شناسهٔ خبر: 75761187 - سرویس فرهنگی
نسخه قابل چاپ منبع: تسنیم | لینک خبر

فیلمی درباره اتحاد مردم ساختیم، اما قربانی بی‌اعتمادی شدیم/ به ما گفتند فیلم‌تان تطهیر رژیم پهلوی است!+فیلم

فیلم «بچه مردم» روایتی از کودکان بی‌سرپرستی است که در گمنامی برای وطن جنگیدند؛ اثری مردمی و ملی که به گفته سازندگانش، با هدف نمایش اتحاد ساخته شد، اما در مسیر تولید، خود قربانی بی‌اعتمادی نهادهای فرهنگی شد.

صاحب‌خبر -

گروه فرهنگی خبرگزاری تسنیم-محمدباقر صنیعی منش: بچه مردم فیلم تحسین شده در چهل و سومین جشنواره فیلم فجر، یکی از اتفاقات جالب سینمای ایران در سال‌های اخیر چه از نظر شکل  و چه داستان و محتوا است: بچه‌های غریب بهزیستی که به جبهه‌های جنگ رفتند و برای دفاع از کشورشان جان‌فشانی کردند. بچه‌های همین مردم برای مردم؛ اما با یک تفاوت بزرگ؛ بدون پدر و مادر و خانواده. چه چیزی آنها را به جبهه‌ها کشاند و به شهادت رساند؟ 

از سوی دیگر و فارغ از خود فیلم، این اثر سینمایی به باور عموم مردم و منتقدین فیلم شریف و البته جذاب و دوست داشتنی است. فیلمی که می‌تواند نماینده واقعی سینمای ملی و ایرانی ما باشد. همان فیلم‌هایی که کمتر در سینمای امروز می‌بینیم. اما به باور سازندگان این آثار فیلم آنها و دیگر فیلم‌های مهم و دغدغه‌مند سینمای ایران، گرفتار بی‌اعتمادی‌ها و کج‌سلیقگی‌ها می‌شود. چیزی که در نهایت در این مصاحبه به آن رسیدیم این است که حتی فیلمی مانند «بچه مردم» که ملی و درباره دفاع بچه‌های پرورشگاه از میهن اسلامی آنها است نیز، در میدان بی‌اعتمادی نهادهای فرهنگی رنج می‌بیند.

متن مصاحبه کامل با محمود کریمی و سید علی احمدی کارگردان و تهیه‌کننده فیلم بچه مردم را در ادامه می‌خوانیم:

تازه متوجه شدیم که کودکان بهزیستی شهید داریم

*شایسته است بحث را از اصل ماجرا آغاز کنیم. پرسش اصلی این است که چرا به سراغ چنین سوژه‌ای رفتید؟ علت اینکه برخلاف فیلم‌های رایج ملی و دفاع مقدسی، قهرمان را در میان مردم جست‌وجو کردید و روایت را بر ملت استوار ساختید چیست؟ این انتخاب، زاویه دیدی تازه و متفاوت است. مایلم درباره چرایی این رویکرد و روند شکل‌گیری فیلم بچه مردم توضیح بفرمایید.

 

.

 

احمدیدر واقع این سوژه بود که به سراغ ما آمد. زمانی که آقای اصلانی مدیر مجموعه فرهنگی بهشت امام رضا (ع) پیشنهاد این کار را مطرح کردند، ابتدا موضوع در حد مشورت بود. ایشان به دلیل دوستی و قرابتی که داشتیم، قصه‌ای را برای مطالعه و اظهارنظر در اختیار ما گذاشتند. پس از مطالعه، نظر خود را به ایشان منتقل کردیم و گفتیم که این قصه در شکل اولیه شاید قابلیت پرداختن نداشته باشد، اما می‌تواند دستمایه مناسبی برای یک فیلم سینمایی باشد.

سینما , فیلم , کارگردانان سینما و تلویزیون ایران ,

آقای اصلانی با استقبال گفتند: «بسم الله، من آماده‌ام وارد این موضوع شوم.» برای ایشان، بچه‌ها و مفاهیم مرتبط با آنان اهمیت داشت؛ به‌ویژه کودکان بهزیستی، مواجهه آنان با جامعه، خانواده‌هایشان و مشکلاتی که با آن دست و پنجه نرم می‌کردند. همین امر موجب شد جلسات متعددی برگزار شود و قصه توسط آقای کریمی، خانم یارمحمدی و خود آقای اصلانی تدوین شود. ایشان نیز به این روایت علاقه‌مند شدند.

