بخش مهمی از این اقدامات در سطح سیاستگذاری و تدابیر کلان بوده و بخشی نیز با برگزاری پویشهایی با مشارکت عمومی نتایجی داشته است. بنتالهدی دهقانی، در پژوهشی در نشریه اندیشه بهرهوری، نگاهی داشته بر بخشی از این تجارب که برخی از آنها میتواند برای معضل کمبود آب ایران مفید و الهام بخش باشد.
۱)سیاستگذاریها
چین:
کشور چین، ۱۰ درصد اراضی جهان را داراست و غذای ۲۲ درصد جمعیت جهان را تأمین میکند. اجرای برنامههای صرفه جویی در مصرف آب در آبیاری مزارع و حمایت از این برنامهها، مهمترین مسئله در مدیریت آب در بخش کشاورزی این کشور بوده است. این اقدامات در دو بخش فعالیتهای سازهای و اقدامات زراعی انجام میشود.
فعالیتهای سازهای؛ از جمله: مهار آبهای سطحی و سیلابی، احداث سازههای مخزنی، ساماندهی اراضی زراعی در قطعات وسیع، پوشاندن کانالهای انتقال آب و تسطیح دقیق اراضی.
اقدامات زراعی مانند: عدم خاک ورزی (آمادهسازی خاک برای کشت با شخم، دیسک زدن، زیر و رو کردن و ...) در فصول خشک، شخم عمیق فصل باران، بهبود حاصلخیزی خاک، استفاده از مالچ آلی، اصلاح بذور و تهیه بذر مقاوم به خشکی، بهبود مدیریت آب در آبیاری مزارع.
تشکیل بازار آب، راهکار اقتصادی برای دستیابی به اهداف استراتژیک این کشور است. به علاوه در این کشور هر کدام از نهادهای بخش خصوصی از جمله کمیسیونهای حوضه رودخانهای، دفاتر امور آب و انجمنهای کاربران آب، مجموعه وظایفی در راستای مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی به عهده دارند.
پاکستان:
این کشور با ۱۸.۵ میلیون هکتار اراضی کشت آبی، مقام چهارم جهانی را از این جهت به خود اختصاص داده است. از مهمترین دلایل موفقیت این کشور در مدیریت آب بخش کشاورزی، استفاده از سیستمهای بسیار پیشرفته در آبیاری مزارع است. از دیگر راهکارهای پاکستان در اجرای برنامههای مدیریتی، اجرای برنامه مدیریت آب در مزرعه با کمک مؤسسه بین المللی توسعه، بهبود و نوسازی کانالها، تسطیح لیزری اراضی، ترویج فن آوریها و حفاظت منابع آب، ایجاد مزارع نمونه و آموزش نیرو میباشد.
ایالت کالیفرنیا:
در برنامه جامع مدیریت آب که توسط دپارتمان آب ایالت کالیفرنیا در سال ۲۰۱۳ برای مدیریت جامع و بلندمدت منابع آب ارائه شد، شش استراتژی و بیش از ۳۰ راهکار در زمینههای مختلف ارائه گردیده است. این استراتژیها شامل کاهش تقاضای آب، بهبود عملیات انتقال و بهرهوری، افزایش عرضه آب، بهبود کیفیت آب، نظارت بر منابع و بهبود مدیریت سیلاب است. همچنین در بخش کشاورزی راهکارهایی از جمله کاهش مصرف آب در کشاورزی، نظارت بر زمینهای کشاورزی، مدیریت و برنامهریزی استفاده از زمین و نیز تشویقهای اقتصادی تدوین شده است. در کنار اینها، راهکارهای متعدد اقتصادی از جمله قیمتگذاری آب و بازار آب نیز در دستور کار قرار گرفته است.
ایالت تگزاس:
در این ایالت به دلیل اهمیت بخش کشاورزی و مصرف نسبتا بالای منابع آب، استراتژی کاهش تقاضای آب در بخش آبیاری نسبت به سایر استراتژیها، در اولویت قرار دارد. استراتژی بعدی افزایش استفاده مجدد از منابع آب بازیافتی در بخش کشاورزی است که برای هر کدام از این استراتژیها، راهکارهای اجرایی با هدف دستیابی به ۱۸.۷ درصد از مصرف آب بخش کشاورزی به کل آب ذخیره شده، ارائه شده است. راهکارهای اقتصادی که در مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی مورد توجه قرار گرفته، مشابه برنامه جامع مدیریت آب ایالت کالیفرنیا است و راهکارهای فنی شامل سیستمهای مدیریت زمین و سیستمهای توزیع و تحویل آب به نواحی آبیاری است.
