اطلاعات نوشت: بهزاد، زاده هرات و پرورشیافته در مکتب هنری این شهر، از سوی افغانستان «نگارگر بزرگ سرزمین هرات» خوانده میشود و از سوی ایران «بزرگترین چهره نگارگری ایرانیـخراسانی»؛ همین دوگانگی نقطه آغاز اختلاف دو کشور در سالهای اخیر بودهاست.
به گزارش خبرنگار اطلاعات، افغانستان استدلال میکند که چون بهزاد «در هرات به دنیا آمده و نخستین آموزشها و آثارش در این شهر شکل گرفته»، میراث او باید بخشی از هویت فرهنگی افغانستان ثبت شود. بسیاری از پژوهشگران افغانستانی تأکید میکنند که هرات «مرکز اصلی مکتب هنری خراسان» بوده و بهزاد مهمترین نماینده این مکتب است. از نگاه آنان، ثبت این میراث با نام افغانستان نوعی احیای هویت فرهنگی است؛ هویتی که بهدلیل تحولات سیاسی و جنگهای طولانی آسیب دیده و اکنون نیازمند بازسازی است. آنها میگویند «هنر هرات بخشی از تاریخ فرهنگی افغانستان امروز است» و بنابراین باید در یونسکو با نام افغانستان دیده شود.
در سوی مقابل، ایران بر این باور است که هرات در عهد تیموریان و صفویان «بخشی از جغرافیای فرهنگی ایرانزمین» بوده و میراث بهزاد ریشه در سنت نگارگری ایرانی دارد. ایران یادآوری میکند که مهمترین و پختهترین آثار بهزاد، بهویژه دوره تبریز و نگارخانه شاه تهماسب، در قلمرو ایران شکل گرفته و «ساختار زیباییشناسی آثار او در دل سنت نگارگری ایرانی قابل فهم است، نه بهعنوان میراث یک کشور مجزا». افزون بر این، ایران اشاره میکند که نگارگری ایرانی پیشتر با مشارکت چند کشور در یونسکو ثبت شده و این پرونده «شامل مکتب هرات و آثار بهزاد نیز هست».
بنابراین افغانستان نمیتواند بخشی از میراث ثبتشده را «بهصورت انفرادی و منفک از دیگر ریشهها» ارائه دهد . یونسکو اصولاً مالکیت انحصاری بر میراث ناملموس را به رسمیت نمیشناسد و تأکید میکند که میراث فرهنگی «نتیجه تعامل تمدنی و تاریخی ملتهاست». تجربه ثبت نوروز یا خوشنویسی نشان داده است که این سازمان ترجیح میدهد پروندهها «چندملیتی» باشند و نه تککشوری.
دکتر علیرضا ایزدی، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی کشور، در این باره گفت: نقاشی ایرانی با همان مشخصات، پیش از این به نام ایران ثبت شدهاست. حالا اگر افغانستان بخواهد مکتبی را تحت عنوان «مکتب بهزاد/ هرات» ثبت کند، باید ابتدا با ما پای میز مذاکره بنشیند و رضایت ایران را جلب کند.
وی افزود: افغانستان میتواند در پرونده ما (نقاشی ایرانی) اشاره کند که این سبک و سیاق در خاک آن کشور هم رواج دارد، اما آنچه به ایران تعلق دارد—یعنی سبک و ویژگیهای منحصربهفرد آثار بهزاد—بدون نام ایران قابل ثبت نیست.
همه این موارد قواعد و تفاسیر مشخصی دارد که باید پای میز مذاکره حل شود. یونسکو نیز بههیچوجه دنبال ایجاد تنش نیست.ایزدی تأکید کرد: کنوانسیون ۲۰۰۳یونسکو موضوع مالکیت را مطرح نمیکند؛ بخش زیادی از میراث فرهنگی در این منطقه ریشههای مشترک دارد و کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان در یک حوزه تمدنی شکل گرفتهاند. بنابراین طبیعی است که عناصر فرهنگی میان این کشورها مشترک باشد .