 

 

با توجه به تجربه‌های ما و ارتباط مستمر با مخاطب در حوزه‌های مختلف، برایمان مهم بود که اثر ما شبیه نمونه‌های پیشین نباشد. بنابراین تصمیم گرفتیم اگر قرار است همه این مفاهیم بیان شود، باید از زاویه‌ای دیگر وارد شویم. به همین دلیل فیلم «بچه مردم» شکل گرفت و روایت آن از دهه چهل آغاز شد.

کریمیهمان‌طور که اشاره شد، ما در ابتدا ذهنیتی نسبت به این سوژه نداشتیم. زمانی که آقای اصلانی موضوع را مطرح کردند، تازه متوجه شدیم که چنین گروهی از کودکان وجود داشته‌اند که به جبهه رفتند. پیش‌تر حتی به آن فکر هم نکرده بودیم. ایشان گفتند که این کودکان نیز در جنگ حضور داشته‌اند؛ برخی شهید شدند، برخی جانباز و برخی دیگر در جبهه‌ها نقش‌آفرینی کردند. این موضوع برای ما بسیار جالب توجه بود.

سینما , فیلم , کارگردانان سینما و تلویزیون ایران ,

در جریان تحقیق دریافتیم که اگر تنها به مقطع حضور آنان در جبهه بپردازیم، برای مخاطب پرسش‌های بسیاری ایجاد خواهد شد: این افراد چه کسانی بودند؟ از کجا آمدند؟ چرا باید به جنگ می‌رفتند؟ بنابراین همان مسیری را که خودمان در تحقیق طی کرده بودیم، در فیلم بازآفرینی کردیم؛ یعنی نشان دادیم این کودکان در چه شرایطی رشد کردند، چه فراز و نشیب‌هایی را پشت سر گذاشتند و چگونه به نقطه‌ای رسیدند که پایشان به جبهه باز شد و در میان رزمندگان حضور یافتند.

برای من شخصاً این پرسش مطرح بود که کودکی که در پرورشگاه‌های پیش از انقلاب بزرگ شده، چرا باید به جنگ برود؟ برخلاف فرزندان خانواده‌های مذهبی و سنتی، اینان در آن فضا پرورش نیافته بودند. همین پرسش، موضوع تحقیق ما شد. منابع چندانی وجود نداشت؛ تنها چند مستند و تحقیقات محدود. آقای اصلانی سال‌ها درباره این موضوع مطالعه کرده و پرونده‌های آنان را بررسی کرده بودند. مجموعه این تلاش‌ها سبب شد تصمیم بگیریم روایتی کامل ارائه دهیم؛ روایتی که مسیر زندگی این کودکان را تا حضورشان در جبهه بازگو کند.

از سوی دیگر، دغدغه دیگری نیز وجود داشت: مسئله مادرانی که به دلایل شخصی یا منافع فردی، فرزندان خود را رها کرده بودند. این موضوع برای آقای اصلانی بسیار دردناک بود و در کنار روایت اصلی، به آن نیز پرداخته شد.

جریان انقلاب حتی در پرورشگاه‌ها نیز بسط پیدا کرده بود

*در واقع، آنچه در فیلم بازتاب یافت، نشان‌دهنده این بود که این کودکان، با وجود نداشتن خانواده و تربیت سنتی، همچون دیگران احساس وظیفه کردند و در کنار ملت به دفاع از میهن پرداختند. این امر نشان‌دهنده فطری بودن حس دفاع از وطن و تعلق به مردم است.

کریمی: ما در واقع این موضوع را روایت کردیم که با وقوع انقلاب و جنگ، این بچه‌ها نیز مانند دیگران احساس وظیفه کردند تا از کشور دفاع کنند. می‌خواستند که بگویند ما هم مانند بقیه هستیم و قصد دفاع داریم. حتی درباره فضای انقلاب و ارتباطی که بچه‌ها وجود داشته است، به‌طور گذرا اشاره شده است. برای نمونه، صحنه‌ای وجود دارد که یکی از آنان نقاشی امام را می‌کشد و با واکنش مسئولان پرورشگاه مواجه می‌شود. چون این بچه‌ها اختیار زیادی برای امورات بیرون از پرورشگاه نداشتند. این نشان می‌دهد که حتی در محیط‌های محدود و بسته نیز جریان انقلاب نفوذ و بسط کرده بود. با این حال، به دلیل گستردگی قصه و محدودیت زمان، امکان پرداختن مفصل به این موضوع وجود نداشت و تمرکز فیلم بر داستان اصلی شخصیت‌ها باقی ماند.

 

.

 

مراقب بودیم که این سوژه برای جریان خاصی مصادره نشود

*یک نکته‌ای که به نظر من می‌رسد این است که فیلم شما به دلیل نشان دادن حضور این بچه‌ها در جبهه که عقبه سنتی و مذهبی خاصی هم ندارند، برخی را عصبانی بکند. خصوصاً اینکه این فیلم بعد از جنگ 12 روزه اکران شد و این روزها مدام بحث درباره اتحاد میان مردم با سلایق گوناگون است.