فرانسه و اسپانیا:
در این کشورها استراتژیهای مدیریت منابع آب در بخش کشاورزی در برگیرنده سیاستهای مشترک کشاورزی و سیاستها و دستورالعملهای آب است. به عبارتی دیگر، این کشورها به دنبال اجرای سیاستهای تلفیقی هستند. استراتژیها و رویکردهای کاهش تقاضای آب در بخش کشاورزی در قالب استراتژی مدیریت فنآوری برای کاهش تلفات آب در بخش کشاورزی و استراتژی استفاده مجدد از آب در بخش کشاورزی دنبال میشود. از راهکارهای فنی ارائه شده میتوان به کاهش تلفات ذخیرهسازی و انتقال آب در مزارع، استفاده مجدد از آب و کاهش تلفات آب از طریق تعرق و تبخیر اشاره نمود.
ترکیه:
در موضوع حکمرانی مناسب منابع آب کشورهای دیگری را میتوان نام برد که با مسئله و محدودیت منابع آب و رقابت با کشورهای همسایه در پاییندست روبهرو هستند. شرایط ترکیه با چین بسیار متفاوت است، اما در حوزه حکمرانی آب توانسته با حکمرانی مناسب برای استحصال، ذخیرهسازی منابع و تضمین آب برای آینده در چارچوب مرزهای رسمی و حفظ منافع ملی خود موفق عمل نماید؛ هرچند در زمینه استفاده و بهرهبرداری از منابع آب میتوان مشکلاتی را شاهد بود.
این کشور توانسته با بهرهگیری از وامهای طویلالمدت بانک جهانی در حوزه حکمرانی و مدیریت کلان منابع آب، بخصوص در ذخیرهسازی و کنترل آبهای مرزی و بین مرزی و خروجی این کشور برنامهریزی نماید و با وجود تمام تلاطمهای سیاسی و امنیتی این کشور، عنصر حکمرانی و مدیریت متمرکز دولتی توسط دولت با مشارکت بخش خصوصی و مشارکت مردم محلی ایجاد کند.
در واقع ترکیه مثال کشوری است که اقتدار امنیتی سیاسی خیلی قوی مثل چین ندارد، اما توانسته با روشها و مکانیزمهای خاص خود و با همکاریهای منطقهای و بینالمللی بر ذخیرهسازی منابع آب و مدیریت بهرهبرداری و مصرف آب در حوزه آب آشامیدن، آب کشاورزی و تا حدی هم مسائل محیطزیستی به شکلی بسیار موفق عمل کند اما در حوزه بین کشوری و آبهای مرزی، مدیریت ترکیه بر منابع آب و سدهای متعددی که در پروژههای مختلف ملی از جمله «گاپ» حاکم بوده، اعتراض کشورهای پاییندست بویژه عراق و سوریه و ایران را به همراه داشته است. البته سیاستهای دولت ترکیه در سه دهه گذشته از منظر امنیت آب منطقهای و یا حفاظت محیطزیست در منطقه مورد اعتراض و انتقاد بسیاری از کارشناسان بینالمللی است.
اردن:
کشور اردن وضعیت بغرنجتری در زمینه منابع در دسترس آب دارد، چون از منابع آب شیرین کافی برخوردار نیست، اما این کشور در حوزه حکمرانی آب سعی کرده با ایجاد محدودیتهای جدی و هماهنگی کلان از آب محدود موجود بیشترین استفاده را در حوزه شرب و حوزه تولید بویژه کشاورزی از طریق بهکارگیری تکنولوژیهای جدید ببرد و بتوانند تا حد زیادی منابع آب خود را کنترل کند. این کشور توانسته نظام تولید کشاورزی خود را نیز تغییر داده و مصرف آب در محصولات کشاورزی و باغی را نیز کاهش دهد.
