شناسهٔ خبر: 75840606 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: قدس آنلاین | لینک خبر

شنیدن و دیدن، کی بُوَد مانند «خواندن»؟

نه اینکه مخالف فارسی حرف زدن و اصل «فارسی را پاس بداریم» باشیم، نه... توی چند سطری که در ادامه می‌خوانید اصولاً حرفمان چیز دیگری است و به مقوله زبان فارسی ربطی ندارد.

صاحب‌خبر -

نه اینکه مخالف فارسی حرف زدن و اصل «فارسی را پاس بداریم» باشیم، نه... توی چند سطری که در ادامه می‌خوانید اصولاً حرفمان چیز دیگری است و به مقوله زبان فارسی ربطی ندارد. پس لطفاً چند ثانیه بی‌خیالِ پاسداشت زبان بشوید و به اصل ماجرا دقت کنید: «ظاهراً این روزها، خیلی از ما، مدام در حال یادگیری‌ هستیم چون پیج‌های فلسفی را فالو می‌کنیم، ریلزهای یک دقیقه‌ای درباره ابتذال بشر را سین می‌کنیم، ویدئوهایی درباره «دلبستگی ناایمن» را سیو کرده، پادکست‌های «نیچه در ده دقیقه» را توی مسیر پلی می‌کنیم و گاهی هم یک مسترکلاسِ «چطور مثل متفکران بزرگ فکر کنیم؟» را ساین‌آپ می‌کنیم و مطمئن هم هستیم که داریم رشد می‌کنیم! اما خیلی‌هایمان معمولاً یک متن عمیق و بلند را تا آخر نمی‌خوانیم چون «تایمشو» نداریم یا کتاب و مجله نمی‌خریم چون خیلی گران‌اند».

تسلیم نشو!

درباره توهم و تصور «یادگیری مجازی» و مفهوم «رشد کردن با مطالعه» سایت «ترجمان» مطلب کوتاهی را منتشر کرده است. عنوان مطلب هم عامدانه به صورت محاوره‌ای آورده شده تا با حال و هوای این روزهای کاربران مجازی جور در بیاید: «سین می‌کنی، سیو می‌کنی، ساین‌آپ می‌کنی... ولی نمی‌خونی/ اگه می‌خوای از خرده‌سواد برسی به مطالعه عمیق، این متن رو بخون!»
اما وقتی هیچ‌وقت کتاب و مجله نمی‌خریم واقعاً مسئله فقط گرانی و کمبود وقت است؟ بیشترِ ما ساعت‌های زیادی را در شبکه‌های اجتماعی می‌گذرانیم به این خیال که داریم دنبال دانش و آگاهی می‌رویم و فکر می‌کنیم این محتواها رایگان است. اما همان‌طور که اقتصاددان‌ها می‌گویند «هیچ چیز رایگان نیست»، ما داریم هزینه این‌ها را با زمان و توجهمان می‌دهیم که از هر چیز دیگری ارزشمندتر است و این هزینه را عملاً به خودِ پلتفرم‌ها می‌پردازیم و البته که گاهی برای دوره‌های آموزشی گران و کم‌مایه اینترنتی پول هم می‌پردازیم.
خب... حالا چه باید کرد؟ آیا باید همدیگر را به‌خاطر وضعیتی که در آن قرار گرفته‌ایم سرزنش کنیم؟ به‌هرحال اینکه آدم به‌جای ول‌چرخیدن در شبکه‌های اجتماعی سراغ «خُرده‌محتواهای فکری» برود خودش یک قدم مثبت است. اما آیا در این راه باید تسلیم پلتفرم‌ها شویم و به همین مقدار راضی باشیم؟

