طرفداری | دنیای فوتبال برای دههها در آرایشهای تاکتیکی مختص هر کشور خلاصه میشد، اما اکنون میتوان گفت تمام مربیان و بازیکنان از یک مکتب مشابه پیروی میکنند؛ جایی که در کتاب قانون فوتبال، انتخابهای متعدد و مشترکی وجود دارد.
اگر به بازیهای سطح آماتور فوتبال پایه انگلیس نگاه کنید، از جمع بچههای دبستانی که بهدنبال توپ میدوند تا زمینهای گلآلود و درگیریهای لیگهای دسته پایین، احتمالاً متوجه خواهید شد که هر دو تیم با آرایش منظم چهار مدافع بهمیدان میروند. این چیدمان، انتخاب ناخودآگاه فوتبال انگلیس است؛ عادتی که از دهه 1960 و همراه با رواج سیستم 2-4-4 شکل گرفت. با این حال، این الگو در سرتاسر اروپا یکسان نیست. بهویژه در ایتالیا که مدافعانِ جوان برای بازی بهعنوان مدافع میانی یا کناری در یک سیستم سه یا پنجدفاعه آموزش میبینند. این رویکرد ریشه در پیشینه تاکتیکی ایتالیا دارد؛ فوتبال این کشور از زمانی به خود بالید که سبک تدافعی منظم و ساختاریافتهاش، کاتناچیو (به معنای چفتِ در)، به شهرت رسید. سبکی که مدافعان میانی قدرتمند با وینگرهای سختکوش در کنار زمین همراه میشدند و یک لیبرو یا سوئیپر برای پشتیبانی بیشتر سر از خط هافبک در میآورد.
ساختار کاتناچیو به تدریج به صورت 2-5-3 درآمد، اما بعدها توسط سرمربیان ماجراجوی ایتالیایی، به آرایش تهاجمیتر 3-4-3 تبدیل شد. برای دههها، انزوای تاکتیکی و محدودیتهای فناوری باعث شد سبکهای هر کشور از هم جدا بمانند. اما امروزه افزایش ارتباطات و مواجهه با فرهنگهای فوتبالی دیگر، این خطوط مشخص را کمرنگتر کرده است. بهعنوان نمونه، در سال ۲۰۱۷، پس از آنکه آنتونیو کونته با موفقیت سیستم 3-4-3 را در چلسی پیاده کرد، برای نخستینبار نسبت تیمهایی که در لیگ برتر با آرایش سهمدافع بازی میکردند (۱۶%) از سریآ بیشتر شد. هرچند نفوذ این تغییرات به ردههای پایه زمان میبرد، اما دیگر «دفاع چهارنفره» معیار قطعی و استاندارد فوتبال انگلیس نیست.
چلسیِ قهرمان آنتونیو کونته، موج تازهای از سیستم 3-4-3 را در فوتبال انگلیس ایجاد کرد
همانطور که در گراف بالا میبینید، از سال 2024 هم شاهد موج کوچکی از محبوبیت سیستم 3-4-3 هستیم؛ موجی که تا حد زیادی با ورود اولیور گلاسنر به نیمکت کریستال پالاس شکل گرفت. با توجه به موفقیت عقابها در این نسخه بسیار گذارمحور از فوتبال انگلیس، نسخهای که به ساختار دفاعی محکم و ضدحملههای سریع متکی است، میتوان با اطمینان گفت که سیستم 3-4-3 به این زودیها از صحنه کنار نخواهد رفت.
در بررسی تاریخ 3-4-3، از ریشههای تدافعیاش تا تبدیلشدن به سلاح تیمهای ماجراجوی آنتونیو کونته، جانپیرو گاسپرینی و اولیور گلاسنر، به تصویری از ساختاری میرسیم که برای خنثی کردن فوتبال مالکانه و ضربهزدن متقابل ساخته شده است. اما این سیستم فقط در ضدحملههای برقآسا و بازی مستقیم از جناحین خلاصه نمیشود؛ 3-4-3 در واقع زمانی الهامبخش شد که «بازی پوزیشنال یوهان کرایوف و پپ گواردیولا» بُعد هجومیتر آن را آزاد کرد. کرایوف با الهام از سیستم 3-3-4 خود در آژاکس، تلاش کرد تا مسیرهای پاس بیشتری را در مرکز زمین ایجاد کند. به همین خاطر، گواردیولا در بارسلونای او در نقش ترکیبی مدافع میانی و هافبک بهمیدان رفت.