کشورهای حاشیه خلیجفارس:
از کشورهای مذکور که بگذریم، به کشورهای امارات، عربستان سعودی، کویت، قطر و عمان میرسیم که با داشتن منابع پولی و مالی غنی و اقتدار حکومتی و فنسالارانه توانستهاند به کمک دستگاهها، پروژهها و پلنتهای عظیم آبشیرینکن بر مشکل محدودیت منابع آب فائق آیند و منابع آب دریا را بخصوص از خلیجفارس مورد بهرهبرداری قرار دهند. این کشورها بهطور مشخص یکی از اصلیترین مراکز آبشیرینکن در جهان هستند، بهطوریکه میتوان گفت بیش از نیمی از کل آب دریا که در دنیا توسط سیستمهای نمکزدایی و یا آبشیرینکن مورداستفاده قرار میگیرد، در حوزه جنوبی خلیجفارس است.
با توجه به توان زیاد کشورهای مذکور از نظر منابع مالی و انرژی، در سالهای اخیر استحصال و بهرهبرداری از منابع آب دریا توسط این کشورها بهشدت افزایش پیدا کرده و با احداث پروژههای آبشیرینکن عظیم و مدیریت منابع آب بهصورت چرخشی آب را بازیافت نموده، توانستهاند بخش عظیمی از مشکلات خود را حل کنند. اقتدار و حاکمیت مرکزی این کشورها به شکل حکمرانی متمرکز است و با اقتداری سنتی، از طریق خرید امنیت، حمایتهای جهانی به دست آورده و توانستهاند سیستم مدیریت، چرخه آب و استحصال آب دریا را با کمک درآمد مالی نفت و انرژی ارزان جهت مصرف در پروژهها و تأسیسات عظیم آبشیرینکن مستقر و بهصورت نسبی حکمرانی آب را ایجاد کنند. البته با توجه به اثرات مخرب زیستمحیطی پروژههای آبشیرینکن بر اکوسیستم بسته خلیجفارس، این سیستم نمیتواند در بلندمدت پایدار باشد و باید بهطور خاص و جداگانه آن را مطالعه نمود.
اسرائیل:
رژیم اسرائیل که از کمآبی رنج میبرد، یکی از پیشگامان جهانی در مدیریت بهرهور آب بهویژه در کشاورزی محسوب میشود. مهمترین دستاورد این دولت، توسعه و جهانیسازی سیستم آبیاری قطرهای است که برای اولینبار توسط یک کشاورز اسرائیلی معرفی و سپس صنعتی شد. همچنین، بیش از ۸۵٪ از پسابهای شهری تصفیه شده و مجدداً در بخش کشاورزی استفاده میشود که رقمی بیسابقه در جهان است. استفاده گسترده از سنسورها، تحلیل دادههای هواشناسی و اتوماسیون گلخانهای، موجب شده بهرهوری آبی محصولات کشاورزی اسرائیل چندین برابر میانگین جهانی باشد.
هلند:
هلند علیرغم مساحت کم، دومین صادرکننده محصولات کشاورزی در جهان است. رمز موفقیت این کشور، بهرهبرداری هوشمندانه از منابع محدود، بهویژه آب، از طریق توسعه کشاورزی گلخانهای و استفاده از سیستمهای بسته آبیاری است. در گلخانههای تمام اتوماتیک هلندی، میزان مصرف آب به حداقل رسیده و بهصورت بازیافتی در سیستم بسته گردش میکند. بهرهبرداری همزمان از دادههای اقلیمی و کنترل محیطی، باعث شده بازدهی تولیدی در هر مترمربع و هر لیتر آب، در هلند رکورد جهانی را بزند.
برزیل:
برزیل، با توجه به وسعت زیاد و منابع آبی متنوع، رویکردی متفاوت را در بهرهوری آب در پیش گرفته است. برخلاف سایر کشورها که بهدنبال توسعه سیستمهای صنعتی هستند، برزیل با اجرای پروژههای منطقهای احیای جنگلهای حاشیه رودخانهها، کنترل فرسایش و آموزش کشاورزان در مدیریت محلی منابع آب، توانسته بهرهوری آبی قابل توجهی را بدون آسیب به اکوسیستم افزایش دهد. این کشور نمونهای از مدیریت تلفیقی منابع طبیعی در خدمت کشاورزی پایدار است.
