خبرگزاری آنا- علی رحمانی: تلاش مذبوحانه رژیم صهیونیستی برای جایگزین کردن رضا پهلوی و دوستانش به جای گروههای تروریستی نظیر منافقین و گروههای تجزیهطلب کرد به دلیل منفور بودن بیش از حد این گروهکها هر روز بیش از روز پیش شاهزاده مخلوع پهلوی را به سمت رهبری نوعی تروریسم سازمان یافته سوق میدهد حال آنکه دلایلی مبنی بر ناکامی اسرائیل برای استفاده از این مهره سوخته وجود دارد.
نگاهی به ادبیات سیاسی-تاریخی تولید شده توسط نزدیکان رضا پهلوی روشنکننده این نکته است که شاهزاده ناکام فاقد هرگونه تجربه و جربزه سیاسی لازم برای متحد کردن پسماندههای رژیم پهلوی در آمریکا و اروپا است.
با این همه، به مرور زمان و با گذشت ۴۷ سال از انقراض رژیم ستمشاهی، ربع پهلوی این بار با تکیه بر بازوان دوستان صهیونیست خود تلاش دارد تا در عرصه سیاسی خودنمایی کند.
او در این مسیر سودای وحدت اپوزیسیون به رهبری خود را در سرمیپروراند؛ خوابی که در ادامه به دلایل تعبیرناپذیری آن در شرایط فعلی میپردازیم.
پیوند با اسرائیل تلاشی برای جبران عقده حقارت
براساس علم روانشناسی سیاسی، یکی از دلایلی که شخصیتها و جریانهای مختلف در هر جامعه و عصر و زمانی را به سمت تلاش برای برپایی آشوب و شورش سوق میدهد، انباشت عقدههای روانی شخصی و خانوادگی در افراد گوناگون است. مرور تاریخچه آوارگی خاندان پهلوی پیش و پس از مرگ محمدرضا به وضوح بیانگر این است که فرزند ارشد او از عقده حقارت ناشی از خلع و تبعید اجباری توسط ملت ایران رنج میبرد و در پی آن است تا پس از ناکامیهای گسترده و فضاحتبار برای عقدهگشایی این بار با پناه بردن به دامان اسرائیل و با تمسک به سازماندهی خشونت و ترورهای کور سیاسی در داخل کشور و یا حداقل لافزنی در این خصوص در برابر مقامات اسرائیلی، حقارت آشکار خود را درمان کند.
خودبزرگبینی در سایه چپاول ملت ایران
بیانیه اخیر رضا پهلوی در کنفرانس تورنتو که سرشار از لفاظیها و شعارهای سیاسی بود، به خوبی بیانگر این مسئله است که او بدون در نظر گرفتن شرایط و موقعیت خویش به عنوان بازمانده خاندانی که سالها با سرکوب تمام عیار همه مخالفان سیاسی به حکومت سیاه و فاسدش در سایه وابسته کردن اقتصاد و سیاست کشور به منافع آمریکا ادامه داده بود؛ دم از تلاش برای برنامهریزی سیاسی-نظامی با هدف سرنگونی حکومت مستقر و قانونی ایران میزند. حافظه تاریخی و عقول پربار ملت ایران محتوای این بیانیههای سیاسی را چیزی غیر از تلاش بیوقفه ربع پهلوی و دوستانش برای پر کردن دوباره کیسههای خود به وسیله کمکهای دشمنان ملت ایران نمیدانند. اما سؤال اصلی افکار عمومی از رضا پهلوی این است که چرا این سخنان تهدیدآمیز با این همه عجله و به دور از واقعیتهای سیاسیِ امروز ایران زده شد! پرسشی که با توجه به بینش سیاسی بسته و آمرانه خاندان پهلوی نباید انتظار پاسخی معقولانه برای آن داشته باشیم.
خواب تاریک تلآویو برای شاهزاده رؤیاپرداز
اگر بخواهیم برآوردی واقعی و مبتنی بر دادههای موجود از روابط رضا پهلوی و سازمانهای اطلاعاتی رژیمصهیونیستی داشته باشیم، باید بگوییم رهبران این سازمانها از سر ناچاری و به دلیل تلاش برای دست و پا کردن نوعی سرمایه اجتماعی دست به اتحاد موقت با ربع پهلوی زدند و طبق رویه جامعه اطلاعاتی اسرائیل اگر روزی تاریخ مصرف پیروان اندک پهلوی تمام شود، از او و دوستانش اعلام برائت خواهند کرد؛ نکتهای که شاهزاده رؤیاپرداز و خوش خیال پهلوی از آن غافل است.
انتهای پیام/