در سیستم کرایوف، رونالد کومان بهعنوان مدافع میانی عمل میکرد و سرخی بارخوان و آلبرت فرر، دو مدافع کناری، در زمان تصاحب مالکیت توپ به خط دفاع اضافه میشدند تا پپ گواردیولا به خط هافبک منتقل شود. این ساختار باعث ایجاد مجموعهای از مثلثهای پاسکاری در سراسر زمین شد، طوری که بازیکنان کرایوف همیشه حداقل دو گزینه مطمئن برای حرکت سریع، دقیق و بیهراس توپ به جلو در اختیار داشتند. اوزهبیو ساکریستن و تیکسی بگریستین، وظیفه بازیسازی و حضور بهموقع در محوطه جریمه را بر عهده داشتند، در حالی که مهاجمان توانمندی چون هریستو استویچکوف، میشل لادروپ و آندونی گویکوچهآ برای جابهجایی به آزادیعمل رسیده بودند و اغلب با این حرکتهای آزاد خود، بر دو خط چهارنفرهای که آن زمان در فوتبال اسپانیا رایج بود، برتری عددی ایجاد میکردند.
کومان و گواردیولا از مهمترین بازیکنان بارسلونای کرایوف بودند
بسیاری از مربیان مدرن نیز تلاش کردهاند از 3-4-3 بهعنوان ابزاری برای ساخت الگوهای پاسکاری دقیق استفاده کنند، اما هیچکس به اندازه ژابی آلونسو در بایرلورکوزن در این کار موفق نبوده است. هرچند انعطافپذیری تاکتیکی او بعدها وضوح بیشتری پیدا کرد، اما لورکوزن خارقالعاده و شکستناپذیر 24-2023، بر پایه سیستمی بنا شده بود که به پاسهای کوتاه، سریع و عمودی از میانه میدان اتکا داشت. مشابه کاری که روبن آموریم در اسپورتینگ لیسبون و حالا در منچستریونایتد انجام داده است. در این رویکرد، هنگام مالکیت توپ، آرایش تیم 1-2-4-3 میشود و وینگرهای سنتی 3-4-3 در پست شماره 10 قرار میگیرند.
در سیستم بایرلورکوزن، فلوریان ویرتس و یوناس هافمن در پست 10 قرار داشتند. این ساختار به دو وینگبک خلاق آلونسو، الخاندرو گریمالدو و یرمی فریمپونگ اجازه میداد از کنارهها به جلوی زمین منتقل شوند و همزمان که بهوسیله سرعت و ارسالهایشان خطر ایجاد میکنند، زمین را کشیدهتر کرده و فضاهایی را برای هافبکهای بازیساز فراهم کنند تا در مرکز زمین از آنها بهره ببرند.
ساختار لورکوزنِ آلونسو؛ میزان بزرگی دایرهها و خطوط بین بازیکن، مشارکت آنها در بازیسازی، تعداد پاس و ارزش آن را نشان میدهد.
با این حال، بسیاری از نسخههای مدرنِ سیستم 3-4-3 به شکلی آشکار تهاجمیاند و اغلب توسط تیمهایی استفاده میشوند که قصد دارند نظم تثبیتشده فوتبال را با دوندگی شدید بدون توپ و ضدحملههای سنگین و برقآسا به چالش بکشند. والتر ماتزاری شاید آنطور که باید بهعنوان یکی از پایهگذاران احیای 3-4-3 مدرن شناخته نشده باشد، اما ناپولی او در اوایل دهه ۲۰۱۰ بهوضوح نشان داد این سیستم تا چه اندازه میتواند از وینگبکهای یورشگر و پیشرویهای جسورانه مدافعان میانیِ کناری بهره ببرد.