استرالیا:
استرالیا با شرایط آبوهوایی خشک و تنش بالای آبی، از نخستین کشورهایی است که مفهوم «بازار آب» را در سطح ملی پیاده کرده است. در این کشور، کشاورزان دارای حق برداشت مشخصی از آب هستند که میتوانند آن را مصرف کنند یا به دیگران بفروشند. این روش، علاوه بر افزایش کارایی مصرف آب، به مدیریت بحران در زمان خشکسالی نیز کمک شایانی کرده است. بهرهگیری از فناوریهای پیشرفته مانند سنجش از دور، پیشبینی خشکسالی و تخصیص هوشمند منابع، استرالیا را به نمونهای جهانی در حکمرانی منابع آب تبدیل کرده است.
مراکش:
مراکش با اجرای طرح ملی «Plan Maroc Vert» گامهای مؤثری در جهت افزایش بهرهوری منابع آب در کشاورزی برداشته است. این کشور شمال آفریقا با اقلیم نیمهخشک، تمرکز خود را بر اصلاح الگوی کشت سنتی، استفاده از روشهای نوین آبیاری و آموزش کشاورزان در سطح محلی گذاشته است. حمایت از کشتهای دیم مانند زیتون و انگور و تلاش برای کاهش تبخیر سطحی در مزارع، از جمله رویکردهای مهم این کشور برای حفظ منابع آبی و بهبود عملکرد کشاورزی بوده است.
هند:
هند با جمعیت بالای روستایی و بهرهبرداری پراکنده از زمین، تلاش کرده تا بهرهوری آب را در سطح مزارع کوچک افزایش دهد. از جمله راهکارهای موفق این کشور، اجرای برنامه ملی میکروآبیاری، ارائه وام و یارانه برای خرید تجهیزات آبیاری قطرهای و بارانی، و توسعه اپلیکیشنهای موبایلی برای آموزش و راهنمایی کشاورزان بوده است. در برخی ایالتها مانند مهاراشترا و تامیلنادو، مصرف آب برای آبیاری تا ۵۰٪ کاهش یافته است.
۲)پویشها
استرالیا: پویش «Target ۱۵۵»
در ایالت ویکتوریای استرالیا، و بهویژه شهر ملبورن، در سالهای خشکسالی شدید دهه ۲۰۰۰، پویشی با عنوان Target ۱۵۵ توسط شرکت آب ملبورن و دولت ایالتی راهاندازی شد. هدف این پویش، کاهش مصرف سرانه آب خانگی به ۱۵۵ لیتر در روز برای هر نفر بود. برای تحقق این هدف، اقدامات متنوعی از جمله آموزش عمومی، تبلیغات محیطی، ارائه تجهیزات صرفهجویی (دوشهای کممصرف، سرشیرهای خاص) و ارسال گزارشهای هفتگی مصرف برای هر خانوار انجام شد. مشارکت وسیع مردم، همراه با اطلاعرسانی مؤثر، سبب شد مصرف آب در ملبورن به حدود ۱۴۷ لیتر کاهش یابد؛ این پویش یکی از موفقترین تجربههای تغییر رفتار مصرفی در سطح شهری محسوب میشود.
سنگاپور: پویش «Water is Precious»
سنگاپور که بهدلیل محدودیت منابع آبی، یکی از پیشگامان نوآوری در مدیریت آب است، از دهه ۱۹۹۰ میلادی، پویشی فراگیر با عنوان Water is Precious توسط سازمان منابع آب خود راهاندازی کرد. هدف این پویش، ایجاد فرهنگ عمومی صرفهجویی و تقویت پذیرش اجتماعی طرحهای بازیافت آب بود. این کمپین از طریق برنامههای آموزشی در مدارس، تولید محتوای تلویزیونی، نصب کنتورهای هوشمند و اپلیکیشنهای موبایلی برای پایش مصرف اجرا شد. همچنین بازدیدهای مردمی از مراکز تصفیه فاضلاب و سامانههای بازچرخانی، درک شهروندان از چرخه آب را افزایش داد. این پویش در موفقیت سنگاپور در اجرای پروژههای نوآورانه مانند آب بازیافتی NEWater نقش کلیدی داشته است.
