به گزارش اقتصادنیوز، با برقراری آتشبس نامطمئن میان ایران و اسرائیل، نشانههایی ظاهر شده که تهران ممکن است با کمک پکن به دنبال تکمیل دوباره زرادخانههای خود باشد.
منیژه موذن در اکوایران نوشت: به نظر میرسد این موضوع ناشی از تضعیف سامانههای تهاجمی و دفاعی ایران در جریان حمله اسرائیل از ۱۳ تا ۲۴ ژوئن، و نارضایتی رو به رشد در میان دستگاه سیاسی و امنیتی ایران دربارهی نبود حمایت نظامی ملموس از سوی روسیه باشد.
به نوشته امواج مدیا، از زمان سفر وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران، عزیز نصیرزاده، به چینگدائو برای حضور در اجلاس سازمان همکاری شانگهای بلافاصله پس از آتشبس با اسرائیل، گمانهزنیهایی شدت گرفته که ایران ممکن است برای سختافزار نظامی به چین رو بیاورد. صحبت از چنین چرخشی بالقوه، پس از سالها وابستگی به روسیه، در ماههای اخیر وارد جریان اصلی شده و برخی چهرههای سیاسی ایران آشکارا پیشنهاد کردهاند که پکن میتواند سامانههای دفاعی پیشرفته تأمین کند.
سیلی از ادعاها
شایعات مربوط به انتقالهای جدید تسلیحاتی نخست در ژوئیه همراه با گزارشهایی مبنی بر اینکه ایران باتریهای موشکی زمینبههوا ساخت چین مدل HQ-9B را دریافت کرده است مطرح شد. ادعا میشد این تحویلها شامل یک معامله تهاتری بوده که در آن ایران با نفت خام به چین پرداخت کرده است. با این حال، پکن از طریق سفارت خود در تلآویو به سرعت این خبر را تکذیب کرد.
![]()
سامانه پدافند هوایی چینی مدل HQ-9B
با این وجود، این داستان در ایران توجه زیادی جلب کرد. چند رسانه متمایل به اصلاحطلبان گزارش دادند که تهران نه فقط سامانههای موشکی، بلکه رادارهای مراقبتی دوربرد و سامانههای جنگ الکترونیک (EW) پیشرفته را نیز به دست آورده است. هرچند رسانههای دولتی ایران سکوت کردند، این گزارشها ممکن است در حال سنجش واکنشها نسبت به همکاری عمیقتر نظامی با چین باشند.
اگر چین به عنوان یک تأمینکننده ظاهر شود، این نخستین بار نخواهد بود. در دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰، پکن ظاهراً قطعات موشک، ژیروسکوپها و مواد دوگانهمصرف ارسال کرده است. اخیراً نیز ادعا شده کشتیهای چینی امسال مواد اولیهای تحویل دادهاند که ایران میتواند برای ساخت سوخت موشک از آنها استفاده کند.
اهمیت دیگر این است که رسانههای وابسته به نهادهای نظامی ایران نیز زمینهچینی برای تغییر در حوزه هوانوردی تاکتیکی را فراهم کردهاند. در هفته پس از آتشبس با اسرائیل، دفاع پرس، رسانه وابسته به ستاد کل نیروهای مسلح، جنگنده چینی J-10C را برجسته کرده، قابلیتهای هواپیما، خدمت عملیاتی آن در پاکستان، و ظرفیتش برای تقویت ناوگان فرسوده ایران را دارای اهمیت کرد. در ۲۳ سپتامبر، ابوالفضل ظهرهوند نماینده تندرو پا را فراتر گذاشته و ادعا کرد که چین به زودی سامانههای موشکی دوربرد HQ-9 را عرضه خواهد کرد.
با اینکه هیچ اعلام رسمیای دنبال نشد، مقاله دفاع پرس همزمان شد با افزایش سرخوردگی نسبت به روسیه، شریک اصلی دفاعی ایران تا امروز،، بهویژه از آنجا که مسکو ظاهراً آماده است تجهیزات پیشرفته را به هند بفروشد، اما نه به ایران، و همین باعث شده مقامات ایرانی آماده عبور از بیاعتمادیهای گذشته نسبت به سختافزار چینی باشند.