واقعاً افرادی که با دیدن این فیلم و حضور این بچه‌ها که مانند دیگر آدم‌هایی که احساس وظیفه کرده بوند عصبانی بشود، باید مریض باشد. بچه‌هایی که تقدیر آنها این بوده که مظلوم باشند و حالا در این شرایط نیز احساس مسئولیت کرده بودند و برای مملکتشان در گمنامی تمام حاضر شدند.

سینما , فیلم , کارگردانان سینما و تلویزیون ایران ,

اما ما هم مراقب بودیم که از مصادره شدن سوژه و داستان فیلم به نفع یک جریان خاص پرهیز شود. هدف آن بود که نشان دهد این کودکان برای میهن خود جنگیدند، نه برای یک جناح یا گروه خاص. بدین ترتیب، هر ایرانی می‌تواند با آنان احساس همدلی کند و بگوید: «این فرزندان برای من نیز جنگیدند.»

 

 

در مجموع، فیلم کوشیده است واقعیتی تاریخی را بازنمایی کند؛ واقعیتی که در آن کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست، با وجود همه محرومیت‌ها، در گمنامی تمام به دفاع از کشور برخاستند. خواستیم بگوییم اینها هم بچه مردم هستند. خواستیم تا همان احوال و اتحادی که آن روزها که دست به دست هم دادند و انقلاب شد را نشان بدهیم.

احمدی: در ادامه فرمایشات آقای کریمی باید بگویم که امروز نیز همان جنس اتحاد و انسجام ابتدای انقلاب را نیاز داریم. در آن زمان، هرچند اختلاف‌نظرها حتی بیش از امروز وجود داشت، اما هنگامی که پای منافع ملی و دفاع از کشور به میان می‌آمد، مردم یکپارچه و متحد می‌شدند. اکنون نیز ما که در حوزه سینما و رسانه فعالیت می‌کنیم، وظیفه داریم در آثار خود این انسجام را تقویت کنیم. شما در بخش اطلاع‌رسانی و خبر و ما در عرصه تولید فیلم و سریال، هر یک باید مراقب باشیم که با تیترها و روایت‌ها، موضوعات را به سمت یک جناح خاص سوق ندهیم؛ زیرا این امر سبب می‌شود طیفی از جامعه در برابر آن موضع منفی بگیرد. باید اجازه دهیم روایت‌ها به دوگانه‌سازی منجر نشود.

 

از همان ابتدا، ما در این پروژه با برخی دوستان مشورت کردیم. فضای سینما کوچک است و اخبار به سرعت منتقل می‌شود. حتی برخی نهادها پیشنهاد کردند که تمام هزینه‌های تولید را بر عهده بگیرند. اما آقای اصلانی با سختی بسیار منابع مالی را فراهم کردند؛ بخشی را خودشان و بخشی را از طریق خیرین و بانیان فرهنگی. ایشان حتی وعده دادند که درآمد حاصل از فروش فیلم صرف امور خیریه و به‌ویژه صرف امور خیریه در مجموعه بهشت امام رضا(ع) شود. بنابراین، این فیلم نه محصول سرمایه‌گذاری ارگان‌ها، بلکه نتیجه تلاش فردی و نیت خیرخواهانه بود.

ما تصمیم گرفتیم زیر بار هیچ‌گونه سفارش یا اعمال سلیقه نهادی نرویم. چرا که تجربه نشان داده است چنین دخالت‌هایی از مرحله فیلمنامه تا تولید، اثر را به سمت شعارزدگی و کلیشه سوق می‌دهد. خوشبختانه این فیلم از همان ابتدا بر پایه اعتماد ساخته شد. آقای اصلانی دغدغه‌ها و روایت‌های جزئی را در اختیار ما گذاشتند و ما نیز آن را به فیلمنامه و سپس به تولید رساندیم. به نظرم این فیلم شابلون و نمونه‌ای می‌تواند باشد برای فیلمسازانی که دوست دارند از جنس فیلم‌های ملی بسازند. انتخاب درست یک تیم سازنده و البته اعتمادی که باید به آنها بشود. زیرا به ما اعتماد نشد و پروانه ساخت به ما ندادند.