سنگاپور: پویش «NEWater» و «NEWBrew»
سنگاپور با کمبود منابع طبیعی آب، پروژههای نوآورانهای مانند «NEWater» را برای بازیافت آب فاضلاب به آب آشامیدنی راهاندازی کرده است. برای افزایش پذیرش عمومی، این کشور نوشیدنی «NEWBrew» را معرفی کرده که از آب بازیافتی تولید میشود. این اقدامات توسط سازمان منابع آبی سنگاپور (PUB) اجرا شده و نقش مهمی در مدیریت پایدار منابع آبی این کشور ایفا کردهاند.
ایالات متحده (کالیفرنیا) : پویش «Every Drop Counts»
در سالهای ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۶ که ایالت کالیفرنیا با یکی از شدیدترین خشکسالیهای تاریخ خود مواجه بود، اداره منابع آب ایالتی با همکاری شهرداریها و رسانهها، پویش گستردهای با عنوان Every Drop Counts بهمعنای «هر قطره مهم است» را اجرا کرد. این کمپین با بهرهگیری از رسانههای عمومی، بیلبوردها، شبکههای اجتماعی و برنامههای آموزشی در مدارس، به مردم آموزش داد چگونه با اقدامات کوچک، مانند تعمیر شیرهای چکهکننده یا کوتاه کردن زمان دوش گرفتن، به کاهش مصرف آب کمک کنند. با اعمال این پویش و محدودیتهای هوشمند، مصرف آب در برخی نواحی تا ۲۵ درصد کاهش یافت.
ایالات متحده: پویش «Never Waste»
پویش «Never Waste» توسط سازمان Alliance for Water Efficiency (AWE) در ایالات متحده راهاندازی شده است. هدف این پویش افزایش آگاهی عمومی درباره هدررفت آب در زندگی روزمره و تشویق مصرفکنندگان به اقداماتی برای کاهش آن است. این کمپین با استفاده از مقایسههای بصری، مانند نشان دادن میزان آب هدررفته معادل با بطریهای آب، سعی در جلب توجه مردم دارد. همچنین، ابزارهایی برای محاسبه مصرف آب و برنامهریزی برای بهبود بهرهوری در اختیار کاربران قرار میدهد.
ایالات متحده: پویش «We're for Water»
پویش We're for Water توسط سازمان حفاظت محیط زیست ایالات متحده (EPA) و شرکت American Water اجرا شده است. این کمپین با هدف آموزش مصرفکنندگان درباره رفتارهای صرفهجویانه در مصرف آب و معرفی محصولات با برچسب WaterSense طراحی شده است. فعالیتهای این پویش شامل رقابتهای خانوادگی برای کاهش مصرف آب و سفرهای تبلیغاتی با شخصیت «Flo» به نقاط مختلف کشور برای آموزش عمومی میباشد.
هند: پویش «Jal Shakti Abhiyan»
دولت هند در سال ۲۰۱۹ پویشی ملی با عنوان Jal Shakti Abhiyan را آغاز کرد که معنای آن «نهضت قدرت آب» است. این پویش توسط وزارت منابع آب هند با همکاری ایالتها، نهادهای محلی، سازمانهای مردمنهاد و داوطلبان اجرا شد. هدف اصلی آن، نجات آب در مناطق کمآب و تقویت مشارکت مردمی در حفظ منابع بود. مردم در پروژههای احیای چشمهها، بازسازی مخازن سنتی آب باران و مدیریت مشارکتی منابع درگیر شدند. این کمپین همچنین بهصورت فرهنگی با استفاده از تئاتر خیابانی، مسابقات مدارس و رسانههای محلی پیش رفت. Jal Shakti Abhiyan نمونهای از بسیج ملی برای حفاظت از آب و تقویت پیوند میان مردم و منابع طبیعی است.
هند: پویش «Jalyukt Shivar Abhiyan»
پویش «Jalyukt Shivar Abhiyan» توسط دولت ایالت ماهاراشترا در هند با هدف تبدیل این ایالت به منطقهای بدون خشکسالی راهاندازی شده است. این برنامه با تمرکز بر ذخیرهسازی آب باران، احیای منابع آبی محلی و آموزش کشاورزان برای استفاده مؤثرتر از آب، تلاش میکند تا ۲۵٬۰۰۰ روستا را از کمآبی نجات دهد. مشارکت مردمی گسترده و ساخت زیرساختهای محلی از ویژگیهای برجسته این پویش است.
