به گزارش خبرنگار حوزه و روحانیت خبرگزاری تسنیم، حجتالاسلام دکتر محمد عرب صالحی، رئیس پژوهشکده حکمت و دینپژوهی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی و حجتالاسلام و المسلمین حمیدرضا شاکرین، مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در نشست خبری همایش «فلسفه منطق فهم دین» در سخنانی به بررسی ابعاد فهم و ادراک انسان و بررسی اقبال جامعه اسلامی در برابر نظریهها و جریانهای فکری جدید در غرب پرداختند.
حجتالاسلام عرب صالحی با تشریح مبانی نظری این همایش، به بررسی چرخشهای معرفتی در فلسفه غرب و تأثیر آن بر رویکردهای فکری معاصر پرداخت. وی در پاسخ به چیستی عنوان همایش، توضیح داد که فلسفه غرب پس از کانت عملاً از ساحت وجودشناسی فاصله گرفته و به معرفتشناسی چرخش یافتهاست؛ چرخشی که هنوز نیز در فضای فکری غرب غلبه دارد.
او با اشاره به تلاشهای دگر برای بازگشت به وجودشناسی افزود: گرچه هایدگر داعیه احیای پرسش از وجود را داشت، اما در عمل انسانشناسی و تحلیل وجود انسانی در اندیشه او بر حوزه وجودشناسی پیشی گرفت. به گفته وی، این روند در نهایت غرب معاصر را به پذیرش نوعی نسبیت گسترده در فهم کشاندهاست.
عرب صالحی بیان کرد که بسیاری از فیلسوفان غربی، فهم انسان را تاریخی و وابسته به شرایط زیستجهان دانستهاند و برخی حتی پا را فراتر نهاده، به نسبیت محض در ادراک انسانی باور دارند. بهاعتقاد او، این نگاه نسبیتگرایانه به فضای فکری جهان اسلام نیز راه یافته و جریان روشنفکری سکولار که از او بهعنوان «نو اعتزالی» یاد میکند اکنون در برخی موارد بر نسبیت مطلق فهم تأکید دارد؛ در حالی که گروهی از عالمان مسلمان با تکیهبر منابع عقلی و نقلی بهنقد این رویکرد پرداختهاند.
وی با اشاره به نقش مرحوم آیتالله مصباح یزدی در طرح ایده «منطق فهم دین» اظهار داشت که پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی نخستین نهادی در جهان اسلام بود که گروه علمی مستقلی را با این عنوان تأسیس کرد؛ گروهی که امروز به یکی از جریانسازترین مراکز پژوهشی در مباحث روششناسی دینی تبدیل شدهاست. به گفته او، دغدغه این تلاش علمی، صرفاً فهم گزارههای دینی نیست، بلکه هدف، ورود عمیق و نظاممند به لایههای فلسفی، معرفتشناختی و روششناختی فهم دین است.
عرب صالحی با بیان نمونههایی از پیامدهای نسبیتگرایی معرفتی یادآور شد که برخی صاحبنظران معاصر، فهم پیامبر و ائمه(ع) از دین را نیز تحتتأثیر نسبیت دانستهاند و متفکرانی چون عبدالکریم سروش و محمد مجتهد شبستری، قرآن را «فهم پیامبر» و بنابراین متنی تاریخی تلقی کردهاند. وی تأکید کرد که چنین برداشتی، راه را برای نوعی پلورالیسم معرفتی باز میکند؛ رویکردی که بهطور طبیعی به پلورالیسم دینی و سپس فرهنگی میانجامد. او افزود که آثار این نظریهها سالهاست در برخی کشورهای اسلامی بروز یافته و اکنون زمینههای تحقق اجتماعی آنها در حال تقویت است.
رئیس پژوهشکده حکمت و دینپژوهی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به سنت علمی غرب اظهار داشت: در جهان غرب، هرگاه دانشی تأسیسشده، فلسفه آن علم نیز همزمان یا پس از آن شکل گرفته است؛ رویکردی که سبب استحکام و انسجام نظری علوم شدهاست. وی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی را پیشرو در ورود به «فلسفههای مضاف» دانست و گفت که اگر حوزههای علمیه به این عرصه توجه کنند، بخش قابلتوجهی از شبهات و مسائل نظری حل خواهد شد. او از نگارش حدود صد جلد کتاب در یک حوزه فلسفی بهعنوان نشانهای از جدیت پژوهشگاه در این مسیر یاد کرد.
