به گزارش قدس آنلاین، آیین نکوداشت محمد چرمشیر نمایشنامهنویس، مدرس و پژوهشگر تئاتر جمعه شب ۲۳ آبان ۱۴۰۴ با حضور کوروش سلیمانی رییس مجموعه تئاترشهر، حمید امجد نویسنده، کارگردان، پژوهشگر و مدرس تئاتر، شهرام گیل آبادی کارگردان، مدرس و پژوهشگر تئاتر، مجید قناد، رضا فیاضی، شهرام زرگر، شکرخدا گودرزی، مریم معترف و جمعی از هنرمندان با اجرای ناصر آویژه در تالار مشاهیر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد.
محمد چرمشیر در این آیین ضمن قدردانی از برگزارکنندگان این آیین با اشاره به دوران فعالیت خود اظهارداشت: ما سال ۱۳۵۸ ترسیده بودیم، علاقهمندان تئاتر بودیم و بیپناه، همه رفته بودند، عاشقانی بودیم که نمیدانستیم چگونه باید عشق بورزیم و دوست داشته باشیم، احساس ما این بود که در یک تونل بسیار تاریک به بلندای عمرمان محبوس شدهایم.
وی گفت: آثار استادانمان باقی بود اما خودشان نبودند و همین موضوع ما را تنهاتر میکرد، قطعا آنچه که در این مسیر هولناک آموختیم این بود؛ اگر جایی میشود در این تونل هولناک و وحشتناک ایستاد و قدری احساس تنفس کرد، فراموش نکنیم افراد دیگری هم پشت سر همه ما این راه را طی می کنند، باید دستشان را گرفت و آنچه را که آموختهایم با هر سختی که بود، انتقال دهیم تا آنان دچار وحشت ما نشوند.
چرمشیر افزود: این موضوع را به این دلیل میگویم که نه من و نه دیگر دوستانم که با آنان زندگی کردم، هیچ وقت از این منظر نگاه نکردیم که کاری در این حوزه انجام دادهایم، همیشه به این اندیشیدیم که برای آن کاری که قرار است همه ما آن را به یک سمت حرکت دهیم، چه باید کرد؟
نمایشنامهنویس «تصویری کهنه بر قاب قدیمی» بیان کرد: به همین دلیل اقدامات و فعالیتهایی که در حوزه تئاتر انجام دادهام، وظیفهام بوده است و از زحمات، صفا و ابراز احساسات شما در این آیین قدردانی میکنم.
وی اظهارداشت: با این وجود، همان روزها هم با خودم عهد کردم که اگر کسی شدم، به جایگاهی رسیدم، پشت سرم را فراموش نکنم و امروز هم که باز هم با توجه و عنایت شما، ممکن است در جایگاهی ایستاده باشم، باز هم این را فراموش نمیکنم که باید به پشت سرم نگاه کنم، به همین دلیل کاری نکردم، وظایفم را انجام دادم.
چرمشیر گفت: امروز با همان ترسی که سال ۱۳۵۸ روبه رو بودم، رو به رو هستم و در ۶۵ سالگی هم دوباره ترسیدم و ترسم از این بابت است؛ کاری که همه عمر تلاش کردیم که به صورت حرفهای در حوزه تئاتر به سرانجام و عمل برسانیم، آیا واقعا اتفاق افتاده است؟
نمایشنامهنویس «خاموشی ماه» افزود: امروز از پاسخی که ممکن است به خودم بدهم، به صورت غریب ترسیدم، احساس و فکرم این بود که تئاتر دیگری خواهیم ساخت، نمیدانم ساختیم یا نه و این تردید به هر حال خوفناک و ترسناک است، امیدوارم چنین کاری را انجام داده باشیم نه به خاطر خودمان به خاطر تئاتر ایران اما اگر کاری در این حوزه انجام نداده باشیم، باید مسئولیتش را به گردن بگیریم و بپذیریم، من به شخصه فکر میکنم که باید این مسئولیت را به گردن بگیرم و بپذیرم.