به گزارش روز دوشنبه ایرنا، تحلیلهای تازه از واشنگتن نشان میدهد که ایالات متحده با بحرانی جدی در درک واقعیتهای قدرت نظامی خود روبهرو است. سیاستگذاران و استراتژیستهای آمریکایی هنوز بر دکترین «پیروزی سریع» تکیه دارند؛ به باور آنها برتری فناورانه، حملات دقیق اولیه و توان ضربتی میتواند هر بحرانی، از جمله حمله احتمالی چین به تایوان را در کوتاهمدت حل کند. اما این تصور، بنا به تحلیل کارشناسان نظامی، نهتنها از واقعیتهای میدانی فاصله دارد بلکه میتواند جهان را به سمت یک رویارویی هستهای سوق دهد.
براساس تحلیل پایگاه خبری- تحلیلی «مدرن دیپلماسی»، در واقعیت، ایالات متحده با یک معضل دوگانه مواجه است؛ اگر واشنگتن بر استراتژی «پیروزی سریع» اصرار ورزد، احتمال پاسخ هستهای پیشدستانه از سوی پکن بسیار بالا خواهد رفت؛ و اگر آماده جنگی طولانی شود، سؤال اساسی این است که آیا از نظر صنعتی، نظامی و سیاسی، توان چنین جنگی را دارد یا نه؟ پاسخ واقعگرایانه به این پرسش، منفی است. کاهش توان تولید نظامی، وابستگی شدید به زنجیرههای تأمین خارجی و نبود اجماع سیاسی در داخل کشور، آمریکا را در موقعیتی قرار داده است که توانایی تحمل جنگی فرسایشی با دومین اقتصاد بزرگ جهان را ندارد.
مطابق برنامههای جنگی پنتاگون، در صورت وقوع درگیری بین پکن و واشنگتن، آمریکا بر حملات سایبری و ضربات دوربرد به ساختار فرماندهی، مراکز ارتباطی و پایگاههای موشکی چین تکیه خواهد کرد. در سناریوی ایدهآل، چنین حملاتی باید توان دفاعی چین را در چند روز از کار بیندازد. با این حال، در دنیای واقعی، این اقدامات ممکن است نتیجهای معکوس داشته باشد. اگر چین احساس کند بازدارندگی هستهایاش به خطر افتاده، ممکن است برای جلوگیری از نابودی توان پاسخ خود، به استفاده زودهنگام از سلاح هستهای روی آورد.
بنابر این گزارش، زرادخانه هستهای چین، هرچند هنوز کوچکتر از آمریکا است، اما بهسرعت در حال گسترش است. برآورد میشود تا سال ۲۰۴۰ چین حدود ۶۰۰ کلاهک عملیاتی در اختیار خواهد داشت، در حالی که ایالات متحده ۳ هزار و ۷۰۰ کلاهک دارد. این نابرابری در حال کاهش است و میتواند پکن را به اتخاذ راهبردی پرریسکتر سوق دهد. شبیهسازیهای نظامی اخیر پنتاگون نیز نشان میدهند ایالات متحده حتی در جنگ متعارف، ظرفیت کافی ندارد. در بسیاری از این سناریوها، ذخایر موشکهای ضدکشتی آمریکا ظرف چند روز و مهمات دوربرد ظرف دو هفته تمام میشود.
به نوشته مدرن دیپلماسی، جنگ اوکراین زنگ هشدار دیگری برای واشنگتن بود. حمایت تسلیحاتی محدود از کییف موجب کاهش سریع ذخایر مهمات غرب شد. در مقیاس جنگی با چین، چنین فشاری میتواند توان نظامی و صنعتی آمریکا را بهسرعت فرسوده کند. افزون بر مشکلات فنی و صنعتی، چالش سیاسی نیز وجود دارد. برخلاف دوران جنگ سرد که تهدید شوروی مردم آمریکا را متحد میکرد، اکنون اجماع ملی در مورد دفاع از تایوان وجود ندارد.
در این شرایط، کارشناسان تأکید میکنند که پیروزی در جنگ تنها به تعداد موشکها و کشتیها وابسته نیست، بلکه به اراده سیاسی، ظرفیت اقتصادی و انسجام اجتماعی نیز نیاز دارد—عناصری که ایالات متحده در حال حاضر فاقد آنهاست. اتکای بیش از حد به فناوری و تسلیحات پیشرفته بدون درک درست از محدودیتهای صنعتی و اجتماعی، میتواند همان اشتباهی باشد که امپراتوریهای گذشته را نابود کرد.
در پایان گزارش آمده است: اگر ایالات متحده به خیالپردازی در مورد یک پیروزی سریع و بدون هزینه ادامه دهد، نه تنها در میدان نبرد با شکست مواجه خواهد شد، بلکه جهان را نیز به آستانه یک فاجعه هستهای سوق خواهد داد. توانایی درگیر شدن در جنگ نه تنها به تعداد موشکها و کشتیها، بلکه به خرد سیاسی، توانایی اقتصادی و دیدگاه روشن از واقعیت نیز بستگی دارد؛ اینها سه مولفهای هستند که ایالات متحده آشکارا در رویارویی با چین فاقد آن است.