فوریت ایران پس از آتشبس
علاقه ایران به سامانههای موشکی و جنگندههای چینی باید در سایه هزینه سنگینی که جنگ ژوئن تحمیل کرد، درک شود. تصاویر ماهوارهای نشان میدهند که شبکه پدافندی ایران که ترکیبی از سامانههای روسی، چینی و ساخت داخل است، آسیب دیده، بهویژه در مناطق غربی و نزدیک سایتهای هستهای. ![]()
جنگنده چینی J-10C
سامانه HQ-9B یکی از بهترین سکوهای زمین به هوای چین است -همارز S-300 روسیه- و میتواند دفاع ایران را در برابر تهدیدات ارتفاعبالا تقویت کند. این سامانه نه تنها یک شکاف عملیاتی حیاتی را پر میکند، بلکه توان ایران در ایجاد منطقهممنوعه در امتداد مرزهای کلیدی و زیرساختهای حیاتی را افزایش میدهد به همین ترتیب، جنگنده چندمنظوره J-10C میتواند یک افزوده تحولآفرین برای نیروی هوایی ایران باشد، نخستین جنگنده مدرن و سطحبالایی که طی دههها خریداری میشود. هرچند بسیار پایینتر از جنگندههای نسل پنجم کشورهای رقیب، J-10C میتواند در سطح منطقهای چالشی ایجاد کند، بهویژه اگر در تعداد بالا به کار گرفته شود و در یک معماری فرماندهی و کنترل مدرن ادغام شود.
در این چارچوب، مجلس ایران در اوایل سپتامبر یک لایحه را تصویب کرد که منابع تازهای را به ارتش اختصاص میدهد، شامل بودجهای برای خرید سامانههای عمده تسلیحاتی خارجی. این اقدام نشان میدهد که تهران مصمم است پس از جنگ ژوئن با علاقه خاص بهدستآوردن پلتفرمهای پیشرفته از خارج زرادخانهاش را بازسازی کند.
چرخش استراتژیک یا تنوع موقت؟
چرخش به سمت چین فقط یک راهحل موقت نخواهد بود، بلکه بازتنظیم عمیقتری در استراتژی تدارکات نظامی ایران پس از دههها اتکا به سامانههای روسی و تخصص کره شمالی خواهد بود.
فرزین ندیمی، پژوهشگر ارشد در مؤسسه واشنگتن برای سیاست خاور نزدیک، معتقد است که افزایش تمایل ایران به سامانههای چینی ناشی از «از دست دادن امید برای دریافت هرگونه سختافزار از روسیه» است. تأخیر در تحویل جنگندههای سوخو-۳۵ مورد انتظار ایران و تمرکز مسکو بر دهلینو باعث شده تهران خود را به حاشیهراندهشده ببیند. در این فضا، سامانههای چینی ممکن است به طور فزایندهای گزینههایی از نظر فنی رقابتی تلقی شوند. به گفته ندیمی: «پلتفرمهای چینی اکنون اعتبار بهتری نسبت به یک دهه قبل دارند»، و افزود که این پلتفرمها احتمالاً به صورت بستههای کامل عرضه میشوند «که سختافزار، نرمافزار، رادارها، پدافند هوایی و جنگندهها میتوانند با یکدیگر کار کنند.» زرادخانه پراکنده ایران مدتهاست که موضوع سازگاری و بومیسازی را در اولویت تدارکات قرار داده است.
![]()
جنگنده روسی سوخو-۳۵
با این حال، ایران از انقضای تحریم تسلیحاتی سازمان ملل در سال ۲۰۲۰ ذیل مفاد برجام استفاده کمی کرد، بخشی به دلیل بیاعتمادی دیرینه به کیفیت و قابلیت اطمینان سختافزار چینی بود. این تردید پس از عملکرد جنگندههای J-10C چین در درگیریهای اخیر پاکستان با هند ایرانیها را تحت تأثیر قرار داده است.
