شناسهٔ خبر: 75845151 - سرویس علمی-فناوری
نسخه قابل چاپ منبع: مهر | لینک خبر

ماجرای جلسات علامه جعفری، پروفسور حسابی و هشترودی؛ راز انتقاد به حافظ

گلشنی گفت: فلاسفه علم دیدگاه‌های گوناگون دارند، اما در یک نکته مشترک هستند و آن اینکه برای هر علمی، اصول متافیزیکی و غیرعلمی حاکم است موضوعی که علامه جعفری از پیشگامان آن بودند.

صاحب‌خبر -

به گزارش خبرنگار مهر، آئین رونمایی از ویراست جدید کتاب ارتباط انسان_جهان اثر علامه محمدتقی جعفری به مناسبت هفته کتاب امروز یکشنبه ۲۵ آبان ماه در دانشگاه جامع انقلاب اسلامی برگزار شد.

مهدی گلشنی، استاد ممتاز دانشگاه صنعتی شریف، گفت: در برخی محیط‌ها نگاه‌شان به علامه جعفری غفلت‌آمیز بود، در حالی که در دو دههٔ آخر عمرشان با او رفت‌وآمد نزدیکی داشتند.

وی با اشاره به اینکه علامه جعفری از پیشگامان وحدت حوزه و دانشگاه محسوب می‌شد، افزود: در جلسات هفتگی‌ای که دکتر حسابی و هشترودی برگزار می‌کردند و مسائل علم و فلسفه را در آن بررسی می‌نمودند، علامه نیز حضور فعال داشت. مرحوم حسابی استاد او در دانشگاه تهران بود و تنها فیزیک‌دانی در آن دوران که به بحث‌های فلسفی فیزیک علاقه‌مند بود، در حالی که آن زمان اصلاً صحبت از فلسفهٔ فیزیک نبود.

گلشنی تصریح کرد: سال ۱۳۶۷ که وقتی دوره دکترای فیزیک را در دانشگاه شریف راه‌اندازی کردند، از پروفسور عبدالسلام دعوت نمودند. در بازدیدش از ایران، او با عده‌ای از چهره‌های علمی و فکری جلسه داشت که یکی از آن‌ها علامه جعفری بود. اولین پرسش علامه از عبدالسلام درباره اصل عدم قطعیت هایزنبرگ بود که منکر قاعده علیّت تلقی می‌شود. عبدالسلام پاسخ رایج آن روز را داد، اما گلشنی که مترجم بود، باور نداشت و گفت که او از آن دیدگاه کناره‌گیری کرده است.

وی توضیح داد: در همان جلسه، علامه جعفری به نامه‌هایش به برتراند راسل اشاره کرد و پروفسور عبدالسلام نیز خاطرهٔ ملاقاتش با راسل را روایت نمود. همهٔ گفت‌وگوهای آن جلسه حول محور رابطهٔ فیزیک و فلسفه بود.

گلشنی تأکید کرد: علامه جعفری با دانشمندان غربی مکاتبه داشت و حتی در دانشگاه‌هایی در خارج از کشور سخنرانی کرده است. وی گفت که نامه‌های علامه به راسل را می‌خواند و می‌دانست که راسل به برخی از آن‌ها پاسخی نداده است. اتفاقی مشابه پس از جنگ جهانی دوم رخ داد؛ وقتی ادلر از راسل درخواست مناظره کرد و سؤالی مطرح نمود که راسل قادر به پاسخگویی نبود. همین اتفاق برای علامه رخ داد و راسل به نامهٔ او پاسخی نداد.