به ما گفتند که این فیلم «تطهیر رژیم پهلوی» یا «تحریف انقلاب و دفاع مقدس» است

چرا؟

 استدلال برخی نهادها این بود که فیلم «تطهیر رژیم پهلوی» یا «تحریف انقلاب و دفاع مقدس» است. در حالی که ما هیچ تغییری در فیلمنامه نداده بودیم و جالب اینکه همان متنی را ساختیم که پیش‌تر ارائه کرده بودیم و هیچ چیز بعد از آن تغییر نکرد. هیچ چیزی را برای خوشایند نهاد یا جریانی در فیلم نکاشتیم. اتفاقاً دوست عزیز که این حرف را زد از دوستانی است که ما را می‌شناسد. به او گفتیم که تو که ما را می‌شناسی، چطور چنین خروجی از دل فیلم ما بیرون می‌آید؟ این تناقض برای ما عجیب بود. در نهایت، فیلم بدون هیچ‌گونه اصلاحیه پروانه نمایش گرفت و این نشان می‌دهد که اثر از ابتدا نیز مشکلی نداشت.

سینما , فیلم , کارگردانان سینما و تلویزیون ایران ,

 

 

این حرف را کدام نهاد مشخصاً زد؟

 شورای پروانه ساخت سازمان سینمایی دولت قبل. اما اصلا ما مسئله این دولت و آن دولت را نداریم. مسئله اصلی، نبود اعتماد و سوءتفاهم میان نهادهای تصمیم‌گیر و فیلمسازان است. این مشکل محدود به یک دولت یا یک شورا نیست، بلکه سال‌هاست در فضای فرهنگی ما وجود دارد. نمونه‌اش تصمیمات عجولانه‌ای است که گاه درباره توقیف یا حذف فیلم‌ها گرفته می‌شود. مانند توقیف نسخه برخط فیلم «پیرپسر».

 

.

 

اما وقتی نسخه‌ای از فیلم در فضای مجازی موجود است، پاک کردن آن از پلتفرم تنها باعث افزایش کنجکاوی و دیده شدن بیشتر آن می‌شود. این رفتارها شائبه ایجاد می‌کند که هدف، صرفاً جلوگیری از بازگشت سرمایه فیلمساز است، نه دغدغه فرهنگی. بنابراین مهم‌ترین مسئله برای ما اعتماد است. اگر فیلم ساخته شد بعد ببینیم چه فیلم خوبی و حالا از این به بعد اعتماد کردیم که فایده ندارد. باید همان ابتدا که فیلمنامه را برای پروانه ساخت می‌بریم اعتماد داشته باشند.

در شورای پروانه ساخت سلایق حاکم است نه قواعد

صحبت از پروانه ساخت شد که این روزها هم در اخبار سینما منتشر می‌شود. شاید اگر همین اعتمادها بود بحث از حذف آن مطرح نمی‌شد؛ نظر شما چیست؟

به نظر من، حذف پروانه ساخت باید رخ دهد. چراکه در این شورا قواعد حاکم نیست بلکه سلایق حاکم است. اگر قواعد روشن و مستحکمی بر اساس قانون اساسی و موازین شرعی تدوین شود، فیلمسازان می‌دانند در چه چارچوبی باید کار کنند. در این صورت، هر کس با سرمایه خود فیلم می‌سازد و در نهایت اثرش بر اساس همان قواعد ارزیابی می‌شود. این روند بسیار سالم‌تر از وضعیت فعلی است که فیلمسازان را ماه‌ها و سال‌ها معطل می‌کند.

سینما , فیلم , کارگردانان سینما و تلویزیون ایران ,

من تاکنون دو فیلم بدون پروانه ساخت ساخته‌ام. هر دو فیلم بدون حتی یک فریم اصلاحیه پروانه نمایش گرفتند. مگر ممکن است که دو فیلم پروانه ساخت نگیرد و بعد که ساخته شد، یک ممیزی هم به آن ندهید؟ معلوم است که ما مرزها را می‌شناسیم و در همان چارچوب حرکت می‌کنیم. بنابراین، مشکل نه در فیلمسازان که در روندهای اداری و بی‌اعتمادی‌های موجود است.

مگر همین الان که پروانه ساخت و نمایش داریم، کلی فیلم توقیفی نداریم؟ باید روند اصلاح شود و به فیلمسازان اعتماد شود  تا آنان با فضای جدید تطبیق پیدا کنند و همخوانی داشته باشند.

آن کسی که بخواهد از این چارچوب بیرون بزند و فیلم زیرزمینی برای جشنواره‌های خارجی بسازد کار خودش را می‌کند و نیازی به هیچ کدام از این قوانین و پروانه‌ها ندارد. موضوع ما آن فیلمسازانی هستند که می‌خواهند در چارچوب قانون و جمهوری اسلامی فیلم بسازند. این روند را باید برای آنان اصلاح کنیم. کمی این سختی را تحمل کنیم تا همه چیز جا بیافتد.

انتهای پیام/