثیرگذار ظاهر شد. شهیدِ همیشه جاوید، زیر بارانی رحمت نشسته بود و با جدیت و نگاهی پرملاطفت، با مسئولان حاضر در صحنه درباره بحران آب اصفهان سخن میگفت. در ادامه این گفتگوی نمادین، شهید هادی خطاب به مردم گفت: ما شهدا هم اینجا برای شما دعا میکنیم. این جمله، موجی از آرامش و امید را در سالن منتشر کرد و بغض بسیاری از حضار را ترکاند.
این رویداد، تنها به شهدای دفاع مقدس محدود نبود و شهدای جنگ 12 روزه نیز در آن حاضر بودند. شهید امیرعلی حاجیزاده با تصویری پرصلابت پدیدار شد و با مردمانش سخن گفت. او با یادآوری رشادتهای رزمندگان در آن نبرد کوتاه و سرنوشتساز، بر تداوم راه شهدا و ضرورت پاسداری از آرمانهای آنان تأکید کرد.
صحنهای دیگر، حضور شهید باکری را به نمایش گذاشت. این شهید بزرگوار با صدایی رسا و اطمینان بخش خطاب به مردم اصفهان گفت: بدانید ما شهدا زنده هستیم و در جنگ 12 روزه حواسمان به شما بود. این اعلان آسمانی، که گویی از فراسوی زمان و مکان شنیده میشد، سالن را لبریز از احساس غرور و امنیت کرد و اشک شوق را بر چشمان بسیاری نشاند.
در این میان، احیای شهید مرتضی آوینی به عنوان مجری برنامه، جلوهای دیگر از این معجزه بود. آقا مرتضی با همان عینک و محاسن و طمأنینه خاصش، بر صحنه حاضر شد و گویی مستندی از آسمان را برای زمینیان روایت میکرد. حضور او، پیوند ناگسستنی هنر، رسانه و شهادت را یکبار دیگر در ذهن ها زنده کرد.
سپس، تلاوت دلنشین قرآن و نوای حماسی مداحی به شهید تورجیزاده سپرده شد. شنیدن صدای این شهید بزرگوار که پس از سالها دوباره طنینانداز شد، چنان موجی از شور و حسرت و عشق در سالن ایجاد کرد که بسیاری از حضار، سر بر دستان گذاشته و بیوقفه گریستند. این صدا، یادآور روزهایی بود که ایمان، برترین سرمایه مبارزه بود.
برگزاری این رویداد در25 آبان ماه، اتفاقی تصادفی نبود. این تاریخ، یادآور روز اصفهان و همان روزی است که در سال 1361، پیکر پاک 370 شهید در یک روز، در کف با ایمان مردمان این دیار تشییع شد. این مراسم، پلی بود میان آن نسل حماسهساز و نسل امروز؛ گویی این 370 شهید نیز در قالب این تصاویر، دوباره در جمع مردم شهرشان حاضر شده بودند.
رویداد شهدا در نگاه نسل نو تنها یک نمایش فناورانه نبود. این یک زیارت مجازی، یک پرواز روحی جمعی و یک میعادگاه عاطفی بینظیر بود. امروز در اصفهان، هوش مصنوعی، وسیلهای شد برای شنیدن مستقیم پیام شهدا؛ از دعای امیدبخش هادی تا اعلان زنده بودن باکری. این رویداد ثابت کرد که دلها هنوز برای نام شهدا میتپد و اشکهای بیاختیار مردان و زنان حاضر در سالن، هر قطرهاش، پاسخی بود به این ندای آسمانی: که راهشان ادامه دارد و عشقشان جاودان.
انتهای پیام/174