به گزارش خبرگزاری ایمنا، صحنه رسانهای جهان بار دیگر شاهد رویارویی آشکار ایران و رژیم صهیونیستی است؛ رویارویی که این بار نه در میدان نبرد سخت، بلکه در میدان جنگ روایتها رخ میدهد. در شرایطی که صهیونیستها سالها است شبکهای پیچیده از سانسور، پروپاگاندا و تطهیر رسانهای را در فضای مجازی پیادهسازی کردهاند، انتشار یک مستند ایرانی توانست این دیواره ضخیم سانسور را شکاف دهد و تلآویو را به واکنشی عصبی و شتابزده وادارد.
یا با ما هستید یا سانسور میشوید
حذف مستند ایرانی از پلتفرم یوتیوب، اقدامی پیشبینیشده و در راستای سیاست رسمی سانسور رژیم صهیونیستی بود؛ سیاستی که از سالها قبل با همکاری مستقیم شرکتهای فناوری و پلتفرمهای بزرگ کلید خورده است. گزارشهای مختلف نشان میدهد صهیونیستها با پرداخت هزینههای هنگفت، سعی دارند هر محتوایی را که تصویری واقعی، شکستخورده و نژادپرستانه از اسرائیل ارائه میدهد، از چرخه انتشار حذف کنند.
سایت Drop Site News پیشتر افشا کرده بود که گوگل یک قرارداد ششماهه به ارزش ۴۵ میلیون دلار با دفتر نتانیاهو امضا کرده تا با ایجاد کارزارهای تبلیغاتی گسترده در گوگل و یوتیوب، وجود قحطی در غزه را انکار کرده و عملیات نظامی رژیم صهیونیستی علیه فلسطینیها را «موجه» جلوه دهد. علاوه بر آن، وبسایت میدلایستآی نیز خبر داد که گوگل تاکنون نزدیک به ۷۰۰ ویدئو حاوی اسناد جنایات اسرائیل را حذف کرده است.
مجموع این اقدامات نشان میدهد که ماشین سانسور صهیونیستی با سرعت بیشتری به حرکت درآمده و تلآویو با تمام توان به جنگ هر پلتفرم یا رسانهای میرود که چهره واقعی این رژیم را مستند کند و سندی از جنایات آن را در تاریخ ثبت کند.

ضدحمله به پروپاگاندای صهیونی
در کنار سانسور سختگیرانه، صهیونیستها سرمایهگذاری عظیمی نیز برای قبضهکردن جو شبکههای اجتماعی انجام دادهاند. آنها با راهاندازی پروژهای به نام «استر» و تزریق میلیونها دلار، تلاش میکنند افکار عمومی جهان را تحتتأثیر قرار دهند. گزارشها حاکی است که در این پروژه، برای انتشار هر پست در تیکتاک و اینستاگرام ارقامی بین ۶۱۰۰ تا ۷۳۰۰ دلار پرداخت میشود؛ رقمی که ماهیت سنگین و سازمانیافته این عملیات روانی را نشان میدهد.
هدف اصلی، ترمیم چهره مخدوش رژیم صهیونیستی در افکار عمومی جهانی و مدیریت بحران اعتماد در سرزمینهای اشغالی است. این پروپاگاندان رسانهای البته تنها متوجه جهان نیست، بلکه با کمک رسانههای فارسیزبان، علیه افکار عمومی مردم ایران نیز بهکار گرفته میشود.
ایران برای نخستینبار، پاسخ جدی داد
اما این بار ایران با رویکردی متفاوت به این عملیات روانی پاسخ داد. انتشار مستند «موشک بر فراز بازان» که ناگفتههایی از یکی از شکستهای بزرگ اسرائیل در جنگ ۱۲ روزه را افشا میکرد، ضربهای بود که مستقیماً به قلب ماشین تبلیغاتی تلآویو نشست. این مستند تنها چند ساعت پس از انتشار در یوتیوب حذف شد، اما موج واکنشهای آن بهسرعت در رسانههای عبری و بینالمللی بازتاب یافت.
وبسایت «اسرائیل نشنالنیوز» انتشار این مستند را «جنگ تبلیغاتی علیه اسرائیل» توصیف کرد و آن را نشانهای از «رویکرد تازه رسانهای ایران» دانست. شبکه ۱۴ اسرائیل نیز که بهعنوان بازوی رسانهای نتانیاهو شناخته میشود، در گزارشی مفصل به این مستند پرداخت و مدعی شد ایران وارد یک نبرد گسترده تبلیغاتی علیه تلآویو شده است.
دامنه بازتابها فراتر از رسانههای عبری بود. رسانههایی همچون عصر اسرائیل و کرسر روسزبان نیز انتشار این مستند را در صدر اخبار خود قرار دادند. اهمیت موضوع برای صهیونیستها تا آنجا پیش رفت که ارتش اسرائیل نیز در شبکه ایکس وارد میدان شد و با لحنی خشمگین، ضمن حمله لفظی به نظام حکمرانی ایران، مستند را «دروغپردازی» خواند؛ ادعایی که خود نشاندهنده عمق نگرانی تلآویو از اثرگذاری این روایت است.
روایت ایران، نقطه ضعف اسرائیل
این موج از واکنشها، از رسانهها تا نهادهای نظامی صهیونیستی، نشان میدهد راهبرد جدید ایران در هدفگیری افکار عمومی اسرائیل، مسیری درست و اثرگذار است؛ مسیری که میتواند شکست تازهای برای رژیم صهیونیستی رقم بزند. در واقع، واکنشهای عصبی و گسترده تلآویو گواهی است بر اینکه روایت واقعی، همان سلاحی است که صهیونیستها بیش از هر چیز از آن هراس دارند.
ایران با انتشار این مستند، نهتنها شکافی در دیوار سانسور رژیم ایجاد کرد، بلکه برای نخستینبار نشان داد که میتوان در میدان جنگ روانی و تبلیغاتی نیز ضربهای سنگین بر پیکره رژیم صهیونیستی وارد کرد؛ ضربهای که صدای آن در رسانههای عبری هنوز طنینانداز است.