اطلاعات نوشت: بهزاد، زاده هرات و پرورشیافته در مکتب هنری این شهر، از سوی افغانستان «نگارگر بزرگ سرزمین هرات» خوانده میشود و از سوی ایران «بزرگترین چهره نگارگری ایرانیـخراسانی»؛ همین دوگانگی نقطه آغاز اختلاف دو کشور در سالهای اخیر بودهاست.
به گزارش خبرنگار اطلاعات، افغانستان استدلال میکند که چون بهزاد «در هرات به دنیا آمده و نخستین آموزشها و آثارش در این شهر شکل گرفته»، میراث او باید بخشی از هویت فرهنگی افغانستان ثبت شود. بسیاری از پژوهشگران افغانستانی تأکید میکنند که هرات «مرکز اصلی مکتب هنری خراسان» بوده و بهزاد مهمترین نماینده این مکتب است. از نگاه آنان، ثبت این میراث با نام افغانستان نوعی احیای هویت فرهنگی است؛ هویتی که بهدلیل تحولات سیاسی و جنگهای طولانی آسیب دیده و اکنون نیازمند بازسازی است. آنها میگویند «هنر هرات بخشی از تاریخ فرهنگی افغانستان امروز است» و بنابراین باید در یونسکو با نام افغانستان دیده شود.
در سوی مقابل، ایران بر این باور است که هرات در عهد تیموریان و صفویان «بخشی از جغرافیای فرهنگی ایرانزمین» بوده و میراث بهزاد ریشه در سنت نگارگری ایرانی دارد. ایران یادآوری میکند که مهمترین و پختهترین آثار بهزاد، بهویژه دوره تبریز و نگارخانه شاه تهماسب، در قلمرو ایران شکل گرفته و «ساختار زیباییشناسی آثار او در دل سنت نگارگری ایرانی قابل فهم است، نه بهعنوان میراث یک کشور مجزا». افزون بر این، ایران اشاره میکند که نگارگری ایرانی پیشتر با مشارکت چند کشور در یونسکو ثبت شده و این پرونده «شامل مکتب هرات و آثار بهزاد نیز هست».
بنابراین افغانستان نمیتواند بخشی از میراث ثبتشده را «بهصورت انفرادی و منفک از دیگر ریشهها» ارائه دهد . یونسکو اصولاً مالکیت انحصاری بر میراث ناملموس را به رسمیت نمیشناسد و تأکید میکند که میراث فرهنگی «نتیجه تعامل تمدنی و تاریخی ملتهاست». تجربه ثبت نوروز یا خوشنویسی نشان داده است که این سازمان ترجیح میدهد پروندهها «چندملیتی» باشند و نه تککشوری.
دکتر علیرضا ایزدی، مدیرکل دفتر ثبت آثار تاریخی کشور، در این باره گفت: نقاشی ایرانی با همان مشخصات، پیش از این به نام ایران ثبت شدهاست. حالا اگر افغانستان بخواهد مکتبی را تحت عنوان «مکتب بهزاد/ هرات» ثبت کند، باید ابتدا با ما پای میز مذاکره بنشیند و رضایت ایران را جلب کند.
وی افزود: افغانستان میتواند در پرونده ما (نقاشی ایرانی) اشاره کند که این سبک و سیاق در خاک آن کشور هم رواج دارد، اما آنچه به ایران تعلق دارد—یعنی سبک و ویژگیهای منحصربهفرد آثار بهزاد—بدون نام ایران قابل ثبت نیست.
همه این موارد قواعد و تفاسیر مشخصی دارد که باید پای میز مذاکره حل شود. یونسکو نیز بههیچوجه دنبال ایجاد تنش نیست.ایزدی تأکید کرد: کنوانسیون ۲۰۰۳یونسکو موضوع مالکیت را مطرح نمیکند؛ بخش زیادی از میراث فرهنگی در این منطقه ریشههای مشترک دارد و کشورهای ایران، افغانستان و تاجیکستان در یک حوزه تمدنی شکل گرفتهاند. بنابراین طبیعی است که عناصر فرهنگی میان این کشورها مشترک باشد .