مطالعه عمیق

پلتفرم‌ها با همه مزیت‌هایشان یک جور دانش فست‌فودی ساخته‌اند؛ کوتاه، جذاب و مصرفی. مثل دانشی که سال‌ها پیش روزنامه‌نگاری برای بشر به ارمغان آورد و براساس سرعت تغییرات زندگی بشر و ذائقه انسان‌های قرن بیستم، محتواهای ساندویچی را اختراع کرد. امروز هم شبکه‌های اجتماعی مختلف برای اینکه وقت بیشتری را در آن‌ها بگذرانیم طوری طراحی شده‌اند که مدام محتوای کوتاه و جذاب جلو چشممان بگذارند. این روند کم‌کم تمرکزمان را می‌گیرد و کاری می‌کند که دیگر به‌راحتی سراغ متن‌های بلند و محتوای جدی نرویم. از جایی به بعد هم آدم خیال می‌کند دیدن چند پست و یکی دو ویدئوی آموزشی یا پادکست همان کاری را می‌کند که قبلاً کتاب و مجله می‌کرد. درحالی‌که این‌ها در بهترین حالت فقط شروع کارند.
پس مسئله این نیست که پلتفرم‌ها بد هستند؛ اتفاقاً پادکست و یوتیوب و پست‌های تحلیلی لازم‌اند و اغلب کمک می‌کنند درهای جدیدی به رویمان باز شود و با موضوعاتی تازه آشنا شویم. اما مسئله این است که این‌ها جای مطالعه عمیق را نمی‌گیرند. خواندن است که اجازه می‌دهد استدلالی را از اول تا آخر «دنبال کنیم» و به جزئیات حساس شویم.

میانجی‌های فرهنگی

«استفانیه دل‌توفو» زبان‌شناس و استاد توسعه انسانی دانشگاه «دلاور» می‌گوید: «اگرچه شنیدن و دیدن هم ابزارهای فهمیدن‌اند، اما دقیقاً همان کاری را نمی‌کنند که خواندن می‌کند. در شنیدن باید با سرعتِ گوینده جلو برویم و معمولاً همزمان کار دیگری هم می‌کنیم، برای همین بخش‌هایی از مطلب در حافظه تثبیت نمی‌شود. خواندن اما اجازه می‌دهد مکث کنیم، برگردیم، جمله را دوباره ببینیم، سرعت را خودمان تنظیم کنیم و ایده‌ها را به دانسته‌های قبلی وصل کنیم. برای محتواهای عمیق و جدی، خواندن معمولاً نتیجه بهتری می‌دهد.
البته اگر این حرف‌ها را قبول نداشته باشیم، بقیه حرف‌ها هم فایده ندارد. اما اگر پذیرفتیم که عمیق‌شدن، مستلزم خواندنِ متن‌های جدی است، سؤال بعدی این می‌شود که در این سیل محتواهای رنگارنگ از کجا بفهمیم کدام متن واقعاً ارزش خواندن دارد؟
اینجاست که به میانجی‌های فرهنگی نیاز داریم؛ کسانی که میان متون متعدد بگردند، منابع را بسنجند، سروصداها را کنار بگذارند و یک بسته خواندنیِ قابل‌اعتماد جلو ما بگذارند. میانجیگریِ فرهنگی از طریق محتواگردانی؛ جست‌وجوی عمیق در منابع معتبر، ترجمه و ویرایش و بعد چیدن آن‌ها در قالبی که خواننده‌ای با وقت و بودجه محدود هم بتواند دنبال کند، امکان‌پذیر است یعنی کاری که امروزه برخی از سایت‌های علمی و فرهنگی آن را انجام می‌دهند و البته مطالبشان را با قیمت مناسب و مقرون به صرفه به صورت مجلات و نشریات اینترنتی در اختیار مشترکانشان می‌گذارند. پس اگر هنوز به اهمیت «مطالعه عمیق» و نقش آن در رشد فرهنگی ایمان دارید، اگر از پرسه‌زنی بی‌پایان در اینترنت خسته شده‌اید و دنبال مطالب و محتواهایی هستید که در مواجهه با آن‌ها احساس کنید چیزی دستگیرتان شده و وقتتان را تلف نکرده‌اید، دنبال سایت‌هایی با محتواها و مشخصاتی که بالاتر گفتیم بگردید... باور کنید پیدا کردنشان سخت نیست.