عرب صالحی در پایان تأکید کرد که بازگشت به مبانی فلسفی فهم دین و تقویت «منطق فهم دین» ضرورتی راهبردی برای مواجهه با موج نظریههای وارداتی و حفظ اصالت معرفت دینی در جهان امروز است.
تأکید بر بازنگری در دستگاه روششناسی علوم دینی در نشست خبری همایش «فلسفه منطق فهم دین»
همچنین حجتالاسلام والمسلمین شاکرین با تبیین ضرورت بازنگری در بنیانهای روششناختی علوم دینی، بر اهمیت توجه دوباره به منطق فهم دین در شرایط پیچیده فکری معاصر تأکید کرد. وی با اشاره به اینکه مسلمانان از آغاز ظهور اسلام با گستره کمنظیر معارف دینی روبهرو بودهاند، توضیح داد که همین وسعت و ژرفای معارف، از نخستین سدههای اسلامی نیاز به یک نظام روشمند برای فهم دین را ضروری ساختهاست.
مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی شکلگیری دانش اصول فقه و قواعد تفسیری در صدر اسلام را نشانهای از آگاهی عالمان مسلمان نسبت به اهمیت روش دانست و یادآور شد که تلاشهای روششناختی اندیشمندان اسلامی، افزون بر ایجاد سنتی مستقل در درون جهان اسلام، در برخی حوزهها بر تفکر غربی نیز تأثیر گذاشته است.
وی در ادامه مباحث خود با اشاره به نظریهها و جریانهای فکری جدید در غرب، تأکید کرد که این دیدگاهها اگر بدون درک صحیح وارد فضای فکری مسلمانان شوند، میتوانند آسیبهایی جدی برای فهم دینی ایجاد کنند. به گفته او، جریانهای نوظهور مانند نظریههای زبانشناختی سوسور یا نظریه گفتار جان آستین، همانقدر که میتوانند افق پرسشهای تازهای بگشایند، در صورت سوءبرداشت، زمینهساز انحراف از مسیر صحیح فهم متن و معارف دینی خواهند بود.
مدیر گروه منطق فهم دین پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی با اشاره به نمونههایی از قرائتهای نادرست از قرآن که تحتتأثیر نظریههای زبانشناسی و فلسفه زبان شکلگرفتهاند، بر این نکته تأکید کرد که مسئله تنها بهروش محدود نمیشود، بلکه مبانی فلسفی و پیشافلسفی فهم دین نیز نیازمند بازبینی جدی هستند. او هرمنوتیک را نمونهای دانست که با وجود عدم ارائه روش مستقیم، آثار گستردهای بر روش و تفسیر بر جای میگذارد و از اینرو توجه به آن برای ساماندهی دستگاه فهم دین ضروری است.
شاکرین در بخش دیگری از سخنان خود، به اهداف تأسیس گروه منطق فهم دین اشاره کرد و آن را تلاشی برای بازخوانی دقیق میراث روششناسی دینی، انجام مطالعات تطبیقی درونمذهبی و بینمذهبی، و بررسی رویکردهای معاصر در سطح جهانی دانست. وی تصریحکرد که بخشی از این فعالیتها معطوف به شناسایی خلأهای نظری موجود در علوم دینی است؛ از جمله در اصول دین که بیشتر بر مبانی ارتکازی استوار بوده و امروز نیازمند تبدیل شدن به نظریههایی سامانمند و متناسب با نیازهای روز است.
وی همچنین از گسترش مباحث منطق فهم دین به دانشگاهها خبر داد و یادآور شد که این جهتگیری علمی نخستینبار توسط مرحوم آیتالله مصباح یزدی پیشنهاد شد و سپس با طراحی و پیگیری آیتالله رشاد وارد مسیر اجرا شد؛ مسیری که به گفته او اکنون به ثمر نشسته و در حال توسعه بیشتر است.
حجتالاسلام شاکرین در پایان تأکید کرد که توجه به روششناسی نوین و تقویت مبانی فلسفی فهم دین از مهمترین ضرورتهای امروز حوزه و دانشگاه است و برگزاری همایشهایی چون «فلسفه منطق فهم دین» میتواند در ارتقای ظرفیتهای نظری و فکری جهان اسلام نقش مهمی ایفا کند.
انتهای پیام/