حجت الاسلام هادی شجاعی در گفتگو با خبرنگار مهر، در تشریح مبحثی تحت عنوان «جهان در آستانه طوفان؛ تحلیل روندهای هشداردهنده به سوی درگیری بزرگ» اظهار کرد: تحلیل دادههای خروجی مراکز تحقیقاتی بینالمللی حاکی از دلهره عمومی در میان صاحبنظران است و همه شواهد و قرائن نشان میدهد که تلاشهای دیپلماتیک برای مهار بحران، در حال شکست خوردن است و جهان با سرعتی نگرانکننده به سمت یک درگیری بزرگ و اجتنابناپذیر حرکت میکند که این احساس اضطراب تنها به محافل تحلیلی محدود نمانده و در سخنان مقامات بلندپایه غربی نیز بازتاب یافته است.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی مؤسسه امام خمینی (ره) بیان کرد: یکی از واضحترین نشانههای این حرکت، مسابقه تسلیحاتی بیسابقه در سطح جهان است که این روند دقیقاً مشابه سالهای پیش از جنگهای جهانی اول و دوم است و خروج آمریکا و روسیه از پیمانهای منع آزمایشهای هستهای، رونمایی مسکو از تسلیحات فوق مدرن و صحبت مقامات آنان از «جنگ جهانی سوم»، همگی زنگهای خطر را به صدا درآوردهاند و همچنین عبور بودجه نظامی جهان از مرز دو تریلیون دلار و افزایش چشمگیر هزینههای دفاعی کشورهایی مانند آلمان و ژاپن که برای دههها خود را از این عرصه دور نگه داشته بودند، بسیار معنادار است.
تحلیلگر مسائل سیاسی ابراز کرد: در کنار مسابقه تسلیحاتی، عرصه دیگر این رقابت، جنگ انرژی است و تاریخ ثابت کرده که کنترل منابع انرژی، کلید پیروزی در منازعات بزرگ است و امروز نیز غرب با تمرکز بر کشورهای دارای ذخایر عظیم نفت، در حال چیدن مهرههای خود بر صفحه شطرنج است و اقدامات آمریکا در ونزوئلا با بهانههای واهی و تهدیداتش علیه نیجریه، که به ترتیب سومین دارنده نفت جهان و بزرگترین دارنده نفت آفریقاست، تصادفی نیست و این کشورها در صورت کنترل توسط هر بلوک، موازنه قدرت را به نفع آن تغییر میدهند.
حجت الاسلام شجاعی ادامه داد: با توجه به این مقدمات، پرسش کلیدی این است که کانون این درگیری احتمالی کجا خواهد بود؟ شواهد متعددی نشان میدهد که شرق اروپا به عنوان میدان نبرد اصلی در نظر گرفته شده است و استقرار گسترده نیروها در مرزهای روسیه، برگزاری مانورهای پیاپی نظامی و ایجاد فضای روانی با هشدارهای مکرر حمله پهپادی در کشورهای منطقه، همه نشان میدهد که غرب، عقبه خود را در این منطقه میبیند و تمرکز تحرکات نظامی حول اوکراین این فرضیه را تقویت میکند که درگیری آینده میتواند در این جغرافیا شعله ور شود.
عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی مؤسسه امام خمینی (ره) تصریح کرد: در این میان، نقش ایران به عنوان یک بازیگر تأثیرگذار کاملاً برجسته است و موقعیت استراتژیک ایران، دارا بودن ذخایر عظیم انرژی، شبکه وسیع و باتجربه نیروهای مردمی در منطقه و کنترل بر گذرگاههای حیاتی بینالمللی، این کشور را به عاملی کلیدی تبدیل میکند و فشارهای کنونی آمریکا بر گروههای مقاومت در منطقه، تنها بخشی از یک پازل بزرگتر برای تضعیف این بلوک و خنثی کردن نقش ایران در معادلات آینده است.
تحلیلگر مسائل سیاسی اذعان کرد: در پایان باید به تهدیدهای آشکار وزیر جنگ آمریکا اشاره کرد که دنیا و رقبا را مخاطب قرار داده است و او در سخنرانی اخیرش اعلام کرد که ما در زمانی مشابه سال ۱۹۳۹ هستیم که سال آغاز جنگ جهانی دوم است، اما در ادامه میگوید امیدواریم در زمانی مشابه ۱۹۸۱ باشیم.
وی ادامه داد: سال ۱۹۸۱ دقیقاً دورهای است که در زمان ریگان، رقابت تسلیحاتی بین آمریکا و شوروی به اوج خود رسید و در نهایت آمریکا بدون درگیری مستقیم نظامی، شوروی را از پای درآورد و پیام او به جهان این است: چه شرایط مانند ۱۹۳۹ باشد که با جنگ آماده حذف رقبا هستیم، و چه مانند ۱۹۸۱ که بدون جنگ آنان را شکست میدهیم، ما برای هر دو سناریو کاملاً آمادهایم.
حجت الاسلام شجاعی خاطرنشان کرد: در جمعبندی میتوان گفت جهان در میانه میدانی خطرناک گرفتار آمده است که از یک سو، نشانههای عینی بسیاری از مسابقه تسلیحاتی تا جنگ انرژی حاکی از حرکت به سمت درگیری است، و از سوی دیگر، رهبران غربی با صراحت از آمادگی خود برای دو سناریوی جنگ سخت و جنگ نرم سخن میگویند و در این میان، کشورهایی مانند ایران با دارا بودن منابع و موقعیت راهبردی، ناگزیر از انتخاب هوشمندانه و آمادگی همهجانبه هستند تا بتوانند در این طوفان احتمالی، بقا و منافع ملی خود را تضمین کنند.