استاد دانشگاه شریف بیان کرد: علامه جعفری از زمان خودش جلوتر بود. در حدود ۶۰ سال پیش، هنگامی که او در آمریکا بود، بحث فلسفه در دانشکده‌های فیزیک اصلاً مطرح نبود. علامه جزو افرادی بود که این راه را باز کرد. او می‌گفت که هنگام حضور در نجف به دیدار سید عبدالهادی شیرازی رفته و پیشنهاد داده است که باید با زبان علم روز به آشنایی پرداخت و به سوالات، پاسخ‌های علمیِ روز را ارائه داد. سید شیرازی حرف علامه را تأیید کرد، اما گفت نجف جایگاه مناسبی برای تدریس فلسفه نیست.

گلشنی خاطرنشان کرد: علامه دیدگاهی مطرح کرد که علما در دهه‌های اخیر به آن رسیده‌اند: دیدگاه فلاسفهٔ غرب به تدریج به دیدگاه فلاسفهٔ اسلامی نزدیک شده است. اما نفوذ فرهنگ غرب در کشور ما باعث شده نوآوری‌های غربی بدون نقد به ما منتقل شود. امروزه فیلسوفان علم به این نتیجه رسیده‌اند که علم تجربی نمی‌تواند پاسخگوی همهٔ مسائل بشری باشد و ارزش‌های اخلاقی را توجیه نمی‌کند چیزی که خود پوپر نیز در دههٔ ۱۹۶۰ میلادی بیان کرده بود.

وی افزود: فلاسفهٔ علم دیدگاه‌های گوناگون دارند، اما در یک نکته مشترک هستند و آن اینکه برای هر علمی، اصول متافیزیکی و غیرعلمی حاکم است که از درون خود آن علم نشأت نگرفته است. علاوه بر این، هر آزمایش یا پدیده‌ای را نمی‌توان تنها با یک نظریه توضیح داد؛ نظریه‌های دیگری نیز می‌توانند آن را تکمیل کنند.

گلشنی ادامه داد: علامه همواره تأکید می‌کرد که جهان نباید تنها از عینک تخصص دیده شود. امروزه، پزشکی کل‌نگر در دانشگاه‌های آمریکا راه افتاده است و علوم انسانی جزئی از آموزش پزشکی شده است روندی که قبلاً وجود نداشت، اما علامه جعفری پیش از همه این دیدگاه کل‌نگر را داشت.

وی یادآور شد: علامه جعفری صحبت از حیات معقول می‌کرد و معتقد بود علم و فلسفه باید همراه با دین باشند تا بتوانند نگاهی جامع به انسان ارائه دهند.

گلشنی همچنین گفت: نکتهٔ دیگر در فکر علامه، مخالفت او با پوزیتیویسم بود که در دانشگاه‌های ما و جهان رواج داشت. یکی از اساتید برجستهٔ دانشگاه برکلی چندی پیش گفت که باید پوزیتیویسم را کنار گذاشت، زیرا جلوی پیشرفت علم را می‌گیرد. این رویکرد در دانشگاه‌های طراز اول جهان دگرگون شده و علامه جعفری، پیش‌قدم این جریان بود.

استاد دانشگاه شریف در خصوص شخصیت علامه گفت: وی ویژگی نقدپذیری هم داشت. در یکی از جلساتی که مهمان آقایان آیت‌الله رشاد، محقق داماد و دینانی بودند، علامه فرمود که در جوانی ایرادهایی به حافظ داشت و فکر می‌کرد چرا در اشعارش به دعای سحر اشاره‌ای نمی‌کند. من همان‌جا بیت «هر گنج سعادت که خدا داد» را خواند و داستانی را نقل کرد که در جوانی به حافظ ایراد داشت و گروهی از چهره‌های برجسته نیز مخالف او بودند. یک‌بار فال از حافظ گرفت و بیت «قتل این خسته به شمشیر تو تقدیر نبود» ظاهر شد و ایشان از این موضوع متنبه شد.

گلشنی در پایان اشاره کرد: کتاب ارتباط استان–جهان نوشتهٔ علامه جعفری، آن‌روزها به طور خاص به نقد دیدگاه آگوست کنت یعنی نقد پوزیتیویسم پرداخته است.