از دید پکن، اما انتقال تسلیحات به ایران یک طنابباریک دیپلماتیک و اقتصادی باقی مانده است. آندریا گیسِلی، استاد دانشگاه اکستر و رئیس پروژه ChinaMed، تردید دارد که چین آماده باشد به این زودی چنین سامانههایی عرضه کند. اگرچه ایران ممکن است این موضوع را مطرح کرده باشد، گیسِلی محاسبه پکن را همچنان مبتنی بر احتیاط میبیند و میگوید: «به نظر نمیرسد چین آماده باشد بیش از آنچه اکنون انجام میدهد، یعنی اعتراض دیپلماتیک، خرید نفت، و تأمین قطعات برای موشکها پیش برود.»
نکته مهم این است که روابط دفاعی چین با ایران تاریخی بلند از غیرمستقیم بودن دارد، و این دینامیک همچنان بر محاسبات پکن سنگینی میکند. گیسلی گفت : «نیازی نیست چین به شکلی تحریکآمیز علیه آمریکا و اسرائیل عمل کند»، با یادآوری اینکه حمایت آشکار از تهران میتواند روابط رو به گسترش چین با کشورهای عرب خلیج فارس را نیز به خطر بیندازد. هرچند بیثباتی خفیف منطقهای میتواند منافع چین را با منحرف کردن توجه آمریکا و تقویت انتقادات پکن از مداخلات غربی تأمین کند، گیسلی هشدار داد که «آشوب واقعی برای شرکتهای چینی مضر است.»
میان شایعات و احتیاط: گام بعدی چیست؟
چرخش احتمالی ایران به سمت تسلیحات چینی میتواند به عنوان یک تغییر آرایش بزرگ پدیدار شود یا صرفاً حول نمادگرایی بچرخد. در قلب این ابهام، واقعیتی عمیقتر نهفته است: چین همه دلایل لازم را برای حمایت استراتژیک از ایران دارد، اما انگیزه کمی برای انجام این کار بهصورت آشکار دارد. بنابراین هرگونه حمایت احتمالاً پنهانی خواهد بود یا در سطحی زیر آستانه تشدید با آمریکا باقی خواهد ماند، مانند ارسال کالاهای دوگانهمصرف.
اگر چین بخواهد جسورانهتر عمل کند، وارد محیطی میشود آکنده از ریسک ژئوپلیتیک. نیروهای آمریکایی بهشدت در منطقه حضور دارند و واشنگتن پس از جنگ ایران و اسرائیل و بمباران مقامات حماس در قطر در سپتامبر، تعهدات امنیتی خود به متحدان عرب خلیج فارس را دوباره تثبیت کرده است.
در همین حال اسرائیل به دقت تحرکات چین را زیر نظر دارد؛ موضوعی که ممکن است توضیح دهد چرا سفارت چین در تلآویو نخستین نهادی بود که گزارشهای مربوط به انتقال تسلیحات به تهران را تکذیب کرد. همزمان، پیمان دفاعی متقابل اخیر عربستان با پاکستان نشان میدهد که رقبای تهران نیز در حال گسترش شراکتهای امنیتی خود هستند، و این محاسبات ایران را پیچیدهتر میکند.
برای ایران، منطق استراتژیک داشتن تنوع روشن است. هرچند چین ممکن است گزینهای پیشرفتهتر از نظر سیاسی قابل انعطاف ارائه دهد، اما این کار هزینه خواهد داشت. به گفته گیسلی پکن در حال حاضر بزرگترین مشتری نفتی تهران است، موضوعی که به آن اهرم میدهد اما همچنین توان چانهزنی ایران را محدود میکند. در نهایت، گامهای بعدی بستگی دارد به اینکه آیا گمانهزنیها پیرامون سامانههای چینی به قراردادهای واقعی تبدیل میشود یا همچنان بخشی از سیگنالدهی تهران در چارچوب بازتنظیم بعد از آتشبس باقی میماند.
∎