کریستین ماجو، مهمترین مهره ساختار ماتزاری بازیکنی بود که بیوقفه در جناح راست بالا و پایین میرفت و حمله را به خط دفاع حریف میکشاند. در سوی دیگر نیز خوان کامیلو زونیگا با همان شدت، سرعت و تمایل به بازی مستقیم عمل میکرد. هوگو کامپانیارو، مدافع میانی راستپا، وقتی وینگبک جلو میرفت تا بهوسیله پیشروی قدرتمند با توپ یا دوندگی تهاجمی در عمق زمین، از فضای آزادشده نهایت استفاده را داشته باشد. این انرژی، بیباکی و خلاقیت در کنارهها باعث میشد ناپولی توپ را با سرعت به مهاجم مرگبارش، ادینسون کاوانی، برساند و همچنین از جابهجاییهای آزاد و بازیسازی ازکوئیل لاوتزی در نقش شماره ۱۰ بهرهمند شود تا حملات روانتر و مؤثرتری شکل بگیرند.
والتر ماتزاری که حالا نامش در ناکجاآباد آسیا شنیده میشود، روزی یکی از تاثیرگذارترین مربیان سری آ بود
در سالهای اخیر، جانپیرو گاسپرینی با ارائه نسخهای پرفشار از سیستم 3-4-3، آتالانتا را به بهترین جایگاهش در سری آ رساند و حتی یک جام اروپایی نیز فتح کرد. بار دیگر، این وینگبکهای تهاجمی و مدافعان میانی جسور و پیشکشنده بودند که موتور پیشروی تیم را از عقب زمین روشن میکردند، در حالی که وینگرهای سریعی همچون آدمولا لوکمن و مهاجمان قدرتمندی مثل دوان زاپاتا، وظیفه رهبری خط حمله را بر دوش میکشیدند.
با این حال، اساس آن تیمِ گاسپرینی بر سازماندهی بینقص بدون توپ استوار بود، چیزی که در پیروزی چشمگیر آتالانتا برابر لورکوزن در فینال لیگ اروپا مشاهده شد. آتالانتا با یک سیستم جاهطلبانه پرس نفر به نفر، ساختار بازیسازی پیچیده آلونسو را خنثی کرد، در حالی که هر دو تیم بازی را با آرایش 3-4-3 آغاز کرده بودند. برای سیستمی که از دل رویکردی کاملاً تدافعی برخاسته بود، این نمایش نشان میداد که 3-4-3 چگونه به ساختاری متنوع، پویا و چندلایه تبدیل شده است.
یکی از مهمترین مزیتهای سیستم 3-4-3، سرعتی است که تیمها بهواسطه آن میتوانند از یک ساختار دفاعی منسجم، به حالتی تهاجمی گذر کنند، حالتی که هم عرض زمین را پوشش میدهد و هم روی خط دفاع چهارنفرهی سنتیِ حریف برتری عددی ایجاد میکند. کریستال پالاسِ اولیور گلاسنر بهواسطه همین نظم رشد کرده است؛ آنها به قدرت فیزیکی فوقالعاده وینگبکهایشان، تایریک میشل و دنیل مونیوز تکیه میکنند تا هر بار که در بازپسگیری توپ موفق بودند، آن را بهسرعت به خط حمله منتقل کنند. مونیوز که در حمله و تکلزنی بازیکن قدرتمندی بهشمار میرود، از ابتدای فصل گذشته تاکنون بیش از هر بازیکن دیگری در لیگ برتر دوندگی با سرعت بالا (بیش از ۲۰ کیلومتر بر ساعت) داشته است.
نمونه روشن ساختار پالاس در آوریل 2024 برابر منچسترسیتی رقم خورد: پالاس در حالت دفاعی کاملاً جمع و متراکم قرار میگیرد؛ سه مهاجم در عرضی باریک میایستند تا مسیر پاس به مرکز زمین را ببندند و فولبکها نیز کاملاً فشرده عمل میکنند. اما تنها چند دقیقه بعد، در صحنهای که به گل نخستشان منجر شد (آنها آن روز در اتحاد ابتدا 1-0 جلو افتادند اما در نهایت ۴–۲ شکست خوردند)، زمین کاملاً کشیده و باز شده است: مونیوز و میشل بالا و روی خطوط کناری قرار گرفتهاند و این ساختار به پالاس اجازه داده پنج بازیکن را مقابل دفاع چهارنفره گواردیولا قرار دهد.