مکزیک: پویش «Agua para Todos»
در کشور مکزیک، پویش Agua para Todos بهمعنای «آب برای همه» در سال ۲۰۱۲ بهصورت مردمی شکل گرفت. این کمپین با مشارکت فعالان اجتماعی، دانشگاهها و نهادهای حقوق بشری، بر حق دسترسی عادلانه به آب تمرکز داشت.
پویش به دنبال شفافسازی تخصیص منابع آبی، کاهش تلفات در شبکه آبرسانی، و ترویج عدالت آبی در مناطق محروم بود. از طریق کارگاههای آموزشی، جلسات عمومی، و فشار بر قانونگذاران، این کمپین توانست اصلاحاتی در سیاستگذاری منابع آب به نفع طبقات کمدرآمد و کشاورزان خردهپا ایجاد کند. نقش مردم در پیشبرد این پویش، آن را به یکی از نمونههای مؤثر دموکراسی آبی در آمریکای لاتین تبدیل کرد.
مراکش: پویش «قطرههای زندگی» (Drops of Life)
در مراکش، کشوری با اقلیم نیمهخشک، دولت با همکاری نهادهای بینالمللی از جمله FAO و GIZ آلمان، پویشی با عنوان "قطرههای زندگی" برای آموزش کشاورزان و جوامع روستایی راهاندازی کرد. این پویش با تمرکز بر آموزش عملی، رادیوهای محلی، و نصب تجهیزات نمونه آبیاری قطرهای، توانست آگاهی مردم را درباره صرفهجویی در مصرف آب افزایش دهد. رقابتهایی بین روستاها برای معرفی «کممصرفترین مزرعه» برگزار شد که نقش مهمی در انگیزش جوامع داشت. این پویش در بسیاری از مناطق، مصرف آب کشاورزی را تا ۳۰٪ کاهش داده و پایهای برای گسترش آبیاری نوین در سطح ملی شد.
بریتانیا: «هفته صرفهجویی در آب» (Water Saving Week)
سازمان Waterwise در بریتانیا هر ساله «هفته صرفهجویی در آب» را برگزار میکند. این پویش با هدف ترویج عادات صرفهجویی در مصرف آب در میان خانوارها و کسبوکارها طراحی شده است. در سال ۲۰۲۵، تمرکز این هفته بر تأثیرات بزرگ رفتارهای کوچک در مصرف آب است. فعالیتهای این پویش شامل ارائه راهکارهای ساده برای کاهش مصرف آب و تشویق مردم به اشتراکگذاری تجربیات خود در شبکههای اجتماعی میباشد.
کانادا: «پیادهروی آب مادر زمین» (Mother Earth Water Walk)
«پیادهروی آب مادر زمین» یک ابتکار بومی در کانادا است که توسط زنان آنیشینابه، از جمله مادربزرگ جوزفین ماندامین، در سال ۲۰۰۳ آغاز شد. این پویش با هدف افزایش آگاهی درباره اهمیت آب و نیاز به حفاظت از آن، شامل پیادهرویهایی در اطراف دریاچهها و رودخانهها برای جلب توجه به مسائل آلودگی آب است. این حرکت فرهنگی و معنوی نقش مهمی در جلب توجه عمومی به بحرانهای آبی داشته است.
پویش «Save Water» شرکت Colgate-Palmolive
شرکت Colgate-Palmolive پویش جهانی «Save Water» را با هدف افزایش آگاهی مصرفکنندگان درباره صرفهجویی در مصرف آب راهاندازی کرده است. این کمپین با شعار «#EveryDropCounts» و تبلیغات گسترده در بیش از ۶۰ کشور، مردم را به اقدامات سادهای مانند بستن شیر آب هنگام مسواک زدن تشویق میکند. این پویش بخشی از تعهد این شرکت به پایداری محیط زیست است.
منبع: ماهنامه اندیشه بهرهوری، شماره ۱۳، تیر و مرداد ۱۴۰۴