در ۲۱ آبان ۱۲۷۶، در دهکدهی «یوش» از توابع نور مازندران، کودکی چشم به جهان گشود که بعدها «پدر شعر نو فارسی» شد. نیما یوشیج، با نام اصلی علی اسفندیاری، زادهی طبیعتی بود که زیباییاش در اندیشه و شعر او ریشه دواند.
تحصیل در مدرسهی فرانسوی سنلویی در تهران و آشنایی با ادبیات غربی، مسیر فکری نیما را از شعر سنتی جدا کرد. او با نگاهی شورشی و خلاق، قالبهای سختگیرانهی شعر کلاسیک را شکست و وزن و قافیه را از سلطهی تکرار آزاد ساخت.
نیما در شعرش به دنبال زبان نو و نگاه تازه به جهان بود. در آثار او، احساس انسانی، همصدای طبیعت میشود؛ کوه و جنگل و دریا تصویری زنده از درونیات شاعرند. شعر معروف «ققنوس» نمونهای از این تولد دوباره است؛ پرندهای که از آتش میگذرد تا از خاکستر خویش برخیزد — همانگونه که شعر فارسی با نیما زاده شد.
در دورهای که بسیاری اهل ادب، بدعت او را برنمیتافتند، نیما با استواری بر اصول کاری خود ایستاد و پایهی مکتبی را گذاشت که بعدها شاعرانی چون احمد شاملو، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و مهدی اخوان ثالث ادامهدهندهی راه او شدند.
نیما در دیماه ۱۳۳۸ درگذشت، اما اندیشهاش در جان شعر فارسی زنده ماند. امروز، در سالروز زادروزش، ما نه فقط شاعر یوش را گرامی میداریم، بلکه تولد نگاه آزاد و معاصر به شعر را نیز گرامی میداریم؛ نگاهی که همچنان در رگهای زبان فارسی میتپد.