به این گیف از حرکت کریستال پالاسِ گلاسنر دقت کنید
کریستال پالاس در روز خوبش، عملکردی سریع و قاطع دارد. حتی وقتی حملاتشان مطابق برنامه پیش نمیرود، همچنان برای رقابت با حریفشان آماده هستند. از 62 دیداری که گلاسنر روی نیمکت عقابها نشسته، آنها تنها در هفت بار با اختلاف بیش از یک گل شکست خوردهاند. توانایی تطابق آرایش تیم با جریان مسابقه، 3-4-3 را به سیستمی ایدهآل برای بازیهای گذارمحور تبدیل میکند؛ مشروط بر اینکه وینگبکها پرانرژی باشند، مدافعان میانیِ کناری در پوشش فضاها بهخوبی کارشان را انجام دهند و هافبکها نیز وظایف تدافعی خودشان را تکمیل کنند.
این موضوع شاید دلیل محبوبیت روزافزون سیستم 3-4-3 در بوندسیگا، لیگ شناختهشده برای فوتبال ضدحمله، را توضیح دهد. از ابتدای فصل گذشته، حدود یکسوم از تیمهای آلمانی بازی خود را با این آرایش آغاز کردهاند. آینتراخت فرانکفورت، تیم سابق گلاسنر، از فینال لیگ اروپای 2022 همچنان با سیستم سه مدافع بازی میکند و رقیبشان، ماینتس نیز مدتهاست تحت هدایت یان زیورت و بو هنریکسن، سیستم مشابهی را انتخاب کرده است.
این رویکرد در فوتبال فرانسه هم محبوبیت یافته و از فصل 22-2021 شاهد رشد چشمگیری بوده است. شناسایی نیروی محرکه آن دشوار است، اما تعداد مدافعان جوان و چابکی که اخیراً در لیگ یک فرانسه پرورش یافتهاند، مانند وسلی فوفانا، لنی یورو و عبدالقادر خوسانوف، نشان میدهد که سیستم 3-4-3 بهترین ساختار برای استفاده از از تواناییهای آنها در نقش مدافعان میانی کناری است. در اسپانیا نیز شاهد افزایش نسبی بودهایم، که عمدتاً بهوسیله سلتاویگویِ کلودیو خیرادز رقم خورده است. با این حال، سهم کلی هنوز حدود ۱۲% بوده و در لالیگا، جایی که سیستم 4-2-3-1 هنوز غالب است، پایین بهنظر میرسد.
سیستم 3-4-3 به لیگهای سطح اول فوتبال اروپا نفوذ کرده است
اگرچه در لیگ برتر انگلیس تاکتیک تیمها در تأثیر مربیان باسابقه خلاصه میشود، اما اثرگذاری فوری و گسترده چلسیِ آنتونیو کونته غیرقابل انکار است. ویکتور موزس و مارکوس آلونسو در وینگبک یورش را آغاز میکردند، نمانیا ماتیچ و انگولو کانته در میانه زمین میجنگیدند، در حالی که ادن هازارد و پدرو در دو طرف دیوگو کوستا آزادانه در حرکت بودند؛ در آن زمان، چلسی دومین رکورد امتیازی تاریخ لیگ برتر را به ثبت رساند و الهامبخش تیمهای متعددی شد. مایکل کاکس، نویسنده ارشد اتلتیک در کتاب The Mixer نوشته است:
به نظر میرسید بهترین راه برای مهار سیستم 3-4-3 چلسی، استفاده از همان سیستم است. شگفتانگیزترین نکته آنجا بود که آرسن ونگر پس از دو دهه و انجام بیش از هزار بازی با سیستم چهار مدافع، تحت تاثیر چلسی و تاتنهام، از سیستم مشابه آنها پیروی کرد.
چند سال بعد، توماس توخل با استفاده از همان سیستم مشابه، در حالی که ریس جیمز و بن چیلول در کانالهای کناری میدویدند، لیگ قهرمانان اروپا را با چلسی فتح کرد. البته توخل که حالا هدایت تیم ملی انگلیس را برعهده دارد، ترجیح میدهد از سیستم چهار مدافع استفاده کند. سیستم 3-4-3 بسیاری از بزرگترین فوتبالدوستان جهان را شیفته خود کرده، اما به نظر میرسد هنوز فصلهای نانوشتهای از آن در خاک انگلیس باقی مانده است.
متنی که خواندید ترجمهای از مجموعه یادداشتهای تام هریس در اتلتیک بود. این نویسنده پیشتر به بررسی سایر سیستمهای برجسته فوتبال پرداخته و در روزهای آینده، این تحلیلها در اختیار شما قرار خواهد گرفت.